خاطرات مهرزاد ارشدی
16 بهمن 1403
مهرزاد ارشدی، نیروی جهادی و عکاس دوران دفاع مقدس، مهمان دویستوسیوهفتمین برنامه شب خاطره (مرداد 1392) بود. او درباره شهید داوود حیدری و ماجرای هندوانه در ماه رمضان خاطره گفت. او گفت: «وقتی جنگ شروع شد، جوانهای انقلابی مساجد، بدون کارت و پلاک، برای دفاع از مرزها به جبهه رفتند. داوود حیدری هم از محله استادمعینِ تهران به آبادان آمد. ماه رمضان بود و انگار از هوا آتش میبارید. هرچند آن گرما برای بچههای جنوب قابل تحمل بود. داوود گفت برای افطار چیزی بگیریم که بتوانیم تشنگی را تحمل کنیم. رفتم بازار مرکزی آبادان که 200 متر با خط مقدم فاصله داشت. تعدادی مغازه برای مایحتاج رزمندهها باز بود. جوانی مقابل یک مغازه ایستاده بود. روی زمین چند هندوانه کنار پایش بود. تا هندوانهها را دیدم چشمم برق زد ...»
در ادامه، این روایت را ببینیم.
تاکنون 365 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 2 اسفند 1403 برگزار میشود.
تعداد بازدید: 662








آخرین مطالب
پربازدیدها
شانههای زخمی خاکریز - 4
هر کس که میتوانست خودش را به پنجره رساند و سرش را بیرون کرد تا هوای تازه استنشاق کند. شیشه دستم را پاره کرده بود. یکی از بچهها گفت که بروم پانسمان کنم. گفتم: ـ آنها آنجا منتظر هستند، پام برسه کتک میخورم. یکی از بچهها که اسلحه را از دستم گرفته بود، پرسید: ـ دستت چه شده؟ با تردید گفتم: ـ شیشه رفته، پاره شده.






