خاطرات محمدرضا زائری

حجت‌الاسلام محمدرضا زائری، پژوهشگر و مدیر اندیشگاه فرهنگی سازمان اسناد و کتابخانه ملی، مهمان دویست‌وچهل‌وپنجمین برنامه شب خاطره (اردیبهشت 1393) بود. او درباره سفر کاروان زائران صلح سوریه خاطره گفت. حجت‌الاسلام زائری گفت: «کاش منتظر اعلام مراکز برای این نوع کارهای مردمی نمانیم. تنوع اشخاص و ملیت‌ها در این سفر و بازخوردهای مثبت درباره اسلام بسیار دلنشین بود.

خاطرات فروز رجایی‌فر

دکتر فروز رجایی‌فر، یکی از دانشجویان فعال در جریان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۱۳۵۸، مهمان دویست‌وچهل‌وپنجمین برنامه شب خاطره (اردیبهشت 1393) بود. او درباره سفر کاروان زائران صلح سوریه خاطره گفت. دکتر رجایی‌فر گفت: «ما در این سفر، شاهد صحنه‌های خوشحال و ناراحت‌کننده بودیم. همان‌طور که آقای افخمی گفتند، زندگی در دمشق و لاذقیه و حمص جریان داشت.

خاطرات سیدمحمد مرندی

دکتر سیدمحمد مرندی، استاد دانشگاه و رزمنده دوران دفاع مقدس، مهمان دویست‌وچهل‌وپنجمین برنامه شب خاطره (اردیبهشت 1393) بود. او درباره کاروان زائران صلح سوریه خاطره گفت. دکتر مرندی گفت: «من جزو مدعوین کاروان نبودم. یک روز قبل از حرکت، متوجه شدم و قسمت شد با کاروان همراه شوم.

خاطرات محمدحسین جعفریان

محمدحسین جعفریان، شاعر و نویسنده، مهمان دویست‌وچهل‌وپنجمین برنامه شب خاطره (اردیبهشت 1393) بود. او درباره کاروان زائران صلح سوریه خاطره گفت. جعفریان گفت: «دمشقی که ما دیدیم، با دمشقی که رسانه‌ها نشان می‌دادند، متفاوت بود. سوریه، یک شهر زنده بود. ترافیک، خیابان‌ها، بزرگراه‌ها برقرار و بازار شلوغ بود.

خاطرات علیرضا قزوه

علیرضا قزوه، نویسنده و شاعر، مهمان دویست‌وچهل‌وپنجمین برنامه شب خاطره (چهارم اردیبهشت 1393) بود. او درباره ادبیات مقاومت خاطره گفت. قزوه گفت: «برنامه شب خاطره از قدیمی‌ترین برنامه‌های حوزه هنری است. خوشبختانه بخشی از فرهنگ مقاومت جامعه ما مدیون ادبیات مقاومتی است که در حوزه هنری شکل گرفت.

خاطرات بهروز افخمی

بهروز افخمی، فیلم‌ساز و کارگردان، مهمان دویست‌وچهل‌وپنجمین برنامه شب خاطره (اردیبهشت 1393) بود. او درباره کاروان زائران صلح سوریه خاطره گفت. در سال 1393 ش / 2014 م، سوریه درگیر جنگ داخلی بود. در این سال، بمباران‌ها و حملات گسترده باعث مهاجرت بیشتر شهروندان سوریه شد. شجاعت هم مثل وحشت واگیر دارد. ما در آنجا شهری دیدیم که همه اپیدمیِ شجاعت گرفته بودند.

خاطرات مجتبی جعفری

سرهنگ مجتبی جعفری، رئیس سازمان ایثارگران نیروی ‌زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، مهمان دویست‌وچهل‌وسومین برنامه شب خاطره (بهمن 1392) بود. او درباره قیام 17 شهریور 1357 خاطره گفت. او گفت: «17 شهریور، وقتی بیدار شدم، می‌دانستم قرار است آن روز در میدان ژاله (شهدا) تظاهرات شود. چون روز قبل، پنجشنبه از قیطریه تا میدان آزادی راهپیمایی کرده بودیم.

خاطرات سیدهاشم دربندی

سرهنگ سید هاشم دربندی، نیروی ارتش جمهوری اسلامی ایران، مهمان دویست‌وچهل‌وسومین برنامه شب خاطره (بهمن 1392) بود. او درباره ارتش و انقلاب اسلامی خاطره گفت. او گفت: «ما در ارتش، ظلمِ مضاعفی را تحمل می‌کردیم. مردم به کوچه و خیابان می‌آمدند. مرگ بر شاه می‌گفتند، تظاهرات می‌کردند، حرف‌شان را می‌زدند...

خاطرات حمید دادگسترنیا

حاج حمید دادگسترنیا، (درگذشته شهریور 1393) رزمنده دوران دفاع مقدس، مهمان دویست‌وچهل‌وسومین برنامه شب خاطره (بهمن 1392) بود. او بعد از تمام شدن جنگ تحمیلی، معلم و مدیر مؤسسه «هدایت میزان» بود. او درباره ساخت سنگر در منطقه شاخ شمیران خاطره گفت. او گفت: «در تصویری که می‌بینید، نوجوان بودم. اینجا شاخ شمیران در منطقه کوهستانی غرب است.

خاطرات علی اسلامی

سردار علی اسلامی، رزمنده دوران دفاع مقدس، مهمان دویست‌وچهل‌ویکمین برنامه شب خاطره (آذر 1392) بود. او درباره عملیات طریق‌القدس و محور دهلاویه خاطره گفت. او گفت: «ما برای انجام عملیات تا اطمینان حاصل نمی‌کردیم که وصولمان به خط دشمن کاملاً منطقی، آگاهانه و هوشیارانه است، عمل نمی‌کردیم.
1
...
 

شانه‌های زخمی خاکریز - 11

اخلاص و ایمان بود که بچه‌ها را نگه می‌داشت. تمام بدن من جوش زده بود و می‌سوخت. در طی این مدت مانور بزرگی گذاشتند. هر شب دو گردان عمل می‌کرد. تمرین‌ها منظم و مرتب و با فشار انجام می‌شد. قرار بود عملیاتی صورت گیرد ولی بعداً متوجه شدند که دشمن پی برده، عملیات انجام نگرفت. همه گردانها را به مرخصی فرستادند. ما هم مجدداً آمدیم تهران! بعد از یک هفته مرخصی دوباره به طرف دوکوهه حرکت کردم. فرمانده‌مان عوض شده بود، «جعفر محتشم» به جای اکبری. این بار تمام گردانهای لشکر با هم بودند. از زمین ورزشی راه‌آهن حرکت کردیم.