خاطرات ابوالقاسم بزرگی


25 دی 1402


ابوالقاسم بزرگی، مسئول جهاد سازندگی وقت کردستان، مهمان دویست و بیستمین برنامه شب خاطره (دی 1390) بود. او درباره شهید مسعود محمودی، خاطره گفت: بعد از 30 سال، هنوز دوستان در بزرگداشت این شهید شرکت می‌کنند. در جهاد، نگران مدیریت تجهیزات محورهایی بودیم که به جاده‌های سخت و صعب‌العبور منتهی می‌شد. دوست داشتیم رزمندگانی که در این مناطق حضور داشتند، تجهیزات کافی همراه داشته باشند. شهید محمودی، با اینکه جوان بود و حدود 19 یا 20 ساله، بلافاصله مدیریت انجام می‌داد؛ محورها را به هم ارتباط می‌داد، نقشه طراحی می‌کرد و جاهایی که لازم بود، سنگرسازی می‌‍‌کرد. از طرفی برای هر محوری برنامه‌های فرهنگی تنظیم می‌کرد. مسئولان آن زمان می‌گفتند مدیریت او فراتر از یک سرباز بود که متأسفانه فرصت نشد بهره بیشتری از او ببریم.

در ادامه این روایت را ببینیم.

تاکنون 353 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 5 بهمن 1402 برگزار می‌شود.

آرشیو



 
تعداد بازدید: 631


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 98

آن روز صبح که از سنگر بیرون آمدم جنازه آن افسر و گروهبان راکه به خاطر نماز خواندن گزارش کرده بودند دیدم: ستوان یکم عبدالرضا و گروهبان حسن. این گروهبان خبرچین بود که خبرها را به ستوان عبدالرضا می‌داد. من واقعه آن شب را نتوانستم برای کسی بیان کنم. خیلی دلم می‌خواست به آن پاسدار موتورسوار بگویم ولی فارسی نمی‌دانستم. متأسفانه نام آن پاسدار را نمی‌دانم اما می‌توانم هر دو پاسدار را از صورتشان بشناسم. آنها واقعاً انسان بودند. برای همین رفتار آنها خیلی به دلم نشست.