گذری بر پیشینه تاریخی نام « خلیج فارس»

مظفر شاهدی


در نوشتار حاضر تلاش خواهد شد با تکیه بر شماری از منابع و کتب تاریخی به گونه‌ای مختصر و موجز پیشینه تاریخی کاربرد نام « خلیج فارس» برای آبراه بسیار مهم و استراتژیک خلیج فارس مورد بررسی، بازکاوی و یادآوری قرار گیرد.

تا قبل از ورود آریاییان به فلات ایران در منابع آسوری از خلیج فارس با عنوان « نارمرتو Narmarratu» نام برده شده است که به معنای رود و یا آبراه تلخ است و این قدیمی‌ترین عنوانی است که بر خلیج فارس داده شده است.

در کتیبه‌ای از داریوش بزرگ شاه هخامنشی واژه یا عبارت « درایه تیه هچا پارسه آئی تی Draya tya hacha Parsa aity» بر آبراه خلیج فارس اطلاق شده است که معنای آن « دریایی که از پارس می‌رود» است.

فلاویوس آریانوس (Flavius Arrianus) مورخ یونانی که در قرن دوم میلادی می‌زیسته است در کتابش آنابازیس برای نام خلیج فارس واژه « پرسیکون کاای تاس Persikon Kaitas» را به کار می‌برد که معنا و مفهوم آن قرابت نزدیکی با عبارت « خلیج فارس» دارد.

«استرابون Strabon» جغرافی‌دان معروف یونانی هم که در نیمه قرن اول میلادی زندگی می‌کرد در کتاب خود مکرراً از همین واژه برای معرفی خلیج فارس بهره برده و به ویژه تصریح می‌کند که اعراب ب93ین دریای سرخ و خلیج فارس (پرسیکون کا ای تاس) روزگار می‌گذرانند.

کلودیوس پتوله ما اوس (Claudius Ptalemaeus) معروف و مشهور به بطلمیوس بزرگترین جغرافیادانان عالم در قرون اولیه پس از میلاد در قرن دوم میلادی از آبراه خلیج فارس تحت نام « پرسیکوس سینوس Persicus Sinus» ذکر کرده است که دقیقاً به مفهوم « خلیج فارس» است. در برخی منابع لاتین این واژه به صورت سینوس پرسیکوس و « ماره پرسیکوم Mare Persicum» هم ذکر شده است که معنای عبارت اخیر دریای پارس است.

لازم به یادآوری است که در بسیاری از زبانهای زنده دنیا نیز همین واژه سینوس پرسیکوس برای معرفی نام خلیج فارس وارد شده است. چنانکه در زبانهای : فرانسه به صورت : Golfe Persique؛ .6انگلیسی Persian Gulf؛ آلمانی Persischer Golf؛ ایتالیایی Golfo Persico؛ روسی Persidskizaliv؛ ژاپونی Perusha Wan؛ و ترکی Farsi Korfozi ثبت شده است.

کوین توس کورتیوس روفوس (Quintus Curtius Rufus) مورخ رومی هم در قرن اول میلادی نام لاتین « آکوارم پرسیکو Aquarum Persico» را برای نام خلیج فارس به کار برده است که به معنای آبگیر پارس است.

در منابع تاریخی و جغرافیایی دوره اسلامی نیز به طور مکرر برای شناسایی و معرفی آبراه خلیج فارس از واژه‌ها و عبارات « بحر فارس ـ البحر الفارسی ـ الخلیج الفارس ـ خلیج فارس» استفاده شده است.

ابوبکر احمد بن محمدبن اسحاق بن ابراهیم الهمدانی مشهور و معروف به ابن الفقیه در اثر جغرافیایی‌اش مختصر کتاب البلدان که در سال 279ق تألیف شده است درباره خلیج فارس چنین آورده است : « و اعلم ان بحر فارس و الهندهما بحر واحد لاتصال احدهما بالاخر. یعنی : بدان که دریای پارس و هند از برای پیوستگی به یکدیگر هر دو یک دریا هستند.»

ابوعلی احمدبن عمر بن رسته در کتابش الاعلاق النفیسه و در سال 290ق درباره خلیج فارس چنین نوشته است :

فاما البحر الهندی یخرج منه خلیج الی ناحیه فارس یسمی الخلیج فارس ... و بین هذین الخلیجین (یعنی خلیج احمر و خلیج فارس) ارض الحجاز و الیمن و سایر بلاد العرب. یعنی : اما دریای هند، از آن خلیجی به سوی ناحیت پارس بیرون آید که خلیج فارس نام دارد... و بین این دو خلیج یعنی خلیج احمر و خلیج پارس سرزمین حجاز و یمن و دیگر بلاد عرب واقع است.

ابوالقاسم عبیدالله بن عبدالله بن احمد بن خرداد به خراسانی (وفات 300ق) در کتاب خود المسالک و الممالک در این باره می‌نویسد: « گروهی از این رودها به سوی بصره و گروهی به سوی مذار [شهری بین واسط و بصره] روانند و سپس همه آنها به دریای پارس می‌ریزند.»

بزرگ بن شهریار الناخذاه هرمزی (ناوخدای هرمزی) در کتابش عجایب الهند بر و بحر و جزایره که در سال 342ق آن را تألیف کرده است از واژه « بحر فارس» برای معرفی خلیج فارس بهره برده است. ابواسحاق ابراهیم بن محمد الفارسی الاصطخری (وفات 346ق) هم در کتاب خود مسالک الممالک از همین عبارت « بحر فارس» برای معرفی نام خلیج فارس استفاده می‌کند. مورخ نامدار ابوالحسن علی بن الحسین بن علی مسعودی (وفات 346ق) نیز در اثرش « مروج الذهب و معادن جوهر» در ذکر خلیج فارس عبارت « بحر فارس» را به کار برده است. مسعودی در کتاب دیگرش « التنبیه و الاشراف» هم واژه « البحر الفارسی» را برای شناساندن خلیج فارس به کار گرفته است.

ابوریحان محمد بن احمد البیرونی الخوارزمی (وفات 440ق) نیز در آثار خود واژه‌های « دریای پارس ـ خلیج پارس ـ بحر پارس» را برای معرفی خلیج فارس ذکر کرده است.

ابن حوقل در اثرش « صورﺓ الارض» و بشاری در کتابش احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم که به ترتیب در سالهای 367ق و 375ق تألیف شده‌اند، واژه « بحر فارس» را به جای خلیج فارس به کار برده‌اند در کتاب « حدودالعالم من المشرق الی المغرب» هم در معرفی خلیج فارس از عبارت « خلیج فارس» بهره گرفته شده است.

محمد بن نجیب بکیران در کتابش جهان نامه؛ ابن البلخی در کتابش فارسنامه؛ شرف‌الزمان طاهر مروزی در اثرش طبایع الحیوان؛ ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن ادریس در کتاب نزهه المشتاق فی اختراق الآفاق؛ شهاب‌الدین ابوعبدالله یاقوت بن عبدالله حموی رومی در کتاب مشهورش معجم‌البلدان؛ ابوعبدالله زکریا بن محمد بن محمود قزوینی در کتاب آثارالباقیه و اخبارالعباد؛ در کتاب عجائب المخلوقات و غرایب الموجودات؛ ابوالفداء در کتاب تقویم‌البلدان؛ و شمس‌الدین ابوعبدالله محمد بن ابی طالب الانصاری الدمشقی الصوفی در کتابش نخبة‌الدهر فی عجایب البر و البحر به ترتیب واژه‌ها و عبارات : « بحر پارس - دریای پارس (و هم بحر پارس) ـ الخلیج الفارسی ـ بحر فارس ـ دریای پارس (و هم بحر فارس) ـ دریای پارس ـ بحر فارس ( و دریای پارس) ـ بحر فارس و بحر الفارسی (و بحر فارس)» را در معرفی و ذکر خلیج فارس به کار برده‌اند. این عبارات و واژه‌ها به طور مکرر طی قرون پنجم تا یازدهم قمری در کتب و منابع تاریخی و جغرافیایی زیر نیز ذکر شده است : شهاب‌الدین احمد بن عبدالوهاب بن محمد النویری در کتاب نهایت‌الادب فی فنون العرب؛ حمدالله ابی بکر مستوفی در کتاب نزهه‌القلوب؛ ابوحفص زین‌الدین عمر بن مظفر معروف به ابن الوردی در کتاب حزیدة‌العجائب و فریدة‌الغرایب؛ ابن بطوطه در کتاب خود تحفه النظار فی غرائب الامصار و عجائب‌الاسفار؛ ابوالقاسم محمد بن حوقل در کتاب صورةالارض؛ و کتاب صبح الاعشی فی کتابه الانشاء نوشته احمد بن علی بن احمد القلقشندی.

همچنین مصطفی بن عبدالله کاتب چلبی فلسطینی معروف و مشهور به حاجی خلیفه (وفات 1067ق) صاحب کتاب کشف‌الظنون در کتاب دیگرش جهان‌نما در توصیف خلیج فارس آورده است : [ترجمه از زبان ترکی است] « دریای پارس ـ به این دریا سینوس پرسیقوس می‌گویند یعنی خلیج فارس به مناسبت اینکه در مشرق آن فارس واقع است بدان نسبت داده می‌شود و آن را ماره پرسیقوم (دریای پارس) نیز می‌گویند.»

در جلد هفتم دایرة‌المعارف البستانی نیز که در سال 1883م به چاپ رسیده است برای معرفی خلیج فارس از واژه « الخلیج العجمی» استفاده شده است.



 
تعداد بازدید: 4775


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 129

ساعت شش صبح بود که دستور عقب‌نشینی آمد و افراد با خوشحالی فرار کردند. ولی ما حدود بیست نفر بودیم که در موضع ماندیم. در همین احوال دیدم یکی از پاسداران شما بالای کوه سنگر گرفته و به طرف ما تیراندازی می‌کند. او چهار نفر از ما را کشت. ماندیم شانزده نفر. بعد از آن قرار گذاشتیم بدون هیچ‌گونه حرکت یا تیراندازی با یک پارچة سفید به پاسدار علامت بدهیم. دستمال سفیدی به لولة آرپی‌جی بستیم و آن را بالا گرفتیم. پاسدار، بعد از حدود نیم ساعت خودش را به ما رساند و ما را اسیر کرد.