آینده تاریخ شفاهی چگونه است؟
رشد فناوری و دسترسی مردم به امکانات ارتباطی در بخشهای گوناگون و گسترش استفاده از هوش مصنوعی آیندۀ برخی مشاغل و رشتههای علمی را با ابهام و تردید مواجه کرده است. آیا تاریخ شفاهی هم به این سرنوشت دچار خواهد شد و به جرگۀ رشتههایی خواهد پیوست که رفتهرفته کمرنگ خواهند شد و از اهمیت آنها کاسته میشود؟ برای پاسخ به این پرسش باید دید محورِ تاریخ شفاهی که این رشته، حول آن شکل گرفته چیست و در آینده چه جایگاهی دارد؟تأملی در نسبت تاریخ شفاهی و هنر(بخش پایانی)
تعادل در اثر
اهل معرفت، هستی را محصول تعادل، تناسب و هماهنگی در تمام اجزا و جوانب میدانند؛ اینکه همه چیز در جای خود قرار دارد و هر رویداد در چارچوبی منطقی و طبیعی صورتِ واقع به خود میگیرد و همۀ مخلوقات به شکل متعادل در کنار هم قرار گرفته و نقش ایفا میکنند. بنابراین تعادل از لوازم خلقت است و هر پدیده در صورتی امکان ظهور و تداوم دارد که برخوردار از تعادل در عناصر ذاتیِ خود باشد.تأملی در نسبت تاریخ شفاهی و هنر - 2
فرم و اهمیتِ آن
تاریخ شفاهی، محصولِ عملِ انسان است و انسانها با یکدیگر تفاوت دارند. امکان تکرار و تحقق همۀ کارها در همۀ ادوار هیچگاه نبوده است. امکانات و زمینههای تاریخی و فرهنگی هم یکسان نیست. اتفاقاً همین جا نقطۀ بروز استعداد و هنر انسان است؛ استعداد و هنری که از دل خلاقیت و توانمندی پژوهشگر تاریخ شفاهی بیرون میآید.تأملی در نسبت تاریخ شفاهی و هنر- 1
تاریخ شفاهی مجموعهای از کلمات و جملات دارای هدف مشخص است که باید برخوردار از انضباط موضوعی، ادبی و محتوایی باشد تا بتواند نیاز مخاطب را پاسخ دهد. چنین پدیدهای چه نسبتی با هنر دارد؟ اگر نسبتی هست آیا صرفاً در جنبههای فرمی است یا در محتوا هم جاریست؟ قبلاً در یادداشتی در همین پایگاه رسانهای، به نسبت اجمالیِ این دو مفهوم پرداخته شد؛ اما این بار کوشش میشود جزئیات بیشتری مورد توجه قرار گیرد. برای روشن شدن موضوع باید ابتدا تعریف روشنی از هنر داشت.اسناد مورد استفاده تاریخ شفاهی
اسناد، تصاویر، دستنوشتهها و دیگر آثار بر جای مانده از گذشته، شواهد تاریخی هستند که در کانون توجه پژوهشگران قرار دارند. در بسیاری از مصاحبههای تاریخ شفاهی با مدارکی مواجه هستیم که مصاحبهشونده یا پژوهشگر سعی در استفاده و ضمیمه کردن آنها در بخش پیوست یا لابهلای صفحات دارند. با این مقدمه سه پرسش مطرح است: اول اینکه از اسناد چگونه باید بهره برد و استناد به آنها در چه فرآیندی باید صورت گیرد؟تفاوتهای «مصاحبه تاریخ شفاهی» و «مصاحبه خبری»
از هدف و محتوا تا شیوۀ پرسش
سایت تاریخ شفاهی – افرادی که قصد ورود به فضای تاریخ شفاهی را دارند، باید آگاه باشند که بین مصاحبه تاریخ شفاهی و مصاحبه خبری، تفاوت وجود دارد. نباید به عنوانِ شفاهیکار، یک مصاحبه خطی همچون مصاحبه خبری در پیش گرفت. دستیابی به این مهارت نیز، مستلزم دانشافزایی، تکرار و تمرین است. در یادداشت پیشِ رو، به تفاوتهای مصاحبه خبری و مصاحبه تاریخ شفاهی خواهیم پرداخت. تأکید میکنم که این یادداشتِ یک خبرنگار است و جنبه علمی و پژوهشی ندارد.مروری بر سلسله گفتوگوهای «حقوق مادی و معنوی آثار تاریخ شفاهی»
از نادیده گرفتنِ حقوق راوی تا اِعمال سلیقه در متن
سایت تاریخ شفاهی در ماههای پایانیِ 1402، سلسله مصاحبههایی با عنوان «حقوق مادی و معنوی در آثار تاریخ شفاهی» با ناشران، شفاهیکاران و صاحبنظران حوزه تاریخ شفاهی انجام داد و منتشر کرد. دیدگاههای مطرح شده در این 10 مصاحبه، ناظر بر وجود دیدگاههای متفاوت و همسو درباره حقوق مادی و معنوی آثار تاریخ شفاهی بود و در نقطهای که احساس کردیم، نظرات و انتقادات، به تکرار نزدیک شده، ادامه گفتوگوها را متوقف کردیم. در گزارشِ پیشِ رو، یک جمعبندی از نظراتِ مطرح شده درباره حقوق مادی و معنوی آثار تاریخ شفاهی ارائه شده است.بهاریه
گفتوگوی امروز و دیروز با الهام از طبیعت
آهنگ بهار به گوش میرسد. زمین چهرۀ رنگارنگ خود را نمایان میکند. طبیعت در مسیر تعالی قرار میگیرد و زمستان را پشت سر میگذارد. انگار این معلم همیشگی، به انسان یادآور میشود که گذشته بیارتباط با امروز و فردا نیست. برای رسیدن به بهار باید زمستان را تجربه کرد و توجه داشت که هر چه زمستان، سردتر و پر برفتر باشد، بهار و تابستانِ بهتری در پیش خواهد بود و انسان باید با آنچه در زمستان به ارمغان میآید، امید را در خود زنده نگهدارد.فراگیری و فراموشی در «تاریخ شفاهی»
به گمان نگارنده، از جهاتی میتوان ادعا کرد که ایران سرزمین «اپیدمیها»ی فرهنگی است! چه در هر زمان میتوان شاهد بود که به یکباره موجی از توجه به یک حوزه فرهنگی در کشور به راه میافتد، و مراکز متعددی به یک کار مشترک بهطور گسترده توجه نشان میدهند. نمونه دایرةالمعارف، دانشنامه و فرهنگنامهنویسی از مثالهای برجسته این نوع اپیدمیهای فرهنگی است که در دهههای گذشته شاهد «فراگیری» آن بودیم، و تعداد مراکز دایرةالمعارفنویسی در کشور در مقطعی حتی از یکصد مؤسسه هم فراتر رفت.مروری بر چالشهای مصاحبه خبری و مصاحبه تاریخ شفاهی
خبرنگاری که به یک کتاب تاریخ شفاهی، تیر خلاص زد!
اواخر دهه 90 شمسی، به پیشنهاد یکی از دوستان، یک پروژه تاریخ شفاهی را قبول کردم؛ بدون اینکه از عمق پیشنیازها، بایدها، نبایدها و چالشهای مصاحبه تاریخ شفاهی، اطلاع کافی داشته باشم. هفتهای یک مصاحبۀ یکساعته انجام میدادم و وقتی کار به اتمام میرسید، احساس میکردم میزان انرژی صرفشده، بیش از مصاحبههای خبری است و به آن راحتیها که فکر میکردم، پیش نمیرفت. از سوی دیگر، گرچه با مطالعه به سراغ راوی میرفتم، اما در پایان راه متوجه شدم به دلیل عمیق و دقیق نبودنِ پژوهش پیش از مصاحبه، چه بلایی بر سر سوژه آوردم!1
...