خاطرات داوود شاه‌کرم


08 مهر 1404


داوود شاه‌کرم، مهمان دویست‌وچهل‌ونهمین برنامه شب خاطره (شهریور 1393) بود. او درباره گروهک الفرقان خاطره گفت. شاه‌کرم گفت: «متولد زاهدانم. در سال 1380 یک مجتمع تفریحی در زاهدان به نام آمون‌کنار را احداث کردم. بعد از چند سال مجتمع پیشرفت کرد. در 19 مرداد 1390 توسط گروهک حزب الفرقان به سرکردگی جلیل قنبرزهی ربوده شدم. این گروه در پاکستان فعالیت می‌کردند و یکی از حامیان عبدالمالک ریگی بود. من شناسایی شدم و این شخص با حمایت افرادی در شهر زاهدان وارد کشور شد. بعد از مدتی که تحت نظر بودم یک شب در پایان وقت کاری که معمولاً نیمه‌شب بود، از محل کارم به سمت خانه می‌رفتم. توسط این گروهک غافل‌گیر شدم. نزدیک در منزل، یک پژو از من سبقت گرفت کوچه را مسدود کرد. متوجه شدم خطری مرا تهدید می‌کند. از محل فرار کردم. به سمت ماشینم تیراندازی کردند. 12 گلوله به ماشینم اصابت کرد و موتور ماشینم از کار افتاد. دو نفر از خودرو پیاده شدند. من را با ضرب و شتم سوار خودروی خود کردند و به سرعت متواری شدند. مرا به منطقه‌ای نامعلوم در اطراف زاهدان بردند تا شب بعد مرا تحویل جلیل بدهند. 30 روز در خاک ایران و 100 روز هم پاکستان اسیر بودم».

در ادامه، این روایت را ببینیم.

تاکنون 372 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده پنج‌شنبه 1 آبان 1404 برگزار می‌شود.

آرشیو

 



 
تعداد بازدید: 27


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

شانه‌های زخمی خاکریز - 17

چند تن از دوستانم شهید شده بودند ـ مثل «سعید رشیدی» که پزشکیار گردانمان بود و «مال‌میر» مسئول دسته گروهان هجرت ـ یک گروهان از گردان حمزه در جلو محاصره شده بود و بسیاری از دوستان دیگرم در آن گروهان بودند. سطح دژ کوتاه بود، طوری که تیر مستقیم تیربار هم می‌توانست بچه‌ها را هدف قرار دهد. سنگین‌ترین اسلحۀ ما خمپاره و آر.پی.جی بود. بچه‌ها با تمام توان می‌جنگیدند، ولی تعداد تانک‌ها زیاد بود و هواپیماها هم پشت سر هم بمباران می‌کردند.