خاطرات مژده امباشی


27 تیر 1402


مژده امباشی، امدادگر دوران دفاع مقدس و از بانوان مدافع خرمشهر، مهمان دویست‌ و دهمین برنامه شب خاطره (7 بهمن 1389) بود. او درباره شروع جنگ تحمیلی و خرمشهر خاطره گفت؛ همه می‌گویند 35 روز مقاومت، اما من می‌گویم 45 روز مقاومت؛ از 10 روز قبل از شروع جنگ در پاسگاه نزدیکِ نهر خیّن درگیری بود. اما جنگ، در 31 شهریور به صورت رسمی آغاز شد. دوم یا سوم مهر که جنگ شروع شده بود حدود 63 یا 64 زن و بچه شهید شدند؛ چون نمی‌دانستند جنگ چیست. سردخانه جایی برای نگهداری آنها نداشت؛ مستقیم با کمک مردم می‌بردند به قبرستان خرمشهر که ما به آن جنت‌آباد می‌گفتیم. برادرِ خانم زهرا حسینی _ راوی کتاب «دا»_ همان  موقع شهید شد. در ادامه این روایت‌‌ را ببینیم.

تاکنون 347 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 12 مرداد 1402 برگزار می‌شود.

آرشیو

 



 
تعداد بازدید: 1593


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 125

دو تا از این سربازها تقریباً بیست ساله بودند و یکی حدود سی سال داشت. و هر سه آرپی‌جی و یک تفنگ داشتند. آنها را به مقر تیپ سی‌وسه آوردند. سرتیپ ایاد دستور داد آنها را همان‌جا اعدام کنند. اعدام این سه نفر سرباز به عهده ستوانیار زیاره اهل بصره بود که من خانه او را هم بلد هستم. خانه‌اش در کوچه‌ای است به نام خمسه میل که خیلی معروف است. در ضمن این ستوانیار جاسوس حزب بعث بود. او افراد ناراضی را به فرمانده معرفی می‌کرد. سه نفر سرباز شما را از مقر بیرون آوردند و ستوانیار زیاره آنها را به رگبار بست و هر سه را به شهادت رساند. آنها را همان‌جا در گودالی دفن کردند.