آنچه در این بازه زمانی و هیاهوی تاریخ شفاهی اهمیت دارد، محک زدنِ سطح تولیدات تاریخ شفاهی و بحث مرجعیت علمی و صنفی است تا تاریخ شفاهی ایران، کمتر دچار آسیب شود. تاریخ شفاهی، یک پدیده سهلِ ممتنع است که هم شانس، هم حُسن و هم عقباتی دارد. صاحبنظران تاریخ شفاهی یک جمله دارند: فقط انجام بده! سطح آن مهم نیست و در آینده، ارزیابی خواهد شد.
آن روز صبح که از سنگر بیرون آمدم جنازه آن افسر و گروهبان راکه به خاطر نماز خواندن گزارش کرده بودند دیدم: ستوان یکم عبدالرضا و گروهبان حسن. این گروهبان خبرچین بود که خبرها را به ستوان عبدالرضا میداد. من واقعه آن شب را نتوانستم برای کسی بیان کنم. خیلی دلم میخواست به آن پاسدار موتورسوار بگویم ولی فارسی نمیدانستم. متأسفانه نام آن پاسدار را نمیدانم اما میتوانم هر دو پاسدار را از صورتشان بشناسم. آنها واقعاً انسان بودند. برای همین رفتار آنها خیلی به دلم نشست.
به گزارش سایت تاریخ شفاهی، چهاردهمین همایش تاریخ شفاهی با عنوان «تاریخ شفاهی در ترازو» صبح سهشنبه، 25 اردیبهشت 1403 توسط گروه تاریخ دانشگاه اصفهان و انجمن تاریخ شفاهی ایران، با حضور استادان، صاحبنظران و فعالان این حوزه در تالار صائب تبریزی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان برگزار شد.
راوی دوم دکتر ناصر شریفیان، متولد شهریور 1342 در خوزستان بود. او دکترای حقوق جزا از دانشگاه تهران دارد و بیش از 50 سال است که در تهران زندگی میکند. دوره آموزشی را در پادگان فعلی شهید ستاری گذرانده است. همچنین جزو اولین خبرنگاران جنگ بوده است.
محمد زقوت، پدر شهید محمود زقوت از فلسطین، مهمان دویستوبیستوسومین برنامه شب خاطره (اردیبهشت 1391) بود. او در مورد فرزندش که در راه خدا به شهادت رسیده است، گفت: فرزندم در فاصله چند متری از من، در تظاهراتی مسالمتآمیز به شهادت رسید. در پی شهادت فرزندم، ناراحت شدم ولی قطرهای گریه نکردم؛ چراکه شهادت یک شرف است و دستیابی به آن، جز برای بهترینهای خلق خدا میسر نیست. به خاطر لحظات جدایی از او غم نداشتم.
اگر کسی در خانهاش کتابخانه شخصی داشته باشد، معمولاً یک یا چند عنوان کتاب تاریخ شفاهی در بین آنها دیده میشود. موجِ کتابدوستان در دهههای اخیر، به سمت حوزه تاریخ شفاهی، گرایش پیدا کرده و تمام این روندِ رو به صعود، مدیونِ فعالان این عرصه است. «دکتر مرتضی نورائی» استادتمامِ گروه تاریخ دانشگاه اصفهان، از اولین افرادی است که در مسیر معرفی، پایهگذاری، ترویج و جریانسازی تاریخ شفاهی در کشور، نقش داشته است که با ایشان به گفتوگو نشستهایم.
به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، نشست خبریِ چهاردهمین همایش تاریخ شفاهی، ظهر شنبه، 22 اردیبهشت 1403 با حضور «دکتر محمدعلی چلنگر» دبیر اجرایی و «دکتر مرتضی نورایی» دبیر علمی این همایش، در مجتمع فرهنگی- مطبوعاتی اصفهان برگزار شد. چهاردهمین همایش تاریخ شفاهی ایران با موضوع «تاریخ شفاهی در ترازو»، سهشنبه 25 اردیبهشت 1403 از ساعت 8 تا 12 در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان برگزار خواهد شد.
یک ربع یا نیم ساعت به حمله نیروهای شما مانده بود. به اتفاق سرباز وظیفه عزیز زهیر، اهل بغداد، در سنگر نشسته بودیم. چند شب بود آمادهباش کامل داده بودند و ما میترسیدیم استراحت کنیم. شبها با ترس و دلهره زیادی صبح میشد. داخل سنگر مسلح نشسته بودیم و از ترس نمیتوانستیم حرف بزنیم. گاهی چرت میزدیم، گاهی یکدیگر را نگاه میکردیم، گاهی سرمان پایین بود و به حمله نیروهای شما فکر میکردیم و از خود میپرسیدیم «چه خواهد شد؟ آیا امشب آخرین زندگی است؟ آیا زخمی خواهیم شد؟ فرار خواهیم کرد؟
سایت تاریخ شفاهی در ماههای پایانیِ 1402، سلسله مصاحبههایی با عنوان «حقوق مادی و معنوی در آثار تاریخ شفاهی» با ناشران، شفاهیکاران و صاحبنظران حوزه تاریخ شفاهی انجام داد و منتشر کرد. دیدگاههای مطرح شده در این 10 مصاحبه، ناظر بر وجود دیدگاههای متفاوت و همسو درباره حقوق مادی و معنوی آثار تاریخ شفاهی بود و در نقطهای که احساس کردیم، نظرات و انتقادات، به تکرار نزدیک شده، ادامه گفتوگوها را متوقف کردیم. در گزارشِ پیشِ رو، یک جمعبندی از نظراتِ مطرح شده درباره حقوق مادی و معنوی آثار تاریخ شفاهی ارائه شده است.
آن روز صبح که از سنگر بیرون آمدم جنازه آن افسر و گروهبان راکه به خاطر نماز خواندن گزارش کرده بودند دیدم: ستوان یکم عبدالرضا و گروهبان حسن. این گروهبان خبرچین بود که خبرها را به ستوان عبدالرضا میداد. من واقعه آن شب را نتوانستم برای کسی بیان کنم. خیلی دلم میخواست به آن پاسدار موتورسوار بگویم ولی فارسی نمیدانستم. متأسفانه نام آن پاسدار را نمیدانم اما میتوانم هر دو پاسدار را از صورتشان بشناسم. آنها واقعاً انسان بودند. برای همین رفتار آنها خیلی به دلم نشست.