دیدار در نوفل لوشاتو (خاطرات سیاسی - اجتماعی ابوالفضل توکلی بینا)


این کتاب، حاصل مصاحبه شعاع حسینی با ابوالفضل توکلی بینا و دیده‏ها و شنیده‏های اوست.

«دیدار در نوفل لوشاتو» گوشه ای از خاطرات جذاب و خواندنی ابوالفضل توکلی بیناست که سال‏های متمادی در راه مبارزه با رژیم پهلوی تلاش کرده و همراه و یاور امام خمینی (ره) بوده است. او در این مجموعه با بیان خاطراتی از سختی‏های دوره کودکی، نوجوانی و جوانی خود، به شرح چگونگی ورودش به نهضت امام (ره) و نیز پیوند خوردنش به جریان مبارزه علیه رژیم پهلوی و همگامی‏اش با مؤتلفه پرداخته و سپس ناگفته‏هایی را از آن چه در مسیر مبارزه و در جوار رهبری امام خمینی (ره) شاهد بوده، به زبان آورده است. توکلی بینا در سال‏های پس از انقلاب مسوولیت‏های متعددی را عهده دار شده است. وی با بیان گوشه ای از خاطرات خود، زوایای تاریکی از رخدادهای انقلاب اسلامی را روشن کرده است.

در متن خاطرات کتاب، نقل قول‏هایی از امام خمینی (ره) به نقل از راوی دیده می شود که در مواردی از آن با صحیفۀ امام تطبیق داده شده و مابقی، ناشنیده‏هایی است که میان امام و او گذشته یا از زبان یاران و نزدیکان امام مستقیماً یا با واسطه به توکلی بینا رسیده است.

کتاب حاضر مشتمل بر یازده فصل و با عناوین پیوند با نهضت امام، شکل گیری هیأت‏های مؤتلفه اسلامی، دستگیری حضرت امام و اقدام به موقع مؤتلفه، کاپیتولاسیون و تبعید امام، آزادی از زندان، از شهرک سالاریه تا مدرسۀ رفاه، دیدار با امام خمینی در نوفل لوشاتو، بازگشت از فرانسه و سازماندهی کمیته استقبال، پیروزی انقلاب اسلامی، روزهای آغازین پیروزی و بازگشت امام به قم، تدوین شده است. در پایان کتاب نیز در فصلی با عنوان دست نوشته‏هایی پیرامون امام و انقلاب به برخی از نوشته‏های حضرت امام در موضوعات گوناگون از جمله منزلت و جایگاه مردم در اندیشه امام خمینی، راه‏های مردمی شدن، استراتژی امام در مواجهه با نقشه آمریکا، جاذبه رهبری و باور داشتن هدف، استناد داده شده است. بخش پایانی کتاب هم شامل نمایه‏ها و اسناد است. قسمتی از این اسناد مربوط به عکس‏هایی از فعالیت حضرت امام، ابوالفضل توکلی بینا و شخصیت‏های موثر در انقلاب اسلامی است. بخشی دیگر از این اسناد را هم گزارش‏های ساواک و نامه‏هایی که بین سازمان‏های دولتی رژیم پهلوی رد و بدل شده اند تشکیل داده است.

در فصلی از این کتاب که به خاطرات توکلی بینا در زمان حضور امام در نوفل لوشاتو اختصاص دارد، می خوانیم: «پنج نفر زن از کلیساهای جنوبی فرانسه به نمایندگی فرستاده بودند برای خوشامد گویی و دیدار با حضرت امام که به ملاقات آمدند. قبل از این که این‏ها با امام ملاقات کنند، حضرت امام دستور داده بود برای آن‏ها هدیه بگیرند، گل بگیرند. ایشان خیلی خوش ذوق بودند. وقتی برای ملاقات وارد شدند یکی از خانم‏ها که رئیس آن جمع بود جمله اش را این گونه آغاز کرد: «ای امام، ای کسی که آمده ای تا حاکمیت خدا را در زمین برقرار کنی»، این جمله آن زن مسیحی بود، او وقتی این جملات را می گفت برادران در جلسه اشک شوق ریختند. این ملاقات خیلی اثر گذار بود.»


کتاب هفته، شماره 269 ،شنبه 16بهمن 1389 ،صفحه 8


 
تعداد بازدید: 4559


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 96

آفتاب داشت غروب می‌کرد که پیرمرد و پسربچه در مقابل چشمان حیرت‌زده ما اسلحه‌ها را زمین گذاشتند، تیمم کردند و رو به قبله ایستاده نماز خواندند، انگار که در خانه‌اند. با طمأنینه و به آرامی نماز خواندند، در مقابل 550 نفر از نظامیان دشمن. نمی‌دانم خداوند چه قدرتی به نیروهای شما داده است که ذره‌ای ترس در دلشان نیست. بعد از تمام شدن نماز، پیرمرد سفارشات دیگری به ما کرد و گفت:‌ «به هیچ عنوان به کسی ساعت، پول، یا انگشتر ندهید. هر کس از شما خواست، بدانید که از رزمندگان اسلام نیست و بگویید که آن پیرمرد بسیجی به ما سفارش کرده است که به هیچ کس چیزی ندهیم. زیرا اینها لوازم شخصی است.»