دو دیدگاه درباره تاریخ شفاهی تسخیر سفارت آمریکا
مریم اسدی جعفری
12 آبان 1397
صاحبنظران معتقدند که ثبتِ تاریخ شفاهیِ اقشارِ موثر در تسخیر سفارت آمریکا، مکمل تاریخ شفاهی دانشجویان پیرو خط امام خواهد بود. همچنین باید متعهد باشیم که این اتفاق را از زوایای مختلف، به صورت صحیح و درست روایت کنیم.
به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، برخی از رخدادهای تاریخی مانند: جنگ و انقلاب، هرگز کهنه نمیشوند و اثرِ آن تا دههها و حتی قرنها بر یک کشور سایه میافکند. گاهی اتفاقاتی در حاشیه آنها رخ میدهد که چیزی کمتر از انقلاب ندارد. تسخیر سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در روز 13 آبان 1358 در آستانه سالگرد تبعید امام خمینی به ترکیه، ماجرایی با بازتاب جهانی رقم زد که تا 444 روز به طول انجامید. در این مدت، بیش از 50 کارمند سفارت آمریکا را گروگان گرفتند، حجم زیادی از اسناد موجود در سفارت آمریکا کشف و افشا شد و تا واقعه طبس – عملیاتی ناکام برای آزادی گروگانهای آمریکایی - پیش رفت. پتانسیل سیاسی - تاریخی تسخیر سفارت آمریکا در تهران به حدی است که از چشمان مورخان و شفاهیکاران، دور نمانده و پروژههایی در راستای ثبت وقایع مرتبط با آن، در ایران و آمریکا انجام شده است. سایت تاریخ شفاهی ایران، نگاهی به دیدگاه صاحبنظران درباره وضعیت تاریخ شفاهی واقعه 13 آبان 1358 در ایران دارد.
محمدحسن روزیطلب که در حوزه تاریخ شفاهی انقلاب فعال است و آثاری همچون «تاریخ شفاهی جنبش دانشجویی مسلمان» و «آن سوی دیوار: تاریخ شفاهی دانشجویان پیرو خط امام» را تدوین کرده، در ارزیابی وضعیت کنونی ثبت تاریخ شفاهی تسخیر لانه جاسوسی میگوید: «اگر 13 آبان 1358 را انقلاب دوم بدانیم، تاریخ شفاهی آن وضعیت خوبی ندارد. به جز کتابهای «دانشجویان و گروگانها» اثر حسین جودوی، «روز خدا: خاطرات سید هاشم پوریزدانپرست» و کتاب «تسخیر» معصومه ابتکار، اثر شاخص دیگری نداریم. حتی دو کتاب آخر، بیشتر به کلیات ماجرای 13 آبان پرداختهاند که عملاً نمیتوان نامِ تاریخ شفاهی بر آنها گذاشت و بیشتر، وقایعنگاری هستند.»
وی با انتقاد از عدم انتشار تاریخ شفاهی ضبط شده از واقعه 13 آبان 1358 میافزاید: «حوزه هنری و مرکز اسناد انقلاب اسلامی، به ضبط تاریخ شفاهی تسخیر لانه جاسوسی بسنده کردهاند. پروژه مصاحبه حوزه هنری با 100 نفر از دانشجویان حاضر در تسخیر لانه جاسوسی، به 15 سال قبل برمیگردد. موسسه روایت فتح هم مصاحبههایی انجام داده و در آرشیو نگه داشته است. نمیدانم به چه علت، این خاطرات را منتشر نمیکنند. به نظرم باید همت کرد و این گفتوگوها با رضایت طرفین، منتشر شود. با این حرکت، فضای خوبی برای اظهارنظر و پژوهش درباره جزییاتِ بیشتر از 13 آبان فراهم خواهد شد.»
روزیطلب، تسخیر لانه جاسوسی را موضوعی جذاب برای تاریخنگاران و حتی افکار عمومی ارزیابی میکند و میگوید: «یک زمانی، 13 آبان را به عنوان نقطه قوت کشور معرفی میکردیم. ولی حالا در سایه کمکاریها - به خصوص در حوزه تاریخ شفاهی- به عنوانِ محلِ گرفتاری مردم ایران معرفی میشود!»
وی با تاکید بر اهمیت ثبتِ خاطراتِ دیگر اقشار موثر در تداوم تسخیر لانه جاسوسی، خاطرنشان میکند: «بررسی و ثبتِ موج حمایتهای مردمی نیز بسیار اهمیت دارد. مقابل سفارت آمریکا تا چند ماه پس از تسخیر، محل راهپیمایی و تظاهرات بود. کارگران کارخانههای مختلف میآمدند و حمایت خود را از این حرکت اعلام میکردند. حتی یک نفر، خودش را در اعتراض به سیاستهای آمریکا، در مقابل سفارت آتش زد. به نظرم ثبت تاریخ شفاهی این حمایتها و حضورها هم مهم است و مکمل تاریخ شفاهی دانشجویان پیرو خط امام خواهد بود.»
تاریخ شفاهی و بررسی چیستی و چرایی تسخیر سفارت آمریکا
بر اساس صحبتهای محمدحسن روزیطلب، به سراغ «حسن بهشتیپور» مولف و یکی از مجریان پروژه تاریخ شفاهی 100 نفر از دانشجویان پیرو خط امام رفتیم تا علتِ عدم انتشار این مجموعه را جویا شویم: «این پروژه از 15 سال پیش شروع شد و یک سال قبل به اتمام رسید. اما به دلیل یکسری مشکلات شخصی، امکان تکمیل آن وجود نداشت. ابعاد تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام، به حدی گسترده است که جای تولید دهها کتاب دارد و اقدامات چندجانبه در همه عرصههای رسانهای را میطلبد.»
وی ادامه میدهد: «مصاحبههای دفتر ادبیات انقلاب اسلامی با دانشجویان مسلمان پیرو خط امام توسط بنده، آقای محمدی، منصور فخرزاده و حجتالاسلام سعید فخرزاده انجام شد و در نهایت، محصول مصاحبه با حدود صد نفر از دانشجویان موثر در تسخیر سفارت آمریکا در اختیارم قرار گرفت. حال، برخی در حدِ چند روز در سفارت بودند، بعضی چند ماه و برخی تا آخر ماجرا حضور داشتند. به نظرم این گروگانگیری ابعاد مختلفی دارد که متاسفانه هنوز در ایران، کمتر درباره آن پژوهش شده است.»
بهشتیپور که در این پروژه، بیشتر به چیستی و چرایی واقعه 13 آبان 1358 پرداخته، خاطرنشان میکند: «یکی از مهمترین موضوعاتِ موثر بر وقوع تسخیر لانه جاسوسی، اختلاف ایران و آمریکا بر سرِ گفتمان انقلاب اسلامی و تضاد آن با گفتمان غرب است. یعنی پیروزی انقلاب بر پایه اندیشه اسلامی رخ داد و این، اولین و تنها انقلاب در جهان است که بر اساس اندیشه اسلامی شکل گرفت و آمریکاییها اصلاً چنین چیزی را نه باور داشتند و نه به خاطر تضاد منافع آنها قبول داشتند. بنابراین این اقدامِ دانشجویان پیرو خط امام، نمونه و نمادی از رودررویی گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمان غرب محسوب میشود. چون انقلاب اسلامی، استعمار و منافع غرب و استبداد داخلی در ایران را به چالش کشید. در این چهل سال هم با جلوههای مختلف درگیر همین موضوع بودهایم.»
این محققِ تاریخ با اشاره به اینکه تمرکز مصاحبهها بر 14 مدخل بوده، میگوید: «برخی از سوالات از این قرار بودند: اول اینکه پیشزمینههای این حرکت چه بود؟ آیا واقعاً رفتنِ شاه به آمریکا آنقدر اهمیت داشت که سفارت آمریکا را بگیرند؟ آیا از ابتدا برای به دست آوردنِ اسنادِ موجود در سفارت آمریکا در تهران، وارد شدند؟ آیا از قبل میدانستند که اسناد مربوط به فعالیت جاسوسی آمریکا در سفارت موجود است؟ خودشان میگویند که قرار بود 72 ساعت در سفارت آمریکا بمانیم. اما چه شد که 444 روز طول کشید؟ این خودش یک سوال بزرگ است. نقش آمریکا و ایران در طولانیتر شدن این ماجرا چه بود؟ نقش امام خمینی در هدایت و رهبری این ماجرا چه بود؟ چون ایشان از اول، از وقوع این ماجرا خبر نداشتند. اما بعد از اینکه اطلاع پیدا کردند، عملاً مدیریت قضیه را – تا آنجایی که یافتههای تحقیقی من نشان میدهد - به دست میگیرند. در هر مرحله، موضوعات حساس با امامخمینی چک میشده و تصمیمگیرنده نهایی، امام بودهاند. آخرِ سر هم امام خمینی موضوع را به مجلس واگذار میکنند و چهار شرط میگذارند که مجلس بر اساس آن تصمیم بگیرد.»
وی میافزاید: «بحثِ اسناد و چرایی افشاگریها آنها نیز برای ما اهمیت داشت. این اسناد به چند دسته تقسیم میشوند: برخی درباره رابطه آمریکا با سایر کشورهاست. برخی مربوط به مداخلات آمریکا در ایران و یک سری ارتباطات با افراد مختلف است. تاثیر این واقعه در داخل و خارج از کشور و چگونگی فیصله پیدا کردن آن نیز در مداخل پرسشی ما جای داشتند. حتی بخش خاصی از ماجرای طبس نیز مورد توجه و پژوهش قرار گرفت. البته کتاب مفصلی دراینباره در حوزه هنری وجود دارد که امیدوارم به زودی منتشر شود. اگر کسی واردِ بحثِ اسناد تسخیر سفارت آمریکا شود، چندین رساله دکترا و کارشناسی ارشد در حوزه تاریخ، علوم سیاسی و روابط بینالملل تولید خواهد شد.»
ناظر کیفی پروژه «تاریخ شفاهی و تصویری ایران» تاکید میکند: «تمام تلاشم را به کار گرفتم تا آغاز تسخیر سفارت آمریکا و نتایج آن را مورد بررسی قرار دهم. حوادث و رویدادها هم ضمن آن بیان میشوند، اما خودم را متعهد به تحلیل حوادث و رویدادها نمیدانم. برای آنکه روایت دقیق، مستند و دستِ اول به دست آوریم، چهار گروه از افراد را تعریف کردیم: «اول دانشجویان، دوم گروگانهای آمریکایی، سوم مسئولان ایرانی که مستقیماً با این قضیه سروکار داشتند و گروه چهارم، مسئولان آمریکایی». من روی خاطرات، روایات و مشاهداتِ این چهار گروه کار کردم. سراِغ تحلیلگران و مورخان نرفتیم. چون قرار نبود ما موضوع را تحلیل کنیم. سعی کردیم از زبانِ شخصِ اول، مستقیماً مباحث را مطرح کنیم، نه با نقلِ قولِ افراد غیر مرتبط با موضوع. به عنوان نمونه برای اینکه بدانیم ایده تسخیر سفارت از کجا شکل گرفت، به سراغ سه دانشجوی طراح آن رفتیم و برای اینکه به نقش تعیینکننده امام خمینی واقف شویم، سخنرانیهای ایشان را فیشبرداری کردیم و یا برای درک مواضع رئیسجمهوری وقت ایران، به سراغ نوشتهها و سخنرانیهای بنیصدر رفتیم. به همین سیاق نقش شهید رجایی به عنوان نخستوزیر وقت و سایرین نیز بررسی شده است.»
حسن بهشتیپور با مروری بر وضعیت گروگانهای سفارت آمریکا گفت: «آنها 66 نفر بودند که 13 نفر، شامل ده نفر سیاهپوست و سه نفر خانم در دی ماه 1358 آزاد شدند. یک نفر هم به خاطر بیماری در تیرماه 1359 آزاد شد و در نهایت، 52 نفر باقی ماندند. سعی کردم که روایت این افراد را از طریق خاطراتشان جمعآوری کنم. از خاطراتِ مسئولان آمریکایی مثل «جیمی کارتر» رئیسجمهوری وقت آمریکا ، «سایروس ونس» وزیر امورخارجه ، «برژینسکی» مشاور امنیت ملی کارتر و همیلتون جردن، رئیس کارکنان کاخ سفید و دیگر آمریکاییهای مسئول هم فیشبرداری کردم.»
وی در پاسخ به این سوال که چگونه روایت آمریکاییها را راستیآزمایی کرده است، میگوید: «از سویی ادعای آنها را گردآوری کردم و از سوی دیگر هم ادعای دانشجویان را جمع کردم. آنها مسائلی مثل شکنجه گروگانها را بر اساس شواهد و قرائن رد کردند. اما در کتاب، هم حرف دانشجویان و هم حرف آمریکاییها را آوردهام.»
حسن بهشتیپور اظهار امیدواری کرد که تاریخ شفاهی دانشجویان پیرو خط امام را امسال به پایان برساند. وی در پایان یادآوری میکند: «در حق تاریخ شفاهی جفا کردهایم، اگر آن را خاطره بدانیم. آنهایی که تاریخ شفاهی را در حد خاطره انجام میدهند و کتاب چاپ میکنند، درک درستی از تاریخ شفاهی ندارند. درست است که تاریخ شفاهی، به صورت شفاهی به دست میآید، اما پژوهشگر موظف است که منابع مرتبط با موضوع را ببیند و با سایر خاطرات تطبیق دهد. نمیخواهم نام آن را راستیآزمایی بگذارم؛ بلکه گاهی اطلاعات دقیقتری را وارد متن میکنید و اطلاعات تکمیلی را در پاورقی میآورید. باید توجه داشته باشید که این اطلاعات، متن را مخدوش نکند. گویاسازی نیز در تاریخ شفاهی بسیار اهمیت دارد. اما در مجموعه، به ویژه در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا باید متعهد باشیم که این اتفاق را از زوایای مختلف، به صورت صحیح و حتیالامکان به صورت درست روایت کنیم. چون در آینده، دیگران وارد تحلیل، نقد و بررسی موضوع خواهند شد. اول باید ثبت کنیم دقیقا انقلاب دوم چگونه شکل گرفت.»
تعداد بازدید: 4432
http://oral-history.ir/?page=post&id=8162