حقوق مادی و معنوی آثار تاریخ شفاهی – 5

لزوم برآورد مالی پروژه‌ها توسط انجمن تاریخ شفاهی

گفت‌وگو و تنظیم: مریم اسدی جعفری

29 آذر 1402


در ادامه طرح مسأله حق مالکیت مادی و معنوی آثار تاریخ شفاهی و یادداشت میراثی بدون نظام حقوقی، با انتشارات سوره مهر، انتشارات فاتحان، انتشارات سوره سبز  و دکتر ابوالفصل حسن‌آبادی مصاحبه کردیم. حال، با «دکتر مولود ستوده» کارشناس اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی اصفهان و شفاهی‌کار به گفت‌وگو نشسته‌ایم. وی در سال 1376 وارد سازمان اسناد و کتابخانه ملی اصفهان شد و در سال 1378، در بخش آرشیو شفاهی مشغول فعالیت شد. علاوه بر پروژه‌های تاریخ شفاهی این سازمان، دو کتاب با عناوین «خدمت ناتمام: خاطرات و نگرش‌های رسول یاحی، معاون سیاسی- امنیتی و اجتماعی پیشین استانداری اصفهان» و «کجا بودیم، کجا رسیدیم: خاطرات دکتر عبدالحسین سیف‌اللهی» را وارد بازار نشر کرد. حدود یک سال از بازنشستگی دکتر ستوده می‌گذرد. وی راهکارهایی برای رفع موانع حقوق مادی شفاهی‌کاران در مصاحبه پیشِ رو ارائه داده است:

* با توجه به تجربه‌هایی که در حوزه تاریخ شفاهی داشتید، با چه چالش‌هایی در حوزه حقوق مادی و معنوی روبه‌رو بوده‌اید؟

تاریخ شفاهی، یک روش جمع‌آوری اطلاعات است که در تمام دنیا و در همه حوزه‌ها از آن استفاده می‌کنند. نسل اول فعالان حوزه تاریخ شفاهی، از سال 1371 در سازمان اسناد و کتابخانه ملی شروع به کار کرد که منابع مادی محدودی داشت و پشتیبان آن، بودجه دولتی بود. برای مثال، من کارمند بودم، کار شفاهی می‌کردم و سر ماه، حقوق می‌گرفتم. به این خاطر، تمرکز روی شخصیت‌های سیاسی - اجتماعی بود. کم‌کم در کنار مصاحبه، شروع به آموزش تاریخ شفاهی به دانشجویان و دانش‌آموزان کردیم. با برگزاری کارگاه‌های مختلف، شیوه جمع‌آوری مصاحبه، ذخیره، تجزیه و تحلیل آن را به علاقه‌مندان و شرکت‌کنندگان یاد دادیم. بسیار هم مورد استقبال قرار می‌گرفت. اما این اقدام، یک اشکال را به وجود آورد.

*این کار با هدف افزایش نیروی کار انجام شد؟

خیر. آن موقع، هدف ما این بود که دانشجویان، با فعالیت‌های سازمان اسناد آشنا شوند. بعدها اگر خواستند یک را سند بخوانند، توانایی مصاحبه با یک فردِ آگاه از وقایع و دارای اطلاعات مکمل با سند را داشته باشند و از این روش، به عنوان یک روش تحقیقی برای تدوین پایان‌نامه‌ها استفاده کنند. در نتیجه، از منابع اسنادی ما بیشتر بهره ببرند. در نهایت ببینند که آیا گفته‌های آن شخص با اسناد، همخوانی دارد یا خیر؟ هدف بیشتر معرفی فعالیت‌های سازمان اسناد و کتابخانه ملی و مجموعه اسناد موجود در این سازمان بود. بسیاری از دانشجویان شرکت‌کننده در این کارگاه‌ها، جذب نهادهای دولتی نشدند و کم‌کم وارد بازار کار تاریخ شفاهی شدند. ما به آن‌ها یاد می‌دادیم که برای ورود به دنیای نویسندگی، می‌توانند از تاریخ شفاهی شروع کنند، اما وارد دنیایی شدند که دیگر، آن پشتوانه مالی وجود نداشت و باید پروژه می‌گرفتند و از این راه کسب درآمد کنند. متأسفانه مبالغی که برای پروژه‌های تاریخ شفاهی به آنها می‌دادند، بسیار اندک بود. من چون برای کارهای تاریخ شفاهی گزارش کار تهیه می‌کردم و باید دقیقاً مشخص می‌کردم، چه میزان وقت برای مصاحبه یا پیاده‌سازی صرف شده است، این نکته نظرم را جلب کرد که اگر ما برای همین مقدار ساعت، میزان مشخصی هزینه (حداقل دستمزد روزمزد) را تعریف کنیم، این بچه‌ها در مقابل وقت و انرژی صرف شده، مبلغ بسیار کمی دریافت می‌کنند.

*پیشنهاد شما برای تحصیل درآمد کافی از پروژه‌های تاریخ شفاهی چیست تا حقوق مادی شفاهی‌کاران تضییع نشود؟

 سال گذشته، خدمت چند استاد تاریخ شفاهی تلفن زدم و گفتم، یک میانگین هزینه برای پروژه‌های تاریخ شفاهی به ما در اصفهان بدهید، اما جوابی ندادند. خودم این هزینه را بر اساس گزارش کارهای خودم برآورد کردم. تاریخ شفاهی برای اینکه پیشرفت کند، باید یک سنگ معیار قیمت داشته باشد. وقتی یک نفر، 6 ماه برای یک پروژه وقت می‌گذارد، باید هم بتواند زندگی کند و هم به علاقه‌اش برسد. جامعه ما به مورخان شفاهی نیاز دارد و این وظیفه ماست که همانطور که آموزش دادیم، چارچوب مالی آن را هم مشخص کنیم تا علاقه‌مندان تاریخ شفاهی به عنوان یک شغل به آن نگاه کنند. یک پروژه تاریخ شفاهی (خاطرات یک نفر از کودکی تا لحظه مصاحبه)، حداقل 20 ساعت مصاحبه می‌خواهد. در سیستم اداری، هر یک ساعت مصاحبه، یک روز کاری محسوب می‌شود؛ در شهرستان‌ها 6 ساعت و در تهران 8 ساعت. ما فرض می‌کنیم، اگر قیمت هر ساعت را 60 هزار تومان حساب کنیم، یک ساعت مصاحبه 480 هزار تومان هزینه دارد. البته بدون درنظر گرفتن هزینه‌های جنبی همچون: ایاب و ذهاب و غیره. حدود 9 میلیون و 600 هزار تومان هزینه مصاحبه‌ها برآورد می‌شود. پیاده‌سازی هر ساعت از مصاحبه، برابر با 4 ساعت زمان می‌برد و همین مقدار را ضربدر 60 هزار تومان کنیم، حدود 6 میلیون و 800 هزار تومان هزینه دارد. مقابلِۀ متن هم به همان اندازه، ارزش مادی دارد. چون زمان‌بر است و کسی که مقابله متن می‌کند، وقت خود را هزینه این کار می‌نماید. همان‌طور که می‌دانید، وقتی متن‌ آماده شد، تدوین‌کننده باید متن را منظم کند که قسمت عمده زمان در اینجا صرف می‌شود. برای تدوین خوب هر صفحه نیز 100 هزار تومان درنظر می‌گیرند. در جمع، چیزی حدود 49 تا 50 میلیون تومان برای یک پروژه 200 صفحه‌ای بودجه نیاز است. اما یک نفر به من گفت که برای انجام 300 ساعت مصاحبه، پیاده‌سازی، مقابله متن و تدوین، فقط 12 میلیون تومان دریافت کرده است. ارزش کار ایشان را اگر با حداقل دستمزد یک کارگر ساده هم مقایسه کنیم، چیزی حدود 800 میلیون می‌شد! به نظرم انجمن تاریخ شفاهی ایران باید یک لیست قیمت برای پروژه‌های تاریخ شفاهی ارائه بدهد تا هر کسی قصد انعقاد قرارداد داشت، این برآورد هزینه را به متقاضی پروژه ارائه دهد. جدای از این مسأله، هزینه مطالعات پیش از شروع پروژه را محاسبه نکردم. وقتی یک نیروی خبره در این مرحله از پروژه قرار می‌گیرد، باید برای زمان و وقت و انرژی که صرف می‌کند، هزینه دریافت کند.

*پیشنهاد شما برای یک چارچوب مالی، شاید برای شفاهی‌کاران حرفه‌ای کافی به نظر نرسد.

بحث ما بر سر استادان و پیشکسوتان نیست. بحث ما روی فارغ‌التحصیلان رشته تاریخ است که قصد دارند، وارد بازار کار تاریخ شفاهی شوند. برای اینکه بازار کار تاریخ شفاهی سامان بگیرد، حداقل یک صورت‌هزینه داشته باشند تا بتوانند بر اساس آن با سفارش دهنده پروژه به توافق برسند تا هم ارزش تاریخ شفاهی حفظ شود و هم جوانان بتوانند امرار معاش کنند. منظور من، پروژه‌های دولتی نیست، بلکه ظرفیت‌های تاریخ شفاهی در فضای اقتصادِ باز است. چون نهادهای دولتی و شهری که نمی‌توانند همه را تحت پوشش قرار دهند. فرض کنید شفاهی‌کاران می‌خواهند با بخش خصوصی قرارداد ببندند، چه بهتر که مثل اتحادیه‌ها یک برآورد هزینه داشته باشند.

*پس شما فضا و شرایط ایده‌آل برای انجام تاریخ شفاهی را در گرو ورود انجمن تاریخ شفاهی می‌دانید.

انجمن تاریخ شفاهی یا هر سازمانی که متولی تاریخ شفاهی است، می‌تواند این کار را انجام دهد. هر نهادی که برنامه‌ریزی فکری این حوزه را انجام می‌دهد، باید برنامه‌ریزی مالی را هم سامان بدهد.

*شما به پتانسیل فضای اقتصاد باز اشاره کردید. منظور شما سازمان‌های خصوصی بود؟ چه ظرفیت‌هایی برای تاریخ شفاهی وجود دارد؟

فضای کار و شرایط مساعد برای کسب درآمد در فضای غیردولتی، بسیار زیاد است. برای مثال، شرکت‌ها برای تولید محتوا به یک متخصص نیاز دارد تا با مشتریان و کارگران مصاحبه کند و در اختیارشان قرار دهد یا نهادهایی هستند که به دنبال جمع‌آوری اطلاعات درباره پیشینه خود هستند و این فضا برای شفاهی‌کاران بسیار مناسب است و صاحبان کسب و کار می‌توانند با استخراجِ آگاهیِ فراموش‌شده، حرفه خود را ارتقا دهند و این بازار کار خوبی برای تاریخ شفاهی است. متأسفانه از تاریخ شفاهی در جامعه ما به صورت سنتی استفاده می‌شود، در حالی که مربیان کسب و کار در سراسر دنیا از این روش برای آموزش استفاده می‌کنند. همین نشان می‌دهد که راه‌های زیادی برای کسب درآمد از طریق تاریخ شفاهی وجود دارد و ظرفیت آن فراتر از دید ماست. تاریخ شفاهی تمام ابعاد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ما را دربر می‌گیرد. در حال حاضر، مربیان تیم‌های معروف فوتبال در اروپا، بحث‌های مدیریتی خود را در قالب کتاب تاریخ شفاهی منتشر می‌کنند و می بینیم این اطلاعات در حوزه کسب و کار مورد استفاده قرار می‌گیرند. به شفاهی‌کاران جوان پیشنهاد می‌کنم که سمت‌وسو و پیکان کاری خودتان را به سمت بازار اقتصادی ایران عوض کنید و به نهادهای دولتی اکتفا نکنید.

*در حوزه حقوق معنوی آثار تاریخ شفاهی، باید مسائلی همچون ردّ گفته‌ها از سوی راوی، پس از انتشار کتاب یا انتشار بدون اجازه مصاحبه‌ها هستیم. به نظر شما این خلأ ناشی از چیست؟

عدم آگاهی، اولین خلأ است. پیش از هر چیزی پیشنهاد می‌کنم، انجمن تاریخ شفاهی، یک دوره با حضور یک حقوقدان برگزار کند تا شفاهی‌کاران با شیوه صحیح انعقاد قرارداد و همچنین عواقب و چالش‌های حقوقی این حوزه برای مصاحبه‌کننده و مصاحبه‌شونده آشنا شوند. اگر از ابتدا با این مسائل آشنا بودیم، با آزمون و خطا پیش نمی‌رفتیم و اتفاقات جانبی کاهش پیدا می‌کرد. حتی با انتشار یک فراخوان، جمع‌آوری مقالات و برگزاری یک سمینار می‌توان کسانی که در زمینه تاریخ شفاهی کار می‌کنند، دور هم جمع کرد و این مشکل را بررسی و رفع کرد.



 
تعداد بازدید: 1165


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»