ضبط صداهای ناشنیده



از طریق مصاحبه با قربانیان خمرهای سرخ، فرینا سو قدرت و اهمیت تاریخ شفاهی را به عینه دیده است.

تاریخ انتشار: 16 ژوئیه 2013

فرینا سو Farina So قابلیت‌های تاریخ شفاهی را به خوبی درک کرده است. جمع‏آوری و مطالعه اطلاعات تاریخی به دست آمده از مصاحبه با مجامع مسلمان و غیرمسلمان در مناطقی مانند سه استان جنوبی و روستایی تایلند به مقامات رسمی کمک می‌کند تا بهتر بتوانند مسائلی را که بومیان این مناطق با آن روبرو هستند را درک کنند. و سو نیز این موضوع را خوب می‌داند چرا که وی که در اوایل دهه‏ی چهارم زندگی خود است رهبری طرح تاریخ شفاهی چم Cham را در مرکز مستندنگاری کامبوج بر عهده دارد.

به گفته وی واژه تاریخ شفاهی می‏تواند شامل مصاحبه‌های صوتی، تصویری و یا کتبی باشد که در آنها خاطرات، سرگذشت‌ها و تفکرات ضبط می‌شود که به افراد کمک می‌کند تا تصویر واضح‏تری از موقعیت‌های پیچیده به دست آورند. این محقق در ادامه می گوید در این تلاش باید تا جایی که امکان دارد از جوانان نیز برای همکاری استفاده شود.

سو می‌گوید: من به هیچ وجه منظورم این نیست که تاریخ شفاهی پاسخی است به مشکلاتی که سه استان روستایی یالا Yala، پاتانی Pattaniو ناراثیوات Narathiwatبا آن مواجه هستند. مشخصه منحصر به فرد تاریخ شفاهی این است که در تاریخ شفاهی برخلاف خاطرات، دست نوشته‌های شخصی، و یا سخنرانی، گفتمانی بین مصاحبه‏کننده و مصاحبه‏شونده رخ می‌دهد که ما را قادر می‌سازد تا با تاریخ خانواده‌ها، جوامع، تجربیات گذشته در مورد نقض حقوق بشر و بازسازی گذشته برای آموزش نسل جوان بیشتر آشنا شویم. در نتیجه اطلاعاتی را که شما در این مصاحبه‌ها به دست می‌آورید به مخاطبان کمک می‌کند تا بهتر بتوانند افراد را درک کنند و با آنها روبرو شوند.

به نظر سو، دلیل اصلی ناآرامی‌های تایلند را باید در تنوع اقوام مختلف ساکن در این کشور و تأثیرات یکپارچگی و تفاوت‌های اقتصادی، قومی و دینی جستجو کرد. در حالی که باید افراد هویت خود را بشناسند، به همان اندازه نیز باید بدانند که چگونه با افراد مختلف و عقیده‌های مختلف آنها به خوبی در آمیزند. این مسئله پیچیده به دیدگاه‌های مختلفی نیازمند است. تاریخ شفاهی به طور مستند، صداهایی را که تا به حال شنیده نشده اند و تجربیات موجود در آنها را جمع‏آوری می‌کند.

طرح سو که یکی از اقلیت‌های قومی چم Chamدر کامبوج به شمار می‌آید و بیش از 13 سال تجربه در زمینه تاریخ شفاهی در آن وجود دارد، بار احساسی بیش از حد سنگینی برای شرکت کنندگان دارد. وارد میدان کردن افراد مختلف برای صحبت کردن در مورد یک موضوع که بیشتر آنها ممکن است به طور کل آنرا فراموش کرده باشند برای یک محقق ساده که مدت‌ها بعد از حادثه خمرهای سرخ به دنیا آمده کاریست بس دشوار. برای مثال بسیاری از مصاحبه شوندگان باورشان نمی‌شد که سو شدت وخامت حوادثی که آنها پشت سر گذاشته بودند را بتواند لمس کند.

سو می گوید: من یک سال بعد از حادثه خمرهای سرخ در سال 1980 به دنیا آمدم. شاید بگویید که به طور مستقیم قربانی این واقعه نبودم ولی مانند بسیاری از هم سن و سالانم کاملاً تحت تإثیر آن به طرق مختلف قرار گرفته ام.

فرینا سو در مورد طرح تاریخ شفاهی چم با تعدادی از پیران مساجد اطراف کامبوج صحبت می‌کند. او می گوید: برای اینکه بتوانید بهتر با کسانی که خاطرات خود را بازگو می‌کنند همدردی کنید باید ابتدا ریشه‌های خود را بهتر بفهمید. در این نوع کار احساس همدردی داشتن و یک شنونده فهیم بودن خیلی مهم است. در غیر این صورت مصاحبه شوندگان فقط خاطرات تلخ خود را پیش روی خود خواهند دید. تیمی که من با آنها کار می‌کنم مدتی طول کشید تا بتوانم اعتمادشان را به خود جلب کنم. بازخورد این قضیه بسیار زیاد بود و بسیاری از آنها درست وقتی که بخشی از خاطرات تلخ خود را از جمله تجاوز وحشیانه نسبت به زنان برای من بازگو کردند فکر می‌کردند که بار سینگینی از دوش آنها برداشته شده است.
سو گفت این خاطرات نه تنها باعث می‌شود که این سرگذشت‌های دردناک مسلمانان چم در حادثه‏ی خمرهای سرخ به عنوان مدرک قانونی علیه جنایات این رژیم حفظ شود، بلکه می‌تواند سندی باشد برای آیندگان که این نسل‏کشی را به خاطر بیاورند و مراقب باشند که هرگز تکرار نشود.

سو که با حجاب کامل در جلسات مصاحبه شرکت می‌کند یکی از اعضای روشنفکران عمومی آسیا Asian Public Intellectuals نیز هست. کاری که او در پیش دارد باعث می‌شود که صداهایی ناشنیده شنیده شوند: صدای زنانی که می‌خواهند سرگذشت دردناک خود را برای نسل جوان بازگو کنند.

به گفته سو، این طرح سه هدف اصلی را دنبال می‌کند: حفط خاطرات جامعه چم در دوران حکومت خمرهای سرخ، استفاده اطلاعات جمع‌آوری شده طی مصاحبه‌ها برای کشاندن متجاوزان به میز محاکمه، و آموزش نسل حاضر در مورد سختی‌هایی که نسل قبل از آنها در زمان خمرهای سرخ پشت سرگذاشتند.

در پاسخ به اینکه تاریخ شفاهی چگونه می‏تواند به حل بسیاری از معضلات مختلف مانند جنگ و ناآرامی‌های سیاسی کمک کند، سو گفت: در کنار جنبه‌های مختلف تاریخ شفاهی، جوامعی که به تازگی از کشمکش‌های مختلف رهایی یافته اند و یا آنهایی که در این کشمکش‌ها به سر می‌برند می‌توانند طرح‌های تاریخ شفاهی مختلفی به راه بیاندازند و به تفاوت‌ها و شباهت‌های این کشمکش‌ها بیشتر پی ببرند و تجارب مردمانشان را با هم به اشتراک گذارند. برای مثال،‌ میانمار، نپال، تایلند جنوبی، سوریه، و کامبوج باید یک چنین طرحی را با هم کلید بزنند.

سو همچنین نویسنده کتاب «حجاب کامبوج: خاطرات زنان مسلمان چم پس از خمرهای سرخ» است. این کتاب حاوی سرگذشت‏هایی از نجات و مقاومت است. سیاست‌های نسل‏کشی خمرهای سرخ، هویت‌های قومی و مذهبی را از هم گسست و موجب کشته شدن تعداد بیشماری از اهالی چم شد. سو همچنین دریافت که زنان چم برای حفظ هویت فرهنگی و خانواده‌های خود برخی از اوقات طبق سیاست‌های خمرهای سرخ عمل می‌کردند و گاهی از اوقات نیز به طور مخفیانه بر ضد آنها عمل می‌کردند.

سو می‌گوید: با توجه به کمبود گفته‌های این زنان در مورد حوادثی که پست سر گذاشتند، وادار کردن آنها برای درمیان گذاشتن رنج هایشان به عنوان یک انسان و یک زن یکی از تلخ‏ترین دلایل نوشتن این کتاب بود. از همه‏ی این‏ها گذشته، می‌خواستم به این زنان فرصتی داده باشم تا حرف بزنند و خشونت‏هایی را که در جامعه خود چشیده بودند را باور کنند، گردهم آیند و تجربیات خود را با هم به اشتراک گذارند. هدف دیگر من از نوشتن این کتاب هدایت توجه مردم به مسائل این زنان و جامعه چم بود. با توجه به یک همه پرسی که از سوی مرکز مستندنگاری کامبوج صورت گرفت که در آن فرم‏هایی در میان اعضای انجمن معرفی کتاب پخش شد و همچنین پس از توزیع کتاب در ژوئیه 2011 و برخی امور دیگر، کتاب من تاکنون بازخورد مناسبی از طرف خوانندگان دریافت کرده است.

نخست وزیر کامبوج هان سن Hun Senیک نامه تشکر به خاطر این کتاب به من داد. صدها کتاب دیگر به زبان خمری و انگلیسی به صورت رایگان در میان اعضای جامعه مسلمان چم،‌ دانشجویان و تعدادی از سفرای کشورهای دیگر در کامبوج توزیع شده است. همچنین این کتاب‌ها در مرکز مستندنگاری کامبوج و مرکز کتب یادبود قابل خریداری هستند.

سو می‌گوید: به نظر من صدای زنانی که ظلم و ستم رژیم خمرهای سرخ را تجربه کرده اند باید شنیده شود و سرگذشت هاشان می‌تواند به عنوان خط‏مشی برای آموزش نسل‌های جوان در مورد زندگی این زنان تحت آن شرایط به کار گرفته شود. ولی این پایان کار نیست. باید تجارب خود را در منطقه به اشتراک گذاریم و کمک کنیم تا نقش زنان را در جوامع پس از کشمکش تبیین کنیم.

ترجمه: عباس حاجی هاشمی



 
تعداد بازدید: 3994


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»