حقوق مادی و معنوی آثار تاریخ شفاهی-1
«سوره مهر» به رعایت حقوق برابر طرفین، تمرکز میکند
گونه تاریخ شفاهی در دو دهه گذشته، جزو پرطرفدارترین آثار در ایران قرار گرفته و همچنان وقتی کتابی بر اساس تاریخ شفاهی نوشته و منتشر شود، به احتمال زیاد، در جدول پرفروشهای ناشر خود قرار خواهد گرفت. در مواردی پیش آمده که نویسنده و ناشر، پس از دیده شدنِ یک کتاب در بازار نشر، بر سر حقوق مادی و معنوی کتاب به چالش برخوردهاند. سایت تاریخ شفاهی در پی یافتنِ پاسخِ این سؤال است که حقوق مادی و معنوی نویسنده، راوی و ناشر آثار تاریخ شفاهی، به چه نحو در بهترین حال ممکن، رعایت خواهد شد؟در گفتوگو با صدیقه محمدی مطرح شد
مصاحبه با مربی پروشی دهه 60 و 70
مروری بر فعالیتهای فرهنگی دبیرستانهای دخترانه زرند کرمان در دهه شصت
صدیقه محمدی متولد 1342/2/20 در زرند کرمان است. وی در سالهای پایانی حکومت شاهنشاهی همراه خانواده در تظاهرات شرکت میکرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان مربی پرورشی وارد آموزش و پرورش شد. خبرنگار سایت تاریخ شفاهی ایران به دلیل اهمیت فعالیتهای فرهنگی و هنری در تثبیت و حفظ ارزشهای انقلاب اسلامی در دهه شصت، با او به گفتوگو نشسته است. آنچه در این مصاحبه میخوانید مرور خاطرات و فعالیتهای محمدی از آن سالهاست.گفتوگو با فرح طالبی همسر شهید محمد کریمی
روایت استقامت
اسفند1400، خبر رسید که سرهنگ حاج محمد کریمی، بعد از سالها تحمل رنج و بیماریهای ناشی از جراحات جنگ تحمیلی، به یاران شهیدش پیوست؛ مردی که منتظر چاپ کتاب خاطرات شفاهی وی بودم. پیکرش روز دوم اسفند۱۴۰۰ بر دوش مردم نائین بدرقه شد و در زادگاهش، در سالن گلزار شهدای روستای مزرعه امام به خاک سپرده شد. به همین مناسبت مصاحبهای با همسر این شهید داشتیم.گفتوگو با امیر سرتیپ فرضالله شاهین راد
مرد آهنین
قرار ما ساعت هفت بعدازظهر یکی از روزهای گرم تابستان بود. ده دقیقه به هفت به درِ منزلشان رسیدم، اما میدانستم کار با ارتشیها اصول و قواعد خاص خود را دارد. یکی از آن موارد وقتشناسی است. طول و عرض کوچه را چند بار بالا پایین رفتم، تا این مرد آهنین را در منزلش ملاقات کنم. وقتی او را از دور در همایشهای ارتش میدیدم حس صلابت در سکنات و رفتارش نمایان بود. سرِ ساعت هفت، زنگ خانه را زدم. با استقبال گرم امیر و همسر بزرگوارشان مواجه شدم.خاطرات روزهای انقلاب دختر اصفهان
بعد از انقلاب از طرف جامعه معلمان و آقای تلگینی اول مدیریت مدرسهای نزدیک دروازه تهران که مقطع راهنمایی بود به من دادند؛ مدیر قبلی بیحجاب بود و برای این که حرمتش حفظ شود بازنشستهاش کردند. این خانم فامیل دور ما هم بود و من را پیشنهاد داده بود که به جایش مدیر شوم. من تجربه این کار را نداشتم و برایم پذیرفتن این مسئولیت سخت بود اما بالاخره قبول کردم و در مهلت کم، برنامه دو مدرسه را نوشتم و هماهنگ کردم. بعد از آن، مدیر مدرسه فردوس یا همان شاهدخت سابق شدم که حدود ۱۳۰۰ دانشآموز داشت.رئیس کمیته اجرایی سومین همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس خبر داد
تغییر زمان برگزاری همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس
تاکنون 50 مقاله به دبیرخانه همایش ارسال شده و نگارش 10 مقاله تخصصی به استادان برتر کشور که موضوع پایاننامه دکتری آنها تاریخ شفاهی بوده، نیز سفارش شده است. تاریخ برگزاری همایش به دلیل استقبال علاقهمندان برای شرکت در این همایش و درخواست وقت بیشتر تغییر کرده و به تعویق افتاده است. آخرین تاریخ دریافت مقالات 30 آذر است و همایش 5 بهمن سال جاری برگزار میشود.کبری نعمتی از خاطرات دوران مدرسه میگوید
آبان 1358 وارد آموزش و پرورش شدم. اوایل جامعهشناسی و بیشتر علوم دینی درس میدادم، اما وقتی جنگ شروع شد مدیر دبیرستان روزانه تربیت و مدیر شبانه دبیرستان پروین اعتصامی بودم. قبل از شروع جنگ خبرهایی پخش میشد که عراقیها آمدهاند لب مرز. اولین شهید ایلام روحالله شنبهای، پاسداری بود که در مرز شهید شد. با این حال حضور عراقیها را جدی نمیگرفتیم؛ نه تجربهای داشتیم و نه از نزدیک جنگ را دیده بودیم.گفتوگو با امیرسرتیپ سیروس لطفی فرمانده سابق لشکر16 زرهی قزوین -2
یک روز عراقیها فرودگاه اضطراری دزفول را بمباران و یکی از تانکهای تیپ3 را هم منهدم کردند؛ استواردوم، هوشنگ انوریزاده که در آن بود، شهید شد. او اولین شهید لشکر در جنگ تحمیلی بود. تا ما خودمان را پیدا کردیم، گفتند لشکر را حرکت بدهید به سمت اهواز. در اهواز تیپ 1 را در سطحی گسترش دادیم که هر تانک از تانک دیگر 500 متر فاصله داشت.گفتوگو با امیرسرتیپ سیروس لطفی فرمانده سابق لشکر16 زرهی قزوین -1
ژنرال زرهپوش
سال 1348 فرمانده گروه رزمی اسکورت کشتی ابنسینا بودم. عملیات مشترک اروند که بیشتر به نام «عما» معروف است، صرفاً نمایش قدرتی بود که در آوریل 1969 توسط نیروهای نظامی ایران انجام شد و دلیلش هم ادعای دولت عراق بر مالکیت به حق ما بر اروندرود بود و تهدید کرده بود کشتیها تنها با نصب پرچم عراق مجاز هستند از اروند بگذرند...مروری بر خاطرات معصومه خوانساری بزرگی -2
خاطراتی از اولین اعزام
اولین اعزامم، آبان سال 1360 و در عملیات طریقالقدس بود. البته این نکته را باید یادآوری کنم که عملیاتها از قبل اعلام نمیشد؛ من وقتی به خوزستان اعزام و عضو سپاه شدم چند روز در ستاد امداد درمان اهواز مستقر بودم و مدتی در بهداری اهواز و دزفول فعالیت کردم. یعنی تا زمان شروع عملیات، مشغول فعالیت بودم. یادم است یکبار رفتم دیدن آقای مرتضایی تا یکسری گزارش به او بدهم. از ایشان پرسیدم: «من برای مرخصی بروم تهران یا اینکه ممکن است عملیات در پیش باشد؟» این بنده خدا فقط گفتند: «بمان.» نمیگفتند عملیات در پیش است.2
...
آخرین مطالب
- تمرکز تاریخ شفاهی بر جنگ تحمیلی، دلیل عدم توجه دانشگاهها
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 98
- ما منتظر صدای تاریخ شفاهی از دانشگاهها هستیم
- سیصدوپنجاهویکمین شب خاطره -2
- خاطرات محمد زقوت
- مرجعیت علمی و صنفی؛ چشمانداز انجمن تاریخ شفاهی ایران
- تلاش گروه تاریخ دانشگاه اصفهان، برای تأسیس رشته تاریخ شفاهی
- اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 97