دعوت به "دنیای جاوید"، حقیقتی برای همیشه
درباره نامهای که 22 ساله شد
تشکیل اتحاد جماهیر شوروی، حاصل انقلاب ۱۹۱۷ روسیه بود و قدرت سیاسی و اداری آن تنها در کنترل حزب کمونیست اتحاد شوروی قرار داشت. پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ و در طول جنگ سرد، شوروی و آمریکا ابرقدرتهای جهانی به شمار میرفتند.
اعضای حزب کمونیسم که اعتقادی به وجود خداوند نداشتند و گرایش مادی را در پیش گرفته بودند، سیاست اقتصادی سختگیرانهای را تعقیب میکردند که به کمونیسم جنگی معروف شد. پس از مرگ ولادیمیر لنین، بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، کشمکش بر سر جانشینی او شدیدتر شد و بالاخره استالین، مخالفان خود را سرکوب کرد و جای لنین را گرفت. در نهایت اتحاد جماهیر شوروی، پس از آشکار شدن شرایط و زمینههای فروپاشی در دهه 80 میلادی، در سال 1991 فروپاشید.
نامه معروف و تاریخی امامخمینی(ره) به میخائیل گورباچفف صدر هیأت رئیسه و دبیر کل کمیته مرکزی حزب کمونیسم اتحاد جماهی شوروی و آخرین رهبر این اتحاد، در حالی نوشته شد که تنها چهار ماه از پذیرش قطعنامه 598 و اعلام آتشبس میان ایران و عراق گذشته و کمتر از 24 ماه به فروپاشی شوروی سابق باقی مانده بود.
این نامه در نخستین روز از سال 1989، مطابق با یازدهم دی ماه 1367 و به مناسبت آغاز سال جدید میلادی، خطاب به گورباچف نوشته و در روز سیزدهم دی همان سال، توسط آیتالله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و مرضیه حدیدهچی دباغ به گورباچف تسلیم شد .
بنیانگذار انقلاب اسلامی در ابتدای نامه شان درباره ضرورت نگارش این نامه مینویسند: «از آنجا که پس از روی کار آمدن شما چنین احساس میشود که جنابعالی در تحلیل حوادث سیاسی جهان، خصوصا" در رابطه با مسایل شوروی در دور جدیدی از بازنگری و تحول و برخورد قرار دارید... لازم دیدم نکاتی را یادآور شوم.»
یکی از جملات ظریف ایشان درباره تاکید بر نزدیک بودن فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در ادامه این نامه ماندگار اینچنین مطرح میشود: «حضرت آقای گورباچف، ممکن است که شما اثباتاً در بعضی جهات به مارکسیسم پشت نکرده باشید... ولی خود میدانید که ثبوتاً اینگونه نیست. رهبر چین، اولین ضربه را به کمونیسم زد و علیالظاهر، آخرین ضربه را بر پیکر آن نواختید.»
امامخمنیی(ره) «خدا زدایی» و «دین زدایی» را بزرگترین ضربه بر پیکره مردم کشور شوروی میخوانند و خواستار تجدیدنظر در این مساله میشوند. همچنین پناه بردن به کانون سرمایهداری غرب را برای حل گرههای کور اقتصادی کمونیستم ناکارآمد میدانند و به بنبست رسیدن روشهای اقتصادی و اجتماعی ماکسیسم اشاره و مشکل اصلی شوروی را مبارزه طولانی و بیهوده با خدا و مبداء هستی معرفی میکنند.
بازنگری مجدد دو جهانبینی مادی و الهی و همچنین قانون علت و معلول با تکیه بر استدلالهای قرآن کریم و دعوت به مطالعه تالیفات فیلسوفان و اندیشمندان مسلمان مانند «بوعلیسینا»، «فارابی»، «سهرودی» و «محیالدین ابن عربی»، زوایای دیگری از توصیههای امامخمینی(ره) به گورباچف در این نامه را آشکار و یادآوری میکند. ایشان صراحتا" اعلام میکنند که «اگر خواستید که از مباحث این بزرگمرد (محیالدین ابن عربی) مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در اینگونه مسایل قویا" دست دارند، راهی قم گردانید تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر از موی منازل معرفت آگاه گردند که بدون این سفر، آگاهی از آن امکان ندارد.»
امامخمینی(ره) در پایان این نامه، با انتقاد از این اعتقاد کمونیستم مبنی بر اینکه دین را مخدر جامعه میدانند، بر تحقیق و تفحص جدی درباره اسلام تاکید میکنند. پاسخ گورباچف به نامه امام هم در روز هفتم اسفند سال 1367 به ایشان تسلیم میشود و با نگاهی کلی به این نامه میتوان دریافت که گورباچف، به عمق نامه امام(ره) پی نبرده و تنها برای گسترش همکاریهای دو کشور اعلام آمادگی میکند. امام نیز در پاسخ به اظهارات گورباچف، در نامهای کوتاه، یادآوری میکنند که «انشاءلله سلامت باشند. ولی به ایشان بگویید که من میخواستم جلوی شما یک فضای بزرگتر را باز کنم. من میخواستم دریچهای به دنیای بزرگ، یعنی دنیای بعد از مرگ که دنیای جاوید است را برای آقای گورباچف باز نمایم و محور اصلی پیام من آن بود. امیدوارم بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش کنند.»
پس از گذشت دو سال از این نگارش این نامه و در روز هشتم دسامبر سال ۱۹۹۱ با اعلام استقلال جمهوریهای روسیه، اوکراین و بلاروس، رسما" پایان دوران حیات اتحاد جماهیر شوروی اعلام و اهمیت نامه امام(ره) به آخرین رییسجمهور شوروی آشکار شد.
با وجود اهمیت موضوع، کتابهای محدودی در این زمینه نوشته شده که یکی از آنها به قلم حمید حائریپور و با عنوان «دری از جهان غیب» تدوین شده و همچنین آیتالله جوادی آملی در کتاب «بنیانمرصوص» به زوایای فلسفی نامه امام(ره) به گورباچف پرداخته که با شرح ایشان در کتاب «آوای توحید» تفاوت خاصی ندارد.
موسسه تنظیم و نشر آثار امامخمنی(ره) نیز متن نامه بنیانگذار انقلاب اسلامی را در جلد بیستویکم از مجموعه 22 جلدی «صحیفه امام(ره)» جای داده و کتاب «آوای توحید» شامل متن کامل نامه امامخمینی(ره) به گورباچف، به انضمام شرح آیتالله جوادی آملی بر این نامه را به زبان فارسی منتشر کرده است.
معاونت امور بینالملل این موسسه هم به دلیل اهمیت این واقعه، متن نامه را از کتاب «آوای توحید» برگرفته و به زبانهایی از قبیل عربی، انگلیسی، فرانسه، آلمانی، ترکی استانبولی، اردو، بوسنیایی، اسپانیایی، قرقیزی ترجمه و منتشر کرده است.
همچنین واحد مخاطبشناسی این معاونت، پژوهشی درباره انعکاس این نامه در رسانههای مجازی و دیدگاههای صاحبنظران روسی با عنوان "نامه حضرت امامخمینی(ره) به گورباچف و بازتاب جهانی آن" انجام داده است.
در بخشی از این تحقیق، دیدگاههای سیاستمدارانی مانند «فیدل کاسترو»، نویسندگان روسی از قبیل «دمیتری ژوکوف» و خاطرات «ادوارد شوارد نادزه» وزیر امور خارجه سابق اتحاد جماهیر شوروی از جزئیات روز ارایه پاسخ گورباچف به نامه امام(ره) بازگو شدهاند.
دمیتری ژوکوف، نویسنده و رماننویس معاصر روسی معتقد است: «هر چه به عمق زندگی امامخمینی وارد میشوم، شخصیت ایشان بیشتر مرا مجذوب میکند و نامه حضرت امامخمینی به گورباچف برایم بسیار عجیب است. زیرا در دورهای خاص، ایشان مسایل و موضوعاتی را به رهبر شوروی یادآور شدند که امروز ارزش آنها برای همگان معلوم میشود.»
تنها کتاب جامعی که در زمینه این نامه تاریخی نوشته شده، «امام(ره) و رسالت جهانی: بررسی پیام تاریخی امام(ره) به گورباچف» نام دارد که اکنون در موسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(ره) در مرحله ویرایش است.
جواد کلاته عربی، نویسنده کتاب، این نامه را یکی از برجستهترین نمادهای سیره هدایتگری امامخمینی(ره) در عرصه جهانی مطرح و تاکید میکند: "صدور انقلاب اسلامی و معرفی این نامه به عنوان یکی از نمادهای صدور آن به دنیا، در فصلهای اول و دوم این کتاب تبیین شدهاند."
وی کتاب «امام(ره) و رسالت جهانی»، فرازهای مختلف نامه امام(ره) به آخرین رییسجمهور شوروی را به 10 بخش تقسیم کرده و هر یک از این بخشها را به مثابه یک موضوع محوری استخراج و شرح داده است. برای مثال، مساله شناخت و معاد، با معرفی هر یک از این مفاهیم و تکیه بر آرای امامخمینی(ره) و دیگر فلاسفه اسلامی و به صورت مبنایی، تشریح شدهاند.
کلاته، دعوت گورباچف به مطالعه تالیفات اندیشمندان مسلمان را به صورت اختصاصی در کتاب خود مورد بررسی قرار داده و معتقد است: "تاکید بنیانگذار انقلاب اسلامی بر مطالعه آثار و تحقیق در زمینه آراء و اندیشههای شخصیتهایی مانند بوعلی سینا و فارابی در نامه ایشان به گورباچف، نشانگر اهمیت و جایگاه فلسفه و عرفان در نزد امام(ره) است."
این پژوهشگر اضافه میکند: "امامخمینی(ره) نه به صورت آمرانه، بلکه معلمگونه، گورباچف را به این کار دعوت میکنند تا با مطالعه آثار فلاسفه مسلمان، به راستی گفتار ایشان پی برد و به حقایق اسلام دست یابد. البته عوامل زیادی باعث شده که گورباچف، هدف دقیق امام(ره) از این نامه را درک نکند. از سویی، مطالب بازگو شده در نامه امام(ره) برای گورباچفی که از دوران کودکی از جامعهای کمونیستی با تفکری مادی رشد کرده، دور از ذهن است. اما از سوی دیگر، اسلام به دلیل جاذبههای انقلاب اسلامی، در جنوب روسیه و کشورهایی مانند قفقاز گسترش پیدا کرده است. با این وجود، امامخمینی(ره) یقینا" اسلام را به روسیه عرضه داشته، اما تاکیدی بر لزوم مسلمان شدن مردم کشور نداشتند، چون این روند نیازمند گذر زمان طولانی خواهد بود. ایشان بیشتر تلاش کردهاند که جهانبینی حاکم بر شوروی را تغییر دهند تا مشکلات زیربنایی آنها رفع شود."
جواد کلاته عربی که حاصل زحماتش اکنون در موسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی(ره) در حال ویراش است، درباره اولین گامهای خود برای نگارش کتاب «امام(ره) و رسالت جهانی» یادآوری میکند: "وقتی میخواستم این پروژه را شروع کنم، تصور نمیکردم که تا این حد به نامه امامخمینی(ره) به گورباچف بیمهری شده باشد. به جز مقالات پراکندهای که به مناسبت سالروز انتشار این نامه در مجلات و روزنامهها منتشر شده بود، هیچ پایاننامهای در این زمینه پیدا نکردم. امامخمینی(ره) در این نامه، علاوه بر پیشبینی فروپاشی شوروی، همین پیشبینی را در قبال آمریکا نیز صورت داده که جرقههای اولیه آن از اوایل دهه نود به بعد آغاز شده است. بنابراین، اهمیت نامه امام(ره) به گورباچف با وجود گذشت 20 سال، هنوز پابرجاست."
دکتر سید علی قادری که ناظر طرح تدوین کتاب «امام(ره) و رسالت جهانی: بررسی پیام تاریخی امام به گورباچف» بوده نیز معتقد است: "پیام بنیانگذار انقلاب اسلامی به آخرین رییسجمهور شوروی، پیامی چند بُعدی است که در «اصل دعوت» میگنجد و این اصل بر هر مسلمانی واجب است."
وی سیاست خارجی امامخمینی(ره) را بر پایه سه اصل «دعوت»، «نفی سلطه» و «حفظ دارالاسلام» استوار میداند و تاکید میکند: "این نامه به بهانه تبریک سال جدید میلادی نوشته میشود و آن پیام عمیق و حیاتی را به گورباچف ابلاغ میکند. نامه امام(ره)، زمانی نوشته و منتشر میشود که اولین نشانههای فروپاشی شوروری آشکار شده و برای جلوگیری از این موضوع، در حال چنگ زدن به دامن آمریکاست و در نتیجه به تکقطبی شدن دنیا منجر میشود."
این محقق در ادامه، ضرورت ورود عرفان به جهان بشری امروز را به عنوان یکی دیگر از اهداف امامخمینی(ره) از نگارش این نامه معرفی و خاطر نشان میکند: "این موضوع، مورد غفلت قرار گرفته است. امام(ره) در این پیام، حوزه عرفان اسلامی را مطرح و گورباچف را به بررسی تالیفات و اندیشههای فلاسفه مسلمان همچون فارابی و ابنعربی دعوت میکنند."
قادری یادآور میشود: "امام(ره) چهار حوزه «فقه و روحانیت»، «فلسفه»، «عرفان» و «سیاست» را در این نامه به هم پیوند داده که از همین جهت، وحدت معرفتی شخصیت بنیانگذار انقلاب اسلامی آشکار میشود. البته بررسی نامه امام(ره) به گورباچف از این زاویه کافی نیست. چون ایشان در کنار این ویژگیها یک فیلسوف اجتماعی هم بودهاند که درباره آن میتوان به مقطع حضور امام(ره) در فرانسه و نوع برقراری ارتباط با مردم اشاره کرد."
بنیانگذار انقلاب اسلامی که شخصیتی چند بُعدی داشتهاند، اوج آشنایی و تسلط بر وضعیت روز دنیا را در نامه خود به گورباچف نشان دادهاند و امید است هر چه بیشتر، مورد توجه دانشگاهیان قرار گیرد تا زوایای گستردهتری از این نامه همیشه ماندگار آشکار شوند.
مریم اسدی جعفری
کتاب هفته شماره 264 شنبه 11دی 1389 صفحه 5
تعداد بازدید: 6319