هفتمین نشست مجازی تاریخ شفاهی ایران
اصول، چارچوبها و استانداردهای انجام تاریخ شفاهی - 5
تنظیم: سایت تاریخ شفاهی ایران
18 آبان 1401
هفتمین نشست تاریخ شفاهی در کلابهاوس و رومِ تاریخگر در روز شنبه 2 دی 1400 با مدیریت و میزبانی دکتر مهدی فراهانی منفرد و اجرای خانم مصفا برگزار شد. در این نشست دکتر ابوالفضل حسنآبادی، مرتضی رسولیپور، دکتر حبیبالله اسماعیلی و دکتر مهدی ابوالحسنی ترقی در خصوص موضوع استانداردهای تاریخ شفاهی در نظر و عمل سخن گفتند. بخش پنجم این نشست مجازی در ادامه میآید.
■
دکتر فراهانی منفرد: آقای رسولیپور! شما در بیان و معرفی پنج مرحله انجام یک پروژه تاریخ شفاهی، از مصاحبه و فنون مصاحبه صحبت کردید. خیلی وقتها که این بحث به میان میآید، دوستان بیشتر درباره ویژگیها و شرایط فرد مصاحبهکننده توضیح میدهند و حرف میزنند. کمتر شده است به آن کسی که برای مصاحبه به سراغ او میرویم اشاره کنند و بگویند که باید چه شرایطی داشته باشد. آیا معیارها و استانداردهایی در این زمینه وجود دارد؟ یا دستکم در این زمینه توصیههایی دارید؟
دکتر رسولیپور: این بستگی دارد به این که شما در چه حوزهای میخواهید گفتوگو کنید. آن اشخاص باید متناسب با آن موضوع انتخاب شوند. یعنی فرض کنید اگر که در حوزه اقتصاد است باید بررسی کرد که این شخص چه اندازه اهلیت دارد؟ آیا با گفتوگو سنخیت دارد؟ مثلاً من در بخش بانک کشاورزی با تمام مدیرعاملهای بعد از انقلاب گفتوگو کردم. روی تجربه، این افراد را در سه سطح تقسیمبندی کردیم: یکی سطح مدیرعاملها، بعد سطح اعضای هیئت مدیره و بعد سطح مدیران استانها. اصولاً مدیران تراز اول و مدیران ارشد آدمهایی هستند که برای حرف زدن، ذهنشان انسجام بسیار خوبی دارد و شما برای مصاحبه مشکل زیادی ندارید. اطلاعات خیلی خوبی هم به دست میآورید. در ردههای پایینتر کمی مشکلات به وجود میآید و ویژگیهای آنها متفاوت است، ولی همین مقدار کافی است که شما بدانید در چه حوزهای و با چه کسی صحبت میکنید.
من که در مصاحبه بیشتر بر صاحبمنصبان و رجال پیشین متمرکز بودم، آشفتگیای که در دیدگاه نمایندگان مجلس پیشین میدیدم، بر اساس نوع کاری که میکردند به مراتب بیشتر از یک وزیر بود. وزیر وقتی صحبت میکند با توجه به وضعیت مدیریتی که دارد آدمی است که صحبتهایش انسجام دارد و شما کارتان خیلی زیاد نیست. همین مقدار کافی است که شما با دورههای زندگی آن شخص آشنا شوید و بدانید که جنبههای زندگی آن چه هست.
ویژگی خاص دیگری به ذهنم نمیرسد. همانطور که فرمودید بیشتر در این جلسات و همایشهایی که برگزار شده است، افراد راجع به ویژگیهای مصاحبهکننده بیشتر اظهار نظر کردند. ما چه ویژگی را میتوانیم در نظر بگیریم برای مسئولی که در یک حوزه مدیریتی کار کرده است؟ همین مقدار که مسئول بوده، وظیفه ما ایجاب میکند که برویم و با او گفتوگو کنیم. خیلی از این افراد ممکن است مطابق نظر من فکر نکنند و ویژگیهای اخلاقی دیگری داشته باشند. به نظرم آنقدر که کیفیت برخوردی که مصاحبهکننده با او میکند اهمیت دارد، طرف مقابل خیلی اهمیت ندارد. همان منصب، مسئولیت و شغلش کفایت میکند.
■
دکتر فراهانی منفرد: به عنوان مثال شما آیا وقتی به سراغ یک مسئول یا صاحبمنصب برای مصاحبه میروید توصیه این است که زمانی باشد که او از کارش بیرون آمده، بازنشسته شده، کنار گذاشته شده یا این که همان زمانی باشد که دارد یک شغل را انجام میدهد؟ آیا این میتواند یکی از پرسشهایی باشد که درباره ویژگیهای شخص مصاحبهشونده باید به آن جواب داد؟
دکتر رسولیپور: به گمان من کسانی که دوران افول را میگذرانند یعنی دوران بازنشستگی را طی میکنند، محذوراتشان برای سخن گفتن کمتر است. یعنی کسی که امروز در پست و منصب خاصی قرار دارد، اولاً برقراری ارتباط با او خیلی ساده نیست؛ به دلیل اشتغالات و گرفتاریهایی که دارد. تجربه ما نشان میدهد که اینها کمتر حاضر به انجام گفتوگو میشوند؛ البته در گفتوگوهایی که در حوزه تاریخ شفاهی مطرح میشود نه در گفتوگوهای مطبوعاتی و گفتوگوهایی که جنبه خبری و اطلاعرسانی و مدیریتی دارد. ولی در مصاحبه تاریخی هم همین است که به نظر میآید همان سخنی که مرحوم عباس اقبال میگفت: وقتی از یک رخداد سالها فاصله میگیریم، یعنی موضوع به تاریخ میپیوندد، این افراد راحتتر میتوانند صحبت کنند و حتی دوره مدیریتی خودشان را نقد کنند. چون در نگاه جدیدی که به اعتقاد من تاریخ شفاهی هم بر اساس آن دارد کار خودش را میکند، ما هر چقدر از یک رخداد تاریخی فاصله بگیریم، برخلاف دیدگاه گذشته، عرصه برای پرداختن به آن رخداد به مراتب بهتر از آن است که به واقعه نزدیک باشیم.
در نگاه قدیمی گفته میشد که تاریخ حکم یک عکس از یک واقعه را دارد که همیشه اتخاذ میشود و معتقدم که وقتی شما عکسی را دارید، این میتواند واقعه را نشان دهد، در حالی که در نگاه جدید، گفته میشود که یک واقعه تاریخی حکم سنگی را دارد که شما در استخر یا در یک مرداب، دریا، هر چیزی میاندازید و این تموجی که ایجاد میکند، در واقع پلکان عصری است که شما به آن رخداد و آن مرکز نگاه میکنید.
هر چه ما از یک رخداد فاصله میگیریم، اینجور نیست از فهم آن رخداد هم فاصله گرفتهایم. مثلاً در فرهنگ ما واقعه عاشورا رخدادی است که در سال 61 هجری صورت گرفته است. ما هر چه از این رخداد فاصله گرفتیم سخن بیشتری داشتیم. یعنی عزاداری را ما در قرن نوزدهم هم انجام میدادیم ولی در سالهای دهه چهل و پنجاه شمسی شخصیتی یا اشخاصی مثل مرحوم دکتر شریعتی از یک رخداد و یک جنبش اجتماعی میتواند به وجود بیاورد. یعنی طرز تلقیها آنچنان تغییر میکند که بر این اساس است که آن سخنِ بندیتوکروچه[1]، فیلسوف و مورخ ایتالیایی، میگوید که تاریخ همیشه معاصر است، مفهوم پیدا میکند. به اعتقاد من هر مقدار که ما از دوره مدیریتی یک شخص فاصله بگیریم، حب و بغضها کمتر شود و اشخاص مجال بیشتری برای نقد عملکرد گذشتهشان پیدا کنند، به نظر من گفتوگو اهمیت بیشتری پیدا میکند.
اما نکتهای مقدم بر این صحبت شما وجود دارد و آن جلب اعتماد افراد است. من در کتاب تجربهها وتأملات در تاریخ شفاهی که سال 1394ش در مؤسسه تاریخ معاصر ایران منتشر شد، این سؤال را مطرح کردم که اگر از کارورزان بپرسیم که در فعالیتهای تاریخ شفاهی کدام قسمت اهمیت بیشتری دارد، شاید اکثراً بگویند گفتوگو اهمیت بیشتری دارد؛ ولی به اعتقاد من سوژهیابی است که اهمیت بیشتری دارد. جلب اعتماد افراد برای انجام گفتوگو است که اهمیت دارد، به شرطی که فرد مصاحبه مطبوعاتی نکند و دیدگاه واقعی برآمده از دل و ذهن خودش را بیان کند. من نمرهای که به گفتوگوها میدهم بابت این است که این اشخاص چه اندازه موفق شدند در جلب اعتماد سوژههایی که به دردبخور بودند و اهمیت داشتند، موفق گردند، وگرنه ویژگی اشخاص مورد مصاحبه خیلی اهمیت ندارد.
■
دکتر اسماعیلی: درباره راوی به نظرم میآید که اگر بتوانیم راجع به راویان، تحقیق پیشینی مفصلی انجام دهیم و ببینیم در کدام رخداد، اینها خودشان شاهد بودند، در کدام رخداد راوی هستند (منظور منابع دست یک و دست دو)، بتوانیم اعمال کنیم که البته کار سختی است و گفتن آن آسان است و خیلی هم کار پیچیدهای است و ببینیم کسی که راجع به این موضوع روایت میکند خودش کجای این موضوع است؛ آنجا میشود راجع به راویان هم مفصل صحبت کرد. البته عناصری مثل سن و دانش و اطلاعات و درگیر بودن و متخصص بودن و امثال اینها سر جای خودش باقی است. این را به عنوان نکته تکمیلی عرض کردم.
ادامه دارد
اصول، چارچوبها و استانداردهای انجام تاریخ شفاهی - 1
اصول، چارچوبها و استانداردهای انجام تاریخ شفاهی - 2
اصول، چارچوبها و استانداردهای انجام تاریخ شفاهی - 3
اصول، چارچوبها و استانداردهای انجام تاریخ شفاهی - 4
[1] Benedetto Croce (1866ـ1952م.) فیلسوف، منتقد و سیاستمدار مشهور ایتالیایی بود.
تعداد بازدید: 2923
آخرین مطالب
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 125
- خاطرات منیره ارمغان؛ همسر شهید مهدی زینالدین
- خاطرات حبیبالله بوربور
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- خاطرات حسین نجات
پربازدیدها
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 2
- تاریخ شفاهی به دنیای ادبیات، تعلق ندارد
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 123
- خاطرات حسین نجات
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3