معرفی کتاب مسیر ملک
زهرا قاسمی
13 آذر 1401
حسین ملکافضلی از بزرگان عرصه سلامت ایران، سال 1318 در اردکان یزد متولد شد. در همان سالهای کودکی، همراه خانواده به تهران و سپس قم مهاجرت کردند. در پایان کلاس ششم، علیرغم مخالفت پدر، با حمایت مادر و اقوام، به تحصیل در دبیرستان پرداخت و پس از آن به دانشکده پزشکی دانشگاه تهران راه یافت.
«مسیر ملک» زندگینامه دکتر ملکافضلی است. این کتاب یکی از مجموعه کتابهایی است که نشر میرماه در حوزه فعالیت پزشکان منتشر کرده است. این انتشارات در سال 1381 توسط جمعی از پزشکان راهاندازی شد و روایتهای مستند زندگی تعدادی از پزشکان را با حمایت بنیاد ملی نخبگان منتشر کرده است. بنا بر آنچه که در پیشگفتار آمده، هدف این کتاب، تکریم بزرگان و نخبگان و احیای هویت علمی است که به نظر میرسد در این امر موفق است.
دکتر ملکافضلی در سال 1337 دیپلم طبیعی گرفت و در رشته پزشکی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد. روایت زندگیاش نشان میدهد که از کودکی سختکوش بوده و با ورود به دانشگاه هم برای تأمین هزینهها به تدریس مشغول میشود. بیان نحوه فعالیت دانشگاه، بیمارستانهای وابسته به دانشگاه و استادان، تصویر خوبی از فضای دانشگاهی ارائه میدهد و تأثیر آن را در سالهای بعدی زندگی حسین ملکافضلی میتوان دید. تمام روایتها نشاندهنده احساس مسئولیت و تعهد او در قبال جامعه است.
در سال 1340، حسین ملکافضلی با محترمالسادات میرفصیحی ازدواج کرد که ثمره این ازدواج سه فرزند دختر است. در خصوص زندگی مشترکشان، صحبتهای همسر ایشان هم در چند جا به کمک متن اصلی آمده و آن را گویاتر کرده است.
سال 1344 ملکافضلی از دانشگاه فارغالتحصیل شده و برای طی دوره سربازی، بهعنوان سپاهی بهداشت به روستای چرمهین میرود؛ «هرچه نمره بهتر بود، استانهای بهتری گیرمان میآمد. سپاه بهداشت در خیابان شاه به من ابلاغ داد که سپاهی بهداشت روستای چرمهین با شش هزار نفر جمعیت هستم.» اینجا شروع رسمی کار دکتر است. او در روستا منشأ اقدامات مهمی مانند ساختن حمام و درمانگاه میشود و پس از پایان دوره سربازی، بهعنوان مدیر بهداشت به سنندج میرود. مسئولیتپذیری، تعهد و سختکوشی در روایت زندگی دکتر مشهود است. او در سنندج هم شبانهروز برای انجام مسئولیتی که بر عهده گرفته است، تلاش میکند؛ «بیست روز از ماه را به تمام روستاها سرکشی میکردم. یک لندرور داشتیم؛ سوار میشدم و راه میافتادم. به درمانگاه که میرسیدم، حضور و غیاب میکردم. دفتر ثبت اطلاعات و گزارشدهیشان را میدیدم و داروهایشان را کنترل میکردم... .»
پس از حدود سه سال تلاش در سنندج، به تهران بازگشت و موفق به کسب تخصص در رشته MPH (دانشنامه عالی بهداشت عمومی) شد؛ در این دوره مهارت کار با جامعه را آموزش میدیدند. با توجه به تخصص دکتر، سال 1354 استادیار گروه آمار حیاتی دانشکده بهداشت دانشگاه تهران میشود. یکی از دغدغههای او در این دوره، بحث کنترل جمعیت است؛ با فراگیر شدن بهداشت عمومی، مرگ کمتر به سراغ کودکان میآید و میزان رشد جمعیت افزایش زیادی یافته است. در همین شرایط، در سال 1356 او موفق به اخذ بورسیه سازمان جهانی بهداشت میشود و به دانشگاه UCLA آمریکا میرود و تابستان 1357 به ایران بازمیگردد. در دوران پس از انقلاب اسلامی هم دکتر به فعالیتها و پژوهشهایش ادامه میدهد. در سمتهایی که داشته، مانند گذشته با استفاده از دانش، تعهد، اخلاق و مسئولیتپذیری موفق است: استادیار دانشکده تهران در سال 1357، ریاست دانشکده بهداشت در سال 1362، معاون وزیر بهداشت سال 1363، قائممقام وزیر بهداشت در ستاد گسترش شبکه بهداشت، ارائه طرح رابطین بهداشت و اجرای آن، طی دوره تخصصی در دانشگاه یواسسی برای تربیت پزشکان ماهر از نظر اخلاقی، اجتماعی و علمی در سال 1370، مشاور وزیر بهداشت در سال 1372، اجرای شبکه بهداشت در میسیسیپی، معاون پژوهشی وزارت بهداشت، ارائه طرح مشکات سلامت با دکتر شیخالاسلامی، همکاری با شهرداری تهران در اجرای طرح سنجش عدالت سلامت در شهر در دهه 80، تدریس در دانشگاه در دهه90، آغاز پروژه مزدک، ارائه طرح سلامت روان زنان باردار، همکاری با فرهنگستان علوم پزشکی. او درباره این روزهایش، میگوید: «طرحها و آرزوهای زیادی در ذهنم برای ایران و پیشرفت آن داشتم. اما گاهی موانعی وجود داشت که دلسردم میکرد. ... این روزها بیشتر در خانه هستم. کنار متی [همسر راوی] میمانم و به او در امور خانه کمک میکنم. دلم میخواهد تمام شصت سال زندگی مشترکی را که کنارش نبودهام، جبران کنم.»
مرضیه نظرلو، نویسنده کتاب، در مقدمه اشاره کرده که این متن حاصل ساعتها گفتوگوست. برای تکمیل مصاحبههای دکتر ملکافضلی، علاوه بر همسر ایشان، با وزرای بهداشت وقت هم گفتوگو شده است. نویسنده در تدوین متن مصاحبه، پرسشها را حذف و روایت دکتر ملکافضلی را به شکل یک متن بلند و بدون فصلبندی تنظیم کرده است. پیشگفتار اطلاعات دقیقی در مورد مصاحبهها به دست نمیهد ولی آنچه به دست آمده، روایتی یکدست و خواندنی از زندگی دکتر ملکافضلی است.
کتاب دارای نمایه اعلام است و ضمائم انتهای کتاب تصویر روشنتری از برخی خاطرات به دست میدهد.
کتاب مسیر ملک، سال 1400 در قطع رقعی و با حجم 168 صفحه منتشر شده است.
تعداد بازدید: 2665
آخرین مطالب
پربازدیدها
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 2
- تاریخ شفاهی به دنیای ادبیات، تعلق ندارد
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 123
- خاطرات حسین نجات
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3