بهار 1359 به روایت جلسه هفتاد و ششم تاریخ شفاهی
07 مرداد 1394
سردار سرلشکر پاسدار سید یحیی رحیم صفوی با حضور در جلسه هفتاد و ششم تدقیق اطلاعات و احصای تاریخ شفاهی شمالغرب که در باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد، درباره روند حضور خود در جبهههای غرب و آزادسازی شهر سنندج توضیح داد.
وبسایت باغ موزه دفاع مقدس و ترویج فرهنگ مقاومت، 31 تیر 1394 خبر داد که دستیار و مشاور عالی فرماندهی کل قوا در امور مربوط به نیروهای مسلح گفت: از فروردین سال 1359 در جلسهای با حضور شهید کلاهدوز، قائم مقام فرماندهی سپاه نسبت به کردستان توجیه شدم. در روز اول اردیبهشت جلسهای به همراه آیتالله خامنهای، عباس دوزدوزانی(فرمانده وقت سپاه)، ناخدا افضلی و شهید چمران با آقای بنی صدر داشتیم. این موضوع مطرح شد که ضد انقلاب کل سنندج را در اختیار گرفته است و تنها فرودگاه و پادگان ستاد لشکر 28 سنندج در اختیار نیروهای خودی است. بنیصدر گفت چارهای نداریم و باید پادگان را تحویل دهیم. شهید چمران برخورد محکمی کرد و عباس دوزدوزانی مشت محکمی بر روی میز زد.
فردای این جلسه، آقایان: صیاد شیرازی و سالک(فرمانده سپاه اصفهان)، سروان سید حسام هاشمی و بنده، جلسه دیگری با بنیصدر داشتیم که در آن جلسه صیاد شیرازی طرحی را برای بستن مرز کردستان داد. اما بنیصدر گفت شما که اینقدر ادعا دارید نمی خواهد مرز را ببندید، کاری کنید پادگان سقوط نکند.
فرمانده اسبق سپاه با اشاره به فیلم اعزام نیرو برای آزادسازی سنندج که همراه خود آورده بود ادامه داد: بالاخره 200 نیروی مجهز پاسدار و بسیجی برای آزادسازی سنندج به منطقه اعزام شدند. سید علی میرلوحی که بعد از آزادسازی فرمانده ستاد قرارگاهی شد که در آنجا تشکیل دادیم، شهید علی رضاییان که بعدها فرمانده قرارگاه سیدالشهدا(ع) شد و برادر من سید میثم رحیم صفوی جزو نیروهای شاخص در این اعزام بودند. بعدها برادر دیگرم سید مرتضی رحیم صفوی به عنوان فرمانده گردان ضربت به ما ملحق شد که بعد از مجروحیت او در مریوان، شهید حسین خرازی این مسئولیت را به عهده گرفت.
وی افزود: در روز 4 اردیبهشت فرود بسیار سختی در فرودگاه سنندج داشتیم و به محض اینکه هواپیما نشست ضد انقلاب شروع کردند به زدن نیروهای ما. هواپیما بدون اینکه موتورش را خاموش کند برگشت و ما همانجا در فرودگاه استقرار پیدا کردیم. در آنجا نیروهایی به فرماندهی سید علی متولی از فرماندهان غیور و دلاور ارتش مستقر بودند و تجهیزاتشان تنها 2 قبضه توپ 105 و تعدای خمپاره انداز بود.
سردار صفوی ضمن تشریح وضعیت نیروهای مستقر در شهر و عملکرد آنها به وضعیت استقرار و شناسایی نیروهای اعزامی پرداخت و گفت: در حد فاصل فرودگاه و پمپ بنزین مقر فرماندهی خود را در اداره خاکشناسی برقرار کردیم و بلافاصله ارتباط مخابراتی با تهران و اصفهان را برقرار کردیم. از آنجا به سمت پادگان لشکر 28 سنندج رفتیم و توسط برادرانی که در آنجا بودند (سرهنگ خرسندی و شهید بروجردی) نسبت به آخرین وضعیت منطقه توجیه شدیم.
فرمانده عملیات آزادسازی سنندج ادامه داد: ما در ابتدا عملیاتهایی را در دو محور آغاز کردیم که متاسفانه در هر دو با شکست مواجه شدیم. در همان روزها سرگرد صیاد شیرازی و سروان سید حسام هاشمی نیز به ما اضافه شدند و ما توانستیم تپه دیدگاه را که موقعیت استراتژیک خاصی داشت تصرف کنیم. در ادامه با هدف گرفتن جاده سیلو از دست ضد انقلاب در کنار هتل توحید پاتک خوردیم و چند نفر از نیروها به شهادت رسیدند.
وی گفت: از شهادت بچه ها در آن منطقه هنوز خاطرات تلخی در ذهن من هست چرا که به علت پاتک شدید ما نتوانستیم پیکر شهدا را با خود برگردانیم. اما چیز عجیبی که در ذهنم هست اینکه بعدها بعد از تصرف وقتی با جنازه بچه ها برخورد کردیم که اثری از پوست وگوشت باقی نمانده بود. تنها چیزی که بر روی استخوانهایشان باقی مانده بود آیه «واعدوا لهم ما استطعتم من قوه» بود که روی آرمهای پلاستیکی سپاه نوشته شده بود.
سردار سرلشکر پاسدار سید یحیی رحیم صفوی در پایان با اشاره به اینکه «در آزادسازی سنندج گرچه بنده فرماندهی عملیات را با حکمی که ابوشریف امضا کرده بود داشتم اما تحت فرماندهی شهید بروجردی که فرمانده سپاه غرب کشور بود عمل می کردم» گفت: ما در 20 اردیبهشت طرح کامل عملیات آزادسازی سنندج را نوشتیم که به حمدالله این طرح با موفقیت عملیاتی شد و ما توانستیم سنندج را آزاد کنیم.
تعداد بازدید: 4024
آخرین مطالب
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 125
- خاطرات منیره ارمغان؛ همسر شهید مهدی زینالدین
- خاطرات حبیبالله بوربور
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- خاطرات حسین نجات
پربازدیدها
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 2
- تاریخ شفاهی به دنیای ادبیات، تعلق ندارد
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 123
- خاطرات حسین نجات
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3