آموزش تاریخ شفاهی
پایانبندی در انواع مصاحبه
تدوین و تنظیم: گلستان جعفریان
24 شهریور 1400
همانطور که شروع خوب یکی از بخشهای مهم در مصاحبه تاریخ شفاهی است، چگونه به پایان بردن مصاحبه نیز فرازی تکوینی و تعیینکننده است. بیشتر ملاحظات و گفتنیها درباره «پایانبندی خوب»، در «مصاحبههای سریالی» موضوعیت پیدا میکند. منظور از مصاحبه سریالی، گفتوگو با یک راوی، طی جلسات متعدد و دنبالهدار است. برای مثال راوی، در طول چندین نشست، خاطرات خود را از صفر تا صد برای مصاحبهکننده بازگو میکند. در این نوع از مصاحبه، پایانبندی سؤالها برای هر جلسه، یک تکنیک و تخصص است.
در مقابل مصاحبههای سریالی، مصاحبههای تکجلسهای قرار دارند. به این معنی که قرار است راوی طی یک نشست، مجموع خاطرات خود را درباره یک شخص خاص یا یک موضوع معین بازگو کند. در اینجا مصاحبهکننده مجاز است گفتوگو را تا پایان صحبتهای راوی، درباره شخص یا موضوع مورد نظر ادامه دهد؛ حتی اگر بهاین ترتیب زمان مصاحبه کمی بیش از حد معمول بشود. «صحبت دیگری درباره ..... ندارید؟» میتواند سؤال پایانی مصاحبهکننده در این نوع از گفتوگوها باشد.
چه وقت مصاحبه را تمام کنیم؟
سن و سال و شرایط جسمی راوی از مهمترین عوامل در تعیین مدت زمان مصاحبه است. بهتر آن که مصاحبهکننده قبل از آغاز مصاحبه و در مرحله شناخت اولیه، اطلاعاتی ساده و کلی درباره وضعیت جسمانی راوی خود داشته باشد.[1] گاه افراد مسن با محدودیتهای جسمانی مواجه هستند که شاید برای مصاحبهکننده جوان چندان قابل تصور نباشد. برای مثال افراد بالای 70 سال _ بهخصوص مردان_ تکرر ادرار دارند. سقف مدت زمان نشستن در یک جا، برای چنین فردی 90 دقیقه است. حال اگر مصاحبهکننده به این نکته توجه نکند، بعد از یک ساعت و نیم، راوی ممکن است تحت فشار قرار گیرد، حافظهاش درست کار نکند و به سؤالها پاسخ سطحی دهد.
به طور کلی میتوان گفت از 90 تا 120 دقیقه بعد از شروع یک گفتوگو، زمان به پایان بردن آن میرسد. چرا که 90 دقیقه سقف تحمل یک انسان بزرگسال برای یک جا نشستن است. بعد از این مدت ستون فقرات درد میگیرد و بدن خسته میشود. در اینجا مصاحبهکننده به محض اینکه میبیند راوی بیحوصله شده و به کلیگویی افتاده است باید گفتوگو را تمام کند.
با راویِ سرشوق آمده چه کنیم؟
گاه در نزدیکی پایان (مثلا دقیقه 90)، مصاحبهکننده احساس میکند راوی، سر شوق آمده و شاید دو سؤال دیگر را نیز با انگیزه و حواس جمع پاسخ دهد. اما از طرف دیگر میداند موضوع همین دو سؤال نیست، هنوز سؤالهای زیادی از زندگی راوی باقیمانده و قرار است در فاصله کوتاه، جلسه بعدی مصاحبه برگزار شود. در چنین موقعیتی بهتر است مصاحبهکننده طبق فرمول و توصیه اسلام در غذا خوردن عمل کند: همانطور که باید چند لقمه مانده به سیر شدن دست از غذا کشید در اینجا نیز بهتر است مصاحبهکننده گفتوگو را به سمت پایان ببرد. مانند پایانبندی قسمتهای یک سریال تلویزیونی. در سریالها معمولاً کارگردان سر بزنگاهی که بینندۀ هیجانزده، میخواهد بداند در ادامه چه اتفاقی میافتد، سریال را قطع میکند و مخاطب را به قسمت بعد ارجاع میدهد تا او همچنان مشتاق و پیگیر باقی بماند.
برای مثال اکنون نزدیک اذان مغرب است و شما میدانید راویتان میخواهد برای نماز برود بنابراین پایان وقت مصاحبه، اذان مغرب خواهد بود. در چنین موقعیتی، یک سؤال جالب میپرسید. راوی سر شوق میآید و میگوید: «این خیلی جالبه، این داستانش طولانیه» در اینجا هنرمندی خواهد بود که بگویید: «پس جواب این سؤال باشه برای جلسه بعد. جلسه بعد با این شروع میکنیم.» به این ترتیب راوی حرفش را در ذهن نگه میدارد، به جزئیاتش فکر میکند و جلسه بعد آن را کامل بازگو میکند. اما اگر در آن مدت زمان کوتاه مانده به اذان، بخواهد به موضوع بپردازد ممکن است صحبتش ناتمام بماند یا جزئیات مهمی ناگفته بماند و از بین برود.[2]
[2] برگرفته از کارگاه آموزش تاریخ شفاهی با تدریس محمد قاسمیپور در تبریز؛ آبان 1396.
مطالب مرتبط:
«شروع خوب»
«اخلاق در مصاحبه»
«شخصیتپردازی در مصاحبه»
«کاربرد عکس در مصاحبه»
هدایت روند مصاحبه در مسیر اصلی و همسو با هدف نهایی
تعداد بازدید: 5227
آخرین مطالب
پربازدیدها
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 2
- تاریخ شفاهی به دنیای ادبیات، تعلق ندارد
- آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 123
- خاطرات حسین نجات
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124
- آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود
- سیصد و پنجاه و نهمین شب خاطره - 3