«مدرسه تاریخ شفاهی»- 5
تدوین متون، مستلزم تسلط بر انواع نوشتههاست
تنظیم: مریم اسدی جعفری
19 شهریور 1403
به گزارش سایت تاریخ شفاهی، دکتر مرتضی رسولیپور در قالب چهار جلسه برخط، مقوله «تدوین در تاریخ شفاهی» را به همت انجمن ایرانی تاریخ، در نیمه دوم مرداد تشریح کرد. در ادامه، گزیدهای از این تدریس، بازگو خواهد شد.
موضوعیتِ تدوین در تاریخ شفاهی
دکتر رسولیپور در آغاز سخنانش، با تأکید بر لزوم آشنایی با پیشینه تدوین در تاریخنگاری گفت: «خروجی آنچه تاکنون در ایران در زمینه تاریخ شفاهی انجام شده، کمتر شفاهی بوده است. یعنی امرِ شفاهیت در مجموعه فعالیتهای تاریخ شفاهی، کامل نیست و خروجی تاریخ شفاهی، مکتوب است. فعالیتهای شفاهی ایران باید در قالب کتاب یا مقاله منتشر شود و به صورت شفاهی نیست. اگر بحث شفاهیت در تمام فعالیتهای تاریخ شفاهی وجود داشت، پس موضوع تدوین به معنایی که من در مورد آن صحبت خواهم کرد، موضوعیت نداشت، ولی چون بیشتر کارها در قالب متون مکتوب، بایگانی، ثبت و منتشر میشود، پس بحث تدوین، اهمیت بسزایی در کارهای تاریخ شفاهی پیدا میکند. تاریخ شفاهی، یک معنی مستقل و جدا از تاریخ ندارد و باید در ذیلِ کلیت تاریخ مطرح شود. بر اساس آن، روایتها یا خردهروایتهایی که به شکل شفاهی یا مکتوب درباره یک واقعه به دست میآید، در حکم یک منبع اطلاعات برای تاریخنگاری محسوب میشوند. اگر این خردهروایتها در کنار یکدیگر بتوانند، کلیت یک روایت تاریخی را تبیین کنند، تدوین در چنین اثر تاریخی، موضوعیت پیدا میکند.
خروجی تاریخ شفاهی؛ نیازمند تدوین است
نگارش، نقطه عزیمت در بحث تدوین است. نگارش هم نوعی وسیله انتقال اطلاعات است که با استفاده از آن میتوانیم، مفاهیم، آرا و اندیشهها را بیان و صورتبندی کنیم. ما در تدوین، مدیون فعالیتهایی هستیم که در گذشته صورت گرفته است. در متون نوشتاری ما هم تنظیم و تدوین صورت گرفته و به نحوی مدیون آن فعالیتها هستیم و باید از روشهای پیشینیان به خوبی استفاده کنیم. از سال 1380 که فعالیتهای تاریخ شفاهی، نظم منطقیتری پیدا کرد، 14 همایش درباره تاریخ شفاهی برگزار شد که دو دوره از آن به تدوین اختصاص داشت، اما متأسفانه در مباحثی که در آن سمینارها – به خصوص بهمن 1390- مطرح شد، شاهد نوعی آشفتگی در ارائه مطالب و مقالات بودیم و به بحث تدوین تا حدودی خدشه وارد شده بود. بعضی تدوین را با موضوع پروژه و طرح، خلط کرده و گمان میکردند تدوین از همان ابتدای طرح تاریخ شفاهی مطرح است. در حالی که وقتی یک سری اطلاعات را با مطالعه و مصاحبه به دست میآورید، نیازمند تدوین و تنظیم است و باید مباحث تکراری و زائد از آنها گرفته و منقّح شده، به جامعه ارائه شود. در یک سخنرانی در سازمان اسناد، توضیح دادم که چه اشکالاتی بر فعالیتهای تاریخ شفاهی مبتنی بر آرشیو وارد است. اینکه مجموعه مصاحبههای ثبت و ضبط شده را نمیتوان بدون تنظیم و تدوین و به قصد انتشار، ارائه دهیم و بسیاری از این مصاحبهها زمانی ارزش پیدا میکند که در اختیار مردم قرار گیرد. شاید 50 سال دیگر، ارزش این مصاحبهها از بین برود، چون هر کدام از این گفتوگوها بر اساس یک ضرورت، در آن زمان خاص صورت گرفته و صحیح نیست بودجه دستگاههای مختلف را به این مصاحبهها اختصاص دهیم و آنها را بایگانی و حبس کنیم. چرا اینقدر بر ثبت و ضبط و بایگانی گفتوگوهای تاریخ شفاهی اصرار وجود دارد؟ و چرا به امر تدوین، توجه نمیکنند؟ متوجه شدم که شاید نداشتن تسلط در موضوع نگارش و ویراستاری باعث این مشکل باشد. این افراد، فقط مصاحبه میکنند و وقتی میخواهند، همان مصاحبه را بنویسند، ممکن است در تدوین، تغییر معنایی پیدا کند و بسیاری از اظهارات، دستخوش تغییر شود. پس نوشتن، کار مشکلی است. شخصی که میخواهد مطلبی بنویسد، باید با سبکهای مختلف نگارش آشنا باشد. آیا میتواند اجزای جمله را در جای خودش بگذارد؟ آیا تفاوت خاطرهنویسی با یادداشت روزانه و انواع دیگر نوشتهها را میداند؟ اینها نیازمند آموزش است و همین موجب میشود از بحث تدوین، طفره بروند و برای خودشان توجیحاتی ایجاد کنند. من موضوع تدوین را بسیار با اهمیت میدانم، چون برای تدوینِ خروجی فعالیتهای تاریخ شفاهی باید با شیوههای نگارش، انواع نوشتهها و شیوه ارائه آن با مخاطب آشنا باشیم.
آشنایی با قواعد؛ گام نخست تدوین
مصاحبهکننده تاریخ شفاهی، یک خبرنگار نیست، چون مصاحبههای خبرنگاران بنا بر ضرورتهای زمانی محدود صورت میگیرد و پاسخهای مطبوعاتی میطلبد، اما تاریخ شفاهی در ردیف کارهای پژوهشی است. تاریخ شفاهی حتی به مصاحبههای تلویزیونی و سیاسی بسط پیدا نمیکند و در حوزههای اندیشهای کمتر رسوخ پیدا میکند. کسی که وارد کار تاریخ شفاهی میشود، باید رویکرد کیفی نسبت به وقایع داشته باشد. مراکز مختلف، متناسب با سلیقه خودشان به تدوین تاریخ شفاهی پرداختهاند. ما در این جلسات سعی میکنیم شاخصهای استاندارد و نسبتاً واحدی مطرح کنیم. به سادگی انگ و برچسب نزنید. قضاوت واحد در یک موضوع اجتماعی یا رخداد تاریخی نکنید. به نظر من بهترین شکلِ این ویژگی، در تاریخ شفاهی نمود پیدا کرده که نگاه را نسبت به رخدادها، وقایع و پدیدههای مختلف یک نگاه فروتنانه میکند. یعنی به سادگی نمیتوان درباره هر موضوعی به قضاوت رسید و باید از وجوه مختلف، عوامل تأثیرگذار بر یک رخداد را بررسی کرد. لزومی هم ندارد در هر موضوعی بخواهیم به یک داوری برسیم. اگر بعضی از فعالان حوزه تاریخ شفاهی، به ذهنشان خطور کند، کاری که اکنون انجام دادهام، حرف اول و آخر را میزند، این کاملاً اشتباه است، چون همه شاهدان آن رویداد، میتوانند یک روایت جدید به آن واقعه اضافه کنند و این به آن معناست که روایتهای مختلف با تحلیلهای مختلف، همچنان مفتوح است و پروندههای تاریخی هیچوقت بسته نخواهند شد. تدوین متون - اعم از متون مکتوب و شفاهی- مستلزم آشنایی با یک سری مقدمات است. تدوینکننده تاریخ شفاهی باید در حد امکاناتش با زبان گفتار و نوشتار آشنا باشد. زبان گفتار با نوشتار تفاوت دارد. همچنین باید بر برخی انواع نوشتهها مثل: خاطرات، یادداشت روزانه یا پردازش و تحریر و پیادهسازی نوارها، گویاسازی متن، قواعد پانوشتنویسی تا حدودی مسلط باشد. هر کدام از اینها ضوابط خاصی دارد. کتابهای ابوالحسن نجفی و احمد سمیعی گیلانی، از بهترین کتابهای حوزه نگارش و ویراستاری هستند که باید از آنها هم استفاده کنیم. زبان، نقطه مشترک زبان گفتار و نوشتار است. زبان اساساً یک وسیله ارتباطی برای انتقال اندیشهها و احساسات است. در حالت کلی، به دو طریق از زبان استفاده میکنیم: یکی از طریق گفتار و دیگری از زبان نوشتار؛ قواعد هر کدام هم متفاوت است. البته برقراری ارتباط، منحصر به زبان نیست. درست است که زبان، یک وسیله ارتباطی است ولی برقراری ارتباط و انتقال احساسات از راههای دیگر مثل شادی کردن هم اتفاق میافتد. عموم مردم از طریق گفتار، منظور خودشان را میرسانند و تنها عده محدودی میتوانند منویات خودشان را از طریق نوشتن منتقل کنند. هدف ما این است که بتوانیم بنویسیم. چون نوشتن، اصولاً کار سختی است و الزاماتی دارد. از جمله این الزامات، داشتنِ ترتیب است. شما باید در نوشتن، ترتیب را رعایت کنید. تدوینِ هر نوشته باید نظم داشته باشد و الفاظ و تعبیرات مناسبی انتخاب کند. بیان باید روشن باشد و اقامه دلیل برای اثبات دعوی وجود داشته باشد. باید در بسطِ کلام، اعتدال داشته باشیم. یعنی نمیتوان همانطور که گاهی رشته سخن از دستمان خارج میشود، در نوشتن هم همین کار را انجام دهیم. ما باید یک درک کلی از سوابق ذهنی مخاطبان پیدا کنیم و مخاطب خودمان را بشناسیم. آیا یک گروه متخصص میخواهند مطالب شما را بخوانند؟ یا قرار است، عموم مردم بخوانند؟ در نوشتن، فرصتهایی وجود دارد که در گفتار نیست. شما در نوشتن میتوانید قلمتان را مهار و اشکالات گفتار را مهار کنید. از این نظر، تدوین حائز اهمیت است.
ادامه دارد
«مدرسه تاریخ شفاهی»-1
«مدرسه تاریخ شفاهی»-2
تعداد بازدید: 473