دبیر علمی «چهارمین همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس»:

آثار تاریخ شفاهی دفاع مقدس را نقد کنیم تا اشتباهات گذشته، تکرار نشود

گفت‌وگو و تنظیم: مریم اسدی جعفری

28 آبان 1403


سایت تاریخ شفاهی – فراخوان «چهارمین همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس و مقاومت» در حالی منتشر شده که بیش از 30 سال از تجربه نشر تاریخ شفاهی جنگ می‌گذرد. حال با توجه به حجم قابل توجه کمی و کیفی این آثار، وقت آسیب‌شناسی فرا رسیده است.  

فراخوان «چهارمین همایش ملی تاریخ شفاهی دفاع مقدس و مقاومت» با محوریت «آسیب‌شناسی تاریخ شفاهی دفاع مقدس» و سه زیر مجموعه «مبانی نظری تاریخ شفاهی دفاع مقدس»، «رویکردهای توسعه‌ای و کاربردی» و «ارائه تجربیات و مطالعات موردی» منتشر شده است. در گفت‌وگوی پیشِ رو با «دکتر غلامرضا عزیزی» دبیر علمی این همایش، به بررسی وضعیت کنونی نقد و آسیب‌‌شناسی کتاب‌های تاریخ شفاهی جنگ پرداخته‌ایم:

*تصورم این است که بیشترین میزان پروژه‌ها و نشر کتاب تاریخ شفاهی، توسط نهادهای دولتی مرتبط با دفاع مقدس صورت می‌گیرد. در این میان، تعداد آثار ضعیف و حتی خارج از ساحت تاریخ شفاهی، کم نیستند. آیا در همایش تاریخ شفاهی دفاع مقدس، به این مقوله‌ نیز پرداخته خواهد شد؟

تلاش ما این است؛ اما همه چیز به مقالات ارسالی بستگی دارد. البته باید در نظر داشته باشید که ما یک خط‌کش مورد وفاق در خصوص امر تدوین در تاریخ شفاهی نداریم که حدود و ثغور آن را مشخص کند. وقتی یک میزان و استاندارد پذیرفته‌شده و مورد قبول همگان نداشته باشیم، نمی‌توانیم بگوییم فلان کتاب (صرفاً به خاطر نوع تدوین به‌کارگرفته شده)، بد یا ضعیف است.

الزاماً آثار تولیدشده در دستگاه‌های کشوری و لشکری به خاطر دولتی بودن، ضعیف نیستند. البته در برخی آثار تولید شده، اشتباهات روش‌شناختی دیده می‌شود. در کنار کارهای ضعیف، ما شاهد چاپ کتاب‌های فاخر و شکیل، توسط نهادهایی مثل: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس هم هستیم.

*منظور شما از اشتباهات روش‌شناختی، در حیطه تدوین است؟ کدام شیوه تدوین را صحیح می‌دانید؟

فعالان تاریخ شفاهی، حداقل چهار روش را برای تدوین پذیرفته‌اند. برخی عین مصاحبه را بدون دخل و تصرف می‌آورند. دیگری مطالب جلسات را به ترتیب توالی تاریخی می‌چیند و سؤالات را پس و پیش می‌کند. بعضی دیگر، نه‌تنها توالی جلسات را به نفع نظم تاریخی برهم می‌زنند، بلکه اگر یک موضوع در چند جلسه مطرح شده باشد، همه را در یک قسمت و در کنار هم قرار می‌دهند. برخی هم متن مصاحبه را به‌عنوان مواد خام در نظر می‌گیرند و با قلم خودشان می‌نویسند. نمی‌توان گفت، چرا یک نفر از روش اول یا دوم استفاده کرده است؟ چون من دلیل خودم را دارم و او هم برای خودش دلیل دارد. پس بیاییم در وهله اول، همدیگر را تخطئه نکنیم. ولی می‌توان گفت، اگر از روش اول استفاده کرده‌اید، چرا روش چهارم را هم با آن ترکیب کرده‌اید و چرا متن، یک‌دست نیست؟ در واقع قسمتی از آسیب‌شناسی تاریخ شفاهی دفاع مقدس، می‌خواهد به این مباحث بپردازد.

در بخش دیگر همایش، به دنبال راهکارهای بهبود هم هستیم. پس اول باید ببینیم، تاکنون چه اتفاقی افتاده است؟ مخاطبان، کتاب‌های منتشر شده را بخوانند، نقد کنند و در قالب مقاله برای ما بفرستند. وقتی این نقدها به هم برسد و ایرادهای قبلی را نشان دهیم، اشتباهاتِ مسیرِ طی شده مشخص می‌شود تا حداقل، اشتباهات قبلی دوباره تکرار نشود.

*نقد کتاب‌های تاریخ شفاهی دفاع مقدس را فقط از منظر فنی درنظر دارید؟

وقتی سخن از نقد است، باید همه چیز آن را نقد کنیم. اینکه چقدر از لحاظ ویرایش، خوب عمل شده و آیا مفهومی که از ویرایش در تاریخ شفاهی انتظار می‌رود، با مفهوم ویرایش عام یکسان است یا خیر؟ آیا در حوزه مفاهیم و محتوا به‌خوبی عمل شده؟ آیا مصاحبه‌کننده و مصاحبه‌شونده، به‌درستی انتخاب شده‌اند؟ آیا مصاحبه‌شونده، مطالب را به‌درستی بیان کرده و آیا مصاحبه‌کننده، زاویه، عمق و وسعت دید مصاحبه‌شونده را به‌خوبی مورد کاوش قرار داده است؟

برای مثال، وقتی یک رزمنده از خطی که حضور داشته می‌گوید و از یگان کناری خودش خبر ندارد، اگر یک حکم کلی درباره یک واقعه بدهد، آیا مصاحبه‌کننده به این نکته توجه کرده که امکان خطا یا غلو وجود دارد؟ آیا درباره این روایات، تحقیق و گویاسازی صورت گرفته و به‌اصطلاح، راستی‌آزمایی شده است؟

از طرف دیگر، موازی‌کاری یکی دیگر از آسیب‌های حوزه تاریخ شفاهی دفاع مقدس است. از معدود افراد، چند کتاب تحت‌عنوان کلیِ تاریخ شفاهی از سوی نهادهای مختلف منتشرشده، این در حالی است که انبوهی از رزمندگان و خانواده‌های درگیرِ جنگ وجود دارند که هنوز سراغ آن‌ها نرفته‌ایم.

همچنین ما هنوز مصاحبه‌های منتشر شده را به حیطه پژوهش‌های کیفی وارد نکرده‌ایم. برای مثال، چندین کتاب درباره یک موضوع خاص را بررسی کنیم و نظر رزمندگان درباره آن را از طریق آماری و تحقیق کیفی بیان کنیم. هنوز از این مصاحبه‌ها به‌عنوان اطلاعات در پژوهش‌های تاریخی، تاریخ سیاسی - اجتماعی- نظامی هم استفاده نکرده‌ایم.

*در برخی نهادهای فرهنگی دولتی -احتمالاً با هدف افزایش سرعت جمع‌آوری اطلاعات- مصاحبه و پیاده‌سازی، تحت عنوان فعالیت‌های جهادی صورت می‌گیرد. به نظر شما این هم جزو آسیب‌های تاریخ شفاهی دفاع مقدس است؟

اگر این افراد برای سرعت بخشیدن به جمع‌آوری اطلاعات فعالیت کنند، اشکالی ندارد. به شرط اینکه فرد مصاحبه‌کننده از قبل، آموزش دیده باشد. آموزش هم سازوکار خود را دارد. مثلاً باید در انتخاب استاد، دقت کنند که حتماً یا تولید علمی تاریخ شفاهی داشته باشد یا ید طولایی در آموزش. شرکت‌کنندگان در دوره آموزشی، بعد از آموزش تئوری  باید به‌صورت تجربی -به‌اصطلاح- پشت دست یک مصاحبه‌گر حرفه‌ای بنشینند و کاروزی کنند.

از طرف دیگر خوشبختانه بعضی از مراکز، شیوه‌نامه‌های خودشان را دارند و حداقل می‌دانیم، بر چه خط و مسیری حرکت می‌کنند و فرآیند یک مصاحبه تاریخ شفاهی تا نشر آن را مشخص کرده‌اند. این شیوه‌نامه‌ها خود مکمل آموزش است.

پس چند عامل در انتشار یک اثر خوب در زمینه تاریخ شفاهی، در مؤسسه‌ها مؤثر است. اول شیوه‌نامه داشته باشد تا افراد بدانند، باید بر چه اساسی پیش بروند. دوم توسط مصاحبه‌کنندۀ آموزش دیدۀ متخصص انجام شود. صِرف داشتن ضبط‌صوت برای انجام صحیح یک مصاحبه تاریخ شفاهی، کافی نیست. مصاحبه‌کننده باید نسبت به موضوع مصاحبه، تخصص، آگاهی و مطالعه داشته باشد. الزامی ندارد که حتماً دوران دفاع مقدس را درک کرده باشد، ولی انتظار داریم، درباره موضوع مصاحبه، مطالعه عمیق داشته باشد، به فن مصاحبه مسلط باشد، همچنین فرد مصاحبه‌شونده را بشناسد. یک مصاحبه‌کنندۀ خوب باید موضوع، زمان و راوی را بشناسد. سوم با مصاحبه‌شونده مستعد (آگاه، شاهد یا فاعل یا ناظر در رویداد مورد مطالعه) انجام شود. این زنجیره، مربوط به پیش از نشر کتاب است.

حالا اگر از تدوین، ویرایش، گویاسازی، صفحه‌بندی، صفحه‌آرایی و طراحی جلد در این زنجیره، حلقه‌ای کم باشد، کتاب باز هم دچار آسیب می‌شود. هر چه به سمت ابتدای زنجیره حرکت کنید، کار خراب‌تر می‌شود. یعنی اگر اشکالی در موارد مربوط به انتشار باشد، می‌توان در چاپ‌های بعدی تصحیح کرد، ولی اگر مصاحبه خوب انجام نشده باشد و مصاحبه‌شونده به هر دلیل در دسترس نباشد، کاری نمی‌توان کرد. پس هر چه به عقب‌تر (تا مصاحبه) برویم، بازتولید متن دشوارتر می‌شود. امیدواریم، متخصصان و افراد علاقه‌مندی که برای ما مقاله می‌فرستند، به این حوزه‌ها بپردازند.

*با توجه به فعالیت گسترده در حوزه تاریخ شفاهی جنگ و نشر کتاب، آیا می‌توان با تشکیل یک کارگروه، آثار را پیش از چاپ، تأیید یا رد کرد و با این روش، ساماندهی متمرکز کیفی روی این کتاب‌ها صورت داد؟

به نظرم چنین چیزی شدنی نیست. ما یک سری علوم محض داریم که قابلیت آزمایش دارند، ولی در حوزه علوم انسانی نمی‌توان این‌گونه حکم کرد که بگوییم، همه به یک شکل بنویسند. همانطور که اشاره کردم، حداقل چهار نوع تدوین در تاریخ شفاهی قابل ارائه است. یک رویکرد در حیطه نقد، سنجیدن و استخراج نقاط مثبت و منفی است. وقتی حرف از نقد است، شاید با دو رویکرد ضمنی دیگر هم مواجه شویم. یکی ناقد و دیگری، نویسنده، تدوین‌گر و ویراستار؛ یعنی دو دیدگاه کاملاً منفی و کاملاً مثبت. وقتی در بوته نقد قرار می‌گیریم، اولین انتظار ما، تعریف و تمجید است، اما اگر هنگام نقد، یکی- دو ایراد مطرح کنیم، به اصطلاح باید قید رفاقت با آن‌ها را بزنیم. در غیر این صورت، همه فعالان تاریخ شفاهی از نقد شدنِ کتاب‌هایشان خوشحال می‌شوند! در برخی موسسه‌ها، روش «نقد پیش از نشر» تجربه شده است. یعنی متن کتاب، قبل از چاپ توسط چند متخصص مطالعه و نقد می‌شد. اگر نقص یا اشکالی وجود داشت، آن را رفع می‌کردند. این کار را برای همه کتاب‌های حوزه دفاع مقدس هم می‌توان انجام داد.

من کتابی دیدم که خاطره‌نگاری بود، اما فروست تاریخ شفاهی خورده بود. چنین نمونه‌هایی در نقد پیش از چاپ، (و حتی در چاپ بعدی) قابل ‌تغییر است. در گام اول امیدواریم همه مثل: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و مرکز اسناد و مدارک دفاع مقدس و هیأت معارف جنگ، و... شیوه‌نامه تاریخ شفاهی تدوین کنند. در گام دوم، افرادی باید این شیوه‌نامه را برای دیگران جا بیندازند. در غیر این صورت، وقتی کتاب‌های یک مرکز را نگاه می‌کنید، متوجه می‌شوید که مثلاً سی سؤال اول در اغلب کتاب‌ها مثل هم هستند. یعنی یک الگو داشته‌اند و با همان پیش رفته‌اند. ولی وقتی در حوزه آسیب‌شناسی، یک مقاله به بررسی این آثار بپردازد، ناشر برای کارهای بعدی، توجه بیشتری خواهد کرد. پس آخرین چرخه آن زنجیر، نقد است. اول بیاییم ابزارهای سنجش‌مان را مشخص کنیم و بعد، کتاب‌ها را نقد کنیم تا خودشان را اصلاح کنند.



 
تعداد بازدید: 278


نظر شما


28 آبان 1403   11:08:15
محمدمهدی عبدالله‌زاده
به کوشش و تلاش اندیشمندان و فعالان این حوزه سپاس می‌گویم و از حضرت باریتعالی برایشان آرزوی موفقیت دارم.
 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 126

من در خرمشهر اسیر شدم. شب حمله تمام نیروهای ما با وحشت و اضطراب در بندرِ این شهر مچاله شدند. از ترس و وحشت، رمق حرکت کردن نداشتند و منتظر رسیدنِ نیروهای شما بودند. حدود دو شبانه‌روز هیچ غذا و جیره‌ای نداشتیم. نیروهای شما که آمدند دسته‌دسته افراد به اسارت آنان در آمدند و من هم با پشت سر گذاشتن حوادث بسیار عجیب و حیرت‌آور سوار کامیون شدم و از شهر ویران شده خرمشهر خداحافظی کردم.