آثار تاریخ شفاهی و مشکلات پیش رو-3

شتاب‌زدگی

محیا حافظی

20 فروردین 1403


سایت تاریخ شفاهی برای فهم بیشتر مشکلات تولید کتاب با موضوع تاریخ شفاهی یا خاطرات، با برخی صاحب‌نظران و دست‌اندرکاران گفتگوهای کوتاهی انجام داده‌ است[1] که ماحصل آن به صورت یادداشت‌های کوتاه و در چند قسمت تقدیم خوانندگان خواهد شد.

تاریخ شفاهی، یک موضوعِ سهلِ ممتنع است؛ به ظاهر ساده و در باطن دشوار. یکی از آفت‌های تاریخ شفاهی، ساده انگاشتنِ آن است. برخی تصور می‌کنند تنها با ضبط صدای یک راوی و پیاده‌سازی آن (و در برخی موارد حتی بدون پیاده‌سازی)، می‌توان یک کار تاریخ شفاهی تولید کرد، اما اگر بپذیریم تاریخ شفاهی یک علم است و روش انجام آن هم یک فن، باید ویژگی‌ها و استانداردهایی برای آن در نظر بگیریم.

یکی از مواردی که به کار تاریخ شفاهی آسیب جدی می‌زند، تعجیل یا شتاب‌زدگی در کار است. دلایل مختلفی برای این موضوع وجود دارد. یکی از مهم‌ترین دلیل‌ها هزینه مالیِ انجام کار است. ممکن است مصاحبه‌کننده یا تدوین‌کننده کار برای این‌که سریع‌تر اثر را تحویل دهد و حق‌الزحمه خود را دریافت کند، در این دام بیفتد.

یکی دیگر از عامل‌های تأثیرگذار بر شتاب‌زدگیِ تولید اثر تاریخ شفاهی، ناشر است. ناشر برای این‌که بتواند در زمانِ زودتری کار را روانۀ بازار کند و هزینه‌های جاری خود را پوشش داده و سریع‌تر به سوددهی برسد، با فشار بر روی تدوین‌کننده باعث تعجیل خواهد شد. از طرف دیگر فشار مجموعه سازمانیِ سفارش‌دهنده کار، برای تحویل سریع‌تر اثر می‌تواند به این شتاب‌زدگی دامن بزند. مدیران مجموعه یا سازمان برای این‌که بتوانند زودتر نتیجه کار خود را گزارش کنند، خواسته یا ناخواسته با فشار بر روی عوامل تولیدکنندۀ اثر، باعث شتاب‌زدگی در کار خواهند شد. در این صورت کیفیتِ کار، فدای سرعت تولید آن خواهد شد.

عامل دیگری که ممکن است باعث شتاب‌زدگی در انجام یک کار با محوریت تاریخ شفاهی شود، راوی است. او انتظار دارد در مدت زمان کوتاهی پس از بیان خاطراتش، کتابِ چاپ‌شده را دریافت کند. همچنین هیجانِ راوی برای دیده شدنِ سریع‌ترِ اثر نیز می‌تواند باعث فشار بر روی تولیدکنندگان اثر و متعاقب آن تعجیل در کار شود.

از بُعد دیگری هم می‌توان به تعجیل در کار نگاه کرد. آن‌طور که گفته می‌شود تفاوت تاریخ شفاهی با تاریخ مکتوب این است که برای تاریخ مکتوب باید حداقل 20-30 سال از واقعه گذشته شود تا امکان تولید آن وجود داشته باشد؛ اما تاریخ شفاهی حالت تولید به مصرف دارد. هرچند این ویژگی تاریخ شفاهی عیب نیست بلکه یک گونه از تاریخ محسوب می‌شود؛ ولی در عین حال اقتضائات و الزاماتی هم دارد که باید رعایت شود. یکی از این الزامات این است که مورخ شفاهی برای انتشار اثر عجله نداشته باشد. عجله مورخ شفاهی باید برای جمع‌آوری اطلاعات در خصوص موضوع اثر باشد. اهمیت عجله برای جمع‌آوری اطلاعات هم به دلیل امکان فراموش کردن وقایع است و هم به خاطر امکان از دست رفتن راوی یا راویان.

به طور مثال در سال‌های اخیر با ورود ویروس کرونا، تب‌وتابِ انتشار آثاری با عنوان تاریخ شفاهی کرونا در ایران رواج پیدا کرد. در این آثار معمولاً فقط خاطرات بیماران مبتلا به کرونا یا کادر درمانی که با این پاندمی درگیر بودند گردآوری و منتشر می‌شد. در صورتی‌که مورخ تاریخ شفاهی باید مجموعه عوامل تأثیرگذار در این بیماری را جمع‌آوری کند. این مجوعه طیف وسیعی از مواردی چون کشف اولین نمونه‌های بیماری کرونا، پزشکانی که برای نخستین بار این بیماری را تشخیص و درباره آن هشدار دادند، مرگ‌های کرونایی قبل از اعلام رسمی بیماری، صحبت درباره منشأ بیماری، فرآیند تولید و تزریق واکسن و... را شامل می‌شود.

هرچند برای گردآوری اطلاعاتی از این دست باید عجله کرد تا گرد فراموشی بر آن ننشیند، ولی یافتن اطلاعات صحیح درباره هرکدام از این موارد به زمان زیادی نیاز دارد. ساعت‌ها مصاحبه با افراد مختلف از طیف‌های گوناگون که هم می‌تواند شامل بیماران و کادر درمان شود و هم کسانی که در کارهای جهادی مثل ضد عفونی کردن اماکن عمومی، کفن و دفن جان‌باختگان بیماری و... تلاش کردند لازم است تا تاریخ شفاهی کرونا تدوین شود. آن‌چه مسلم است سرعت در انجام کار (با رعایت تمام استانداردها) نه تنها اشکالی ندارد، بلکه پسندیده است؛ ولی شتاب‌زدگی در کار به معنای انجام آن کار با سرعت و بدون دقت و کیفیت است.

برای حل مشکل شتاب‌زدگی، اولین کار، تربیت مورخ شفاهی است. تولیدکنندۀ اثر تاریخ شفاهی یک مورخ است، نه یک ضبط صوت که فقط صحبت‌های راوی را ضبط و پیاده کند. مورخ شفاهی باید با سؤالات دقیق و درست ذهن راوی را بکاود، صحبت‌های راوی را راستی‌آزمایی کرده و با ابهام‌زدایی نسبت به تهیه اثر شفاهی اقدام کند.

راه حل دوم این است که نسبت به پرداخت حق‌الزحمه مناسب به مورخ شفاهی اقدام شود تا کیفیت کار فدای مسائل مالی نشود. بحث مالی برای ناشر یا سازمان سفارش‌دهنده نیز قابل تعمیم است. با پرداخت هزینه‌ها به شکل مناسب، مشکلِ تعجیل در تولید کار تاریخ شفاهی به سرعت قابل حل است.

 


 
تعداد بازدید: 419


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»