خاطرات خانم اشتری


10 بهمن 1403


خانم اشتری، امدادگر بیمارستان شرکت نفت آبادان، مهمان دویست‌وسی‌وهفتمین برنامه شب خاطره (مرداد 1392) بود. او درباره امدادگری در آبادان و پاسداری بانوان در شکست حصر آبادان خاطره گفت. او گفت: «15 ساله بودم که شیپورِ جنگ به صدا درآمد. سال دوم دبیرستان! خیلی تلاش کردم خانواده راضی شوند تا در یکی از بیمارستان‌های آبادان امدادگر شوم. با آموزش‌هایی که قبل از جنگ در مورد امدادگری و اسلحه دیده بودم، وارد بیمارستان شرکت نفت آبادان (امام خمینی) شدم. نزدیک‌ترین نقطه به خط مقدم، خوابگاه ما امدادگران بود. ما تعدادی دانش‌آموز بودیم. زمانِ عملیات‌، روزهای زیادی نمی‌توانستیم استراحت کنیم، اما توانِ جوانی و انگیزه باعث شد دوام بیاوریم و به مجروحان کمک کنیم. ما کارهای اولیه را تا ورود مجروحان به اتاق عمل انجام می‌دادیم.» 

در ادامه، این روایت را ببینیم.

تاکنون 365 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 2 اسفند 1403 برگزار می‌شود.

آرشیو

 



 
تعداد بازدید: 1533


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 
پاسخ کارشناسان به سؤالات تاریخ شفاهی

100 سؤال/12

راستی‌آزمایی روایت‌های تاریخ شفاهی با موانعی روبه‌روست که از ماهیت حافظه‌ی انسانی و شرایط تولید روایت ناشی می‌شوند. حافظه پدیده‌ای ثابت و آرشیوی نیست، بلکه بازسازی‌شونده و متأثر از گذر زمان، گفتمان‌های مسلط، گفت‌وگوهای بعدی و موقعیت کنونیِ راوی است. گزینش‌گریِ آگاهانه یا ناخودآگاه، سکوت‌های معنادار و ادغامِ تجربه‌ها از مهم‌ترین چالش‌های اعتبارسنجیِ روایت‌ها به شمار می‌آیند.