تاریخنگاری جوامع گمشده
ابوالفضل حسن آبادی
بررسی تاریخ ایران نشان میدهد ایلات و عشایر نقش عمدهای در حوادث و وقایع داشتهاند و بسیاری از حکومتها، مانند غزنویان، سلجوقیان، ایلخانان، صفویان، افشاریه و قاجاریه منشأ ایلی و قبیلهای داشتهاند. همچنین آنها با دارا بودن سهم عمدهای از جمعیت، عامل تأثیرگذار در صحنه معادلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی بودند. هرچند از دورهی پهلوی به بعد، با سیاستهای یکجانشینی و اسکان، نقش آنها در حوزههای مختلف کمتر شد و در ساختار جمعیت گم شدند، اما هنوز به عنوان یک موضوع جذاب مورد توجه محققانِ حوزههای مختلف قرار دارند. در دوران معاصر، با پدید آمدن رشتههایی مانند جامعهشناسی تاریخی و جغرافیای تاریخی، نقاط مشترک فراوانی میان رشتههای تاریخ، جغرافیا، جامعهشناسی و... ایجادشده است. بررسی پدیدههای تاریخی با توجه به محدودیتهای طبیعی، جامعهی انسانی و عوامل آن در قالب زمان، مکان و در ارتباط با رشتههای مختلفی مانند زبانشناسی، مردمشناسی و باستانشناسی[1] و استفاده از مفاهیم اقتصادی، زبانشناسی، جغرافیا، انسانشناسی، فیزیولوژی و علوم طبیعی[2]، که مورد توجه مورخان بزرگی مانند مارک بلوخ، برودل، ایمانوئل والرشتین، میشل فوکو، یورگن هابرماس، آنتونی گیدنز، بنجامین نلسون قرار گرفت[3]، در زمرهی این اشتراکات است. جامعهشناسی تاریخی فصل مشترک تاریخ و جامعهشناسی است. جامعهشناسی تاریخی جامعهشناسان را به مطالعهی دقیق سنجشهای باریک و جزئیتر جامعه تشویق میکند تا موضوعات مورد نظر خویش را از منظر دگرگونیهایی که در بستر زمان پذیرا شدهاند، مطالعه کنند و مورخان نیز از مطالعهی حوادث به دنبال سیر موضوعات، کشف قانونمندی و شناخت کلیه جوامع در ابعاد مختلف آنها هستند. نزدیکی تاریخ به جامعهشناسی، اسناد و منابع جدیدی را پیش روی مورخان گشوده و آنها را تشویق میکند تا با بهرهگیری از دادههای حاصل از مصاحبهها و پرسشنامهها و تکنولوژیهای ضبط و پخش، امکان بیشتری را در شناخت موضوعات فراهم میکند[4]. دورکیم معتقد است تاریخ باید میکروسکوپ جامعهشناسی باشد؛ یعنی ابزاری باشد که به کمک آنها ساختار غیرقابل رؤیت، با چشم معمولی ما کشف شود[5]. در ارتباط جامعهشناسی با تاریخ، جامعهشناسی همِّ خود را مصروف آن میدارد که عوامل محرک و پوشیمندی واضح و زیر بنای روایتهای تاریخی را که اطمینان بیشتری به وجود ردیابی صحیح ایجاد میکند، آشکار سازد تا حدی که بتواند الگوهای تاریخی را با دیگر بخشهای جامعهشناسی تلفیق و ترکیب سازد، مطالعاتی که میتواند زمینهی کارهای عمیق و تحلیلی از نظر مورخان کلاننگر و جامعهشناس فراهم نماید[6]. مورخان میتوانند از مفاهیم و روشهای جامعهشناسی برای ساخت مشاغل، قشربندی و تحرک اجتماعی، خانواده و نظام خویشاوندی، نهادهای مذهبی و اسلوب دینی، نقشهای اجتماعی و انتقال فرهنگ جوامع استفاده نمایند[7]. احساس نیاز به این که کارکرد انسان در معرفی مجموعهای از انگیزهها و علایق است و عواملی مانند طبقه، منزلت و پایگاه اجتماعی را باید با تحلیلهای چندبعدی مورد بررسی قرار داد، تاریخ جدید دارای اجزای گوناگون روایتی، کوشش فردی، تحقیق تجربی است و مورخ میتواند از ابزارهای مفهومی گسترده و روش متنوع استفاده نماید[8]. گرچه نمیتوان تاریخ و جامعهشناسی یکی دانست، اما جامعهشناسان نیز نمیتوانند از تاریخ فرار کنند؛ زیرا باید نسبت به موقعیتهای تاریخی و محدودیتهای پژوهشی آن آشنا باشند[9]. هربرت اسپنسر معتقد است جامعهشناسی بر کارهای تاریخی ایستاده است، چنانکه یک ساختمان وسیع بر پایههای سنگی[10]. هرچند در ارتباط بین جامعهشناسی و تاریخ مورخان همواره به دنبال افکار و آثار نو برای تکمیل یا تغییر حقایق تاریخی و جامعهشناسان به دنبال تصمیم و اثبات حقایقند، و بنابر باور بسیاری، مورخان به دنبال گذشته و جامعهشناسان به دنبال حال هستند[11] و تفاوت بین روش اندیشهنگار[12] در تاریخ و قانونمداری[13] در جامعهشناسی از تفاوتهای این دو حوزه است،[14] ولی در مجموع جامعهشناسی تاریخی میتواند با بررسی موضوعات جامعهشناسی در بستر دورههای مختلف تاریخی، و با رویکرد تحلیلی، به پژوهش بر روی موضوعات بپردازد. به حوزهی ایلات و عشایر نیز از جنبههای گوناگون و از دیدگاه تحقیقات دانشگاهی و غیردانشگاهی فراوان پرداختهاند. در حوزه پژوهشهای دانشگاهی در اواخر دهه 30، برای اولین بار، در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران، درسی به نام مردمشناسی ایران ارائه شد[15]. در همین ارتباط، آثاری به نام روشهای بررسی و شناخت ایلات و عشایر و نیز طرح مقدماتی مطاعه در ایلات کهکیلویه و بویراحمد تدوین شد[16]. در دهه 50 نیز بخش تحقیقات مردمشناسی و عشایری مؤسسه مطالعات و تحقیقات، پژوهشهایی مانند مونوگرافی سوق طیبی و اطلس ایلات کهکیلویه به انجام رسانید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تغییراتی در علوم اجتماعی انجام گرفت، رشتهی مردمشناسی حذف شد و واحد مطالعاتی ایلات و عشایر، به صورتی واحدی درسی در رشتهی علوم اجتماعی قرار گرفت[17]. از آنجا که مردمشناسی رشتهای جدید در ایران بود و محققان ایرانی شیوههای تحقیق را هنوز فرانگرفته بودند، اکثر تألیفات این حوزه متعلق به پژوهشگران خارجی بوده است و محققان داخلی در این زمینه، یا کارهای مشترک با ایشان انجام دادهاند و یا شاگرد ایشان بودهاند. ازجمله میتوان به آثار زیر اشاره کرد: ایل پاپی کوچنشین شمال غرب ایران[18]؛ ایل باصری[19]، کوچنشینی در شمال خراسان[20]؛ فنون کوچنشینی[21]؛ مونوگرافی ایل بهمئی[22] و... در سالهای اخیر، تحقیقات جامعهشناسی شامل موضوعات متنوعتری شده است و کتب زیادی در حوزهی ایلات و عشایر در زمینههای مختلفی مانند اقتصاد، فرهنگ و ادبیات، آداب و رسوم، ساختار و سازمان ایلات و شیوهی معیشت عشایر آذربایجان غربی[23]، جامعهشناسی خانواده و ازدواج در ایلات و عشایر[24]، جامعهشناسی ایلات و عشایر[25] تاریخ فرهنگی ایل شاهسون بغدادی[26]، جامعه ایلی در ایران[27]، آداب و رسوم و فرهنگ عامه ایل بختیاری چهارلنگ به انضمام پیشیههای مهم و نام گیاهان[28]، نغمههای ایل قشقائی منتخبی از اشعار ترکی شعرای معاصر قشقایی[29]، نظری به جامعه عشایری تالش[30]، آموزش و پرورش در عشایر ایران[31] روابط مهم خویشاوندی طبقه و تضاد در میان عشایر کماچی: پژوهشی مردمشناسانه در تاریخ اقتصادی کرمان و عشایر آن[32]، عرف و عادت در عشایر[33] ساختارهای اجتماعی عشایر بویراحمد فارس[34] نگرشهای ایدئولوژیک و مذهبی به این حوزه مانند امام و عشایر ویژه همایش علمی و فرهنگی امام و عشایر[35]، ایدئولوژی در سنگر بسیج عشایر دزفول[36] تألیف شده است. همچنین زمینههای تحقیقی جدیدی در مورد اقتصاد، جغرافیا و سیاست نیز در این حوزهی مطالعاتی گشوده شده است، که میتوان به ساختار سازمان ایلات و شیوهی معیشت عشایر آذربایجان غربی[37]، درآمدی بر اقتصاد کوچنشیان ایران[38]، پژوهشی درباره ویژگیهای اجتماعی ـ اقتصادی لرکیهای ساکن خوزستان[39]، جغرافیای کوچنشینی (رشته جغرافیا)[40] پویش انسان در جغرافیا (مطالعه موردی ایل خزعل)[41]، اقتصاد کوچ نشینان (رشته جغرافیا)[42]، حکومت، سیاست و عشایر[43]، دولت رضاشاه و نظام ایلی[44]، فرهنگ سیاسی عشایر جنوب ایران اشاره نمود[45]. تکنگاریهایی نیز دربارهی ایلات و عشایر مانند مونوگرافی ایل بهمئی، ایل حسنوند[46]، ایل کولیوند[47]، ایل بختیاری[48] پژوهشی بر ایل باشت باوی[49] انجام گرفته است. در سه دههی اخیر، این حوزهی مطالعاتی ویژگیهایی یافته است:
1ـ با توجه به افزایش سطح تحصیلات درمیان ایلات و عشایر، تحقیقات غیردانشگاهی توسط افراد علاقمند وابسته به ایلها افزایش یافته است؛
2ـ تحقیقات دانشگاهی در این موضوع بیشتر از آن که برپایه تحقیقات و پژوهشهای معتبر نوشته شود، بیشتر در مورد کتب درسی دانشگاهی و ارائه به دانشجویان بوده است؛
3ـ دیدگاههای جدیدی در این زمینه ازجمله نگاه توریستی ایجاد شده است مانند جلوههای جهانگردی عشایر و اولین جشنواره جهانگردی، فرهنگ و آیینهای عشایری شهرکرد؛
4ـ توجه به ایلات در گذشته محدود به مناطق خاصی مانند لرستان، کهگیلویه، بویراحمد و چهارمحال و بختیاری، فارس وخراسان بوده است، اما در این سالها سایر مناطق کشور ازجمله سیستان و بلوچستان، خوزستان، سمنان مانند بزرگان ایل عرب و ایلات (اینالو، باصری، بهارلو[50] و طوایف سیستان و بلوچستان[51]، قبایل و عشایر عرب خوزستان با نگاهی به آیین فصل، شعر، هنر و تاریخ[52]، ایلها و عشایر استان سمنان نیز اضافه شده است[53].
سابقهی منابع در زمینهی تاریخ نیز از سایر حوزهها بیشتر و منابع تاریخی اولیه در این زمینه به صورت عمومی نوشته شده است. از اولین این تواریخ میتوان به شرفنامه بدلیسی[54] اشاره نمود که در مورد عشایر و طوایف لر و کرد و بختیاری بوده است. تحفهی ناصری در تاریخ و جغرافیای کردستان[55]، تاریخ بختیاری لسانالسلطنه سپهر که نخستین اثر تألیفی مستقل درباره بختیاری است و به دستور علی قلی خان سردار اسعد بختیاری نوشته شده[56] از دیگر آثار است. اما تحقیقات تاریخی انجام شده در این حوزه نسبت به سایر حوزهها از قدمت برخوردار نیست، تاریخ شورش عشایری فارس، نوشتهی کاوه بیات[57]، تاریخ مبارزات مردم ایل قشقایی از صفویه تا پهلوی[58]، ایل قشقایی در جنگ جهانی اول[59]، پژوهشی در ساخت ایل و طایفههای شمالی خراسان و نقش سیاسی رؤسای ایلهای بزرگ در امور کشور و رابطهی آنها با حکومتها واستعمارگران[60]، عشایر بارزانی: شرح زندگی اجتماعی و سیاسی عشایر (بارزانی) و رهبر آنها[61]، نهضت جنوب: فارس، قشقایی و غائله آذربایجان[62]، مصدق و عشایر[63]، قشقایی در گذر تاریخ صولتالدوله قشقایی[64]، قشقاییها و مبارزات مردم جنوب[65] قیام عشایر جنوب[66] را نام برد. از مجموع بررسی زوایای مختلف تحقیقهای انجام شده و پژوهش در مورد ایلات و عشایر چنین برداشت میشود که معدود منابع اولیه در این حوزه دیدگاه تاریخی داشتهاند؛ اما در دوره پهلوی دوم، سمت وسوی تحقیقات به علت جهتدهی آن در دانشگاهها به سمت مردمشناسی و قومشناسی و تکیه بر آداب و رسوم پیش رفته است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به علت گسترش تحقیقات و افزایش تنوع موضوعی، در این حوزه دیدگاههای نوینی به وجود آمد. تحقیقات تاریخی در این حوزه از چند ویژگی برخوردار است:
1ـ بیتوجهی یا کمتوجهی مورخان دانشگاهی به این حوزهی کاری که میتوان به دلایل مختلفی از جمله نبود واحد درسی دانشگاهی در گروههای تاریخ اشاره کرد؛
2ـ عدم تعریف صحیح از ابعاد تاریخی موضوع ایلات و عشایر؛
3ـ تمایل مورخان به محدود کردن موضوع در زمان و مکان، دو گزینهای که با تاریخنگاری ایلات و عشایر همخوانی ندارد. محدود نبودن ایلات و عشایر به مکان خاص و وسیع بودن گسترهی اسکان آنها، و نیز عدم دارا بودن عواملی که میتوان یک موضوع تاریخی را از دیدگاه طبقاتی، اجتماعی، اقتصادی و یا سیاسی مورد بررسی دقیق قرار داد، باعث شده تا تکنگاریهای تاریخی نیز چندان مورد توجه نباشد؛
4ـ به علت کمبود تحقیقات آکادمیک، برقراری ارتباط بین تاریخ ایلات و عشایر با تاریخ محلی و ملی دشوار است؛
5ـ کارهای تاریخی انجام شده نیز بیشتر توسط مورخان غیرآکادمیک انجام شده است. هرچند علاقمندی مؤلفان این کتب به موضوع، از نقاط قوت آن محسوب میشود، اما عدم روشمندی در انجام کار و دخالت تفکرات فردی در انجام آن، از ویژگیهای منفی آن است.
چنانچه بخواهیم اظهار نظری در حوزهی تحقیقات تاریخی انجام شده در این زمینه داشته باشیم، با توجه به جمیع جهات به نظر میرسد موضوع ایلات و عشایر در تاریخ معاصر، خصوصاً از زمان اسکان تدریجی آنها از دوره پهلوی اول و کم شدن تدریجی تعداد آنها به عنوان یک مسأله تاریخی کمتر مورد توجه قرار گرفته است و با توجه به این که حوزه تحت بررسی مورخان کمتر در دسترس بوده و قابلیت تطبیق با سایر موارد مشابه را کمتر داراست، نگاه کمتری به آن شده است. مهمترین پیشنهادی که میتوان در گسترش تحقیقات تاریخی در موضوع ایلات و عشایر ارائه کرد، افزایش تحقیقات میانرشتهای در علوم انسانی است. هرچند انجام پژوهشهای موردی در این زمینه در حوزههای مختلف تاریخ، جامعهشناسی، علوم اجتماعی، قومنگاری و مردمشناسی انجام شده است، اما به نظر انجام پژوهشهایی که بتواند با حفظ موضوعیت ایلات و عشایر جامع اطلاعات آنها و در عین حال مؤلفههای گوناگونی را دربرگیرد تنها از طریق انجام پژوهشهای میانرشتهای از جمله جامعهشناسی تاریخی امکانپذیر است. بررسی تاریخی عواملی که ساختار اجتماعی ایلات و عشایر را در دورههای مختلف تاریخی تشکیل میدهند، میتواند روزنههای جدیدی را در تحقیقات تاریخی بگشاید. شاید بهترین نمونه تألیف، که به طور اختصار به بحث ایلات و طوایف از دیدگاههای مختلف پرداخته است، بخش ایلات و عشایر کتاب مقاومت شکنندهی جان فوران باشد که موضوع را از دیدگاههای مختلفی مانند وجه تولید، تأثیر متقابل آنها و محیط بر یکدیگر، ارتباط با بازرگانان محلی، روابط سیاسی با حکومت و طبقات اجتماعی بررسی کرده است[67]. بررسی موردی ایلات از نظر ساختار تاریخی و جامعهشناسی با یکدیگر و تطبیق آنها میتواند مورد توجه مورخان جامعهشناس قرار گیرد، هرچند به نظر میرسد تاریخ محلیکاران بهتر بتوانند در این حوزه قدم بردارند. ممکن است ایجاد چند واحد درسی در گروههای تاریخ، خصوصاً در مناطقی که ایلات و عشایر وجود دارد، بتواند گامی مثبت در جهت دخالت بیشتر دانشگاهها در این حوزه تلقی گردد، اما به خاطر ماهیت این حوزهی مطالعاتی و استفاده از تمامی ظرفیتهای موجود در علوم انسانی، ایجاد دپارتمانی متشکل از گروههای تاریخ، جامعهشناسی، علوم اجتماعی، جغرافیا و حتی اقتصاد نیز برای انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه ضروری است، تا بتواند موضوعات زیادی را که تاکنون به آن پرداخته نشده، پوشش دهد. برخی از این موضوعات عبارتند از: جامعهشناسی تاریخی، سنت و مدرنیسم در ایلات و عشایر، ارتباط بین دورههای تاریخی و تغییرات در ساختار اجتماعی ایلات، تغییرات در ساختار جامعه ایلی بعد از اجبار به یکجانشینی، تفاوت تحقیقات در حوزه بینش ایلی و طائفهای در مناطق مختلف، تأثیر محیط بر ساختارهای اجتماعی ایلات در مناطق مختلف (جغرافیای تاریخی)، تأثیر حوادث تاریخی بر تغییرات در ساختار ایلات، انجام پژوهشهای سندی بر روی ایلات، استفاده از تاریخ شفاهی در مستند کردن جنبههای مختلف در این حوزه، بررسی شهرهایی که ساختار ایلی و عشایری دارند، توجه به ایلات و طوایف ناشناخته در کشور و بررسی اختلاطهای قومی و نژادی. این موضوعات میتواند به صورت پژوهشهای تکنگاری یا اشتراک متخصصان حوزههای مختلف انجام پذیرد.
[1] . مکتب آنال: شیوه تاریخ و تاریخنگاری ساختاری معاصر ؛ ترجمه و نوشته نسرین جهانگرد.- تهران: جامی، 1378،ص65.
[2] . همان،ص16
[3] . گری جی. همیلتون و دیگران؛ تاریخنگاری و جامعهشناسی تاریخی، ترجمه هاشم آقاجری.- تهران: کویر، 1385،ص 141
[4] . ابوالفضل رضوی،درک بین رشتهای در تاریخ، تاریخنگاری و جامعهشناسی تاریخی،ص199.
[5] . www.zamaneh.info/articles/999.htm
[6] . همان،ص223
[7] . همان،194
[8] . همان،197
[9] . John H. Goldthorpe," The Uses of History in Sociology: Reflections on Some Recent Tendencies" The British Journal of Sociology, Vol. 42, No. 2 (Jun., 1991), p225
[10] . H.Spencer,AnAutobiograpLhoyn, -don, Williamsa nd Norgate, 1904, vol. 2,p.185 and E.s.sayo.sn Education,L ondon,
Dent,1861, new ed. l911, p. 29 came in John H. Goldthorpe," The Uses of History in Sociology,p218
[11] . John H. Goldthorpe," The Uses of History in Sociology: Reflections on Some Recent Tendencies",p213
[12] . Idiographic
[13] . Nomothic
[14] . ohn H. Goldthorpe," The Uses of History in Sociology: Reflections on Some Recent Tendencies",p214
[15] . P. Abrams, Histoncal SociologR,Bath, Open Books, 1980, p. x; A.Giddens,C entralP roblemsin Social Theory,
London,M acmillan1, 979,p. 230.came in john H. Goldthorpe," The Uses of History in Sociology: Reflections on Some Recent Tendencies",213
[16] . طیبی، حشمتالله؛ مبانی جامعهشناسی و مردمشناسی ایلات و عشایر؛ تهران: دانشگاه تهران، 1371،ص8
[17] . همان،ص10
[18] . فیلبرگ، ایل پاپی: کوچنشینان شمال غرب ایران، ترجمه اصغر کریمی.- تهران: فرهنگسرا، 1369
[19] . بارث، فردریک، ایل باصری، ترجمه کاظم ودیعی.- تهران: دانشگاه تهران،1343
[20] . پاپلی یزدی، محمدحسین؛ کوچنشینی در شمال خراسان، مترجم اصغر کریمی.- تهران: آستان قدس رضوی، مؤسسه چاپ و انتشارات، 1371
[21] . یودیگار، ژان پیر، فنون کوچنشینان بختیاری، ترجمه اصغر کریمی.- مشهد: آستان قدس رضوی، معاونت فرهنگی،9 136
[22] . افشار نادری، نادر، مونوگرافی ایل بهمئی،.- تهران: دانشگاه تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی بخش تحقیقات عشایری، 1347
[23] . اسکندری نیا، ابراهیم، ساختار سازمان ایلات و شیوه معیشت عشایر آذربایجان غربی؛ با مقدمه مسعود منصوری. ارومیه: انزلی، 1366
[24] . غلامحسینپور، جلال، جامعهشناسی خانواده و ازدواج در ایلات و عشایر، مطالعهی موردی ایل قشقایی شیراز: ایلاف، 1386
[25] . آشفته تهران، امیر؛ جامعهشناسی ایلات و عشایر (رشته علوم اجتماعی)؛ تهران: دانشگاه پیام نور،1374
[26] . حسنی، عطاأالله؛ تاریخ فرهنگی ایل شاهسون بغدادی؛ تهران: ایل شاهسون بغدادی،1381
[27] . بلوکباشی، علی؛ جامعه ایلی در ایران، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1382
[28] . سرلک، رضا؛، آداب و رسوم و فرهنگ عامه ایل بختیاری چهارلنگ به انضمام پیشههای مهم و نام گیاهان، تهران: طهوری، 1385
[29] . دانشور قشقائی، نوذر؛ نغمههای ایل قشقائی منتخبی از اشعار ترکی شعرای معاصر قشقایی؛ شیراز: نوید، 1371
[30] . عبدلی کلوردی، علی؛ نظری به جامعه عشایری تالش، تهران: اطلاعات، 1371
[31] . سهرابی، علی؛ آموزش و پرورش در عشایر ایران، شیراز: نوید شیراز، 1387.
[32] . برادبورد، دانیل؛ روابط مهم خویشاوندی، طبقه و تضاد در میان عشایر کماچی: پژوهشی مردمشناسانه در تاریخ اقتصادی کرمان و عشایر آن؛ مترجمان: رویا اخلاصپور، سیامک زند رضوی.- کرمان: دانشگاه شهید باهنر کرمان، 1384
[33] . بهمن بیگی، محمدبهمن؛ عرف و عادت در عشایر فارس، تهران: بنگاه آذر، 1324
[34] . غفاری، هیبتالله؛ ساختارهای اجتماعی عشایر بویراحمد، تهران: نشر نی، 34-
[35] . حسینی، نورمحمد؛ امام و عشایر ویژه همایش علمی و فرهنگی امام و عشایر، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کهگیلویه و بویر احمد؛ تنظیم نورمحمد حسینی سوق... [و دیگران].- تهران: اندیشه،
[36] . آلاسحق خوئینی، علی؛ ایدیولوژی در سنگر بسیج عشایر دزفول (کتاب مشخصات کامل ندارد)
[37] . اسکندرینیا، ابراهیم؛ ساختار سازمان ایلات و شیوه معیشت عشایر آذربایجان غربی، با مقدمه مسعود منصوری، ارومیه،1366
[38] . مشیری، رحیم و نصرالله مولایی هشجین؛ درآمدی بر اقتصاد کوچنشیان ایران، تهران، نشر قومس، 1379
[39] . پژوهشی درباره ویژگیهای اجتماعیـ اقتصادی لرکیهای ساکن خوزستان، فرهنگ ارشاد، اهواز: دانشگاه شهید چمران: دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی، 1367
[40] . مشیری، رحیم؛ جغرافیای کوچ نشینی (رشته جغرافیا)، تهران، دانشگاه پیام نور، 1383
[41] . رضوانی گیل کلائی، مجتبی؛ پویش انسان در جغرافیا (مطالعه موردی ایل خزعل)؛ تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۷
[42] . مشیری، رحیم و نصرالله مولایی؛ هشجین اقتصاد کوچ نشینان (رشته جغرافیا)، تهران،دانشگاه پیام نور،1376
[43] . کیاوند، عزیز؛ (رخش خورشید)، حکومت، سیاست و عشایر؛ تهران،عشایری، 1368
[44] . نقیبزاده، احمد؛ دولت رضا شاه و نظام ایلی (تأثیر ساختار دولت قدرت گرایی رضا شاه بر نفوذ قبایل و عشایر، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1379۱۳۷۹
[45] . خسروی، عبدالعلی؛ فرهنگ سیاسی عشایر جنوب ایران، اصفهان: شهسواری، 1381
[46] . حیدری، حجتاله؛ ایل حسنوند، خرمآباد: افلاک، 1381
[47] . یوسفی، مسعود؛ ایل کولیوند: شامل طوایف کرمعلی، فلک الدین، کولیوند دوم و طایفه قلایی، کوشش.- خرم آباد: افلاک، 1382
[48] . گالت، چارلز الکساندر [و دیگران]، ایل بختیاری، به ترجمه و کوشش کاوه بیات، محمود طاهر احمدی، تهران، پردیس دانش، شرکت نشر و پژوهش شیرازه کتاب، 1387
[49] . جمشیدی، گودرز؛ پژوهشی بر ایل باشت باوی، ویراستار محمد نادری درهشوری، شیراز، کیان نشر، ۱۳۸۱.
[50] . نجفی، علی محمد؛ بزرگان ایل عرب و ایلات (اینالو، باصری، بهارلو و نفر)، قم، ائمه، 1385
[51] . افشار سیستانی، ایرج؛ عشایر و طوایف سیستان و بلوچستان، تهران، مؤسسه انتشاراتی و آموزشی نسل دانش، 1370
[52] . عزیزی بنیطرف، یوسف؛ قبایل و عشایر عرب خوزستان با نگاهی به آیین فصل، شعر، هنر و تاریخ، تهران: عزیزی بنی طرف، 1372
[53] . شاهحسینی، علیرضا و عنایتالله رنجبر، ایلها و عشایر استان سمنان، اتحادیه تعاونیهای عشایری استان سمنان، 1378
[54] . امیر شرف خان بدلیسی، شرفنامه، تاریخ مفصل کردستان، با مقدمه و تعلیقات و فهارسی بقلم محمد عباسی، تهران،علمی
[55] . سنندجی، شکرالله؛ (فخرالکتاب)،تحفه ناصری در تاریخ جغرافیای کردستان بانضمام پنج مقاله درباره قبایل کرد، با مقابله و تصحیح حواشی و تعلیقات از حشمتالله طبیبی،تهران، امیرکبیر، 1366
[56] . لسان السلطنه سپهر، تاریخ بختیاری، تهران، انتشارات یساولی( فرهنگسرا)، 1363۱۳۶۳.
[57] . بیات، کاوه؛ شورش عشایری فارس، تهران، نقره،1365
[58] . کیانی، منوچهر؛ تاریخ مبارزات مردم ایل قشقایی از صفویه تا پهلوی، شیراز: کیان نشر، 1380
[59] . ایرجی، ناصر؛ ایل قشقایی در جنگ جهانی اول؛ تهران: مؤسسه نشر و پژوهش شیرازه، 1378
[60] . میرنیا، هلی؛ پژوهشی در شناخت ایلها و طایفههای عشایری خراسان و نقش سیاسی روسای ایلهای بزرگ در امور کشور، و روابط آنها با حکومتها و استعمارگران، تهران، موسسه انتشاراتی و آموزشی نسل دانش، 1369.
[61] . شریفی، احمد؛ عشایر بارزانی: شرح زندگی اجتماعی و سیاسی عشایر (بارزانی) و رهبر آنها، [- ۱۳].
[62] . نصیری طیبی، منصور؛ نهضت جنوب: فارس، قشقایی و غائله آذربایجان، تهران، نشر و پژوهش شیرازه، ۱۳۸۱.
[63] . اکبری، حامد؛ مصدق و عشایر (قشقایی، بویراحمد، ممسنی، کهگیلویه)، شیراز، نوید شیراز،1388
[64] . یوسفی، امرالله؛ قشقایی در گذر تاریخ صولتالدوله قشقایی، ایاز کاپیتانکش، جنگ کامفیروز، جنگ سمیرم، شیراز، تخت جمشید، 1380.
[65] . میرزایی درهشوری، غلامرضا؛ قشقاییها و مبارزات مردم جنوب؛ تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381
[66] . سیاهپور، کشواد؛ قیام عشایر جنوب، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، (۱۳۴۳ -1341 )،1388
[67] . فوران، جان؛ مقاومت شکننده تاریخ تحولات اجتماعی ایران از 1500میلادی مطابق با سال879شمسی تا انقلاب، ترجمه احمد تدین.- تهران، موسسه فرهنگی رسا، 1377
کتاب ماه تاریخو جغرافیا شماره 142 اسفند 88
تعداد بازدید: 7445