دومین نوار مکالمه تاریخی شاه با علی امینی

دومین نوار مکالمه تلفنی محمدرضا شاه با علی امینی را در فایل صوتی پایین صفحه می توانید بشنوید. در این مکالمه تاریخی جزئیات مشورت تلفنی شاه با علی امینی را می توانید بشنوید. اهمیت این مکالمه که از شنود تلفنی ساواک ازخانه علی امینی درچهاردهم آبان ماه 1357 بدست آمده است، درمورد افشاء دیدگاه های شاه و امینی درباره راههای کنترل حرکت توفنده مردم در جریان انقلاب اسلامی است.

مکالمه تلفنی محمدرضا شاه با علی امینی

فایل صوتی که در اینجا ملاحظه می فرمائید مربوط به شنود ساواک از خانه دکترعلی امینی نخست وزیر زمان شاه است. این مکالمه تاریخی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی درپنجم دی ماه 1357 انجام شده است. شاه در ابتدای سخنان خود به سخنرانی کریم سنجابی دربیمارستان پهلوی( امام خمینی کنونی) اشاره دارد.

سرگذشت رادیو، مبنایی برای تدوین تاریخ شفاهی صدا

گرچه پیشینه‏ ی استفاده از رادیو ماشین ضبط صوت به اوایل دوران پهلوی یعنی دهه 1300 خورشیدی باز می‏گردد اما نخستین مرتبه میرزا عبدالحسین‏خان دیبا امتیاز تأسیس مرکز انتشار اخبار و اصوات را به وسیله دستگاه بی‏سیم از طرف وزارت فواید عامه دریافت کرد گرچه این امتیاز هیچگاه عملی نگردید.(1)

مصاحبه با محمد کریمی در رادیو گفتگو

هفته گذشته، جهانی شدن سایت تاریخ شفاهی و آمدن نام ایران میان 12 کشور دیگر، خبرساز شد. پیرو این خبر، رادیو گفتگو صحبتی کوتاه با سردبیر هفته نامه تاریخ شفاهی انجام داد. گفتگو را می توانید در اینجا بشنوید.

چهره سال هنر انقلاب

نوزدهم فروردین 1394 جشن روز هنر انقلاب اسلامی به همت حوزه هنری در محل تالار سوره حوزه هنری برگزار شد و در فصل پایانی این جشن از چهره برگزیده هنر انقلاب اسلامی در سالی که گذشت چنین یاد شد: «مرتضی سرهنگی، از بنیانگذاران ادبیات پایداری ایران و ایجاد کننده یک حرکت عظیم، الهام بخش و برانگیزاننده انقلاب اسلامی در زمینه مقاومت و انقلاب اسلامی، ادبیاتی که به تعبیر مقام معظم رهبری کشور را از ادبیات وارداتی بی نیاز کرد به عنوان چهره سال هنر انقلاب اسلامی معرفی و نشان هنر انقلاب اسلامی و 22 سکه بهار آزادی و هزینه یک سفر مطالعاتی به او اهدا می‌شود.» ویدئوی مراسم را در ادامه مطلب ببینید:
...
40
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 103

چهار نفر از سربازان مجروح شما را به یگان بهداری آوردند. آنها را تحویل گرفتم. هر چهار نفر جوان بودند. سنشان بین نوزده و بیست بود. همه ریش داشتند. زخمهای سه نفرشان جزیی بود. آنها را بخیه و پانسمان کردم. سرباز دیگر استخوان پایش شکسته بود و احتیاج به مداوای بیشتری داشت. طی چند روزی که حمله نیروهای شما ادامه داشت اینها اولین اسرای مجروحی بودند که به بهداری می‌آوردند. تا آن موقع هیچ سرباز ایرانی را ندیده بودم و از نزدیک این‌طور با آنها تماس نداشتم.