خاطرات فاطمه صدرعاملی


20 شهریور 1402


فاطمه صدرعاملی، خواهرزاده امام موسی صدر، مهمان دویست‌ و سیزدهمین برنامه شب خاطره (5 خرداد 1390) بود. او درباره امام موسی صدر گفت: امام موسی صدر درس‌های زیادی به من آموخت. او به اطراف خود توجه می‌کرد. وقتی در لبنان در ایوان خانه او نشسته بودیم و موج دریا را نگاه می‌کردم، این بیت را برایم خواند: «موجیم که آسودگی ما عدم ماست. ما زنده از آنیم که آرام نگیریم». گفت ببین زندگی این طور است اگر انسان در تلاش نباشد، یعنی وجود ندارد. با همسرم آقای طباطبایی و امام موسی صدر در آلمان بودیم. صحبت کردیم که با یک خانواده رفت‌وآمد نکنیم. چون بعضی موارد را رعایت نمی‌کنند. امام موسی صدر گفت شما دین خودتان را داشته باشید. با دیگران در تماس باشید. افراد بر هم تأثیر می‌گذارند و فکرشان تقویت می‌شود. سپس یکی از نامه‌های دایی خود را برای حاضران خواند.

 در ادامه این روایت‌‌ را ببینیم.

تاکنون 349 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 6 مهر 1402 برگزار می‌شود.

آرشیو

 

 



 
تعداد بازدید: 1986


نظر شما


21 شهريور 1402   01:27:30

جای امام موسی صدر خیلی خالی است.rچقدر صحبت این خانم به دل می نشیند.
 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 125

دو تا از این سربازها تقریباً بیست ساله بودند و یکی حدود سی سال داشت. و هر سه آرپی‌جی و یک تفنگ داشتند. آنها را به مقر تیپ سی‌وسه آوردند. سرتیپ ایاد دستور داد آنها را همان‌جا اعدام کنند. اعدام این سه نفر سرباز به عهده ستوانیار زیاره اهل بصره بود که من خانه او را هم بلد هستم. خانه‌اش در کوچه‌ای است به نام خمسه میل که خیلی معروف است. در ضمن این ستوانیار جاسوس حزب بعث بود. او افراد ناراضی را به فرمانده معرفی می‌کرد. سه نفر سرباز شما را از مقر بیرون آوردند و ستوانیار زیاره آنها را به رگبار بست و هر سه را به شهادت رساند. آنها را همان‌جا در گودالی دفن کردند.