ضرورت دریافت بازخورد در تاریخشفاهی
محمدمهدی عبداللهزاده
22 اردیبهشت 1404
وقتی فعالیتی را انجام میدهیم، منتظریم به نحوی کارمان را مورد ارزیابی قرار دهیم. با این کار نواقص آن را برطرف کرده و بر نقاط مثبت آن میافزاییم. این موضوع جز به کمک بازخوردهایی که دیگران برایمان ارسال میکنند اتفاق نخواهد افتاد. برای مثال یک بسکتبالیست را که تمام پرتابهایش موفق است در نظر بگیریم. اگر وی برای مدتی با چشمهای بسته پرتابهایش را انجام دهد، به سرعت میزان موفقیتش کم خواهد شد، زیرا از دریافت بازخورد پرتابهایش محروم شده است.
در حلقۀ مرتبط با فعالیتهای مربوط به تاریخ شفاهی نیز به دریافت بازخوردهای صحیح و اصولی نیاز داریم تا توفیقمان در انجام امور بیشتر شود. چنانچه یک مصاحبهکننده، بازخورد فعالیتش را از سوی مصاحبهشوندگان، همترازان و متخصصین فن دریافت نکند، ممکن است سالها در مسیری نادرست به کارش ادامه دهد، ولی چنانچه فیلم صوتی و تصویری تعدادی از جلسات وی توسط افراد واجد شرایط ارزیابی شود و نتیجۀ این ارزیابی به او منتقل شود، مسلماً این مصاحبهکننده تلاش خواهد کرد نکات ضعف کارش را برطرف کند و روشهای مطلوبتری جایگزین آنها کند.
این ارزیابی باید به صورت عینی و بر اساس معیارهای خاصی صورت گیرد تا تمام ویژگیهای لازم در یک مصاحبه را پوشش دهد. از جمله میتوان به مکان و زمان مصاحبه، پوشش و وضع ظاهری مصاحبهکننده، اشراف مصاحبهکننده به موضوع، رعایت اصول علمی در طرح سؤالات، حرکات بدنی مصاحبهکننده، آرامش و متانت وی، ثبت و ضبط اصولی مصاحبه و... اشاره کرد.
تبدیل گفتار به نوشتار توسط پیادهکنندگان صدای مصاحبه صورت میگیرد. این افراد هم برای انجام بهتر تکالیف خود به بازخوردهای مناسب در مورد عملکردشان نیاز دارند. کافی است افرادی صاحب صلاحیت به صورت تصادفی چند متن شفاهی حاصل از مصاحبه را گوش کنند و با متن نوشتهشده توسط پیادهکننده مقایسه کنند. در این صورت درمییابند این افراد چه اندازه در کارشان اصول پیادهکردن متنهای مصاحبه را رعایت کردهاند و نتیجه را به اطلاع پیادهکنندگان متن میرسانند. اگر این موضوع رعایت نشود، مصاحبههای بسیاری در تاریخ شفاهی وجود دارد که ارزش چندانی ندارند؛ زیرا سالها افراد بدون ارزیابی عملکردشان پیادهسازی متن و عدم دریافت بازخورد مناسب، زحمت بسیاری متحمل شدهاند.
پس از پیادهسازی مصاحبه، باید متن توسط خود مصاحبهکننده یا افراد دیگر تدوین شود تا شرایط لازم برای انتشار فراهم شود. مطالب تکراری، تکیهکلامها، توهینها و از این قبیل باید حذف شوند. برخی کلمات و اصطلاحات نامأنوس نیز با توجه به مخاطب، باید در پانوشت تعریف شوند. همچنین قرار دادن مطالب در یک سیر تاریخی و ایجاد ساختار مناسب برای متن، از وظایف تدوینگر است.
بر اثر رعایت نشدن اصول تدوین، شاهد انتشار کتابهایی با عنوان تاریخ شفاهی و با هزینههای قابل توجه هستیم که محتوای آنها شباهتی به تاریخ شفاهی ندارد. با ارزیابی نشدن و دریافت نکردن بازخوردهای لازم، تولیدکنندگان توجهی به اصلاح روش ندارند. اصلاً شاید چنین نیازی نیز احساس نکنند. اگر این کتابها براساس معیارهای عام تدوین در تاریخ شفاهی مورد ارزیابی قرار میگرفتند، حتماً در ارتقای کیفی کتابهای بعدی اثرگذار بودند. از معیارهای مهم میتوان به اعتبار مطالب، حفظ لحن راوی، رعایت رسمالخط فارسی، روان بودن متن، گویاسازیهای مناسب، رعایت نگارش درست، عدم تکرار، حذف تکیهکلامهای راوی، تناسب محتوا، قطع، طرح جلد و نوع کاغذ و... اشاره کرد.
چنانچه جلسات نقد کتابهای تاریخ شفاهی در مرکز، استانها و شهرستانها به شکل مستمر، با جدیت برگزار شود، میتوان انتظار داشت تولیدکنندگان این آثار بازخوردهای مناسبی دریافت کنند و کارهایشان نیز کیفیتر شود.
در برگزاری همایشهای تاریخ شفاهی، دریافت بازخوردهای مناسب اهمیت بیشتری دارد. چند ماه با تبلیغات صاحبنظران درخواست میشود مقالههایی در موضوعاتی خاص با رعایت اصولی معین تهیه کرده و ارسال کنند. پس از مدتی به تعدادی اعلام میشود که مقاله شما پذیرفته شد، بدون اینکه اعلام شود این مقاله چند امتیاز کسب کرده و در کدام قسمتها دارای کاستی بوده است.
بدتر اینکه به افرادی هم که مقالههایشان پذیرفته نشده، بازخورد مناسبی داده نمیشود تا بدانند مقالۀ آنها چه نقصهایی داشته است. منطقی است که تمام مقالات پذیرفته نشود، ولی فردی که چند ماه وقت گذاشته و زحماتی متقبل شده، حداقل انتظارش این است که یک تشکر خشک و خالی از وی به عمل آید و در جریان کاستیها و نواقص مقالهاش قرار گیرد.
با دریافت نکردن بازخورد مناسب به عزت نفس تهیهکنندگان بیتوجهی میشود و به خودباوری مثبت آنان لطمه وارد میشود. شاید هم سبب شود برخی، دیگر وارد این میدان نشوند.
برای آنکه تهیهکنندگان مقالات علمی بازخورد مناسب دریافت کنند و مطمئن شوند که مقالۀ آنها به صورت علمی و عینی ارزیابی شده، باید در جریان ارزیابی کارشان قرار گیرند. این مهم با تهیه یک برگۀ ارزیابی توسط برگزارکنندگان هر همایش تاریخ شفاهی شدنی است. در این برگه سنجههای لازم گنجانده میشود. این سنجهها میتواند شامل موارد زیر باشد:
- آیا موضوع مقاله نو و جدید است؟
- آیا چکیده مقاله درست است؟
- آیا چکیده تصویر درستی از مقاله ارائه میدهد؟
- آیا کلیدواژهها به درستی انتخاب شدهاند؟
- آیا مقدمه علمی و مرتبط با عنوان است؟
- آیا بیان مسأله درست است؟
- آیا اهداف مقاله مناسب انتخاب شده است؟
- آیا پیشینه ادبیات موضوع به درستی مرور شده است؟
- آیا محتوی و عنوان همخوان است؟
- آیا سبک ارجاعات داخل متن و منابع درست است؟
- آیا ساختار مقاله درست است؟
- آیا مقاله ویرایش شده است؟
- آیا روششناسی مقاله درست است؟
- آیا مطالب واضح و قابل درک است؟
- آیا بحث و نتیجه گیری اصولی است؟
تعداد بازدید: 38








آخرین مطالب
پربازدیدها
اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 146
حادثۀ دیگر مربوط به یک گروهبان مخابرات است به نام کاسب. این گروهبان با من دوست بود. بلایی به سرش آمد که برای بسیاری از نیروهای ما ناراحتکننده بود. این گروهبان، روزی نفربر خود را به تعمیرگاهی که در بصره مستقر شده بود میبرد و بعد از تحویل نفربر به مکانیکیها و شرح دادن عیب و ایراد آن به خانهاش میرود.






