ریشهها؛ توصیف گویایی از بردگی، تکاندهنده و نیروبخش
قدرت تاریخ شفاهی در امکان بازگویی هویت
رمانی که الکس هالی درسال 1976 نوشت، باعث افتخار فرزندان مهاجر به میراث خود شد و راه را برای نسل بعدی نویسندگان هموار ساخت.
دیوید لامی David Lammy
مترجم: اصغر ابوترابی
25 شهریور 1394
بسیاری از مردم فریفته تاریخ خانوادگی خود هستند. من به عنوان فرزند فردی که در دهه های 1950 و 1960 از غرب هند به لندن مهاجرت کرده بود بزرگ شدم و خصوصاً شیفته داستانهای مربوط به زندگی بستگان خود در گویان بودم که میلیونها مایل از املاک مزرعه براودواتر Broadwater Farm تاتنهام Tottenham فاصله داشت. برای بیشتر مردم این علاقه به تاریخچه خانوادگی با گذراندن یک بعد ازظهر یکشنبه با پدر و مادر بزرگ و صحبت با آنها، یا این روزها ثبتنام آزمایشی در یک مرکز ژنشناسی آنلاین تبلور مییابد. اما کمتر به اندازه الکس هالی تا آنجا پیش میروند که حماسه تاریخ خانواده خود را در کتاب ریشهها باز گو کرد و در واقع تجربیات بشر از تجارت برده میان قارهها را به اطلاع عموم مردم رساند.
رمان هالی که در سال 1976 پس از شدت یافتن نهضت حقوق مدنی نوشته شده، به روشنی به شرح زندگی کونتا کینت Kunta Kinte، مرد جوانی از اهالی گامبیا، در قرن هجدهم است که به اسارت درآمده و به یک ارباب مزرعهدار ویرجینیایی فروخته میشود. نگارش این کتاب ده سال طول کشیده است. هالی به دلیل نگارش این اثر برنده جایزه پولیتزر شد. از آن یک مجموعه تلویزیونی بسیار موفق به صورت قسمتهای کوتاه ساخته شد که میلیونها نفر را پای تلویزیونها میخکوب میکرد.
هالی 200 صفحه ابتدایی کتاب را به توصیف معجزه گونه گامبیا اختصاص داده است. کشوری که مراسم، آئینها و نوای زندگی روزانهاش با نگرانی از خشکسالی و هراس از «توباب toubob» (به معنای سفیدپوستان) درآمیخته است. شخصیتهای کاملاً پرورشیافته هالی و توصیف کشوری که تاریخ فرهنگی بسیار غنی دارد، به نویسنده کمک کرده تا حد زیادی از روایت کلیشهای و اروپا محور دربارۀ آفریقا، که قبلاً توسط کسانی همچون ژوزف کنراد Joseph Conrad ارائه شده بود، فاصله بگیرد و دورنمایی از یک رمان متکی بر خاطرات فراهم کند که مصمم بود بر توان سیاهپوستان و بردههای پیشین بیافزاید. سفر کونتا در کشتی بردگان به آمریکا جهنمیتر از آن است که کسی بتواند تصور کند. هالی، کونتای بسته به غل و زنجیر را در دیوانهخانه کابوسواری همراه با صدای جیغ، گریه، دعا و تهوع توصیف میکند. جای تعجب نیست که توصیف گویای او رهبری لیبرال سفیدپوستان را به لرزه انداخت، و نوعی سردرگمی تاریک و از جنس یک سیاهپوست آمریکایی درباره تجارت برده مطرح ساخت که در کتابهای مدارس غربی نشانی از آن نیست.
در بطن کتاب ریشهها، نبردی بین افراد برای استقلال علیه بردهداران و سپس علیه تصمیم آمریکا برای به حاشیه راندن مردم سیاهپوست نهفته است. یکی از راههایی که نشان میدهد کونتا چگونه استقلال خود را به دست آورد از طریق سپردن سرگذشتش به فرزندان و نوادگان خود است. بخشی از این سرگذشت، داستانهای عجیب و غریب میراث آفریقا است و این روایتگری در طول نسلها ادامه یافته تا به هالی رسیده است. هالی قدرت تاریخ شفاهی و امکان بازگویی هویت را در برابر نابهنجاریها آشکار میسازد و در این راه همچون مایا انجلو Maya Angelou، راه را برای دیگر داستانسرایان هموار میکند، از افرادی همچون استیو مک کوئین Steve McQueen گرفته تا زادی اسمیت Zadie Smith که آثارش جایی آغاز می شود که ریشه ها در آنجا متوقف شده است.
انرژی و زمان زیادی صرف متهم ساختن هالی به سرقت ادبی در جوانب مختلف کتاب ریشهها شده است. اما من شخصاً معتقدم سرگرم شدن به این انتقادها باعث میشود اهمیت این رمان نادیده گرفته شود. رمانی که برای اولین بار به ماجرایی پرداخته است که تا حد زیادی برای مخاطبین سفید در آمریکا و انگلستان ناشناخته مانده است. حقیقت هرچه باشد، تخیل یا واقعیت، کتاب ریشهها چشمان مخاطبین غربی را نسبت به سرکوب براداران و خواهران سیاهپوستشان گشود و باعث شد نسل سوم و چهارم مهاجرین نسبت به میراث فرهنگی خود احساس غرور و مالکیت کنند.
تعداد بازدید: 5230
آخرین مطالب
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 125
- خاطرات منیره ارمغان؛ همسر شهید مهدی زینالدین
- خاطرات حبیبالله بوربور
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- خاطرات حسین نجات
پربازدیدها
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 2
- تاریخ شفاهی به دنیای ادبیات، تعلق ندارد
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 123
- خاطرات حسین نجات
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3