گزارش نشست سوم دومین همایش تاریخ شفاهی



نشست سوم دومین همایش تاریخ شفاهی و پنل پایانی روز اول، با ارائه 4مقاله و با موضوع کارکرد تاریخ شفاهی به اتمام رسید؛ هیأت علمی این پنل، به عهده ی آقایان علیرضا کمری و درودیان بود. خلاصه سخنرانی فریدون نوری با موضوع " تاریخ  شفاهی دفاع مقدس فتح حلبچه به روایت رزمندگان کرد" دا ادامه می آید:

 

 

 

تاریخ  شفاهی دفاع مقدس

فتح حلبچه به روایت رزمندگان کرد

دکترعلی اکبرکجباف[1] و فریدون نوری[2]

 

 

یکی از مهم‌ترین منابع کسب اطلاعات لازم و بازسازی حوادث تاریخی تکیه بر گفته‌ها و خاطرات حاضران و ناظران در جریان رویدادهای  مورد نظر می‌باشد.

دفاع مقدس ملت ایران در جنگ تحمیلی فراز بسیار مهمی از تاریخ معاصر ایران اسلامی است که هنوز بسیاری از زوایای مهم و عبرت آموز این پایداری و پایمردی در ذهن و خاطره رزمندگان ایرانی به مانند یک گنجینه عظیم ثبت و محفوظ می‌باشد. تردیدی نیست که اهمیت و جایگاه تاریخ شفاهی به موازات گذشت زمان در بازسازی رویدادها و حوادث تاریخ ملت فزونی یافته است به گونه‌ای که امروزه نگارش و تدوین تاریخ معاصر ملت‌ها و کشورها در دورة معاصر بدون استناد و استفاده از خاطرات رجال تاثیرگذار و بهره‌گیری از مطالبی که در حوزه تاریخ شفاهی جای دارند راه به جایی نخواهد برد.

جنگ هشت ساله عراق با ایران یکی از مهم‌ترین منازعات سده بیستم است که حوادث و رویدادهای گوناگونی را در متن خود جای داده است و علاوه بر آن تاثیرات پیدا و پنهان آن بر تحولات کشور پس از جنگ نیز تا کنون ادامه دارد. یکی از مهم‌ترین فرازهای به یاد ماندنی جنگ فتح شهرهای مرزی عراق در حوزة دشت شهر زور و استان سلیمانیه می‌باشد که صدام و ارتش بعث با بمباران شیمیایی حلبچه به بهانه‌های واهی یکی از منابع تاریخ بشر را در بی‌رحمانه‌ترین حالت ممکن به حافظة تاریخ سپرد.

در این پژوهش سعی خواهد شد تا ماجرای فتح شهرهای مرزی عراق در دشت شهر زور توسط رزمندگان ایران، واکنش رژیم بعث به این فتوحات که در قالب بمباران شیمیایی حلبچه عینیت یافت را بررسی و از زبان رزمندگان کرد، بازخوانی نماید.

 

سخنران دوم این بخش، داوود امینی مقاله خود را بدین صورت، بیان کرد:

 

 

دفاع مقدس و شهدای محلی و منطقه‌ای، با رویکرد آرشیو شفاهی

داود امینی[3]

 

تاریخ نگاری دفاع مقدس و شهیدان انقلاب اسلامی، با رویکرد ثبت تاریخ شفاهی محلی و منطقه‌ای، رسالت دینی و تاریخی ثبت آثار و تاریخ سراسر حماسه و ایثار شهیدان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، تکلیف همگان را برای جمع آوری خاطرات، آثار شهدا و ثبت حماسه‌ها و تنظیم و تدوین آن برای نسل‌های آینده تاریخ بشری، روشن ساخته است. جای جای مناطق جنگی و کوچه و محله‌های شهرها و روستاهای کشورمان، یاد و خاطره‌های ایثار و شهادت رزمندگان کفر ستیز اسلام را در دل خود دارد. طرح مشعل شهدا به منظور شناخت شخصیت و نقش آنان در دفاع مقدس ویژة شهدای منطقه 19 تهران به اجرا در آمده است. در همین راستا، این حرکت از سوی نگارنده و گروه همراه آغاز و گام‌هایی در یک و نیم سال گذشته برداشته شده است. این اقدام مؤثر، در جهت تحکیم دست‌آوردهای انقلاب اسلامی، از طریق اشاعة فرهنگ شهید و شهادت در جامعه به اجرا در آمده است و از طریق برنامه‌ریزی و ارتباط مستقیم و مستمر همراه با نشست‌های صمیمی با خانوادة معظم شهدا و رزمندگان دفاع مقدس و انجام مصاحبه با آنان و دوستان و همرزمان شهدا، صورت می‌گیرد. در این طرح که تاکنون بخش عمده‌ای از آن به انجام رسیده است، مصاحبه‌ها، ضبط و فیلمبرداری و آثار و اسناد شهدا از طریق اسکن و کپی جمع‌آوری و همچنین گردهمایی‌ها و کنگره‌‌هایی برگزار گردیده است. مراحل دیگر این طرح، تدوین فیلم‌های مستند، کتاب‌ها و یادواره‌های شهدا و رزمندگان اسلام و انتشار فرهنگ شهید و شهادت، از طریق تفحص سیره شهیدان خواهد بود.

 

فائزه توکلی گزارشی درباره طرح تاریخ شفاهی زنان سیاسی و مبارز در دوران پهلوی دوم ارائه داد که به آن اشاره می شود. توکلی همچنین به تأسیس انجمن تاریخ شفاهی اشاره کرد و پیشنهاد کرد، بهتر است این انجمن در حال تأسیس، بحث اختصاص بودجه به تاریخ شفاهی را پیگیری نماید.

 

 

گزارشی از طرح تاریخ شفاهی زنان سیاسی و مبارز در دوران پهلوی دوم

و انقلاب اسلامی

فائزه توکلی[4]

طرح تاریخ شفاهی زنان سیاسی و مبارز در دوران پهلوی دوم و انقلاب اسلامی ایران از سال 1385 تاکنون در حال انجام است. این طرح که از طرف مرکز نشر آثار امام (ره) توسط اینجانب در جریان است در دو مرحله صورت گرفته است. مرحله اول مصاحبه با ده نفر از خانم‌ها می‌باشد که اغلب زندانی سیاسی بودند و در 500 صفحه تدوین و زیر چاپ می‌باشد. در مرحلة دوم که شامل سه بخش می‌باشد هم اکنون جریان دارد. در مرحلة دوم هدف اصلی فقط مصاحبه با زنان فعال سیاسی و اجتماعی بود که در دوران انقلاب اسلامی در عرصه‌های گوناگون مجاهده کردند و حدود بیست نفر می‌باشند که در آیندة نزدیک نیز متن آن تدوین می‌گردد. در این مقاله با معرفی اسامی زنان و گزارش کوتاه راجع به هر کدام از آنان، پرونده‌ای مختصر ارائه می‌گردد.

لازم به ذکر است وی در ادامه سخنان خود اسامی زنان سیاسی را اعلام کرد و  محدودیت های مصاحبه خود را به صورت موردی، عنوان کرد.

 

حسین روحانی صدر سخنران پایانی روز اول بود و درباره مقاله اش تحت عنوان " تاریخ شفاهی فعالیت‌های وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران پیرامون جنگ هشت ساله و حوادث قبل و بعد آن" صحبت کرد:

 

تاریخ شفاهی فعالیت‌های وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران پیرامون جنگ هشت ساله و حوادث قبل و بعد آن

حسین روحانی صدر[5]

 

وزارت امور خارجه یکی از وظائف ذاتیش پیگیری سیاست خارجی همسایگان خود می‌باشد. از سوی دیگر این وزارت‌خانه نیروهایی را بر اساس منشور خود به نقاط مختلف جهان اعزام تا به واسطة آنان روابط و منافع ملی و بین‌المللی کشور را حفظ نمایند. مردان سیاست خارجی ایران طبق وظیفة تعریف شده در نمایندگی‌ها فعالیت‌های متنوعی را عهده‌دار گردیدند یکی از آن فعالیت‌ها مسئلة جنگ عراق با ایران بود. شاید هر بخشی از این فعالیت‌ها نیاز به مجموعة کتاب‌هایی مستقل داشته باشند اما در این مقاله سعی بر انعکاس خلاصه‌ای از فعالیت‌های وزارت امور خارجه در این مقطع از تاریخ ایران خواهد بود.

محدودة زمانی 22 بهمن 1357 لغایت مرداد 1369 و روش تحقیق روش کار در این تحقیق کتابخانه‌ای میدانی و تحلیل محتوی خواهد بود.

 

در  پایان مراسم اعضای هیآت علمی و حاضرا ن  به  پرسش و پاسخ پرداختند و  ادامه  مباحث به فردا موکول شد.

 

 



[1] استادیار گروه تاریخ دانشگاه اصفهان

[2] دانشجوی دوره دکتری تاریخ دانشگاه اصفهان

[3] کارشناس برنامه ریزی و بررسی اسناد و مدارک کشور

[4] کارشناس ارشد تحقیقات تاریخی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

[5] کارشناس ارشد تاریخ ایران اسلامی، پژوهشگر پژوهشکده اسناد سازمان اسناد و کنابخانه ملی ج اا.



 
تعداد بازدید: 5624


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 121

بلافاصله از کمین بیرون آمدیم و داخل موضع شدیم. در این موضع دو سنگر بیشتر ندیدیم که داخل یکی از آنها دو نفر و در دیگری سه نفر خواب بودند. ستوانیار حسین و یک سرباز دیگر داخل هر سنگر نارنجکی انداختند و نفرات آن را به شهادت رساندند. من سنگر دیگری، کمی دورتر از این دو سنگر، دیدم و به نظرم رسید باید انبار مهمات باشد زیرا اطراف آن با گونی پوشانده شده بود و تقریباً یک مترونیم ارتفاع داشت.