پایی که جا ماند



به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران؛ کتاب «پایی که جا ماند» شامل خاطرات و یادداشتهای روزانه از 808 روز اسارت، سید ناصر حسینی‌پور در زندان های مخفی عراق است که به همت دفتر ادبیات و هنر پایداری و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. مراسم رونمایی این اثر، پنجم دی ماه، ساعت 15 در تالار مهر حوزه هنری تهران برگزار می‌شود.
سید ناصر حسینی درباره نحوه گردآوری این کتاب اظهار داشت: «سال 65 بود که به اتفاق حمید جبل‌عاملی از بچه‌های اصفهان به سمت دزفول می‌رفتیم، در طول مسیر متوجه شدم حمید یادداشتی از آن روز تهیه می‌کند، این کار او توجه مرا جلب کرد. دو سالی که در جبهه بودم تمام وقایع روزانه‌ام را یادداشت می‌کردم، یادداشت‌هایی که حتی اگر روزمرگی‌های بی‌خاصیتی بودند و شاید ارزش تعریف نداشتند. در دوران اسارت رژیم بعثی عراق شاهد وقایع سخت و تلخی بودم که تا آن زمان از ذهنم نگذشته بود. بنابراین با علاقه‌ای که به ثبت یادداشت‌های روزانه پیدا کرده بودم این کار را تا پایان دوران اسارت انجام می دادم.
وی ادامه داد: «روزهایی بود که خاطرات قشنگی برایم اتفاق می‌افتاد و آنها را در حد یک خط با کلمات کلیدی و به صورت رمزی و با کدگذاری برای خودم یادداشت می‌کردم. اینها نکاتی بود که فکر می‌کردم بعد از آزادی از یادم می‌روند. برای مثال اسامی‌ای که گرای آن روز یعنی موضوع اصلی خاطره آن روز را در بر می‌گرفت را یادداشت می‌کردم.
با توجه به اینکه پایم در اثر جراحت و اصابت تیر وضعیتی وخیم پیدا کرده بود به طوری که سیاه شده و کرم زده بود، مجبور شدند پایم را قطع کنند، با توجه به وضعیتی که پیدا کرده بودم برای راه رفتن باید به عصا تکیه می‌کردم، یادداشت‌های روزانه و خاطراتی که روی کاغذهای کوچک می‌نوشتم، درون این عصا جا می‌دادم. هیچ وقت پیش نیامد که عراقی‌ها داخل لوله عصایم را باز کنند و بگردند.»
راوی کتاب «پایی که جا ماند» در ادامه درباره نحوه به‌دست آوردن کاغذ در دوران اسارت برای نوشتن خاطراتش گفت: «روزهای اول از کاغذهای حاشیه روزنامه‌های عراقی استفاده می‌کردم و ماه‌های آخر که در اردوگاه تکریت بودم، از کاغذ سیمان و زرورق‌ سیگار برای نوشتن خاطراتم استفاده می‌کردم. وقتی در بیمارستان 17 تموز عراق بستری بودم، به یاد دارم سازمان مجاهدین خلق تعدادی کتاب به اسرا اهدا کرده بود، صفحات پایانی تعدادی از آنها سفید بود که آنها را جدا کردم و جمعاً 6 برگ سفید شد، هرکدام از آنها را 4 قسمت کردم؛ یک دفترچه 24 صفحه‌ای درست کردم و یادداشت‌های داخل عصایم را در آن دفترچه پاک‌نویس کردم. تمام این برگ‌ها به صورت اسکن شده و به عنوان سند در صفحات پایانی کتاب آمده است.»
حسینی‌پور در ادامه خاطر نشان کرد: «بعد از آزادی با استفاده از همان یادداشت‌ها و حافظه‌ام شروع به بازبینی این خاطرات کردم. با استفاده از آن دفترچه 24 صفحه‌ای کتابی 760 صفحه‌ای را به نگارش درآوردم. نوشتن این کتاب از سال 1370آغاز شد و 20 سال به طول انجامید. لازم به ذکر است که به مدت یک سال به دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری تهران مراجعه می‌کردم و از راهنمایی آقای مرتضی سرهنگی، برای به سامان رسیدن این اثر استفاده می‌کردم.
حسینی‌پور این کتاب را به «ولید فرحان» یکی از شکنجه‌گران دوران اسارتش تقدیم کرده است و در متن کتاب این‌گونه آورده است: «تقدیم به ولید فرحان، سرنگهبان اردوگاه 16 تکریت. نمی‌دانم شاید در جنگ اول خلیج فارس توسط بوش پدر کشته شده باشد. شاید هم در جنگ دوم خلیج فارس توسط بوش پسر کشته شده باشد، شاید هم زنده باشد. مردی که اعمال حاکمانش باعث نفرین ابدی سرزمینش شد. مردی که سال‌ها مرا در همسایگی حرم مطهر جدم شکنجه کرد. مردی که هر وقت اذیتم می‌کرد، نگهبان شیعه عراقی علی‌جارالله اهل نینوا در گوشه‌ای می‌نگریست و می‌گریست. شاید اکنون شرمنده باشد. با عشق فراوان این کتاب را به او تقدیم می‌کنم. به خاطر آن همه زیبایی‌ که با اعمالش آفرید؛ و آنچه بر من گذشت، جز زیبایی نبود«و ما رعیته الا جمیلاً.»
سیدناصر حسینی‌پور جزو نیروهای اطلاعاتی تیپ 48 فتح از استان کهگیلویه و بویراحمد بود که برای دیده بانی به جزیره مجنون رفته بود. او در یکی از روزهای پاتک عراقی‌ها به عنوان راهنمای گردان 18 شهدا، برای پشتیبانی از رزمندگان گردان قاسم‌بن‌الحسن (ع) در جاده خندق از ناحیه پا مجروح شده و در چهارم تیر 67 به اسارت نیرو‌های بعثی عراق درآمد. او به دلیل اینکه از نیروهای اطلاعاتی بود، مدت زیادی از اسارت خود را در زندان‌های مخفی عراق سپری کرد.
کتاب «پایی که جا ماند» در ۷۶۸ صفحه، قطع رقعی، با شمارگان ۲۵۰۰ نسخه، قیمت ۱۴۰۰ تومان به همت دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. مراسم رونمایی از این اثر، دوشنبه (5 دی ماه) ساعت 15 در تالار مهر حوزه هنری برگزار می‌شود.
همچنین حجت‌الاسلام دکتر سیدمهدی خاموشی؛ رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، محسن مؤمنی؛ رئیس حوزه هنری، مرتضی سرهنگی؛ مدیر دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری و سیدناصر حسینی‌پور؛ راوی کتاب نیز در این مراسم سخنرانی خواهند کرد.

فاطمه نوروند



 
تعداد بازدید: 3764


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 95

توپخانه ما پشتیبان دو گردان تانک البعث و خضیران بود. ما در منطقه دزفول مستقر بودیم. روز عملیات فتح‌المبین شاهد بودم چگونه سازمان ارتش عراق مانند خشتی که در آب انداخته باشند از هم گسیخت و رفته‎‌رفته از هر سو فرو ریخت. ساعتی بعد از حمله نیروهای شما بود که تازه ما پی بردیم چه حمله وسیعی آغاز شده است. ساعت 12 شب دستور رسید به طرف نیروهای شما گلوله پرتاب کنیم. هر چه گلوله می‌انداختیم می‌گفتند «کم است، بیشتر.»