خاطرات علی‌اصغر رباط‌جزی


23 مرداد 1402


علی‌اصغر رباط‌جزی، آزاده دفاع مقدس و راوی کتاب «زندان موصل[1]»، بعد از بازگشت به وطن، علاوه بر فعالیت در آموزش پرورش، به فعالیت های فرهنگی و عقیدتی در مساجد ‌پرداخت. رباط‌جزی 4 مرداد 1402 به یاران شهیدش پیوست.

او مهمان دویست‌ و دوازدهمین برنامه شب خاطره(1 اردیبهشت 1390) بود. در این برنامه درباره دوران اسارت  خاطراتی گفت: وعده و وعیدهای عراقی‌ها در شرایط اسارت که حتی گاهی اسیران را تا نزدیک هواپیما می‌بردند، اما کسی را آزاد نمی‌کردند. می‌گفتند شما کُرد هستید بیایید. بعد از خداحافظی، همان تعداد را به یک اردوگاه دیگر می‌بردند و بعد از مدتی برمی‌گشتند. با اینکه مطمئن بودیم اما یک درصد هم احتمال داشت درست باشد. دفعه بعد می‌گفتند آنهایی که معلول هستند؛ باز همان مراحل ثبت‌نام و نامه و... انجام می‌شد.  

 در ادامه این روایت‌‌ را ببینیم.

تاکنون 348 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 2 شهریور 1402 برگزار می‌شود.

آرشیو

 

[1] کامور بخشایش، جواد، زندان موصل، سوره مهر، 1394.



 
تعداد بازدید: 1189


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 97

یک ربع یا نیم ساعت به حمله نیروهای شما مانده بود. به اتفاق سرباز وظیفه عزیز زهیر، اهل بغداد، در سنگر نشسته بودیم. چند شب بود آماده‌باش کامل داده بودند و ما می‌ترسیدیم استراحت کنیم. شبها با ترس و دلهره زیادی صبح می‌شد. داخل سنگر مسلح نشسته بودیم و از ترس نمی‌توانستیم حرف بزنیم. گاهی چرت می‌زدیم،‌ گاهی یکدیگر را نگاه می‌کردیم، گاهی سرمان پایین بود و به حمله نیروهای شما فکر می‌کردیم و از خود می‌پرسیدیم «چه خواهد شد؟ آیا امشب آخرین زندگی است؟ آیا زخمی خواهیم شد؟ فرار خواهیم کرد؟