خاستگاه پرسشها در مصاحبه تاریخ شفاهی
محمدمهدی عبداللهزاده
10 مرداد 1397
کم و بیش با این خواسته مواجه میشویم که برای مصاحبه نمونه سؤال معرفی کنید و حتی بیشتر اینکه برخی تلاشهای ناموفقی را انجام دادهاند تا چکلیستی از سؤالها را برای مصاحبه تاریخ شفاهی با افراد گوناگون تدارک ببینند. در این متن به اختصار به این سؤال خواهیم پرداخت که خاستگاه سؤالات در تاریخ شفاهی چه منبعی است و آیا میتوان بانکی از سؤالات برای مصاحبه در تاریخ شفاهی ایجاد کرد؟
مطالعه اکتشافی
مطالعه منابع، میتواند نقطه شروع کار هر مصاحبهگر تاریخ شفاهی باشد. با مطالعه آثاری که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم در حوزه مورد نظرمان تولید شده است ما نسبت به موضوع مصاحبه دارای علم و شناخت خواهیم شد.
مولوی در دفتر چهارم مثنوی گفته است: «هم سؤال از علم خیزد هم جواب». فکر میکنم شاهکلید این بحث، همین حرف مولوی هست. زیرا وقتی فردی میخواهد مصاحبهای را در حیطه تاریخ شفاهی شروع کند، قصد کرده است یک پروژه پژوهشی را شروع کند. در این مرحله فرد، موضوع یا به عبارتی راوی را مشخص کرده و در نظر دارد در رابطه با موضوعی خاص با راوی مصاحبه کند.
برای آنکه مصاحبهگر در جلسات مصاحبه موفق باشد و بتواند کارش را به سرانجام برساند، باید با طراحی سؤالاتی منظم و هدفدار جریان مصاحبه را پیش ببرد. این امر مستلزم علم و دانش و شناخت در آن حیطه است که کسب آن منوط به مطالعه پیشینه و یا مرور ادبیات تحقیق (Literature Review) است. وقتی درباره موضوع مورد مصاحبه چند و چندین اثر را مطالعه کنیم، با مسایل و مشکلات در آن حوزه آشنا شده و به اطلاعات کلی دست مییابیم که به نوعی شناختی کلی است و میتواند راهگشای ما برای شناختی عمیقتر و دقیقتر باشد. همچنین با وقایع و حوادث مهم مرتبط با موضوع مورد نظر آشنا میشویم. هدف مطالعه اکتشافى، به دست آوردن بینش دقیقتر و درکى روشنتر نسبت به مسئله مورد تحقیق و زوایاى آن است.
در ارجاعات و اسناد منابع استفاده شده در آن آثار میتوانیم مطالب مهم مرتبط را جستوجو کنیم. همچنین از منابع علمی جهت استفاده در گویاسازی موارد لازم سود ببریم. ما با خطاها و کمبودهای تحقیقات سابق آشنا هم میشویم و در کارمان تلاش خواهیم کرد مرتکب آن خطاها نشویم. چنانچه میسر باشد در جلسات نقد آثار مرتبط شرکت کنیم یا گزارش مربوط به جلسات نقد آثار در حیطه مورد نظر را مطالعه کنیم، زیرا دادههای سودمندی در اختیارمان قرار میگیرد که شاید به طریقی دیگر دسترسی به آنها امکان پذیر نباشد. علم به کم و کاستیها و لغزشهای آثار دیگران میتواند برای ما چراغی هدایتگر باشد که در آن وادی با دقت بیشتری گام برداریم.
سودمندی دیگر مطالعه پیشینه پژوهش این است که ما شناخت درستی از خلأهاى پژوهشى در آن زمینه به دست میآوریم و سؤالات ما در مصاحبه به گونهای طراحی خواهد شد که مطالب جدیدی به دانش بشری در آن حوزه بیفزاید.
کار علمی کاری انفرادی و جدای از کارهای دیگران در زمینه مورد نظر نیست، برای همین وقتی میخواهیم در یک زمینه خاص مصاحبهای را انجام دهیم بهتر است علاوه بر آشنایی با آثار تولید شده در آن زمینه، با افرادی که قبلاً در موضوعات مشابه کار کردهاند، نیز آشنا شویم. دریافت مشاوره از دو سه نفر که در زمینه مورد نظرمان کار کردهاند میتواند سبب باز شدن دریچههای جدیدی از معرفت برایمان شود و ما به راحتی بتوانیم از تجارب دیگران که کسب آن برایشان پرهزینه بوده، استفاده کنیم. از سوی دیگر استفاده از نظرات دیگران در انجام مصاحبه میتواند از برخی خطاهای ما در امر مصاحبه پیشگیری کند.
کتابها، مقالات و مصاحبههایی را که برای مطالعه انتخاب میکنیم باید با دیدی انتقادی مطالعه کنیم. یادمان باشد که شکاکیت یکی از هنجارهای علم است. شکاکیت بدین معناست که نباید صرفاً بدان سبب که چیزی انتشار یافته است آن را بپذیریم. اعتبار مطالب در تاریخ خیلی مهم است. تاریخ شفاهی با داستان و رمان و ادبیات تفاوت بسیار دارد. برای همین آنچه را میخوانیم باید ارزیابی کنیم تا به اعتبار آن پیببریم.
مطالعه نقادانه مستلزم مهارتهایی است که کسب آنها مستلزم تمرین و ممارست است. در هنگام مطالعه به مقدمه آثار بیشتر توجه کنیم. چنانچه مقدمهای اصولی برای اثر نوشته شده باشد، ما پس از مطالعه آن درخواهیم یافت که هدف آن اثر چیست، محقق با کاربست چه روشهایی فعالیتش را انجام داده و چقدر زمان برای مصاحبه و تدوین قرار داده است و از همه مهمتر محدودیتهای وی در انجام آن پروژه چه بودهاند.
در مطالعه هر اثر باید به نحوه چیدمان مطالب و ساختار آن هم توجه کنیم. ساختارهای یکسان و سازمانهای مشابه مطالب در کتابهای تاریخ شفاهی میتواند برای برخی از مخاطبان ملالآور باشد. از موارد مهم دیگری که باید به آنها دقت کنیم استفاده از اسناد و مدارک است. اسناد و مدارک شواهدی هستند که باعث اعتبار مطالب خواهند شد.
صورتبندی پرسشها
با انجام مطالعه اکتشافی مناسب و کافی و تکمیل آن با مطالعه اختصاصی در مورد هر موضوع یا مصاحبهشونده، هر پژوهشگر تاریخشفاهی به مرحلهای خواهد رسید که با استفاده از شناخت لازم سؤالهای پژوهشی خود را صورتبندی کند. با توجه به اینکه موضوع هر مصاحبه متفاوت از سایر موضوعات خواهد بود و مصاحبهشوندگان از نظر بیوگرافی، اقلیم، تجارب، مسئولیتها، نقشها، خانواده، دانش و مهارت، شخصیت و بسیاری از موارد دیگر با هم تفاوت دارند، در مجموع سؤالات پژوهشی برای هر مصاحبهشونده متفاوت خواهند شد، در حالی که تعدادی از سؤالات نیز مشابه میشوند.
پس از طرح و سازماندهی سؤالهای کلی پژوهشی نوبت طرح سؤالهای ریز پرسشنامهای خواهد شد. در این مرحله برای پاسخ به هر سؤال پژوهشی چند و چندین سؤال پرسشنامهای که جزئی است طرح میشود. در مرحله اجرا، این سؤالها در حکم راهنمای مصاحبهگرند و بنا بر اقتضائات جریان مصاحبه، مصاحبهگر آنها را جرح و تعدیل خواهد کرد. برای مثال ممکن است مصاحبهشونده پاسخ دو سه سؤال را در جواب یک پرسش بدهد که سؤالهای پاسخ داده شده حذف میگردد. یا آنکه موارد جدیدی را در مصاحبه اظهار کند که مصاحبهگر مطالب وی را ناکافی یا به جهتی مبهم تشخیص دهد و در اینصورت باید با سؤالهایی که همان وقت طراحی میکند، فرایند مصاحبه را به درستی هدایت کند.
تعداد بازدید: 6401
http://oral-history.ir/?page=post&id=7961