ترجمه 3 زبانه "اجتناب‌ناپذیری جنگ" رونمایی می‌شود



در اولین روز نمایشگاه کتاب 24:

ترجمه انگلیسی، عربی و فرانسوی کتاب "اجتناب‌ناپذیری جنگ" نوشته محمد درودیان، روز چهارشنبه (14 اردیبهشت 90) و در اولین روز بیست‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، در سرای اهل قلم این نمایشگاه رونمایی خواهد شد.درودیان در این اثر پژوهشی به بررسی نظریه‌های مختلف درباره علل وقوع جنگ‌ها و سپس جنگ تحمیلی عراق علیه ایران پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) این مراسم با سخنرانی "دکتر حسین اردستانی" رییس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع‌مقدس، "عبدالحسین حیدری" رییس گروه مترجمان این مرکز و"محمد درودیان" نویسنده کتاب "اجتناب‌ناپذیری جنگ" برگزار می‌شود.

ترجمه مهم‌ترین آثار مرکز اسناد و تحقیقات دفاع‌مقدس به زبان‌های خارجی، یکی از جدیدترین برنامه‌های این مرکز است که سال گذشته، با برگردان کتاب‌هایی همچون "اطلس جنگ ایران و عراق: فشرده نبردهای زمینی" آغاز شد.

اولین خروجی این پروژه، ترجمه کتاب "اجتناب‌ناپذیری جنگ" نوشته محمد درودیان به زبان‌های انگلیسی، عربی و فرانسوی آماده شده و ساعت 16:30 عصر روز چهارشنبه، چهاردهم اردیبهشت ماه 90، در سرای اهل قلم بیست‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران رونمایی خواهد شد.

درودیان در این اثر پژوهشی که دومین مجلد از مجموعه کتاب‌های "نقد و بررسی جنگ ایران و عراق" را شکل داده، به بررسی نظریه‌های مختلف درباره علل وقوع جنگ‌ها و سپس جنگ تحمیلی عراق علیه ایران پرداخته است.

ریشه‌ها و علل تجاوز عراق به خاک ایران، روابط 2 کشور قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تاثیر این خیزش و تغییر اساسی بر روابط 3 کشور آمریکا، ایران و عراق از دیگر محورهای اصلی کتاب "اجتناب‌ناپذیری جنگ" هستند.

بیست‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، 14 تا 24 اردیبهشت ماه 90 در مصلای تهران برگزار می‌شود.

خبرنگار : مریم اسدی جعفری



 
تعداد بازدید: 3996


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.