گزارش از پنجمین نشست تخصصی تاریخ شفاهی



 روز 15 اسفند 1387 سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی میزبان کسانی بود که از اقصی نقاط ایران زمین برای شرکت در پنجمین نشست تاریخ شفاهی گردهم آمده بودند. تا در جوار آستان قدس ثامن‌الحجج حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام به بررسی موضوع «روش‌شناسی و موضوع‌یابی مطالعات شهری در تاریخ شفاهی» بپردازند.

عناوین کلی نشست عبارت بود. از:
 1. رویکرد مطالعات شهری به تاریخ شفاهی
2. موضوع ‌شناسی مطالعات شهری در تاریخ شفاهی
3.  ویژگیهای شناختی تاریخ شفاهی در شهرهای زیارتی
 4. پیشینه‌شناسی و روند تکوین جمعیت‌ها، انجمن‌ها، احزاب و گروهها
5. سیرو سرگذشت مؤسسات و نهادهای اقتصادی و پولی
 6. اصناف و حرف سنتی
7. بازشناخت نهادها و مکان‌های فرهنگی زیارتی، بقاع متبرکه
 8. گذشته بافت عمارت قدیمی و جابجایی‌های رخداده در بافت شهری
9. پیامد وقایع رخداده مهاجرت روستائیان به شهر
پیش‌تر معین و اعلام شده بود که همایش در دو روز 14 و 15 اسفند شکل خواهد گرفت. اما برنامه‌ریزی و سیاست‌گزاری مسئولان همایش فقط به یک روز منتهی شد
.

ارکان همایش عبارت بودند از:

- رئیس همایش‌: محمدهادی زاهدی
- دبیر همایش: ابوالفضل حسن‌آبادی
- اعضای کمیته ملی: دکتر مرتضی نورایی، علیرضا کمری و مرتضی رسولی‌پور
- دبیر کمیته اجرایی:  مهدی قیصری نیک

برنامه تدوین شده با نیم ساعت تأخیر در ساعت 9 صبح با تلاوت آیات قرآن کریم و پخش سرود جمهوری اسلامی آغاز شد.

محمدهادی زاهدی  رئیس سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی اولین سخنرانی بود که پشت تریبون قرار گرفت و ضمن خوش‌آمدگویی، به ایراد سخن پرداخت: که نظریه‌ای در حوزه تاریخ مطرح بوده که تمام تاریخ، تاریخ معاصر است. مفهوم این نظر این است که اگر کسی امروز در تاریخ مثلاً هخامنشیان،  اشکانیان و دیگر ملل و اقوام تحقیق  می‌کند و کتابی‌ می‌نویسد، این تاریخ معاصر است؛ برای روشن‌تر شدن مطلب مثالی می‌زنم؛ اگر مجسمه‌سازی مجسمه کوروش را با ویژگیهای آن بسازد این هنر هنر معاصر است، هرچند مجسمه تاریخی باشد. این اثر اثر معاصر است. در نسبی‌گرایی فلسفه غرب نظر این است که تاریخ صرف‌نظر از مورخ وجود دارد. هنر مورخ آن است که با گسستن از حجاب خود، حجاب معاصرت، و حجاب دوران و روزگاران بتواند واقعیت را آنچنان که هست به قدر وسع تصویر کند.

تاریخ مستقل است و دلیل استقلال آن این است که در مقابل مورخان داور سخت‌گیری است، بسیاری از مورخان را رسوا و بسیاری را هم تعظیم کرده است.

زاهدی در ادامه سخنانش به کارکردها و نتایج و محصولات مختلف تاریخ شفاهی در حوزه‌های علوم اجتماعی، روان‌شناسی اشاره کرد و یادآور شد تاریخ شفاهی با علوم ارتباطات، رابطه تنگاتنگ دارد. تاریخ شفاهی اگر هدفش در حوزه تاریخ باشد که هست، ابزار و وسیله آن یک تکنیک ارتباطاتی است  یا لااقل در حوزه علوم ارتباطات مورد بحث قرار می‌گیرد.

 او اشاره کرد که مصاحبه  ساختنی با ساختگی فرق دارد. در مصاحبه ساختنی بحث خلق و آفرینش است. با تکنیک مصاحبه بسیاری از موضوعات و مسائل مورد نظر مصاحبه کننده قابل دسترسی است. اما آنچه که امروز در عرصه جهانی شاهدش هستیم آثار ساختگی است. رویکرد غرب خبرسازی است نه خبردهی. غرب با رویکرد  خبرسازی دنیا را شکل می‌دهد. در هژمونی آنها قلب خبر و تحریف وجود دارد. او همچنین توصیه کرد که صدق به عنوان یکی از اصول حوزه تاریخ رعایت شود. اگر راوی عادل نیست نباید روایت کند، عدالت شرط پذیرش روایت است. در این حوزه تاریخ‌نگار اعم از شفاهی و غیرشفاهی باید از حجاب خود، از حجاب معاصرت و از حجاب دورانها رهایی یابد.

او گفت: تاریخ آئینه است و ما وظیفه آئینه‌گردانی ملتی را داریم که متأسفانه در گذشته مورد جفا قرار گرفته است. اگر تاریخ شفاهی بتواند به رسم آئینگی نه مقعر باشد و نه محدب بلکه در مقابل باشد،  هرچند آئینه کوچکی باشد و مردم جهان بتوانند ملت ما را در این آئینه تماشا کنند کار بزرگی صورت داده است.

سپس ابوالفضل حسن‌آبادی دبیر همایش گزارشی از نحوه تکوین این نشست ارائه کرد؛ اینکه برپایی چنین همایشی با عنایت حضرت امام رضا (ع)  و تلاش همکاران سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس، و همکاری صمیمانه مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری، گروه تاریخ دانشگاه اصفهان، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و مرکز اسناد انقلاب اسلامی میسر شده است. او این نشست را در تعاقب نشستهایی دانست که از سال 1383 در اصفهان و تهران (حوزه‌ هنری) برگزار شده بودند، حسن آبادی از اینکه در حوزه علوم انسانی، تاریخ شفاهی از زمره محدود موضوعاتی بوده که هر سال به واسطه این همایش‌ها مورد توجه بوده ابراز خشنودی و خوشحالی کرد و توجه بیشتر به آن در سالهای آتی را خواهان شد. او گفت در نشستهای قبلی بیشتر به موضوعات تخصصی خود تاریخ شفاهی و مصاحبه و ابعاد نظری آن پرداخته  شده است، اما در این نشست بنا است موضوع «روش‌شناسی و موضوع‌یابی مطالعات شهری در تاریخ شفاهی» مورد بررسی قرار گیرد موضوعی که تا کنون کمتر مورد توجه بوده است. و چون در مرکز اسناد و  کتابخانه‌های  آستان قدس  سابقه پژوهش و مطالعه روی موضوعات شهری بوده و پژوهشهایی چون تاریخ شفاهی پزشکی، تاریخ شفاهی اماکن متبرکه و تاریخ شفاهی اقلیتها و ... صورت گرفته است؛ در چهارمین نشست تخصصی تاریخ شفاهی که به همت مرکز مطالعات و تحقیقات  فرهنگ و ادب پایداری برگزار گردید مقرر شد که نشست پنجم در مشهد و روی این موضوع متمرکز گردد سپس با کسب مجوز سازمانی از اردیبهشت ماه سال جاری فراخوان مقاله داده شد. حسن‌آبادی گفت در مجموع سی چکیده مقاله و 32 مقاله به دبیرخانه همایش واصل شد، که از این تعداد امروز نُه مقاله به صورت فشرده ارائه خواهد گردید. او تصریح کرد گرچه تعداد مقالات کم به نظر می‌رسد، اما امیدواریم به واسطه این جلسات در آینده در این حوزه مقالاتی نوشته شود؛ و از توانمندی  تاریخ شفاهی به عنوان یک روش پژوهشی میان رشته‌ای در حوزه‌های علوم اجتماعی و فرهنگی استفاده گردد.

جلسه اول
در ادامه نشست دکتر علی‌اکبر کجباف و مرتضی میردار به عنوان هیئت رئیسه اداره جلسه اول را به عهده گرفتند. دکتر کجباف  با اشاره به نشستهای قبلی شکل گرفته در اصفهان و تهران تصریح کرد که یکی از اهداف این نشستها آن است که بحث تاریخ شفاهی را به عنوان یک رشته به عرصه دانشگاه بکشاند. او همچنین اشاره به تشکیل هیئت مؤسسین انجمن تاریخ شفاهی کرد وتصریح نمود به زودی نحوه اجرایی شدن انجمن و جذب عضو اعلام خواهد شد.


وی خبر داد که ششمین نشست تخصصی تاریخ شفاهی در مهر یا آبان سال آینده (1388) در دانشگاه اصفهان برگزار خواهد شد. او علت انتخاب موضوع «روش شناسی و موضوع‌یابی مطالعات شهری در تاریخ شفاهی» را برای این نشست، فرو نرفتن در سیکل موضوعات معین و ایجاد تنوع در موضوعات و تحریک ذائقه مخاطبین و حضار دانست.

غلامرضا آذری خاکستر (کارشناس مصاحبه آرشیو تاریخ شفاهی مدیریت اسناد آستان قدس رضوی) اولین سخنرانی بود که مقاله خود را تحت عنوان نقش تاریخ شفاهی در حفظ هویت تاریخی اماکن مذهبی (مطالعه موردی: حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام) ارائه کرد. چکیده مقاله وی چنین است: «اماکن مذهبی به عنوان جایگاهی که سمبل جلوه هنر و معماری اسلامی است، از جهات مختلفی دارای اهمیت می‌باشد. سابقه تاریخی و نحوه شکل‌گیری این مجموعه‌ها سبب می‌شود تا با رویکرد به گذشته آن، به مسائل پیچیده معماری اسلامی پی ببریم. شکل‌گیری هنر اسلامی، نتایج زحمات هنرمندانی است که قرن‌ها این هنر را به نسل‌های بعدی منتقل کرده‌اند و هر هنرمندی با تکمیل این هنر توانسته است هویت تاریخی آن را حفظ نماید.
این اماکن به لحاظ حضور معنوی عموم مردم می‌تواند نمایانگر و جلوه‌گاه هنرهایی باشد که رو به فراموشی هستند؛ هنرهایی که بیشتر جنبه‌های معنوی در آن مورد نظر بوده است.
 اماکن متبرکه حرم مطهر رضوی با جلوه‌های هنری بسیار حاصل زحمات هنرمندانی است که خالصانه به عشق امام رضا (ع) کار کرده‌اند و با رویکرد به گذشته تاریخی، این هنرها را متجلی نموده‌اند.
 در سده اخیر تغییر و تحولات  بافت حرم مطهر و گسترش اماکن باعث شده تا تاریخ شفاهی با آگاهی از هویت تاریخی اماکن به ثبت و ضبط خاطرات هنرمندانی بپردازد که روزگاری با کوشش و زحمات فراوان، راز هنرمندی گذشتگان  را درک کرده و با درایت به این مسئله، در فضاهای موجود هنرنمایی کرده‌اند.
 این مقاله در پاسخ به سئوالاتی همچون: 1. چرا به هویت تاریخی اماکن مذهبی توجه شود؟ 2. هدف تاریخ شفاهی از ضبط و ثبت مصاحبه با هنرمندان چیست؟ 3. آیا محقق تاریخ شفاهی توانسته است با این شیوه پژوهشی هویت تاریخی اماکن مذهبی را  ثبت کند؟ حفظ هویت تاریخی اماکن حرم مطهر(ع) را مورد بررسی قرار می‌دهد.

کارشناس جلسه (مرتضی میردار) در پایان این مقاله گفت که اگر این همایش در آستان قدس رضوی برگزار نمی‌شد من به آن نقد جدی می‌گرفتم. حضرت امام (ره) هم فرموده‌اند که امام رضا (خراسان) خود  یک کشور است پس موضوع این مقاله نیز اهمیت می‌یابد.
دومین مقاله با موضوع: اهمیت تاریخ شفاهی در مستندسازی تاریخچه مؤسسات تمدنی (مطالعه موردی؛ کتابخانه مرکزی آستان قدس) توسط محمد نظرزاده (کارشناس مسئول آرشیو تاریخ شفاهی کتابخانه مرکزی آستان قدس) ارائه گردید:


«سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی یکی از مهمترین سازمان‌های ایران و جهان اسلام در این زمینه محسوب می‌شود.
وجود قسمت‌های مختف مخطوطات، موزه‌ها، اسناد، مطبوعات، تالارهای مختف، مخازن کتب چاپی و خطی در یک جا و وجود ده‌ها کتابخانه وابسته به سازمان در سراسر کشور این سازمان را از دیگر سازمان‌های مشابه متمایز کرده است..
در این مقاله، با توجه به تجربه انجام مصاحبه و نظارت بر طرح تاریخ شفاهی«کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی»، که در زمره اولین مواردی در ایران است که به صورت سازمانی تاریخچه خود را به طور کامل بیان می‌نماید مواردی مانند: انتخاب موضوع، پژوهش و تحقیق، مداخل، انتخاب و ارتباط با مصاحبه شوندگان، انجام مصاحبه و مراحل آماده سازی مورد بحث قرار می‌گیرد.
با توجه به  جدید بودن کار تاریخ شفاهی، بیشتر مطالبی که ارائه می‌شود، تجارب و دست‌آوردهای  شخصی بوده و تلاش شده که با ارائه برخی مصادیق و نمونه مراحل مختلف پروژه توضیح داده شود.»

مرتضی میردار در کارشناسی خود از این مقاله یادآور شد  که کتابخانه آستان قدس از بزرگترین کتابخانه‌های جهان است و نقش عمده‌ای در گسترش فرهنگ شیعی داشت که لازم بود به آن پرداخته می‌شد. او همچنین به نقش مهم نایب‌التولیه‌ها در مشهد‌الرضا در سیاست‌گذاری‌های مربوط به کتابخانه اشاره کرد.


حسین سنابادی‌عزیز
مقاله نهایی جلسه اول را تحت عنوان اهمیت تاریخ شفاهی در مستندسازی موضوعات اجتماعی (مطالعه موردی: جذام) را برای حضار ارائه کرد؛ مقاله او چنین است:

«تاریخ شفاهی به عنوان یکی از روش‌های با ارزش پژوهشی، مورد توجه محققان و پژوهشگران و به ویژه افراد غیرحرفه‌ای قرار گرفته است. این توجه به خصوص در مورد مسائلی که کمتر مورد توجه جامعه قرار گرفته و علی‌رغم اهمیت آن در زنجیرة روابط اجتماعی، در حاشیة فراموشی بوده و شاید هیچ‌گاه مستند نیز نگردد، از اهمیت زیادی برخوردار می‌باشد. به عنوان یکی از این مسائل، می‌توان به جذام اشاره نمود.

در این مقاله، ابتدا به اهمیت تاریخ شفاهی در مستندسازی حوزه‌های اجتماعی اشاره کرده و سپس به پروژة تاریخ شفاهی جذام که در آرشیو تاریخ شفاهی  سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس در سال 1386 انجام شده، پرداخته خواهد شد. در این نوشتار، چگونگی طراحی این پروژه و مسائل مرتبط با شروع آن، و سپس سایر مراحل کار از قبیل طراحی سئوالات، پیدا کردن و چگونگی برقراری ارتباط با مصاحبه‌شوندگان وانجام مصاحبه مورد بررسی قرار خواهد گرفت و مواردی که در هر مرحلة کاری پیش آمده بیان می‌گردد و سعی خواهد شد تا در انتها به نقاط ضعف و قوت تاریخ شفاهی در انجام چنین پروژه‌هایی پرداخته شود.»

 در ادامه نشست، مقاله حسین سنابادی عزیز به سمت درد دل کشانده شد و از مشکلات بیماران جذامی در جامعه و برخوردهای دفعی که با آنها صورت می‌گیرد و تجربه‌ای که وی در هند با آن مواجه بوده کشیده شد. همچنین وی از فرهنگ‌سازی نشدن نوع ارتباط  و برخورد جامعه با جذامی‌ها انتقاد کرد.
 این درد دل به نحوی بود که دکتر ابوالفضل رضوی مشکلات جذامی‌ها را تشبیه به مشکلات بیماران ایدزی کرد.

جلسه دوم
دکتر مرتضی دهقان‌نژاد و مرتضی رسولی
هیئت رئیسه جلسه دوم، ادامه برنامه را پس از وقت تنفس پی گرفتند.

منتهی دکتر دهقان‌نژاد که به دلیل پذیرش ریاست این جلسه مقاله‌اش در جدول برنامه‌های نشست قرار نگرفته بود از فرصت پیش‌آمده استفاده کرد و خیلی مجمل به سرفصل مقاله‌اش (جایگاه تاریخ شفاهی در مستندسازی لایه‌های زیرین اجتماع) پرداخت؛ او گفت:

 قرار نیست تاریخ شفاهی فقط همان چیزهایی باشد که درگزارش‌ها، مستندات و در رادیو و تلویزیون و رسانه‌ها و نهادهای رسمی هر روز بر طبل آن می‌کوبند باشد، در چنین حالتی ما اسیر توالی تاریخ رسمی خواهیم شد و باید به جنبه‌های دیگر تاریخ شفاهی نیز عنایت داشت. کما اینکه در غرب وقتی تفکر پسامدرن آمد نگاه جامعه عوض شد. دراین نگرش لزوماً حق با اکثریت نیست. در جامعه گروههایی هستند مانند فقرا، زندانیان، لمپن‌ها و ... که دیگران آنها را نمی‌پسندند. در حالیکه آنها بخشی از تاریخ هستند و صحبت دارند. تاریخ‌نگاری رسمی حاضر نیست از آنها یاد بکند آنها اگر هم بخواهند، نمی‌توانند صحبت بکنند. این تاریخ شفاهی است که برای آنها فرصت صحبت کردن را فراهم می‌کند. من برای این نشست مقاله تاریخ شفاهی رانندگان تاکسی را مدنظر گرفته بودم. فضای تاکسی را مجسم کنید. فضایی که مهم نیست شما چه شخصیتی دارید اما حرفهایی را که در جای دیگر نمی‌توانید بزنید در آنجا آزادانه می‌گوئید. در فضای تاکسی آدمها حتی به پشت صحنه زندگی نیز می‌پردازند سانسور در میان نیست فرد حرف خودش را می‌زند. البته گاهی راوی در بازسازی گذشته دست به تحریف هم می‌زند.  اینجاست  که نقش مصاحبه‌گر معلوم می‌شود و باید  حواسش جمع باشد.

به این ترتیب تاریخ شفاهی هنر خوب شنیدن را به ما می‌آموزد. اکنون تاریخ حرفه‌ای شده است آنچه که در دانشگاهها عرضه می‌شود رسمی است و این وضع طبیعی است و تابع قوانین حکومت است. اما تاریخ شفاهی در چارچوب این قوانین  نیست ما در آن به همه حرفها گوش می‌دهیم و با تمرین مصاحبه به اطلاعات دست اول می‌رسیم. لذا در تاریخ شفاهی تولید اطلاعاتی صورت می‌گیرد که لزوماً در خدمت سیاست‌مداران و صاحبان قدرت و با اکثریت نیست.

دکتر مرتضی نورایی (عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان) اولین سخنران جلسه دوم همایش، مقاله خود را تحت عنوان کالبد شکافی موضوع در تاریخ شفاهی  ارائه نمود:

در ساحت تاریخ‌نگاری، موضوع یابی منعطف به ضرورت‌های زمان است. به بیان دیگر، تحقیقات تاریخی در اَشکال مختلف، پاسخی به پرسش‌های موجود می‌باشد؛ اما موضوعات در سبک‌های تاریخی موجود، نیاز به روش‌های بازیابی و بازنمایی متفاوتی دارند. تاریخ شفاهی از مبدأ تا مقصد، بیانگر روش‌ متمایزی در حیطة تاریخ‌نگاری است؛ چنان که پدیدة «مصاحبة فعال»، خود می‌تواند در بردارندة موضوعات متنوّع و متعدّد باشد. از این رو، میان شفاهی‌کاران، بیان‌کنندة آن است که تخلیة اطلاعاتی در باب گذشته متکثّر است؛ یعنی مصاحبه شونده به عنوان منبع آگاهی‌های متنوعی در نظر گرفته می‌شود. ازاین جهت است که محصول موفق، باید نمایشی از موادی باشد که از زوایای گوناگون بتوان به تفسیر آن پرداخت. بدین صورت، مورخ (مصاحبه‌کننده) باید توجه داشته باشد که موضوعات مدنظر او، باز و انعطاف‌پذیر بوده و در واقع دایره‌ای از احتمالات هستند. در مصاحبه همچنین مسیر کار پیوسته به جهت‌هایی منتهی می‌شود که در بسیاری از موارد حاوی روایتی کم و بیش مستقل از پرسش‌های مبنایی اولیة مصاحبه هستند. این مقاله بر آن است تا در قالب‌های محورهای زیر به چگونگی موضوع‌یابی و موضوع‌پروری در تاریخ شفاهی بپردازد:
- پروژه‌های شفاهی، سئوال محور است؛ نه فرضیه محور.
- چگونگی چرخش موضوع محوری به پروسه محوری.
- چرخش از پرسش: آن واقعه چه بود؟ آن واقعه چگونه فهمیده می‌شد؟
فرآینده محورهای بالا، پاسخگوی ایجاد فرصت‌های متکثّر، جهت بازیابی جهان‌های گم‌شدة پیرامون ما است.»

دکتر نورایی الگوی خود جهت موضوع‌شناسی را به ترتیب زیر پیشنهاد داد:

1 .  انتخاب شخص مصاحبه‌شونده؛ اولین پیش مصاحبه صورت می‌گیرد سپس کد یافته و طبقه‌بندی می‌شوند.
2. اصل مصاحبه روی کد‌ها تنظیم می‌شود. این همان مرحله متن است.
3. ارزیابی مصاحبه؛ هم با حضور مصاحبه‌شونده هم بدون حضور مصاحبه‌شونده. با حضور به دلیل  اینکه فرصت بررسی و تطبیق گفته‌ها به مصاحبه‌شونده داده شود. ارزیابی بدون حضور او هم لازم است بدون مقایسه مواد تولید شده با مستند است.
4. مصاحبه تکمیلی

این استاد دانشگاه اصفهان عنوان کرد که 91 میدان برای کار  در تاریخ شفاهی فهرست کرده است. که این میدانها در سیزده حوزه قابل تقسیم هستند:

1. آموزشی 2. فرهنگی و هنری 3. سیاسی 4. اجتماعی 5. اقتصادی 6. امنیتی و نظامی 7. خانواده و جمعیت 8. بهداشت 9. اداری 1- شهر و شهرسازی 11. فنون و ابزارها 12. جغرافیا و محیط 13. قضایی

پس از پایان سخنرانی دکتر نورایی، کارشناسان جلسه (مرتضی رسولی‌پور) مطالب طرح شده وی را قابل تأمل دانست و نسبت سخنرانی ارائه شده با موضوع همایش را تنها در حوزه‌های سیزده‌گانه‌ای دانست که برای کار تاریخ شفاهی از طرف سخنران تقسیم بندی  و پیشنهاد شدند.

سخنران بعدی این جلسه دکتر سید ابوالفضل رضوی (استاد دانشگاه لرستان) بود که مقاله خود را با عنوان جایگاه تاریخ شفاهی در تداوم هویت شهری ارائه نمود:

«از زمان پیدایش نخستین شهرها، پیشرفت یا انحطاط تمدن‌ها رابطة مستقیمی  با ترقّی و زوال شهرها داشته است. شهر از مهم‌ترین دستاوردهای حیات بشری بوده  و آیینة تمام نمای  تمدن‌های بشری به حساب می‌آید. در مقایسه با روستاها و دیگر مراکز زیست انسانی، شهرها محل تنوّع فعالیت‌های اقتصادی و کارکردهای مختلف فرهنگی،هنری، اجتماعی ، سیاسی و تفریحی بوده است؛ به علاوه، از تراکم جمعیتی و تنوع قومی بیشتری برخوردار بوده و مناسبات پیچیده و تشکیلاتی‌تری داشته است. همین امور موجب شده است که در شهرهای مناطق مختلف جهان و از جمله ایران، آداب و سنن و هنجارهای مادی و معنوی متفاوتی به وجود آید. هنجارها و رسوم شهری، بخش مهمی از میراث هر قوم و ملّتی به شمار می‌روند و درشناخت و تقویت مبانی هویتی آن قوم و ملّت، مفید واقع می‌شوند. به ویژه چون تحولات تکنولوژیک قرون جدید، کالبد و ساختار حیات شهری را دگرگون کرده و نوعی بحران را در مناسبات میان ساکنان شهرها به وجود آورده است، شناخت دقیق‌تر و آسیب‌شناسانة این مبانی ضروری‌تر می‌نماید. در این میان، نظر به سیّالیت بیشتر سنن و تشکیلات حیات شهری و تداوم این سنن در عرف و رفتار ساکنین امروزی شهرها، مطالعه و تدوین این سنن و مبانی به شیوه تاریخ شفاهی، کارآمدتر خواهد بود. مسئلة مورد نظر دراین مقاله بررسی جایگاه تاریخ شفاهی در شناخت و تقویت سنن شهری در ایران ـ به عنوان کشوری با سابقة دیرپای حیات شهری ـ در راستای  تقویت مبانی هویت جمعی و لزوم شناخت دقیق‌تر این مبانی در راستای فائق آمدن بر بحران‌های کنونی در زندگی شهری است.»

به دلیل ضیق وقت مقاله سوم در این جلسه فرصت ارائه پیدا نکرد.

جلسه سوم
 جلسه بعدازظهر و آخرین جلسه همایش نیز با بیست دقیقه تأخیر و به ریاست سیدقاسم یاحسینی و کارشناسی حجت‌الاسلام سعید فخرزاده آغاز شده یا حسینی که در جلسه صبح فرصت ارائه مقاله‌اش را نیافت، و در ابتدای این جلسه به موضوع مقاله‌اش با عنوان تاریخ شفاهی بوشهر پرداخت.

مقاله وی حول دو سئوال مطرح شد: سئوال اول اینکه به چه دلیل و چرا در قرن حاضر و به خصوص پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی تا امروز هیچ کتابی به زبانهای کردی، ترکی، بلوچی و عربی در قالب تاریخ شفاهی و با خاطرات در ایران منتشر نشده است. سئوال دیگر اینکه چه نسبتی بین گویشها و لهجه‌های ایرانی و تاریخ شفاهی وجود دارد.

اولین سخنران این جلسه محسن کاظمی بود که مقالة خود را تحت عنوان تاریخ شفاهی گروهها و احزاب سیاسی در بستر بافت شهری و منطقه‌ای ارائه کرد. چکیده این مقاله عبارت است از:

« در دهه‌های بیست تا پنجاه و در فضای حاکمیتی  سلطنت محمدرضا پهلوی، گروه‌ها و احزاب سیاسی در شهرها و مناطق مختلف ایران سربرآوردند که هریک، تفکر ، عقیده ایدئولوژی و خط مشیی را نمایندگی می‌کردند که متعلّق بود به آن خطّه و سرزمین؛ و داعیه‌هایی داشتند از دیده ‌شدن و دیده نشدن؛ از حرکت‌ها، گروه‌ها و دسته‌های سیاسی استقلال‌خواه و جدایی‌طلب تا گروه‌ها و سازمان‌های ایدئولوژیک؛ از  اسلامی تا مارکسیست.

جدا از وابستگی‌های فکری، ایدئولوژیک و استعماری، سئوال این است که چرا این گروه در آن منطقه و آن دسته و سازمان در فلان سرزمین شکل گرفتند و تکوین یافتند؟ سران و رهبران این گروه‌ها و احزاب چه مرام و آیین را در آن دیار می‌جستند؟ آن خطّه‌ها واجد چه ویژگی‌ها و خصلت‌ها و فاقد چه ‌معیارها و ملاک‌هایی بودند که این حرکت‌های سیاسی را در دل خود پرورش دادند؟ بدیهی است بافت فرهنگی(مذهبی و ایدئولوژیک و ...)، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در هر شهر و منطقه نمی‌توانست پذیرای هر حزب و دسته، با هر مرام و عقید‌ه‌ای باشد. به عبارتی، فراخور هر بافت شهری، حزب و گروه سیاسی خاصی پدید آمد که منشا آثار در خط سیر تاریخ سیاسی ایران شد.

 در این نوشتار برآنیم ببینیم که چگونه و به چه ترتیبی می‌توان به پاسخ سئوالات فوق رسید؟ تاریخ شفاهی، به عنوان گونه‌ای تاریخ‌نگاری، چه سهمی در دریافت پاسخ این سئوالات دارد و به چه ترتیب و سیاقی می‌تواند این پدید‌ه‌های  سیاسی ـ منطقه‌ای را تبیین، توصیف، تحلیل و واقعه‌نگاری کند؟

این مقاله، کند و کاوها و جست‌و یافت‌هایی در این محورها خواهد داشت: ترکیب جمعیتی شهرها و مناطق، تولیدات اقتصادی و نسبت بهره‌مندی‌(رفاه)؛ وابستگی‌های اعتقادی و ایدئولوژیک؛ نظام قبیله‌ای و عشیره‌ای؛ بافت سیاسی، مناسبات حکومتی و ساختار حاکمیتی؛ نظام آموزشی و سطح سواد و دانش؛ و مرزها و نظام جغرافیایی‌(سیطرة جغرافیایی و منطقه‌ای). نگاه جنسیتی، فرهنگها و خرده فرهنگها»


حجت‌الاسلام فخرزاده
علت ارائه چنین مقاله‌ای از سوی کاظمی را این دانست که او بیشتر مصاحبه‌هایش در تاریخ شفاهی با احزاب و گروههای سیاسی بوده است و حال درصدد است بررسی نماید چرا برخی جریانها و گروههای سیاسی در بعضی مناطق و شهرها شکل گرفتند و برخی نتوانستند. 





غلامرضا عزیزی (معاون مدیرکل اطلاع رسانی و ارتباطات سازمان اسناد و کتابخانه ملی) دومین سخنرانی بود که مقاله‌اش را با موضوع نقش تاریخ شفاهی در پیشینه شناسی و روند تکوین جمعیت‌ها، انجمن‌ها ، احزاب و گروهها (مطالعه موردی: حزب سومکا) ارائه نمود. چکیده مقاله وی چنین است:

«تاریخ شفاهی به عنوان روشی در تاریخ ‌نگاری و درک تاریخ و منابع حاصل از مصاحبه‌های تاریخ شفاهی،یکی از منابع مهم در فهم وقایع تاریخی و نگارش تحقیقات تاریخ معاصر است که به آرامی جای خود را در تحقیق‌‌ها و تتبعات تاریخی باز می‌کند.

نگارنده دراین مقاله می‌کوشد تا تجربة خود را از اهمیت و نقش تاریخ شفاهی در پیشینه‌شناسی و روند تکوین جمعیت‌ها، انجمن‌ها، احزاب و گروه‌ها با مطالعة موردی حزب «سومکا» و همچنین گروه‌بندی مصاحبه‌شوندگان و سنجش اطلاعات آنان باز نماید. شایان ذکر است که نگارندة مقاله حاضر، خود در نقش‌های مصاحبه‌گر و استفاده کننده از مصاحبه های انجام شده در رابطه با این حزب، به این مطالعه پرداخته است. جامعة مورد مطالعه هرچند از نظر کمی شایان توجه نیست، اما از لحاظ کیفی (بیش از سی ساعت مصاحبه) و تنوع مصاحبه‌شوندگان ( از عضو ساده تا عضو کلیدی  حزب) قابل ملاحظه است.
 مسئله مهمی که در تاریخ‌نگاری بیشتر  جمعیت‌ها، انجمن‌ها، احزاب و گروه‌ها به چشم می‌خورد، کمبود منابع دست اول است که این امر شاید با ویژگی‌ پنهان کاری این گروه‌ها و جمعیت‌ها در ارتباط باشد. نباید  فراموش کرد که به ویژه در گروه‌ها و احزاب مخالف و غیرقانونی، تصمیم‌های راهبردی و کلان حزبی در پس پرده اتخاذ می‌شد و نشانی از چگونگی روند این تصمیم‌گیری‌ها  در اسناد دولتی نمایان نیست. این مسئله به خودی خود نشانگر اهمیت خاطراتی است که نزد بازی‌گردانان احزاب و جمعیت‌ها می‌توان سراغ گرفت. مقالة حاضر می‌کوشد به بیان برخی از این موارد بپردازد.»

فخرزاده درکارشناسی خود از این مقاله پیشنهاد کرد که عزیزی با افرادی که در مقابل این حزب بودند نیز مصاحبه کند. او همچنین خواست که فعالیتها و تلاشهای عزیزی به شکل یک شیوه‌نامه درآید تا بتوان آن را  به حوزه‌های دیگر تعمیم داد.

وقت سخنرانی آخر همایش اختصاص داشت به  شکوه‌السادات سمیعی‌(کارشناس مصاحبه آرشیو تاریخ شفاهی آستان قدس رضوی)، تنها زنی که در این نشست مقاله‌اش را با عنوان  بررسی پیشینه و روند شکل‌گیری حضور اجتماعی زنان در مشهد  ارائه نمود. خلاصه مقاله او چنین است:

«بررسی منابع مکتوب نشان می‌دهد که به امر تأثیر تلاش و حمیّت زنان در عرصة فعالیت‌های مختلف اجتماعی شهر مشهد، توجه شایسته‌ای نشده است. آسیب‌شناسی این مسئله، پژوهش‌های زیادی را می‌طلبد و یکی از راههای مهم واکاوی موضوع، استفاده از تاریخ شفاهی است. انگیزة این مسئله باعث  انجام مجموعه مصاحبه‌هایی در قالب بررسی فعالیت‌های زنان شهر مشهد با استفاده از تاریخ شفاهی شد و موجب گردید با مطالعه و ثبت خاطرات ده‌ها نفر از بانوان بارز و برجستة این شهر در زمینه‌های مختلف، اهمیت نقش آنها به شکل عینی‌تری به مخاطب انتقال یابد.

مقالة حاضر قصد دارد با بهره‌گیری از مصاحبه‌های انجام شده، فعالیت‌های مؤثر زنان شهر مشهد را در دورة معاصر به رشتة تحریر در آورد، تا بتوان با تأمل در مباحث ذکر شده، به درک عمیق‌تر و بهتری از این موضوع نائل شد. به اهمیت و جایگاه تاریخ شفاهی در این زمینة پژوهشی، به طور ویژه پرداخته خواهد شد.
پس از پایان سه جلسه علیرضا کمری (نویسنده و پژوهشگر) پشت تریبون قرار گرفت و از سه کتاب رونمایی کرد:  1. مصاحبه در تاریخ شفاهی (مجموعه مقالات چهارمین نشست تخصصی و کارگاه آموزشی تاریخ شفاهی 6 و 7 اسفند 1386)  کمری گفت این کتاب  حاصل نشستی است که  سال گذشته در مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری در حوزه هنری تهران شکل گرفت و مشتمل است بر چهل مقاله، یک گفتار نوشت، دو سخنرانی و یک مقدمه در 513  صفحه و قطع وزیری که شناسنامه آن به نام مرکز مطالعات و گروه تاریخ دانشگاه اصفهان است.

 

2. تاریخ شفاهی؛ این کتاب مجموعه مقالات ارائه شده در نخستین همایش تاریخ شفاهی است که در سازمان اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد. همایشی که مدتها برگزاری آن به تعویق افتاد و سرانجام در 16 اسفند 1385 به سامان رسید. این کتاب مشتمل است بر 15  مقاله در 238 صفحه که عموم مباحث  تاریخ شفاهی از جمله ابعاد نظری و تئوریک را در بر می‌گیرد.

 کمری یادآور شد که ممکن است برای برخی در خصوص کتاب اول که مجموعه مقالات چهارمین نشست است سئوال ایجاد شود که سه نشست قبلی چه بوده است. آن سه نشست بین سالهای 1383 تا 1385 در دانشگاه اصفهان برگزار گردید و متن مقالات و سخنرانی‌های آن در اختیار محسن کاظمی و گروه تاریخ دانشگاه اصفهان است که در خواست دارم نسبت به تدوین آنها اهتمام ورزند.

او در معرفی آخرین کتاب با نام تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری جنگ ایران و عراق که به اهتمام خود وی  فراهم مده است؛ گفت: این کتاب شامل مجموعه مقالاتی است در زمینه مباحث مربوط به تاریخ شناسی از منظر فلسفی و معرفت‌شناسی و علوم اجتماعی، وعلاوه بر این مباحثی که بین مشتغلان تاریخ‌نگاری جنگ نیز در آن گنجانده شده است. می‌شود گفت در این کتاب معیار و میزان نگرش موجود درباره تاریخ جنگ را  می توان ملاحظه کرد و مورد مداقه قرار داد. کتاب حدود 25 مقاله را در بر می‌گیرد، که توسط مرکز اسناد دفاع مقدس منتشر شده است.

پس از رونمایی علیرضا کمری بحث فوت‌شده‌ای را که قرار بود طبق برنامه در ابتدای  دربارة آن صحبت کند آغاز کرد و در صحبت خود به طرح مباحثی چند پرداخت از آن جمله: 

نکته اول: اگر تاریخ شفاهی را رویکرد، روش و یا رشته بخوانیم؛ باید بدانیم که تاریخ شفاهی  ماهیت میان رشته‌ای دارد و خصوصاً با علوم اجتماعی(یعنی مردم‌شناسی، جامعه شناسی، جمعیت ‌شناسی و روانشناسی) هم پیوند است. البته تاریخ شفاهی در حوزه فلسفه و زبان ‌شناسی هم قابل اعتناست. نکته دوم؛ تاریخ شفاهی در قلمرو، موضوع و مصداق به مباحث و موضوعاتی می‌پردازد که از دید تاریخ نگاری رسمی و آکادمیک دور و مهجور مانده است و با لایه‌ها و طبقاتی سروکار دارد که دیده نشده‌اند. نکته سوم مربوط است به  تبیین رابطة تاریخ شفاهی با مطالعات شهری. باید در عنوان این نشست درنگ کرد. موضوع: روش شناسی و موضوع یابی مطالعات شهری در تاریخ شفاهی  مطالعات شهری اصطلاحی است که طیف گسترده‌ای از مسائل مربوط به  مطالعه همه جانبه شهر و حومة آنها را شامل می‌شود از قبیل اقتصاد، حمل و نقل، برنامه‌ریزی، سیاست، روابط اجتماعی ، ساختارها و مناسبات انسانی، جمعیت‌ها و تحول توسعه و ...

 ما چه چیزی را شهر می‌دانیم آیا گستردگی زیستی در یک پهنه و منطقه برای تبیین شهر کافی است؟ این پرسش مهمی است که باید به آن پاسخ داد...

نگره مطالعات شهری از رویکرد تاریخ شفاهی مسائل و موضوعاتی را به نظر می‌رساند که قابل اعتنا است.  به نظرم ما باید یک کار بایسته پژوهانه و مدون را تحت عنوان تأثیرات متقابل مدنیت و مدرنیت  در ایران طی  صدو پنجاه سال اخیر مورد بررسی و مداقه قرار دهیم. چون  معنی شهر با مفهوم  مدنیت و مدرنیت  مناسباتی دارد و به تبع این مناسبات است که در آن پدیده‌هایی شکل گرفته و حوادثی به وجود می‌آید که از لحاظ تاریخ شفاهی قابل اعتنا و رصد است.

آنچه که زمانی به نام محل، کوی، کوچه، وجود داشت مفهومش برای نسل امروز آپارتمان نشین تفریباً از بین رفته است. مناسبات سکونت در زیست بومهایِ  سنتی و  کهن نوعی از روابط اجتماعی را  تعریف می‌کنند که بازخورد و حاصل آن را می‌توانید  در دوران  جنگ ببینید. دربارة  این موضوع رجوع بکنید به کتاب تضاد و توسعه نوشته دکتر فرامرز رفیع‌پور، نوع روابط  دوستانه واخوانی شکل گرفته در محلات در بافت یگانهای رزمی در جبهه‌ها بسیار مؤثر بود. آیا آپارتمان نشینی چنین چیزی را به دنبال خواهد داشت؟

در گذشته ما تیمچه، کاروانسرا و بازار داشتیم که امروز آنها به سوپر مارکت و پاساژ تبدیل شده‌اند. این دگرگونی و تحول  چه تبعاتی را در پی ایجاد کرده است. البته تبدیل و تغییر تدریجی نظام سنتی به نظام متجدد درعرصه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و نظامی نیز قابل بحث است.

تاریخ شفاهی می‌خواهد نشان دهد در ورای رویه دیگر توسعه صنعتی و فناوری چه اتفاق افتاده است؟

بنای ما این بود که با نگاه انسان شناسی فرهنگی و مطالعات شهری و با راهبرد تاریخ شفاهی موضوعات قابل اعتنا را احصا کنیم و نه الزاماً درباره آنها صحبت کنیم. اگر ما بتوانیم مجموعه مباحث موضوع تاریخ شفاهی در عمل و مصداق را از  دیدگاه تاریخ شفاهی و از منظر مطالعات شهری در پیکره‌ای نظام‌مند مدون کنیم کار بزرگی کرده‌ایم. در این پیکره  موضوعات فراوانی قابل بحث است، از جمله وضع تبدیل و تحول مدارس علمیه، نذورات و موقوفات، سفر و زیارت اسکان زائران و ...

پس از صحبت علیرضا کمری در بازشناخت موضوع همایش، دکتر مرتضی نورایی جمع‌بندی خود از نشست و مجموعه مقالات ارائه شده را به حاضرین ارائه کرد. سپس جلسه  با حضور دکتر مرتضی نورایی، علیرضا کمری و مرتضی رسولی‌پور وارد پرسش و پاسخ شد

                                                                                        محسن کاظمی

                                                                          ۲۱/۱۲/۱۳۸۷



 
تعداد بازدید: 9380


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 126

من در خرمشهر اسیر شدم. شب حمله تمام نیروهای ما با وحشت و اضطراب در بندرِ این شهر مچاله شدند. از ترس و وحشت، رمق حرکت کردن نداشتند و منتظر رسیدنِ نیروهای شما بودند. حدود دو شبانه‌روز هیچ غذا و جیره‌ای نداشتیم. نیروهای شما که آمدند دسته‌دسته افراد به اسارت آنان در آمدند و من هم با پشت سر گذاشتن حوادث بسیار عجیب و حیرت‌آور سوار کامیون شدم و از شهر ویران شده خرمشهر خداحافظی کردم.