خودکشی دیگری در خانواده پهلوی
علیرضا پهلوی، متولد 8 اردیبهشت سال ۱۳۴۵ در تهران و دومین فرزند پسر محمدرضا دیکتاتور ، آخرین شاه ایران است؛ که صبحگاه چهاردهم دی ماه ۱۳۸۹، چهارم ژانویه ۲۰۱۱، با شلیک گلوله از اسلحه شکاری خود در خانه مسکونی اش در شهر بوستون آمریکا به زندگی اش خاتمه داد. او این خانه را در سال گذشته به قیمت دو میلیون دلار خریده بود. خبر مرگ وی از سوی خدمتکار فیلیپینی منزلش به پلیس اطلاع داده شد. وارک سخنگوی دادستان منطقه « سافولک » در رابطه با این حادثه اعلام داشت « علیرضا پهلوی با شلیک یک گلوله که به نظر می رسد از جانب خودش بوده جان باخته است ».
لیلا پهلوی فرزند چهارم شاه نیز در ۲۰ خرداد ماه سال ۱۳۸۰ در سن 31 سالگی و در هتلی در لندن با مصرف ۲۷۰ قرص خوابآور دست به خودکشی زد. در آن زمان اعلام شد که او از بیماری افسردگی رنج می برده است. او بیشتر از هرکسی در خانواده به علیرضا نزدیک بود. مرگ لیلا وضع روحی علیرضا را در هم ریخت و سر انجام به همان راه خواهرش رهسپار شد. یکی از دوستان علیرضا در رابطه با این خودکشی اعلام کرده است: « علیرضا به دنبال مرگ خواهرش به افسردگی شدید مبتلا شد و به کلی تغییر کرد و فرد دیگری شد و هرگز بهبود نیافت.
یکی از کارکنان دفتر رضا پهلوی و از دوستان نزدیک خانواده پهلوی نیز مدعی است افسردگی علیرضا پس از خروج از ایران و زندگی در تبعید آغاز شد و مرگ پدر و بعد خواهرش بیماری وی را تشدید کرد .
پسر ارشد محمد رضا پهلوی شاه سابق ایران، در گفتگو با خبرنگاران در شهر بوستون، آمریکا، خودکشی علیرضا پهلوی را " نتیجه فاجعه بار" ابتلا به افسردگی توصیف کرد. به گفته وی « برادرش هیچگاه خاطره دردناک مرگ پدر و خواهرش را رها نکرد . او بسیار کوشید تا به گونه ای بر این بحران درونی فائق آید، اما موفق نشد و سرانجام زیر بار این بیماری وخیم و رنج و فشار روزانه ناشی از آن از پای در آمد.» رضا پهلوی همچنین گفت:« برادرش سال ها با این بیماری دست به گریبان بوده و در تماسی که حدود یک هفته پیش با علیرضا داشته است، متوجه نشانه ای که دال بر تصمیم برادرش به خودکشی باشد، نشده است » .
خبر خودکشی دومین شاهزاده سرگردان ایران بازتاب گسترده ای در رسانه های گروهی جهان داشت . شیوه علیرضا برای خودکشی شیوه ای نظامی بود. این مسئله پیشینه سلطنتی وی را نشان می دهد؛ که مانند یک فرمانده نظامی خودکشی کرده است !
زمانی که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید ، علیرضا کمتر از ۱۳ سال و لیلا حدود ۹ سال سن داشتند و بی تردید در چنین سنی درک درستی از وقایع ایران نداشتند . آنچه که آنان تا آن زمان دیده بودند کاخهای سلطنتی و درباریانی بودند که در مقابلشان کرنش میکردند . گفته می شود این دو که به پدر خود به شدت وابسته بودند با مرگ پدر افسردگی شان آغاز شد . با پیروزی انقلاب اسلامی رویاهای دو شاهزاده خردسال فرو ریخت . درهای کاخهای سلطنتی بر روی آنان بسته شد و دیگر امکان بازگشت به میهن خود را نداشتند ، آنها در جهان آواره شده بودند و هر روز در جایی غریبه به طور موقت اسکان می یافتند . نوع زندگی خاص علیرضا و لیلا نشان از توهم شاهزادگی در تبعید داشت. این توهم همواره زندگیشان را تحت الشعاع قرار داده بود.
قرار است جنازه علیرضا در شهر بوستون با فرسنگ ها فاصله از محل دفن پدر (قاهره) و خواهر( پاریس ) به خاک سپرده شود. یکی از نزدیکان خانواده پهلوی ادعا کرده است که علیرضا وصیت کرده است تا جسدش سوزانده و خاکسترش در دریای خزر ریخته شود. این ادعا با تکذیب بعضی از دوستان دیگر این خانواده روبرو شد. گروهی معتقدند دلیل اصلی خودکشی علیرضا پهلوی، فشار چاپلوسان و روزنامه نگاران سلطنت طلب و شاید خانواده وی، و ممانعت از حضور او در عرصه سیاست به منظور جلوگیری از کاهش جذبه های سیاسی برادر بزرگتر بوده است . دلایل این گروه نداشتن یک وب سایت شخصی یا یک صفحه فیس بوک از سوی وی و حتی عدم انجام یک مصاحبه اختصاصی از سوی وی عنوان گردیده است.
محمود فاضلی
تعداد بازدید: 13900