تدوین تاریخ شفاهی در ایران؛ اکنون و روشها
فائزه ساسانیخواه
11 اسفند 1395
به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، یازدهمین نشست تخصصی تاریخ شفاهی ایران با عنوان «همایش ملی تدوین در تاریخ شفاهی» روز دوشنبه 9 اسفند 1395 در ساختمان آرشیو ملی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، به همت پژوهشکده اسناد این کتابخانه و با همکاری انجمن تاریخ شفاهی ایران، انجمن ایرانی تاریخ، انجمن زنان پژوهشگر تاریخ، انجمن صنفی پژوهشگران تاریخ و با حضور مسئولان نهادهای متولی تاریخ شفاهی و جمعی از علاقهمندان به این موضوع برگزار شد.
کارگاه آموزشی در ادامه همایش
در ابتدای این نشست نماهنگی درباره کتابهای اسنادی منتشر شده و در دست انتشار کتابخانه ملی برای حاضران در سالن پخش شد و سپس غلامرضا عزیزی، عضو هیئت علمی نشست و رئیس پژوهشکده اسناد سازمان اسناد کتابخانه ملی گزارشی از نحوه فراخوان برای یازدهمین نشست و نتایج آن ارائه داد.
وی توضیح داد: از 8 ماه پیش اطلاعرسانی در خصوص برگزاری همایش آغاز شد، اما تا آذر ماه سال جاری استقبال چندانی صورت نگرفت و تنها چهار مقاله به دست ما رسید. بعد از فراخوان دوم و سوم تعداد مقالهها بیشتر شدند، اما تعداد آنها نیز کم و در حدود 20 مقاله بود و متاسفانه اکثر آنها به محور اصلی نشست مربوط نمیشدند. این نشان میدهد تدوین تاریخ شفاهی، در ایران هنوز جای کار دارد.
عزیزی ادامه داد: این دومین همایش درباره تدوین در تاریخ شفاهی است، اما متاسفانه بازخوردی که داشتیم مناسب نبود و از طرف محافل آکادمیک چندان مورد توجه قرار نگرفت. به گمانم تعداد آثاری که در خصوص تدوین و چگونگی تدوین در تاریخ شفاهی باشند، هنوز دو رقمی نشدهاند، به همین دلیل هیئت علمی نشست، تصمیم گرفت درخصوص تدوین تاریخ شفاهی در ادامه همایش، کارگاهی نیز برگزار کند.
اهمیت تعامل تاریخ محلی با تاریخ شفاهی
اولین بخش یازدهمین نشست با مدیریت علیرضا کمری، پژوهشگر و استاد در حوزه تاریخ شفاهی برگزار شد. اولین سخنران این بخش، دکتر ابوالفضل حسنآبادی بود که مقالهای با موضوع «اهمیت تعامل تاریخ محلی با تاریخ شفاهی در تدوین تاریخ شفاهی» ارائه داد.
وی گفت: تاریخ محلی جنبههای موضوعی، احساسی و تجربی زندگی اجتماعی و تعامل انسانی را در بر میگیرد. در این اصطلاح مردم به خاطر نخبه بودن مورد توجه قرار نمیگیرند، بلکه به خاطر تعاملی که با محیط انجام میدهند بررسی میشوند. مردم در لایههای زیرین معمولاً نادیده گرفته میشوند. شناخت از خانواده، طبقه، گروههای قومی، نژادی و بسیاری از جزئیات تاریخی، زمینه تعالی درک صحیحتری از تاریخ عمومی جامعه را فراهم میآورد. الکساندر پرتلی معتقد است که تاریخ شفاهی نه تنها به ما میگوید که مردم چهکار کردهاند، بلکه میگوید چهکاری میخواهند انجام دهند، آنچه که آنها به انجام آن اعتقاد داشتهاند و آنچه اکنون فکر میکنند که باید انجام دهند، چیست.
حسنآبادی تصریح کرد: ارتباط بین تاریخ محلی و شفاهی بسیار وسیع است و در بحث تاریخ و تاریخ شفاهی مهمترین حوزه، تاریخ محلی است. تا چه میزان میتوان از تاریخ محلی استفاده کرد؟ معمولاً در تاریخ محلی حجم زیادی از اطلاعات جمعآوری میشود. این اطلاعات شامل آداب و رسوم، جشنها، شادیها، رنجها و غمها میشود، چون بحث هویت تاریخی یک محل است.
مدیر مرکز اسناد آستان قدس رضوی سپس به اهمیت تاریخ محلی اشاره کرد و افزود: تاریخ محلی در تاریخ شفاهی اهمیت زیادی دارد، بهویژه اگر اطلاعات تاریخی وسیعی را مشخص کنید. ما انواع تدوین در تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی داریم. در چند حوزه متفاوت در 30 سال گذشته و کارهایی صورت گرفته است. پژوهشکده امام خمینی(ره) کارهایی در زمینه تاریخ شفاهی شهرستانها انجام داده که میتوان به خمین و تبریز اشاره کرد و خیلی از آنها محلی و با استفاده از تاریخ شفاهی است. کارهای مرکز اسناد انقلاب اسلامی درباره سبزوار، همدان، گرگان و... هم در همین راستاست. حوزه هنری هم دست به انتشار کتاب تاریخ شفاهی محلی زده و خراسان شمالی نمونهای از آن است و یک مجموعه است در تاریخ انقلاب اسلامی که رویکرد ادبی دارد، اما میشود آن را تاریخ محلی محسوب کرد. مصاحبه با رجال هم تاریخ محلی است.
این پژوهشگر در حوزه تاریخ شفاهی گفت: استفاده از تاریخ محلی و تدوین آن شکل آگاهانهای ندارد. پژوهشها سلیقهای هستند و ساختار تاریخ محلی را رعایت نمیکنند و ارتباط وسیعی بین آنها وجود ندارد. این پژوهشها در شهرهای مختلف با رویکرد توصیفی است و کمتر رویکرد انتقادی دارد. درحالیکه در دنیا بحث زیادی درباره تاریخ محلی انتقادی وجود دارند.
حسنآبادی در پایان به موضوع خروجی در تاریخ شفاهی اشاره و خاطرنشان کرد: در کشور ما روی کتاب و مقاله تکیه میشود، اما در دنیا این امر متفاوت است. ما میتوانیم به سمت رادیو برویم، البته رادیو مطرح است، ولی روشمند نیست. مراکزی که در زمینه تاریخ شفاهی فعالیت میکنند باید به لهجه در تاریخ شفاهی توجه کنند. این موضوع بهخصوص در تاریخ محلی بسیار مهم است و چون الگو شهر تهران است کمتر به آن توجه میشود.
دکتر مسعود آتشگران، یکی دیگر از فعالان در حوزه تاریخ شفاهی و فارغالتحصیل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در رشته تاریخ، دومین سخنران این بخش از نشست بود و مقالهای با عنوان «ملاحظاتی چند در چیستی تدوین تاریخ شفاهی» ارائه داد. وی به معنای لغوی تدوین و سپس به مراحل تدوین اشاره کرد و گفت: تدوین بر روی یک معنای کلی متمرکز است که ناظر بر فرایند پدید آوردن و ساختمند کردن است و بر عنصر مواد اولیه و زنجیرهای از ساخت استوار است.
وی ادامه داد: عملیات فرایند شامل ترکیب یا ادغام، برش یا جداسازی، جابهجایی، اتصال و سرهم کردن، حذف و اضافه است. پیامد این فرایند انتقال معنا به مخاطب است. فرایند تدوین در تاریخ شفاهی از ذهن مصاحبهگر و مصاحبهشونده و پیش از هر اقدامی دیگر شروع میشود که باید آن را پیش تدوین قلمداد کرد.
این پژوهشگر در حوزه تاریخ شفاهی افزود: خط قرمز و مصلحتاندیشی فردی و جمعی در این میان مهم است و خود مصاحبهشونده در ذهنش تدوین را انجام میدهد و براساس این دو نکته، نکاتی را هنگام مصاحبه بیان میکند. تدوین در ذهن مصاحبهکننده نیز به صورت انتخاب و حتی با انتخاب افراد صورت میگیرد. وی مدتی تحقیق و پژوهش میکند که چه فرد یا افرادی را انتخاب کند. نحوه تدوین در تاریخ شفاهی بسته به کاربرد متن، در دو حوزه دانش تاریخ و ادبیات متفاوت است.
آتشگران مراحل تدوین را به تدوین تاریخ شفاهی اولیه یک، تدوین اولیه دو، تدوین میانی و تدوین تحریر تقسیم کرد. سپس به تشریح انتخاب شیوههای نگارش که تدوین اولیه یک محسوب می شود پرداخت و بیان کرد: مستند، گزارش نویسی صرف گزارش نویسی و فضا پردازی، گزارش نویسی و فضاپردازی و شخصیت پردازی، داستانی، رمان و طنز از شیوههای نگارش است و استراتژی تدوین در این مرحله تاثیر دارد. تدوین اولیه دوم شامل مراحل نگارش و گردآوری دادهها، دستهبندی موضوعها و تعیین فصول، پالایش دادهها، درجهبندی، گزینش و چینش اطلاعات متناظر شبیه میشود. تدوین میانی به نحوه عمل تدوینگر در مواجهه با عناصر و اجزای متنی مربوط و شامل دادههای کلامی به مثابه اطلاعات پایه، بافت متن، زمینه تاریخی، احساسات و عواطف کلامی، نظام ارزشی، لحن، اطوار و حرکتهای غیرکلامی، نظام تبیینی ناظر بر روابط علّی در متن، نظام تفهمی ناظر بر طرح دلایل و بیان تفسیر است. تدوین تحریر نیز شامل مرحله انتهایی است و مواردی مانند تدوین در فضای کاربرد تکنیک و فنون بازنویسی، ضرباهنگ آهنگ متن و فضاسازی را در برمیگیرد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: تدوین متن فرایندی در نگارش متن و یک فعالیت هنری با الزاماتی در دو سطح فردی و عمومی است که شامل معیارها و مشترکات عمومی و بهرهگیری از قواعد تکنیکها و فنونی با شرایط یکسان است.
راهکارهایی برای تدوین در تاریخ شفاهی
سومین سخنران بخش اول همایش، مریم حاجیزاده بود و مقالهای با عنوان «راهکارهایی برای تدوین در تاریخ شفاهی» ارائه کرد. وی اظهار داشت: نتایج پژوهش ما نشان میدهد تدوین مصاحبه بایستی از همان ابتدای مصاحبه مورد توجه قرار گیرد. چرا که از همان آغاز اگر شیوه باید و نبایدهای تدوین مشخص باشد مصاحبه نیز به سمت و سوی مسیر تدوین سوق داده میشود و این کار در سهولت انجام تدوین بهتر موثر است. هدف اصلی این پژوهش این است که با ارائه تجربه میدانی خود به پیشرفت روشهای تدوینگری تاریخ شفاهی کمک کند.
حاجیزاده افزود: در کار مصاحبه ضرورت وجود یک مصاحبهگر با انگیزه بسیار مهم است. این افراد باید علاقمند و تاریخدان و در پرسشهای خود دنبال حقیقت باشند، اطلاعات خود را درباره موضوع موردنظر افزایش دهند، درحین مصاحبه از کاغذ و قلم استفاده کنند، اگر ابهامی یا قضیهای پیش آمد یادداشت کرده و بپرسند و نیز به جزییات توجه کنند.
وی با اشاره به اینکه هنگام تدوین باید به شانزده نکته توجه کرد، آنها را چنین برشمرد: انگیزه مراکز تحقیقاتی، مصاحبهگر و تدوینگر، باید یکی باشند و تفکیک آنها نابهجاست، تدوین گروهی که سبب تعامل اندیشهها بین افراد گروه میشود، چندبار خوانش متن، تفکیک اطلاعات غیرضروری و ضروری مصاحبه، رعایت ترتیب زمانی و پیوستگی رویدادها، تبدیل زبان شفاهی گفتار به نوشتار، گویاسازی کلمات، رفع تناقضهای موجود در مصاحبه، رعایت و اعمال علائم نگارشی، کمک گرفتن از ادبیات، بهرهگیری از اسناد موجود، اجتناب از تعصب و پیشداوری، ذکر اصطلاحات، لغات و مکان به زبان راوی، استفاده از پاورقی(پینوشت) و تناسب اجزای متن.
این محقق در پایان خاطرنشان کرد: در زمینه تدوین مصاحبه شفاهی ارتباط تنگاتنگی میان مصاحبه و تدوین وجود دارد. گرچه آغاز عملی تدوین بعد از پیادهسازی مصاحبه است، اما در اصل، مصاحبه با تدوین انجام میشود و تدوین مصاحبه را بهتر است مصاحبهگر انجام دهد.
ظرفیت ویژهای برای تنوع در قالبهای تدوین
مرتضی قاضی، نویسنده و یکی از فعالان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی آخرین سخنران بخش اول یازدهمین نشست تاریخ شفاهی ایران بود و مقالهای با عنوان «تاریخ شفاهی مردمنگارانه، ظرفیت ویژهای برای تنوع در قالبهای تدوین» ارائه داد.
نویسنده کتاب «عملیات فریب» گفت: تمرکز ما در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، روی تجربیات است. انقلاب اسلامی بر دوش مردم بود و هنوز توده مردم و جمهور در حوادث انقلاب، وجه ممیزه انقلاب ما با دیگر انقلابهاست. تاریخ شفاهی به ما کمک میکند این حرکت را ثبت کنیم.
نویسنده کتاب «حرفهای» افزود: جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تمرکز خود را بهطور تخصصی روی مردم قرار داده است. سایر مجموعهها اغلب سراغ مبارزان، تبعید شدهها یا رزمندگان رفتهاند، اما دفتر مطالعات جبهه فرهنگی روی توده مردم کار میکند. اینطور نیست که سراغ فرد یا قهرمان نرویم، ولی قهرمانهای ما اجتماعیاند و از دل مردم هستند و بازخورد کارشان به خود مردم برمیگردد. مثل پیرزنی که برای جبهه نان میپخته. مسئله مهم روح جمعی انقلاب در تاریخ شفاهی است. فعالیتهایی که شکل گرفتند روح جمعی داشتند؛ یعنی گروههایی از مردم دور هم جمع میشدند و فعالیت میکردند که به صورت عمده این فعالیتها خودجوش بود. برای ثبت و ضبط تاریخ این فعالیتها باید به سراغ جمع، جماعت و جمعیت مردم رفت. منظر نظر پژوهشهای تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی ابتدا، اولاً و اساساً رفتن به سراغ جمعهای مردمی و در حقیقت جمعنگاری بوده است. مردم به شکل فردی یا با تشکیل جمعهایی برای فعالیت خود یک جبهه فرهنگی تشکیل دادهاند. در این جبهه فرهنگی، «مراکزی» وجود داشتند که به تولید «آثار» مشغول بودند و این آثار توسط عناصری تولید شدهاند. عناصری که اعم از گروه یا فرد هستند. برای دفتر مطالعات جبهه فرهنگی، مراکز فعال در جبهه فرهنگی نسبت به آثار و عناصر از اولویت و اهمیت برخوردار هستند. همچنین آثار، در جبهه فرهنگی در نسبت عناصری که این آثار را تولید کردهاند، اولویت بالاتری دارند. علت نیز آن است که جبهه فرهنگی انقلاب را از آثاری که تولید کرده است که میتوان شناخت. از این جهت است که یک «اثر» در بین سوژههای دفتر مطالعات جبهه فرهنگی نسبت به عناصر تولید کننده آن اهمیت بیشتری پیدا میکند. در واقع دفتر مطالعات به دنبال آثاری در «فرهنگ عمومی» مردم است نه «فرهنگ خصوصی»؛ گروههای سرود و مساجد فعال، معلمان نهضت سوادآموزی و جهادگران جهادسازندگی از این جملهاند.
این محقق اظهار داشت: به نظر میرسد یک آسیب جدی متوجه مراکز متولی تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است و این آسیب همان غفلت از روایتهای جمعی یا وجوه و ابعاد مردمی و جمعی عناصر و کنشگران حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است. اساسیتر از کنشهای فردی و جمعی کنشگران انقلاب، روح جمعی و جمعگرایی حاکم بر فضای انقلاب اسلامی است. چیزی که انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند و نهضت اسلامی را پیش برد و جنگ را اداره کرد، روح جمعی ملت ایران بود. به عنوان مثال، به ندرت پیش میآید که فعالیتهای زنان جهادی یک شهر در پشت جبهه که یک فعالیت جمعی است، برای این مراکز موضوعیت پیدا کند. وی ادامه داد: یکی دیگر از پژوهشهایی که در دفتر مطالعات به تفصیل انجام گرفته است و تدوین این تحقیق در حال انجام است، تاریخ شفاهی سرودهای معروف انقلاب اسلامی است. موسیقی و سرودهای انقلاب، جزو اولین موضوعهایی بودند که دفتر مطالعات جبهه فرهنگی از اولین روزهای تشکیل، کار آن را شروع کرد و با سرآمدان این حوزه مانند مرحوم منوچهر ابرآویز، استاد شاهنگیان، استاد احمدعلی راغب، استاد قرهباغی، استاد حسین شمسایی، استاد محمد گلریز و دکتر زورق مصاحبه انجام داد. یکی از محصولاتی که دفتر مطالعات از این تحقیقات در دست تهیه دارد، گردآوری 25 سرود مردمی و معروف انقلاب به همراه خاطرات سازندگان آنهاست.
مرتضی قاضی در پایان خاطرنشان کرد: رزمنده فرهنگی را با اثرش میشناسیم. مربی پرورشی باید یک اثر جمعی مثل روزنامه دیواری خلق کند. جمعنگاری یعنی یک گروهی از افراد، در یک زمان و در یک مکان کار واحدی را انجام میدهند. کتاب «جنگ جنگ تا پیروزی» با معرفی گروه سرود استان لرستان از این نمونه است که برای آن با چهل نفر مصاحبه گرفته شده است. آنها بیش از هزار سرود خواندهاند و در حضور رئیسجمهور وقت، رهبر معظم انقلاب اسلامی سرود خواندهاند. در این کار از راوی سوم شخص استفاده شده، چون تمام خاطرات جمعی هستند. کتاب درباره مربیان پرورشی تبریز به اسم «سالهای باکلاس» یکی دیگر از این کارهاست. بحث اثرنگاری هم در جبهه فرهنگی مورد توجه است. اثری است که از فرهنگ عمومی مردم برخاسته و روی همین فرهنگ عمومی اثر گذاشته است. فیلمها، نقاشیها، نمایشنامهها، داستانها و مقالات، پوسترهای نقاشی دیواری، سرود و تئاتر از جمله آثاری هستند که مورد توجه بوده اند. اسناد خانگی نیز یکی دیگر از این موارد است. کتاب «عملیات فریب» یکی از اسناد خانگی و کتابی بر اساس دفترچه خاطرات شهید اسدالله قاضی از یک عملیات فریب و همراه با گویاسازی خاطرات است.
مراکز تاریخ شفاهی شیوهنامه ندارند
در پایان بخش اول نشست علیرضا کمری، محقق برجسته در حوزه تاریخ شفاهی به جمعبندی مباحث مطرح شده پرداخت و گفت: تفاوت بین محلینگاری تاریخ شفاهی با تاریخ شفاهی، در تدوین اولی به اقتضائات مردمشناسانه و دومی در ذیل تاریخ شفاهی است.
وی همچنین گریزی به جایگاه و نقش نهادهای متولی تاریخ شفاهی در نگارش آثار زد و گفت: نهادها و مراکزی که متصدی کار تدوین هستند، خواه ناخواه به مدوِن میگویند چه میخواهیم، بنابراین تنها ذهن مدوِن نیست، بلکه سفارشدهنده هم مهم است. اینکه مدوِن خالیالذهن باشد تا حدودی شدنی است.
نویسنده کتاب «با یاد خاطره» با اشارهای به مقاله ارائه شده از سوی مرتضی قاضی، تصریح کرد: این کار مبتنی بر تجربه زیسته است و سه مسئله در بحث ایشان مدنظر است. تمرکز این مرکز در تولید و تدوین نگاهی است که هنوز در آن بحث نشده و منظر تاریخ فرهنگی در تاریخ شفاهی است و این کار میتواند به یک مانیفِست یا دستینه تبدیل شود. مراکزی که در حوزه تاریخ شفاهی کار میکنند، شیوهنامه ندارند و نهادها باید به این سمت بروند که شیوهنامه خود را مدون کنند. وی در پایان خاطرنشان کرد: مقاله خانم حاجیزاده خوب است، گرچه نرسیدند به طور کامل ارائه دهند.
ظرایف داخلی و خارجی مصاحبه
بخش دوم نشست با مدیریت دکتر علی ططری آغاز شد و اولین سخنران این نشست دکتر مجید تفرشی بود. وی به توضیح درباره مصاحبه با ایرانیان خارج از کشور و دیپلماتها و سفرا پرداخت و اظهار داشت: بحث تاریخ شفاهی، بایستههایی دارد که شاید در داخل کشور ظرایفی را بطلبد و در خارج از کشور نیازمند ظرایف دیگری باشد. وقتی فردی را بشناسی و برای مصاحبه سراغش بروی شکل و نوع مصاحبه نیز فرق میکند. در مورد افراد خارجی باید حتماً از طریق نامه باشد، ایمیل را جواب نمیدهند و بعضی از قدیمیهایشان ایمیل هم ندارند و نوع نگارش و ادبیات را هم باید پذیرفته باشد. نوع کلامی که با ایرانیهای خارج از کشور داریم نیز متفاوت است؛ صحبت کردن با یک چریک، متفاوت از یک سلطنتطلب است و هر کدام زبان مخصوص خودشان را دارند و این، کار را پیچیدهتر میکند.
تفرشی افزود: ما باید دنبال کسانی باشیم که تصمیمسازی میکنند، نباید دنبال اسامی باشیم و باید دنبال منابع مهم و دست نخورده بگردیم. ما سراغ کسانی که در تصمیمسازیهای جنگ ایران و عراق بودند، نرفتیم و نتیجه این شده که چندین کنفرانس بینالمللی برگزار و کتاب منتشر شده است. در واقع آنها دارند کتاب جنگ ما را مینویسند. ما در عرصه بینالمللی در این رابطه تقریباً هیچ کاری نکردیم و تاریخنگاری قلابی جنگ دارد به ما تحمیل میشود. این عرصه کاملاً خالی است و تاریخ شفاهی مغفول میماند.
ارتباط زبانِ بدن و تاریخ شفاهی
حمید قزوینی، یکی از افراد فعال در حوزه تاریخ شفاهی و مسئول بخش تاریخ شفاهی مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، دومین سخنران این بخش بود و گفت: باید زبان بدن مثل خنده و گریه را حفظ کنیم تا مخاطب با فضا و شرایط مصاحبه آشنا شود.
وی به کار خود در مورد نگارش خاطرات آیتالله مستجابی اشاره کرد و افزود: ادبیات ایشان و مدل برخوردشان با پدیدهها خاص بود و از همان ابتدا معلوم بود چارهای نداریم جز اینکه ادبیات ایشان حفظ شود. مجموعه چیزها و هستیهایی که در گذشته رخ داده، نیاز به بازنمایی ذهنی و زبانی دارند. در فرایند بازنمایی راوی در ذهن و زبانش، با هدف چیزهایی که در گذشته رخ داده، مسیر مفهومسازی رخ میدهد و هرکس نگاه و تصویر خودش را دارد و تلاش میکند آن را بیان کند. ذهن و زبان برای هر فرد است و وقتی به زبان میآید برای تعامل با دیگران و به اشتراک گذاشتن موضوعی است.
قزوینی گفت: نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که در بررسی زندگی افراد نمیشود رویکرد یکسان با همه افراد داشت و بهخصوص باید به زبان در بافت فرهنگ عامیانه و زندگی مردم توجه کرد. اگر ضرورت و اهمیت مطالعه زندگی روزانه مردم به عنوان ساحت عرفی برای رسیدن به درک درستی از رفتارهای مردم ضروری است،س در این صورت زبان نقش تعیین کنندهای دارد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اگر تاریخ شفاهی را گونهای دموکراتیک در تاریخنگاری میدانیم که مشارکت آحاد جامعه را به دنبال دارد، در این صورت زبان و بازنماییهای مفهومی ناشی از آن اهمیت خاصی دارند.
مراحل گزارشنویسیِ تاریخ شفاهی
دیگر سخنران این بخش نشست، دکتر فائزه توکلی بود. وی گفت: تدوین از زمانی شروع میشود که گزارش یا طرحی به یک سازمان یا نهاد اجتماعی یا فردی ارائه میشود. وی در ادامه به تشریح مراحل خاص گزارشنویسی تاریخ شفاهی پرداخت و درباره عنوان تحقیق، هدف مطالعه و دوره زمانی، جایگاه نظریه یا چارچوب نظری، روش تحقیق در تاریخ شفاهی و میدان یا بستر مطالعه، طرح مسئله، نمونهگیری در تاریخ شفاهی، فنون دادهیابی، اعتبار سنجی و نحوه نگارش دادهها و یافته ها صحبت کرد و در پایان به نتیجهگیری پرداخت.
تاریخ شفاهی تدوین کتابهای درسی
پیمانه صالحی آخرین سخنران این بخش بود و مقالهای با موضوع عنوان «تاریخ شفاهی تدوین کتابهای درسی دوره ابتدایی و متوسطه (1300-1332): ضرورتها و ویژگیها» ارائه کرد. وی هدف این مقاله را بررسی پیشینه تدوین کتابهای درسی دوره ابتدایی و متوسطه و به طور اخص روند انتشار این منابع آموزشی در فاصله سالهای 1300 تا 1332 عنوان کرد و افزود: در بیان سیر تغییر کتابهای درسی در دوره مورد نظر، بهرهگیری از منابع تاریخ شفاهی موجود در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در اولویت قرار گرفته است. روایتهای دانش آموزان به عنوان خوانندگان اصلی این کتابها تصویر روشنی از محتوای منابع آموزشی، روشهای تدریس و جایگاه مؤلفان ارائه میکند. روش تحقیق، بنیادی - کتابخانهای و توصیفی و تحلیلی است که با مراجعه به منابع دست اول تاریخی، اعم از مصاحبههای تاریخ شفاهی و منابع کتابخانهای نگاشته شده است.
این محقق ادامه داد: در راستای ثبت تاریخ تدوین کتابهای درسی در دهههای گذشته، علاوه بر کتابها و اسناد، مصاحبههای تاریخ شفاهی با خوانندگان این منابع آموزشی، بهخصوص شخصیتهایی که بعدها به جرگه دبیران و متولیان تعلیم و تربیت پیوستند، موجب تکمیل نانوشتههای منابع مکتوب میشود و تصویر روشنی را از محتوای کتابهای درسی و جایگاه مؤلفان این کتابها نمایان میسازد. بررسی رویکردهای مورد توجه در نگارش کتابهای درسی دوره ابتدایی و متوسطه براساس پژوهشهای مکتوب و صحبتهای مصاحبه شوندگان تاریخ شفاهی، تاکنون در ایران چندان مورد توجّه محققان قرار نگرفته است. با تعمّق بیشتر در این زمینه متوجه میشویم که شناخت عوامل موثر بر تدوین کتابهای مذکور در دورههای گذشته، به اصلاح نگرشها در تألیف منابع آموزشی در سالهای آتی کمک شایانی میکند.
وی افزود: این تحقیق بر آن بود تا تدوین کتابهای درسی دوره ابتدایی و متوسطه در دوره پیش گفته را از دیدگاه مؤلفان و معلمان بررسی کند، ولی به دلیل عدم دسترسی به این شخصیتها (چون در قید حیات نیستند)، از نظرهای مصداقی آنها استفاده شد. این مصداقها همان دانشآموزان دوره مذکور هستند که در آن سالها در دوره ابتدایی یا دبیرستان تحصیل میکردند و بسیاری از آنها بعدها به جرگه دبیران و مربیان تعلیم و تربیت پیوستند.
صالحی درباره پژوهش خود گفت: پس از تحلیل روایتها و دیدگاههای مصاحبهشوندگانی که از صحبتهای آنها در این مقاله استفاده شد، میتوان نکاتی را استنباط کرد که در منابع منتشرشده کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. در واقع انتشار دیدگاههای کارشناسان و منتقدان کتابهای درسی در ایران، از دهه چهل آغاز شد؛ بعد از تأسیس سازمان کتابهای درسی در سال 1341، ولی نظرات دانشآموزان که خوانندگان اصلی این کتابها بودند، کمتر مورد بررسی قرار گرفت. بنابراین، براساس اطلاعات استخراج شده از منابع تاریخ شفاهی موجود در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در زمینه تدوین کتابهای درسی (1300-1332)، این محورها مورد تحلیل قرار گرفت:
اول، جایگاه مؤلفان: استادان دانشگاه در نقش مؤلفان، دبیران مؤلف و حاکم بودن نگاه آموزگارمحور، دوم، رقابت و سیستم چندتألیفی: تألیف کتابها به صورت گروهی، آزادی تألیف کتابهای درسی و سوم، برنامهریزی درسی و شیوههای تدریس: بهرهگیری از شیوههای قدیمی و مکتبخانهای، تأکید بر کاربرد روش انتزاعی در آموزش، بیتوجهی به علائق دانشآموزان در برنامه ریزی درسی. چهارم، نقش مراکز آموزشی: مراکز به عنوان انتخابگر مواد آموزشی، کسب تجربه در زمینه بهرهگیری از منابع، کمبود معلم در تدریس بعضی از درسها. پنجم، محتوا و مطالب عدم انطباق محتوا با تواناییها و شرایط سنّی دانشآموزان. محتوای توصیفی و تاکید بر حفظیّات، انتقال فراورده نه فرایند، تاکید بر فراگیری آثار کهن فارسی، توجه به تألیف نه ترجمه و ششم، جنبههای بصری: بهرهگیری از متون بصری، توجه به حاشیههای متون، گنجاندن هنر در کتابهای درسی، رقابت جهت بهبود کیفیت، و در پایان، برنامهریزی درسی و شیوههای تدریس بهرهگیری از شیوههای قدیمی و مکتبخانهای، تأکید بر کاربرد روش انتزاعی در آموزش، بیتوجهی به علائق دانشآموزان در برنامهریزی درسی است.
در این پژوهش که متّکی بر مصاحبههای تاریخ شفاهی با دوازده شخصیت معاصر بود، کاربرد عملی بهرهگیری از اینگونه منابع جهت نمایان ساختن زوایای تاریک و پنهان منابع مکتوب و اسناد شرح داده شد.
دکتر علی ططری در پایان این بخش نشست، به مقالههای ارائه شده در بخش دوم پرداخت و گفت: اغلب مقالههای ارائه شده در این بخش مرتبط با محورهای اصلی همایش نبودند.
نقطه عزیمت تدوین تاریخ شفاهی
در ادامه یازدهمین نشست تاریخ شفاهی ایران با عنوان «همایش ملی تدوین در تاریخ شفاهی» کارگاه آموزشی با مدیریت حجتالاسلام سعید فخرزاده برگزار شد.
نخستین سخنران این کارگاه، دکتر مرتضی رسولیپور، نویسنده و پژوهشگر در حوزه تاریخ شفاهی بود. وی اظهار داشت: ما درک واحدی نسبت به موضوع تدوین نداریم و مسائل اساسی تدوین هنوز بدون پاسخ مانده اند، چون ما در نقطه عزیمت تدوین دقیق نشدهایم. نقطه عزیمت از نگارش شروع میشود. تدوین یک امر و مصاحبه یک امر است. باید بین این دو فرق گذاشت. بحث تدوین بعد از مصاحبه است.
وی ادامه داد: چرا در تدوین تاریخ شفاهی ضعف داریم؟ چون با بحث نگارش آشنا نیستیم. ما باید با زبان معیار پایتخت هر کشور کار کنیم. نوشته قواعد خودش را دارد. ابزاری وجود دارد که بتوان به زبان بدن نزدیک شد. نوار گفتوگو موجود است و هرکس مایل بود میتواند بشنود. کاری که در دانشگاه هاروارد انجام شده کار جالبی نیست، چون عین مصاحبه پیاده شده و مصاحبهها بعد از مدت کوتاهی به تکرار میافتند. ضمن اینکه زبان گفتار همیشه مسائل پیرامونی را روشن نمیکند. اگر متن را بدون اصلاح جلوی مصاحبهشونده هم بگذارید قبول نمیکند اینطور منتشر شود. در عین حال اگر ما به فنون و روش مسلط شویم، تغییر در مصاحبه چندان به وجود نمیآید که متن اصلی هم با تغییر روبهرو شود. در شروع متن و مقدمه، فضای گفتوگو را بیاورید و بنویسید تا خواننده بیشتر با مصاحبهشونده آشنا شود.
انواع تدوین در تاریخ شفاهی
دومین سخنران کارگاه آموزشی، دکتر ابوالفضل حسنآبادی بود و به انواع تدوین در تاریخ شفاهی، شاخصه های تدوین خوب و مؤلفههای تدوین در تاریخ شفاهی اشاره و تصریح کرد: انواع تدوین در تاریخ شفاهی به خاطرات فردی، جمعی، موضوعی و مجموعه مقالات برمیگردد. در چند سال اخیر، خاطرات جمعی مورد توجه واقع شدهاند. مؤلفههای تدوین تاریخ شفاهی، اهداف مؤسسهها، نیتهای فردی، ضرورتهای متن، محتوا و تاثیر آن، سبک نگارش ومصاحبهگر هستند. اهداف مؤسسهها، سیاستگذاریهای سیاسی، شیوههای خاص مصاحبه، خط مشی چاپ و انتشار، انتخاب تدوینگران خاص و شیوه هدفمند تدوین را در برمیگیرد.
وی در پایان به نقش تدوینگر بومی و غیربومی، تدوینگر نظامی و غیرنظامی و تفاوت، تأثیر خواستهها و تفکرات تدوینگر بر تدوین و تعهد تدوینگر در تکمیل مصاحبه و جایگاه آن در تدوین اشاره کرد.
مراحل تدوین در تاریخ شفاهی
دکتر رحیم نیکبخت آخرین سخنران کارگاه آموزشی بود. وی گفت: مراحل تدوین یک فرایند است. قبل از مصاحبه لازم است پیرامون موضوع مورد نظر مطالعات آرشیوی و اسنادی صورت گیرد. در هر پژوهشی باید یک پیشینه تحقیق داشته باشیم. در اولین قدمها نقاط کمرنگ تدوین در ذهن ما شکل میگیرند.
نیکبخت به مرحله بعد از مصاحبه نیز اشاره کرد و اظهار داشت: بعد از مصاحبه نیز پیادهسازی، موضوعنویسی مصاحبه، تکمیل مصاحبه مطرح است. متن از فایل صوتی یا تصویری به نوشتار تبدیل میشود که خود به خود ویرایشی در آن صورت میگیرد و کسی که پیاده کننده است، تدوین اولیه را حینِ بازشنوایی انجام میدهد. موضوعها درصورت لزوم باید جابهجا شوند و در جای خود قرار گیرند. چه بسا در پایان تدوین متوجه شویم بعضی از نکتهها ناقص یا مبهم هستند و پانویسی لازم باشد، بنویسیم.
وی سپس به شیوههای تدوین اشاره کرد و در پایان، بخشی از مشکلات موجود در تدوینهای انجامشده را عدم انتقال لهجهها در مصاحبهها، توصیف و تشریح به جای چالش مدرن، توجه کم به راستیآزمایی اطلاعات و نحوه بارز شدن جایگاه راوی در تدوین بر شمرد.
حرکت در جهت رفع موانع موجود در تدوین تاریخ شفاهی
غلامرضا عزیزی، عضو هیئت علمی نشست و رئیس پژوهشکده اسناد سازمان اسناد کتابخانه ملی در پایان کارگاه به جمعبندی پرداخت و گفت: ما هنوز برداشت واحدی از تاریخ شفاهی نداریم و هنوز بعضیها مصاحبه تاریخ شفاهی را با تاریخ شفاهی یکی میدانند.
وی در پایان، اظهار امیدواری کرد خلاءهای موجود در این همایش باعث شوند فعالان و محققان حوزه تاریخ شفاهی به فکر بیفتند و به نگارش آثار متعددی در این باب بپردازند تا موانع و مشکلات این حوزه رفع شوند.
در حاشیه برگزاری یازدهمین نشست تاریخ شفاهی ایران با عنوان «همایش ملی تدوین در تاریخ شفاهی» در ساختمان آرشیو ملی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهری اسلامی ایران، نمایشگاه کوچکی از کتابهای منتشر شده در حوزه تاریخ شفاهی برگزار شده بود.
تعداد بازدید: 10977
http://oral-history.ir/?page=post&id=6897