تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی؛ گشایش افقهای جدید یا انتشار روایتهای متکثر؟
محمد درودیان
12 مهر 1394
روند رو به گسترش استفاده از روش تاریخ شفاهی، موجب طرح این پرسش شده است که؛ تاریخ شفاهی به مثابه روش، ناظر بر چه اهداف و نتیجهای است؟ پرسش یاد شده بر اساس دو فرض بنا شده است: نخست آنکه؛ استفاده از تاریخ شفاهی به لحاظ روش، با هدف تکمیل تاریخ مکتوب و با رویکرد فرهنگی- اجتماعی پیگیری میشود. علاوه بر این، نتیجه تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی، توسعه رویکرد دفاعی- مردمی به مسئله جنگ، براساس آموزههای فرهنگی- اعتقادی، همچنین تکثر در روایت از رخدادهای جنگ، با مشارکت همه کسانی است که جنگ را تجربه کردهاند.
هدف از طرح این پرسش، همچنین واکاوی آن، تبیین آسیبشناختی از تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی و «ضرورت بازبینی» آن است. چنانکه روشن است، تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی گرچه به لحاظ روش؛ «شفاهی» است، اما از نظر رویکردی؛ در ذیل «رهیافت تاریخی» به جنگ قرار میگیرد. با این تفاوت و تمایز برجسته که در تاریخ شفاهی، نسبت فرد با واقعه، محور روایت است. بنابراین عوامل سیاسی و اجتماعی، همچنین انگیزههای فردی- سازمانی در روایت از رخدادهای جنگ، همانند تاریخنگاری مکتوب، نقش بسیار تعیین کنندهای دارد، چنانکه اگر شرایط تغییر کند، جهتگیری و موضوعات تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی، همانند تاریخنگاری مکتوب، صورت دیگری به خود خواهد گرفت.
با این توضیح و با فرض اینکه رهیافت تاریخی به جنگ، با وجود امکانپذیری شناخت جزئیات وقایع سیاسی- نظامی جنگ، در زمان و مکان، فاقد ظرفیت لازم برای شناخت «مسئله جنگ» است، بنابراین به لحاظ مفهومی- روشی، تاریخ شفاهی همان آسیبهایی را به دنبال دارد که از طریق تاریخنگاری مکتوب ایجاد میشود. علاوه بر این، و برخلاف اهداف اولیه از تاریخ شفاهی، برای تکمیل تاریخ مکتوب، روشهای کنونی در تاریخ شفاهی، موجب روایتهای متکثر خواهد شد که امکان تبیین تاریخی، با روایت جامع و مورد اجماع را به تدریج دشوار خواهد کرد.
در روش تاریخنگاری مکتوب، «واقعه محوری» و تأکید بر عملکرد سازمانی ارتش و سپاه در جنگ، به همراه برخی توضیحات دیگر، در مقایسه با سایر مباحث، مورد توجه قرار دارد. تاریخ شفاهی با توجه به اینکه در بهترین و مناسبترین شکل آن، نسبت فرد با واقعه را تشریح و تبیین میکند، در عمل، صرفاً به تکثر روایتها و نه تکمیل تاریخ مکتوب منجر خواهد شد. ملاحظه یاد شده متأثر از مشخصههای تاریخ شفاهی، همچنین شرایط سیاسی- اجتماعی و انگیزههای فردی- سازمانی در روایت از جنگ است.
فارغ از اهداف اولیه و با نظر به نتیجه احتمالی که مورد بحث قرار گرفت، آیا نتیجه حاصل از تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی، مطلوب و مورد انتظار است یا باید در هدف، همچنین روش کنونی در تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی، تجدیدنظر صورت پذیرد؟
در واقع، «فردگرایی» حاصل از تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی، در کنار «نهادگرایی نظامی» برای تحکیم هویت و انسجام سازمانی، با تاکید بر «واقعه محوری» به جای بررسیهای راهبردی، هیچکدام نه تنها یکدیگر را تکمیل نخواهد کرد، بلکه با ظهور روایتهای متکثر، فهم از وقایع، موضوعات و مسائل جنگ، برای نسل جنگ و پس از جنگ، دشوارتر از همیشه خواهد شد.
حال؛ با فرض صحت آسیب شناختی تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی، با این مسئله اساسی چه باید کرد؟
والسلام
94/7/11
تعداد بازدید: 6882
آخرین مطالب
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 125
- خاطرات منیره ارمغان؛ همسر شهید مهدی زینالدین
- خاطرات حبیبالله بوربور
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- خاطرات حسین نجات
پربازدیدها
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 2
- تاریخ شفاهی به دنیای ادبیات، تعلق ندارد
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 123
- خاطرات حسین نجات
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3