یادآوری

56 سال پس از قیام، سی سال پس از رحلت


13 خرداد 1398


سایت تاریخ شفاهی ایران - چهاردهم و پانزدهم خرداد 1398 یادآور چند واقعه تاریخی و بازتاب آنها هستند.

پانزدهم خرداد خبر می‌دهد که 56 سال از قیام خرداد 1342 گذشت، قیامی که از دیدگاه امام خمینی(ره) «سرآغاز نهضت اسلامی روحانیت» و «طلیعه نهضت اسلامی ملت»[1] است.

چهاردهم خرداد هم از یک‌سو یادآور است که سی سال از رحلت بنیان‌گذار نهضت و انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران گذشته و از سوی دیگر بیان‌گر این است که سی سال است آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، هدایت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را پس از بنیان‌گذار انقلاب و نظام بر عهده دارند.

همه می‌دانیم و باور داریم در درون هر یک از این یادآوری‌ها دنیایی از سخن و خاطره و پیام نهفته است که می‌توانند تاریخ و تاریخ شفاهی وقایع مربوط به آنها را رقم ‌زنند. همه می‌توانیم به کتابخانه‌ها و بانک‌های مقالات و اطلاعات مراجعه کنیم و با انواع جست‌وجو دریابیم چقدر در ثبت و ضبط تاریخ و تاریخ شفاهی این وقایع پیش رفته‌ایم و چقدر مانده تا از این جست‌وجو احساس رضایت کنیم.

این احساس رضایت به تجربه‌های اکنون ما وابسته است. یعنی جنبه‌های تاریخی وقایع دائم به ما گوشزد می‌کنند امروز را برای آینده دریابیم تا آیندگان به تاریخ امروز با اطمینان بنگرند. این نتیجه و رضایت هم به دست نخواهد آمد مگر آن که تقویم‌ها و مناسبت‌ها و عدد سال‌هایی که بر وقایع گذشته ما را هوشیار کنند تا طرح‌‌هایی دراندازیم و به عنوان نمونه، وقتی به روزهای چهاردهم و پانزدهم خرداد 1398 می‌رسیم، بیندیشیم که:

درباره تاریخ شفاهی قیام 15 خرداد 1342 در روزهای در پیش و تا سال پنجاه‌وهفتم پس از آن چه فعالیت‌هایی می‌توان صورت داد؟

درباره تاریخ شفاهی رحلت امام خمینی(ره) در روزهای در پیش و تا سال سی‌ویکم پس از‌ آن چه مسیری را می‌توان ایجاد کرد؟

و درباره عصر رهبری آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، از چه میزان استعداد تاریخ‌نگارانه استفاده کنیم که هم‌زمان با این عصر، ابعاد گسترده و فراگیر و تأثیرگذار آن، چه در داخل کشور و چه در عرصه جهانی را در منابع تاریخ انقلاب اسلامی به ثبت برسانیم.

با این ترتیب نگاه ما به روزهای چهاردهم و پانزدهم خرداد و وقایع تاریخی آنها تازه‌تر خواهد شد.

 


[1] برگرفته از پیام امام خمینی(ره) در 12 خرداد 1358 که در جلد هشتم «صحیفه امام» آمده است.



 
تعداد بازدید: 4588


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 121

بلافاصله از کمین بیرون آمدیم و داخل موضع شدیم. در این موضع دو سنگر بیشتر ندیدیم که داخل یکی از آنها دو نفر و در دیگری سه نفر خواب بودند. ستوانیار حسین و یک سرباز دیگر داخل هر سنگر نارنجکی انداختند و نفرات آن را به شهادت رساندند. من سنگر دیگری، کمی دورتر از این دو سنگر، دیدم و به نظرم رسید باید انبار مهمات باشد زیرا اطراف آن با گونی پوشانده شده بود و تقریباً یک مترونیم ارتفاع داشت.