پرسش تکمیلی
حمید قزوینی
26 مهر 1396
با پایان یافتن مصاحبه، محققِ تاریخ شفاهی موظف است به بررسی متن مصاحبه پرداخته و نسبت به شناسایی ابهامات و نقاط ضعف آن اقدام نماید. در این مرحله با طرح و ثبت پرسشهای جدید، برای مصاحبه تکمیلی آماده میشود. بدیهی است مصاحبه تکمیلی همانگونه که از نام آن هویداست، نه یک مصاحبه مستقل، بلکه مرحلهای در تکمیل مصاحبه اصلی است.
همچنین در این مرحله ممکن است با مطالعه و کسب اطلاعات جدید، پرسشهای بیشتری برای مصاحبهگر ایجاد شود که به فهرست پرسشهای قبلی افزوده خواهد شد.
نحوه استخراج پرسش تکمیلی
چنانچه محققِ تاریخ شفاهی هنگام مصاحبه نسبت به پاسخهای راوی اقناع شده باشد، چندان ضرورتی برای شناسایی و استخراج پرسش تکمیلی احساس نخواهد کرد. به همین دلیل در موارد مختلفی شاهد این ادعا از سوی برخی هستیم که: «فلانی هر چه مطلب داشته است را من گرفتهام و حرف بیشتری برای گفتن ندارد.» در حالی که بعدها مشخص میشود همچنان مطالب ناگفته فراوانی وجود دارد.
این وضعیت یا ناشی از نوعی اعتماد به نفس کاذب است و یا به دلیل تکرار مطالب و عادی شدن آنها و یا معلولِ کمبود اطلاعات و یا نشانهای از ضریب هوشی کم و یا ضعف در خلاقیت ذهنی است.
در گذشته اشاره شد که مصاحبهگر تاریخ شفاهی باید از نگاه وسیع و ضریب هوشی مناسب بهره برده و از خلاقیت ذهنی کافی برخوردار باشد.
این امر از آنجا اهمیت پیدا میکند که مصاحبهگر باید خود را به جای مخاطب قرار داده و ببیند متن حاصله تا چه اندازه به نیازهای او (امروز و فردا) پاسخ میدهد. محقق تاریخ شفاهی باید بتواند با تصویرسازیهای ذهنی، نقاط ابهام را شناسایی کند.
حتی در مواردی ضروری است متنِ اولیه مصاحبه در اختیار افراد دیگری که از نظر اطلاعات تخصصی و توان مصاحبه از موقعیت مناسبی برخوردارند، قرار بگیرد تا با مطالعه و ارزیابی متن، به شناسایی نقاط ضعف و قوت آن پرداخته و استخراج پرسشهای تکمیلی را در دستور کار قرار دهند.
برای آشنایی بیشتر با ابهامها و نقصهای احتمالی در متن مصاحبه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- مشخصات و احوالات فردی و خانوادگی راوی ناقص مانده و فاقد جزئیات است. بویژه بخشهایی که ارتباط مستقیم با فرآیند شکلگیری شخصیت او دارد.
2- در مواردی جزئیات یک ماجرا به درستی تبیین نمیشود. مثلاً جزئیات دستگیری از سوی مأموران ساواک و یا انتقال به زندان، و یا چگونگی اعزام به جبهه و گذراندن دوره آموزش نظامی.
3- ممکن است راوی در پارهای موضوعات به دلیل حساسیتهای سیاسی، امنیتی، فرهنگی، اجتماعی و حتی خانوادگی دچار خودسانسوری شود.
4- به دلیل ذهن تحلیلی راوی، غالب مطالب را تحلیل در برگرفته و خاطرات دچار ضعف شده است.
5- راوی، اطلاعات مرتبط با اشخاص و اماکن و رویدادها را دقیق و کامل بیان نکند.
6- به دلیل گذشت زمان، راوی دچار اشتباه در بیان خاطرات و یا ادغام موضوعات شود.
7- برخی موضوعات و مطالب از نظر راوی مهم نبوده و ضرورتی برای بیان جزئیات آنها قائل نشده.
8- برخی موضوعات و مطالب از نظر مصاحبهگر مهم نبوده و تلاش چندانی برای دریافت پاسخ به خرج نداده است.
9- ادعاهایی که مشاهده مستقیم نیست و براساس شنیده بیان میشود، معمولاً فاقد اطلاعات جزئی است.
10- در مواردی راوی از بیان چرایی برخی اقدامات و رفتارها (عمداً و یا سهواً) پرهیز نموده است.
تعداد بازدید: 5350
http://oral-history.ir/?page=post&id=7397