جانبداری در تاریخ شفاهی

دکتر مرتضی نورایی

21 آذر 1396


یکی از مباحث اساسی برای مورّخان توجه به سازوکارهایی است که حتی‌الامکان تاریخ‌نگاری را کمتر دچار جانبداری کند. جانبداری (تعصب) در تحقیقات تاریخی یکی از آفاتی است که محور حقیقت‌یابی را دچار اخلال و اختلال کرده و نتایج سوء بی‌شماری به ‌بار می‌آورد. به تبع این عارضه در همه شقوق تواریخ مضاف مسئله‌ساز است.

در تاریخ شفاهی جانبداری معطوف به روند (پروسه) است. به بیان دیگر در تاریخ شفاهی هر مرحله (بسته پرسشی، مصاحبه و تدوین) در خلال کار، محل ارزیابی در عرصه نگرش و نگارش بی‌طرفانه است. بدین‌صورت می‌توان تصور کرد که این پرسش اساسی نیز برای مورّخ شفاهی یا شفاهی‌کاران پیوسته مطرح است: مصاحبه تا چه حد می‌تواند بی‌طرف باشد؟ در اینجا به تبع، پرسش این است که مورّخ کیست؛ مصاحبه‌گر؟ یا مصاحبه‌شونده؟ بی‌شک نتیجه مصاحبه محصولی مشترک است که دو سوی مصاحبه در طول گفت‌وگو بنای آن را گذاشته و شکل می‌دهند. اگر چه مصاحبه‌کننده با برنامه تعیین شده این روند را به پیش می‌برد و مهندسی می‌کند، اما همراهیِ مصاحبه‌شونده یا راوی، محتوای اصلی را شکل می‌دهد. بنابراین می‌توان گفت مبحث جانبداری در اینجا وضعیت دوسویه‌ای دارد که تأملاتی را در این زمینه برای آسیب‌شناسی و پرهیز از آن می‌توان به اشتراک گذاشت:

1. از آ‌نجا که پرسش‌ها جواب‌ها را شکل می‌دهند و آنها هستند که ماده خام حافظه را برای استفاده در تاریخ استخراج می‌کنند، مصاحبه‌کننده باید همیشه آماده کنار گذاشتن پرسش‌های از پیش طرح شده باشد و مصاحبه را در مسیر دور از انتظار و متفاوت قرار دهد. در این راستا گذار از پرسش‌های تنظیم شده به گفت‌وگویی که کمک به یادآوری گذشته کند و از اغراض فاصله بگیرد، ترجیح دارد. آیا ممکن است میان حس کنونی و خاطرات تمایز قایل شد؟ فعال بودن یا انفعال مصاحبه‌گر و مصاحبه‌شونده تا چه حد قابل درک است؟

2. مصاحبه‌گر در حین گفت‌وگو از طریق تحمیل مستقیم یا غیر مستقیم فرضیات فرهنگی و دیدگاه‌های سیاسی خود می‌تواند نتیجه کار را خط داده و متأثر از گرایشات خود نماید.

3. از سوی دیگر، تفسیر مصاحبه منحصر به مصاحبه‌کننده نیست، چون مصاحبه‌شوندگان نیز دائماً در حال ارائه شرح جدید و تحلیل انگیزه‌ها و اعمال خودشان هستند، زیرا آنها نوبه‌نو به خاطر می‌آورند و توضیح می‌دهند.

4. از یک منظر کلی می‌توان گفت دو گروه مصاحبه‌گر در عرصه تاریخ شفاهی فعال هستند که هرکدام آسیب‌پذیری‌های خود را در مسئله جانبداری دارند: الف. مصاحبه‌گر آرشیوی؛ به مصاحبه‌گرانی گفته می‌شود که کارشان مصاحبه به منظور بایگانی برای استفاده سایر محققین است. معمولاً گفته می‌شود این گروه از مصاحبه‌گران باید جانبداری کمتری داشته باشند و مصاحبه را بر مدار توازن پیش ببرند، زیرا آنها نفع شخصی در هیچ تفسیری نداشته و تولیدات آنها در واقع مواد خام است. در عین حال وجود آرشیو‌ها با اهداف معین پیوسته در مظان اتهام جانبداری هستند. ب. مصاحبه‌گران مستقل؛ معمولاً این گروه از مصاحبه‌گران مصاحبه را برای تحقیقات خود انجام می‌دهند و در مسیر تدوین و تفسیر قرار می‌دهند که گفته می‌شود عاری از تعصب نیستند. افزون بر این وضعیت راستی‌آزمایی مستندات مصاحبه‌های آنها نیز می‌تواند محل ابهام باشد. این ابهامات معمولاً در خط جانبداری دیده می‌شود.

5. «گاه می‌رویم مصاحبه کنیم مصاحبه می‌شویم»، بدین معنی که به دلیل موقعیت و شخصیت مصاحبه‌شونده بویژه سیاست‌مداران که دارای پیچیدگی‌هایی است، در همه حال «ضد خاطرات» تحویل می‌دهند. خودمحورنمایی در عملکرد‌ها و در واگویی خاطرات منجر به بزرگ‌نمایی یا منزه‌انگاری برای مصاحبه‌شونده می‌شود. این نباید از دید مصاحبه‌کننده دور بماند. با اشراف بر این نکته ممکن است مصاحبه بار‌ها با سازوکارهای مختلف به ریل باز گردد. [1]

 

[1]  یادداشت دکتر مرتضی نورایی، استاد گروه تاریخ دانشگاه اصفهان و رئیس انجمن تاریخ محلی ایرانیان که در تاریخ 16 آذر 1396 در دانشگاه صوفیا در بلغارستان نوشته و برای انجمن تاریخ شفاهی ارسال کرده است.



 
تعداد بازدید: 5199



http://oral-history.ir/?page=post&id=7526