تاریخ شفاهی و خاطرات جزیره
برایان دوود[1]
ترجمه: نرگس صالحنژاد
15 اردیبهشت 1397
روت اسکارویل[2] و میلدرد هندروسن[3] (عکس از لینزی لی[4])
ما خاطرات و روایتهایی با صداهای متنوع و غنی به اشتراک میگذاریم که داستانها و روایتهایی از سختی، شادی و شوخی میگویند. اینها روایتهایی هستند که در بافت جامعه جزیره مارتاز وینیارد [5] یافت میشوند.
لینزی لی کتابدار و متصدی طرح تاریخ شفاهی است که در مرکز تاریخ شفاهی این جزیره در سال 1993 در موزه مارتاز وینیارد تأسیس شده است؛ مأموریت این مرکز جمعآوری تاریخهای شفاهی از مردم با هر نوع پیشینه قومی، اقتصادی و اجتماعی در این جزیره است. لی تاریخهای شفاهی ساکنان این جزیره را از اواخر دهه 1970 جمع کرده است. او میگوید: «هدف من در تاریخ شفاهی همیشه این بوده است که صدای مردمی را گرد آورم که اغلب شنیده نمیشوند». او به کارش ایمان دارد. بیش از 1600 مصاحبه از ساکنان جزیره در مجموعه موزه زیر نظر او گردآوری شدهاند.
بسیاری از این مصاحبهها را خود لی انجام داده است، زیرا میخواهد «جلوهای غنی از زندگی در این جزیره» را برای شنیده شدن به نمایش بگذارد. تاریخهای شفاهی از جوامع مختلف چون آفریقاییتبارها، سرخپوستان وامپانوگ[6]، پرتغالیها، مهاجران اروپای شرقی، یانکیها[7] و برزیلیها در این جزیره ثبت و ضبط شده است.
از میان مصاحبههای متنوعی که وجود داشت، لی تصمیم گرفت با تمرکز بر روی آفریقاییتباران ساکن در جزیره برنامهای در کتابخانه چیلمارک[8] در ماه تاریخ سیاهپوستان ارایه دهد. او میگوید: «جامعه آفریقاییتباران یک جامعه غنی است. تاریخ آنها در این جزیره بسیار متغیر و در حرکت و قوی بوده است».
این تاریخها به سالها پیش بازمیگردند؛ مثال بارز در این زمینه خانه روستایی شیرر[9] است که در سال 1912 بهعنوان اولین مهمانخانه برای آفریقاییتباران در جزیره تأسیس شد. چارلز شیرر[10]، هنگام تولد یک برده بود، اما فرار کرد، با ارتش اتحادیه جنگید و بعدها به جزیره رفت و یک کلبه روستایی ساخت که بهعنوان مهمانخانه به آن دسته از آفریقاییتباران خوشآمد میگفت که دیگر هتلها و مهمانخانههای جزیره از آنها استقبال نمیکردند.
آدام کلیتون پاول[11] همراه با خانواده شیرر و مهمانانشان در خانه روستایی شیرر در 1931 (عکس از لی فون آلن[12])
لی از مردم میخواهد حکایتهای تاریخیِ مربوط به جزیره را توضیح داده و از ارتباط خود با این حکایات و جزیره بگویند. صدای جوزف استایلز[13] یکی از صداهای غنی است که لی ضبط کرده است. وقتی استایلز در جنگ دوم جهانی به جزیره آمد، در نیروی دریایی بود. او آموزش خود را در رودآیلند[14] تکمیل کرده و به جزیره منتقل شد و از آن پس در پایگاه هوایی کار میکرد که امروزه به نام فرودگاه مارتاز وینیارد شناخته میشود. در مصاحبه استایلز با لی، او تجربیات خودش در نیروی هوایی را توصیف و تعریف کرده است: «نژادپرستی گاهی اوقات بد است، اما در هیچ جای این جزیره شما این تعصب را نمیبینید. مردم این جزیره همیشه با ما رفتار بسیار خوبی داشتند». مصاحبه استایلز شامل داستانها و روایتهایی از تنش با برخی از ملوانان، تجارب او در محافظت از کشتیهای تجاری در برابر زیردریاییهای آلمانی و حضور در مهمانیهای جزیره است.
کشیش مارسیا گاروین باکلی[15]، متولی کلیسای جزیره مارتاز وینیارد در سال 1946 در بیمارستان مارتاز وینیارد به دنیا آمد و در خیابان فرانکلین در اوک بلوفز[16] بزرگ شد. او در مصاحبهاش بخشهایی از ماجرای تحصیل خود در جزیره و حتی داستان تیرخوردن جان اف کندی را بازگو میکند. او در بخشی از مصاحبهاش چنین روایت میکند: «من در کلاس حروفچینی بودم که صدای مدیر از بلندگو به گوش رسید: «رئیسجمهور مورد اصابت گلوله قرار گرفت»، البته این خبر به شدت تکاندهنده بود، اما مدیر سپس گفت: «و او به دست یک مرد سیاهپوست کشته شد»؛ و من یکدفعه خشکم زد!» باکلی گفت که میترسیده مردم به دنبال او بیایند، زیرا او تنها فرد سیاهپوست در کلاس و از معدود سیاهپوستان مدرسه بود. او حرفهای مدیر را به پدرش گفت. بعداً پدرش با مدیر تماس گرفت و به شدت با او دعوا کرد.
کشیش مارسیا باکلی (عکس از لینزی لی)
باکلی بعدها در زندگیاش تصمیم گرفت به دلیل احساسش به جامعه سیاهان در وینیارد زندگیکند: «من تصمیم گرفتم که به وینیارد برگردم و در عبادتخانه آنجا بمانم. من مردم اینجا را دوست دارم. وقتی من آخر هفتهها به اینجا میآمدم، احساس دلبستگی به اینجا داشتم».
یکی دیگر از مصاحبههای لی با دین ک. دینستون[17] بود. او روایتها و داستانهایی از پدرش را که همکار تعمید دهنده بود، بازگو کرد. پدر او هیچگاه لباس رسمی نمیپوشید. او گفت: «در تابستان مردم با هر نوع عقیده و مذهبی برای انجام خدمات مذهبی میآمدند. وقتی میگویم همه منظورم متدیستها[18]، باپتیستها[19]، کلیسای اسقفی[20] است. اینجا یک کلیسا بود و همه میآمدند». او میگوید بسیاری از سیاهپوستان صبح روزهای یکشنبه کار میکردند؛ بنابراین مراسم شبانه اتفاق بسیار مهم و بزرگی بود.
دنیستون در مصاحبه خود به تجربیاتش در بوستون و نیویورک اشاره میکند؛ جای که او با مسئله مسکن مواجه شد، زیرا جاهای کمی بودند که به سیاهپوستان اتاق اجاره میدادند. ظلم و زورگویی یکی از مواردی بود که دنیستون در طول زندگیاش نمیتوانست تحمل کند. او میگوید: «من فکر میکنم، میتوانم هر وضعیتی را در زندگیام تحمل کنم، جز زورگویی و ظلم. اما شما نمیتوانید تمام زندگی خود را با آه و ناله بگذرانید. باید بهترین را برای خود بسازید. باید شاخهای گاو را بگیرید و او را بر زمین بزنید. نمیتوانید از او در مورد اختیاراتش بپرسید. فقط باید بگویید هی من اینجا هستم و بهترین کار خود را برای غلبه بر او انجام دهید. گاهی اوقات باید این کار را انجام دهید. من هنوز هم میتوانم بر یک گاو غلبه کنم».
در تمام مصاحبههای لی میتوانید طیف وسیعی از احساسات و خاطرات جزیره را ببینید. او میگوید: «یکی از چیزهایی که در طول مصاحبهها متوجه شدم، این بود که هر تجربهای منحصربهفرد بود. دیدگاه هر کسی در مورد تجربیاتش خاص بود». لی این اطمینان را میدهد که سهم او به عنوان ضبطکننده خاطرات است نه یک گوینده. او کار میکند تا مطمئن شود صداها از دیدگاه خودشان برای نسلهای آینده شنیده میشوند. او گفت: «من از سخاوت کسانی که داستانها و روایتهای خود را با ما به اشتراک میگذارند و کمک میکنند تا تجربیات و دیدگاههایشان را درک کنیم بسیار سپاسگزارم. من افراد بسیار محترم، کارآمد و جالبی را دیدم که میتوانند چیزهایی بسیاری به ما بیاموزند».
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مجموعه تاریخ شفاهی موزه مارتاز وینیارد، وبسایت موزه را در بخش تاریخ شفاهی مشاهده کنید. موزه در حال جابهجایی از ادگارتون[21] به وینیارد هیون[22] است.
[1] Brian Dowd
[2] Ruth Scarville
[3] Mildred Henderson
[4].Linsey Lee
[5] Martha’s Vineyard
جزیرهای در جنوب شرقی ایالت ماساچوستز در شمال شرقی ایالات متحده. م
[6].Wampanoag
بومیان آمریکای شمالی که در قرن هفدهم اتحادی از قبایل مختلف تشکیل دادند. م.
[7] - انگلوساکسون تباران. م.
[8] Chilmark library
[9].Shearer Cottage
[10] Charles Shearer
[11] Adam Clayton Powell
[12] Lee Von Allen
[13]. Joseph Stiles
[14] Rhode Island
[15]. Marcia garvin buckley
[16]. Oak bluffs
[17]. Dean K. Denniston
[18]. کلیسای متدیست در سال 1738 منشعب از کلیسای پروتستان انگلیس به دست چارلز و جان وزلی بنا نهاده شد و در سال 1784 در شهر بالتیمور ایالت مریلند به طور رسمی فعالیت خود را آغاز کرد. م.
[19]. Baptist
تعمید دهنده، شاخهای از مسیحت است. م.
[20]. کلیسای اسقفی یا اپیسکوپیلین یک مذهب مسیحی خطی اصلی آنگلیکن است که بیشتر در ایالت متحده، هندوراس، تایوان، کلمبیا، اکوادور، هاییتی دومنیکن، ونزوئلا، جزایر ویرجین بریتانیا و بخشهایی از اروپا یافت میشود. م.
[21]. Edgartown
[22]. Vineyard haven
مارتاز وینیارد تایمز
تعداد بازدید: 4354
http://oral-history.ir/?page=post&id=7789