روایتی مستند از زندگی اجتماعی _سیاسی یک سیاستمدار
معرفی کتاب خاطرات سیدمصطفی هاشمیطبا
سیده طاهره مؤیدی
31 مرداد 1400
شنیدن روایتهای تاریخی از زبان افراد مختلف جذابیت خاص خود را دارد. تاریخ شفاهی، تبدیل تجربیات فردی به تجربه جمعی و خاطرهنویسی از روشهای ثبت تجربیات شخصی و بیانگر وضعیت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی دورهای خاص، برای حال و آیندگان است. کتاب خاطرات «سیدمصطفی هاشمیطبا» از جمله کتابهای خاطرات و تاریخ شفاهی است که بر اساس خاطرات «سیدمصطفی هاشمیطبا» و با تدوین اکبر خوشزاد در ۴۱۶ صفحه به رشته تحریر درآمده است. این کتاب حاصل ۵۰ ساعت مصاحبه با راوی است که در ۱۲۵۰ نسخه، سال ۱۳۹۸ برای اولین بار توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.
نویسنده در چند صفحه ابتدایی کتاب، سال شمار زندگی راوی را آورده و در چهار فصل به شرح و بسط آنها میپردازد. از جذابیتهای این کتاب گویاسازی اشخاص و موضوعات است که فقط جنبه اطلاعرسانی را در نظر داشته و تا حد امکان از تحلیل اشخاص و موقعیتها خودداری شده است.
کتاب خاطرات سیدمصطفی هاشمیطبا، از مجموعه کتابهای شخصیتهای سیاسی کشور است و به بررسی کوتاهی از زندگی و فعالیتهای فرهنگی و سیاسی راوی پرداخته است. محدوده زمانی این اثر از بدو تولد وی در سال ۱۳۲۵ تا سال ۱۳۸۶ است. در تدوین کتاب سعی شده با تکیه بر منابع اصلی، بهخصوص گفتههای راوی، نمایی از زندگی و فعالیتهای مدیریتی و فرهنگی وی ارائه شود.
این کتاب حاوی تجربیات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی راوی است که البته مباحث اجتماعی و فرهنگی آن پررنگتر از مباحث دیگر است. این کتاب اطلاعات جامعه شناختی خوبی بهخصوص از دوران پیش از انقلاب به مخاطب میدهد که برای شناخت ریشههای انقلاب سودمند خواهد بود. در خاطرات پس از انقلاب هم علاوه بر بیان مناصب و مشاغل اجرایی خود در صنایع مختلف ایران و سازمان تربیت بدنی، نیمنگاهی نیز به اوضاع اقتصادی و فرهنگی جامعه دارد. راوی در سه دولت میرحسین موسوی، هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی، صاحب منصب و مسئولیت دولتی بوده است. در صفحات پایانی کتاب، اسناد مناصب و فعالیتها و همچنین عکسهای مرتبط با خاطرات مطرحشده، گنجانده شده است.
خاطرات ایشان صریح اما صمیمی است. وقتی از خاطرات دوران کودکیاش در دهه ۱۳۳۰ش در یکی از محلههای تهران میگوید، نه تنها فقر و مشکلات معیشتی خانواده را پنهان نمیکند، بلکه آن را دلیلی بر شکلگیری شخصیت مقاوم خود میداند. وی اوضاع سیاسی و اجتماعی دوران کودکی و جوانیاش را از تحصیل در دبستان تا ورود به دانشگاه پلیتکنیک و همچنین فعالیتهای فرهنگی و سیاسی پس از دوران تحصیل تا زمان انقلاب را ترسیم و در جایجای خاطرات، مسائل و رویدادهای مختلف را تحلیل کرده است. هر چند این تحلیلها نگاه امروزی به گذشته و قابل نقد است، اما در شناخت دلایل رویدادها مفید است. بخش مهمی از خاطرات مستند راوی که کمتر در جایی بیان شده، درباره مؤسسه فرهنگی آیتفیلم و اقدامات هنری این مؤسسه در دوران انقلاب است. از کارهای مهم آیتفیلم، تهیه فیلم و عکس تظاهرات و اتفاقهای دوران انقلاب، بهخصوص واقعه ۱۷ شهریور 1357 و عکاسی در ۱۸ شهریور 1357 از سردخانه بهشت زهرا و جنازههای بهجا مانده از اتفاقات روز قبل است. این کتاب، دریچه جدیدی از اتفاقات قبل و حین انقلاب را بر روی مخاطب میگشاید.
حضور در نوفللوشاتو و دیدار با همراهان امام خمینی، سبب شده است از وضعیت دهکده نوفللوشاتو و افراد حاضر در آن مکان، تحلیل متفاوت و خوبی ارائه نماید. راوی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با پذیرفتن مناصب و مشاغل مختلف تجربههای متفاوتی در امور اجرایی کشور کسب کرده است. هرچند خاطرات از زبان یک چهره سیاسی بیان میشود، اما بهدلیل فعالیت او در عرصه هنری مثل فیلمسازی و عکاسی، وقایع با زاویه دید هنری متفاوتی بیان میشود.
در دوران قبل از انقلاب که جریانها و احزاب سیاسی فعال بودهاند، مطالب جدیدی از جنبش دانشجویی انجمن اسلامی دانشگاه پلیتکنیک (امیرکبیر کنونی) بیان میکند. همچنین احزاب و جریانهای سیاسی فعال قبل از انقلاب، مثل چریکهای فدائیان خلق، حزب توده، جبهه ملی و مارکسیستها را معرفی میکند. قبل از انقلاب، دانشگاه تبدیل به اتاق جنگ و محل حضور احزاب سیاسی شده بود، اما بعد از انقلاب و با وقوع انقلاب فرهنگی، دانشگاهها از این گروههای سیاسی افراطی پاکسازی شد.
افرادی که در برههای به دنبال تحصیل، پیشرفت کشور و آینده خوب در تلاش بودند، در ادامه راه، هر کدام مسیری متفاوت انتخاب میکنند؛ بعضی موفق و برخی با انتخاب مسیر غلط، خود را به نابودی میکشانند. راوی معتقد است ه بعضاً افرادی که میتوانستند برای کشور مفید باشند به دامان خارجیها و منافقین سوق داده شدند.
در این کتاب از فعالیتهای افراد سرشناسی مثل دکتر شریعتی که تأثیر زیادی بر دیدگاه راوی داشته است، یاد شده است؛ همچنین به مراوده و فعالیتهای چهرههای دیگری همچون آیتالله مطهری، دکتر باهنر و علامه جعفری نیز اشاره شده است.
در بخشی از کتاب خاطرات سیدمصطفی هاشمیطبا میخوانید:
«ما خود را نمیشناسیم و تعریفی از خود نداریم که چه باید باشیم؟ اما گاهی در شعارهای خود میگوییم خیلی بالا هستیم. یا در چند سال آینده در دنیا بینظیر میشویم. مثل اینکه بقیه در خواب هستند! اگر اطلاعات دقیق نداشته باشیم، نمیتوانیم مسیر خود را مشخص کنیم. ما نه تنها مختصات خود را نمیشناسیم، قدر خود را هم نمیدانیم. مثلاً در کشوری مثل آلمان، هر آدمی برای خود ارزشی دارد. ما در ایران این تعریف را نداریم. آدمهایی که خیلی با ارزش هستند، یکدفعه به بیارزشترین آدم، تبدیل میشوند. ما تعریف درستی از انسان نداریم. چون اگر داشتیم آن وقت میفهمیدیم، انسانهای ما چقدر با ارزش هستند.»(ص 335)
تعداد بازدید: 4442