راستی‌آزمایی خاطرات

حمید قزوینی

06 دی 1396


یکی از موضوع‌های مرتبط با آثار منتشر شده در حوزه تاریخ شفاهی این است که به اظهارات راوی تا کجا می‌توان اعتماد نمود؟ آیا محقق تاریخ شفاهی موظف به راستی‌آزمایی خاطرات است؟ آیا اجازه مناقشه با راوی را دارد؟ آیا این آثار می‌تواند به عنوان یکی از منابع تاریخی شناخته شود؟

تردید چرا؟

نکته حائز اهمیت در چرایی بروز تردید این است که با گذشت سال‌ها از وقوع رویداد و دریافت اطلاعات تکمیلی و ایجاد تصورات ذهنی جدید و ادغام همه اینها با هم، دقت راوی کاهش پیدا می‌کند. همچنین گذر زمان موجب ضعف حافظه شده و ممکن است راوی بخش مهمی از خاطرات را فراموش کرده و یا با موضوعات دیگر جابه‌جا کند. از سوی دیگر، افراد، تحت تأثیر مسائل سیاسی و اجتماعی و حتی فردی و خانوادگی نگاه‌شان به گذشته تغییر کرده و در نتیجه بر روایت آنها اثر مستقیم خواهد داشت.

حتی ممکن است این پرسش مطرح شود که آیا مشاهدات راوی دقیق بوده و فهم او از رویداد، منطبق با واقعیت است؟ آیا او در کانون حادثه حضور داشته و یا در حاشیه بوده است و آیا از نظر بینایی و قدرت تشخیص و شرایط محیطی دچار مشکل نبوده است؟ آیا قضاوت منصفانه‌ای از افراد و حوادث دارد؟ مثلاً ممکن است روایت دو زندانی سیاسی با دو گرایش متضاد درباره شرایط داخلی زندان و رقابت‌های سیاسی میان هواداران جریان‌های مختلف تفاوتی چشم‌گیر با هم داشته باشد. در این صورت به کدام‌ یک باید اعتماد نمود؟

علاوه بر اینها ویژگی‌های اخلاقی و اعتقادی اشخاص با نحوه روایت ارتباط مستقیم دارد. حتی گاهی برخی پروژه‌های تاریخ شفاهی با حاشیه‌های سیاسی، امنیتی و فرهنگی و اجتماعی همراه است و همین امر موجب فاصله گرفتن راوی از صراحت و صداقت در گفتار خواهد شد.

روایتی در کنار سایر روایت‌ها

در پاسخ به سؤالات و ابهام‌های مطرح شده باید گفت همان‌گونه که برخی صاحب‌نظران، تاریخ و مورّخ را دارای تعریف یکسان می‌دانند و معتقدند تاریخ با مورّخ نمایان می‌شود و متن تاریخی همان چیزی است که مورّخ براساس یافته‌ها و برداشت‌های خود از رویدادهای گذشته بیان می‌کند، پس بدیهی است که روایت راوی در تاریخ شفاهی هم یک نگاه در کنار بقیه نگاه‌هاست.

به هر حال این روایت، نگاه فردی شناخته شده از یک رویداد مشخص است و قرار نیست همه ابعاد حادثه را بیان کند، بلکه قطعه‌ای از پازل مورّخ را تأمین خواهد نمود. شاید دیگران از همان حادثه روایتی دیگر داشته باشند. (همان‌گونه که در منابع مکتوب چنین است.) بالطبع مخاطب براساس شناخت از راوی و سوابق او می‌تواند به ارزیابی آن بپردازد.

شیوه ارزیابی

بدیهی است برای ارزیابی راوی و روایت او به چند نکته اصلی باید توجه نمود:

1- هویت: راوی باید فردی شناخته شده و برخوردار از یک هویت روشن و مشخص باشد تا بتوان درباره او تحقیق کرده و به ارزیابی پرداخت.

2- صداقت: افرادی که به دروغ‌گویی و اغراق و جعل، شهرت دارند و تحت تأثیرمنافع فردی و گروهی هستند قابل اعتماد نخواهند بود.

3- تناسب منطقی: هرگاه اجزاء روایت به هر دلیلی تناسب خود را از دست بدهند، روایت، قابل خدشه خواهد بود.

4- منافع شخصی: گاهی منافع افراد در بیان آنها تأثیرگذار است. مثلاً روایت‌هایی که به دنبال چهره‌پردازی‌های اغراق‌آمیز درباره راوی و یا دیگران هستند از اعتبار کمتری برخوردار خواهند بود.

5- جزئیات: بیان جزئیات درست و دقیق، نشانه‌ای از صداقت و حافظه خوب راوی است.

6- مستندات: منابع مکتوب و یا خاطرات دیگری که اظهارات راوی را تأیید می‌کنند، امکان دیگری برای ارزیابی خاطرات است.



 
تعداد بازدید: 5419



http://oral-history.ir/?page=post&id=7556