تاریخ شفاهی و وفاداری به لحن و ادبیات راوی
الهام صالح
20 مرداد 1395
دوست نداشت کسی به مردم زور بگوید. بخشی از این ویژگی به خاطر روحیه ورزشکاریاش بود. با شهید نواب صفوی و فداییان اسلام همکاری میکرد و به خاطر رفاقتی که با پهلوانهای تهران داشت، هر وقت که در قضایای مربوط به آیتالله کاشانی به آنها پیغام میداد، هر کدامشان یک دریا آدم جمع میکرد.
آیتالله سید مرتضی مستجابی، چنین شخصیتی دارد. او در کتاب «یاران موافق»* از خاطرات پراکنده خود، خاندان صدر و امام موسی صدر سخن میگوید. این کتاب در قالب گفتوگو تنظیم شده و یکی از کتابهایی است که در قالب مجموعه تاریخ شفاهی امام موسی صدر، توسط موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر انتشار یافتهاند.
خاندان صدر در ایران، عراق و لبنان
کتاب «یاران موافق» به تاریخ شفاهی امام موسی صدر اختصاص دارد، اما در بخشهای مختلفی از آن میتوان با موضوعات پراکنده دیگری مواجه شد که ویژگیهای مشترک مرحوم سید صدرالدین صدر و آیتالله کاشانی، تشییع جنازه آیتالله صدر، آشنایی امام موسی صدر و استاد ابوالحسن صبا، فداییان اسلام، ملی شدن صنعت نفت و وضعیت روحانیت در دوران رضاخان، از جمله این مطالب است.
پرداختن به ویژگیهای سایر افراد خاندان صدر نیز از همین موضوعات به شمار میرود که راوی در بخشهای مختلفی از کتاب این ویژگیها را برمیشمارد: «یکی از ویژگیهای این فامیل، نوعی حالت درویشی است که دارند. همشون کم و زیاد، گذشت دارند... مثلا در روحانیت شیعه، حداقل در سن و سال ما، شبیه این حرکتی که آیتالله صدر (پدر آقا موسی) کرد رو سراغ نداریم. یعنی چه کار کرد؟ وقتی آیتالله بروجردی به قم اومد، ایشون که از پایهگذاران روحانیت قم بود، جای نمازش و جای درسش رو داد به آقای بروجردی و رفت خونه نشست. از اون مهمتر اینکه وقتی بعضی افراد برای پرداخت وجوهات شرعی نزد ایشون میاومدند، آیتالله صدر میگفتند: برو پیش آقای بروجردی.»
راوی، ضمن اشاره به علاقه مردم به آیتالله صدر، رابطه آیتالله صدر و فداییان اسلام را مورد بررسی قرار میدهد: «فداییان اسلام، آقای صدر رو دوست داشتند. نه فقط اونها که برخی گروهها و جریانهای سیاسی و مذهبی و یا آقای کاشانی هم ایشون رو دوست داشتند. برای اینکه سلوک او، الگوی روحانیت بود و همه افراد رو با روی باز میپذیرفت و کسی رو از در خونه رد نمیکرد... از طرفی آقای صدر شخصیت علمی و اخلاقی داشت. در این حرفها کمتر وارد میشد، ولی آقای خوانساری در عراق، همراه سید ابوالقاسم کاشانی با انگلیسها جنگ کرده بودند...»
اما چرا در کتابی که باید به موضوع امام موسی صدر بپردازد، مطالب پراکنده دیگری وجود دارد؟ این پرسشی است که مولف کتاب به آن پاسخ میدهد: «کتاب درباره تاریخ شفاهی امام موسی صدر است، اما به جهت اینکه خاندان صدر در ایران، عراق و لبنان، تاثیرگذار و صاحب نقش بودند، دایره پژوهش را وسیعتر کردیم.»
«یاران موافق» کتابی است که در گفتوگو با آیتالله سید مرتضی مستجابی به موضوع امام موسی صدر میپردازد. جایگاه علمی امام موسی صدر، یکی از مباحثی است که آیتالله مستجابی درباره آن سخن میگوید: «شجاعت علمی داشت. در واقع ایشون استاد بود. حتی درسی که میرفت، همان وقت تدریس میکرد. اینقدر باهوش بود. همین امروز که درس رو تحویل میگرفت همین امروز هم تحویل میداد. در موضوعات جدید فقهی با دقت و شجاعت وارد بحث میشد.»
از نگاه راوی کتاب، امام موسی صدر، یک انسان کامل است: «انسان کامل بود. گاهی که به اصفهان تشریف میآوردند، بعضی اوقات دو ماه، سه ماه اینجا تفقد میکردند. اول حرکت که شروع میشد، دیدن خانوادههای ارحام بود. بعد مردم تنگدست و خونهنشین و سرکشی به این خانوادهها بود که به اتفاق میرفتیم و ایشون نسبت به هر یک تفقد میکرد.»
آیتالله مستجابی، شخصیت امام موسی صدر را از نظر اجتماعی نیز برای مخاطب کتاب میکاود: «از نظر اجتماعی هم یه روز تجار، به همین منزل دعوت میشدند. یه روز، علما دعوت میشدند. یه روز، مسئولین شهر و برای هر کدام ایشون جدا جدا سخنرانی میکرد. همه از درک و فهم و علم ایشون بهره میبردند و دلشون میخواست که امام موسی صدر در اصفهان بمونند.»
«یاران موافق»، نکات جالب دیگری هم دارد. یکی از این نمونهها، موضعگیری امام موسی صدر در جریان ملی شدن صنعت نفت است: «با همه رفیق بود. در اینکه موافق ملی شدن صنعت نفت بود و به نهضت ملی هم نگاه امیدوارانه داشت، حرفی نیست. اما اهل اختلاف و دعوا نبود. افق فکریش طوری بود که همه رو جمع میکرد... آقا موسی یه فردی بود مافوق این حرفها.»
امام موسی صدر کسی است که به گفته راوی کتاب، فضای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی لبنان در شیوه رهبری او تاثیری نداشت، بلکه او بر این فضا تاثیرگذار بود. وی مدرسه صنعتی صور را تاسیس کرد که توسط شهید مصطفی چمران مدیریت میشد. آیتالله مستجابی دراینباره هم خاطرهای را بیان میکند: «یادمه وقتی به اونجا رسیدیم که چند تا از گروههای مارکسیست فلسطینی و مخالف آقا موسی که از بعضی کشورها تحریک میشدند به اونجا موشک آرپیجی زده بودند. چمران هم روی دیوار، با رنگ قرمز خط کشیده بود، یعنی اینها خون بچههای مظلوم رو ریختند. چمران، مرد بسیار عارف، بزرگوار، محترم، درسخونده، متعهد، متشخص و پابرجایی بود و نسبت به آقا موسی هم فدایی بود.»
فهرست و متن تایپی اسناد
کتاب «یاران موافق» دارای دستهبندی موضوعی است؛ تولد، خانواده و اولین هجرت، خاندان صدر، ورود به سلک روحانیت، مبارزات سیاسی و امام موسی صدر. اما این موضوعبندی در فهرست کتاب مشاهده نمیشود. «سخن ناشر»، «مقدمه»، «مصاحبه با آیتالله سید مرتضی مستجابی»، «زندگینامهها»، «اسناد»، «سخنان حجتالاسلاموالمسلمین عبدالامیر قبلان» و «نمایه» در این فهرست قرار گرفتهاند که عدم اشاره به موضوعات جزییتر، یک نقطه ضعف به شمار میرود.
این کتاب بر خلاف بسیاری از کتابها، بخش اسناد و تصاویر را دارا نیست، بلکه اسناد و تصاویر بین مطالب کتاب جای گرفتهاند. در صفحات مختلف کتاب، وقتی به موضوعی اشاره میشود، عکس و سند مرتبط با موضوع نیز در کنار این مطلب، یا یکی- دو صفحه پیش، یا پس از آن به چشم میخورد. اما اگر در کنار تصویر این اسناد، متن تایپی نیز قرار میگرفت، مخاطب آسانتر میتوانست محتوای سند را بررسی کند.
حمید قزوینی، مولف کتاب درباره عدم استفاده از متن تایپی اینطور توضیح میدهد: «تایپ این اسناد، کاری فوقالعاده پرزحمتی است، چرا که خواندن آنها بسیار سخت است. اگر بخشی از آنها تایپ شود و بخشهای ناخوانا تایپ نشود، متن ناقص خواهد بود. روی همین اصل، ما تصویر سند را منتشر کردیم تا اگر مخاطبی انگیزه داشت، آن را بخواند. فرضمان هم بر این بود که بسیاری از این اسناد در جای دیگری چاپ نمیشود پس حداقل ما آنها را چاپ کنیم.»
کتاب «یاران موافق» همچنین دارای پینوشتهایی است که توضیحات تکمیلی را درباره مطالب ارائه میدهد. علاوه بر این، بخش «زندگینامه» نیز زندگینامه افرادی را که درباره آنها سخن گفته شده، در اختیار مخاطب قرار میدهد.
سند تاریخ شفاهی
در مواجهه با کتاب «یاران موافق»، یکی از نکاتی که از همان ابتدا جلب توجه میکند و کمی هم عجیب به نظر میرسد، استفاده از لحن عامیانه در گفتوگو است: «یه روز عمو گفتند: «بابا، عمو، برو دو، سه تا نون سنگک بگیر و بیا.» ما هنوز کتوشلواری بودیم. با اون کلاه کذایی لاتی، رشیدتر از این هم بودم – آدم پیر که میشه کوچیک میشه – زمان جنگ بینالملل دوم بود. مغازهها شلوغ بود. بهخصوص نونواییها... باز ما روی همون حالات لاتی و بچگی و جوانی و باد زورخانه رفتیم جلو. البته اگه مشتی بودیم، اگه لوطی بودیم، اگه حالات ورزشکاری داشتیم باید میایستادیم که این عده بِرَند...»
به کار بردن این لحن تا زمانی که مولف کتاب درباره آن توضیحی نداده باشد، عجیب به نظر میرسد. حمید قزوینی درباره لحن عامیانه کتاب میگوید: «چیزی که در بحث تاریخ شفاهی بر آن تأکید میشود، وفاداری به ادبیات راوی است، اما متاسفانه الان مصاحبه با یک بازاری با مصاحبه با یک استاد دانشگاه، لحن و زبانی یکسان دارد. به نظر من بهترین چیزی که هر فرد را معرفی میکند، لحن و ادبیات او است.»
وی ادامه میدهد: «اتفاقاتی که در جلسه مصاحبه رخ میدهد، خودش سند است. اینکه مصاحبهشونده، کجا مکث کرده، کجا خندیده، یا کجا متاثر شده، شاید حالا نه، اما پنجاه سال بعد به عنوان سند تاریخ شفاهی مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.»
چهارمین کتاب
«یاران موافق»، چهارمین کتابی است که توسط موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر درباره تاریخ شفاهی امام موسی صدر به انتشار رسیده. پیش از این اثر، کتابهای «من و آقا موسی» (مصاحبه با آیتالله عبدالجلیل جلیلی کرمانشاهی)، «حدیث روزگار» (خاطرات سید هادی خسروشاهی)، «دیدار در پاریس» (خاطرات سید حسن حبیبی) منتشر شدهاند. از این بین، مولف «من و آقا موسی»، «حدیث روزگار» و «یاران موافق» حمید قزوینی است، مصاحبههای «دیدار در پاریس» را هم وی انجام داده، اما در کتاب به این موضوع اشاره نشده.
قزوینی، از خاطرات آیتالله مستجابی به عنوان یک اثر متفاوت نام میبرد چرا که ایشان، چهرهای متفاوت دارد و رابطهاش با امام موسی صدر، رابطهای خاص و متفاوت است. دراینباره هم میگوید: «ایشان اگر چه روحانی عالیرتبهای است و اگر چه اجازه اجتهاد دارد، اما به شدت به فضای پهلوانی علاقهمند است. من از یک طرف با یک روحانی عالیرتبه سر و کار داشتم، از یک طرف با کسی که روحیه پهلوانی دارد و از یک طرف با کسی که 90 ساله است. این سه ویژگی در کنار هم کار را برایم سخت میکرد.»
یکی از مشکلات تدوین تاریخ شفاهی، فراموش شدن خاطرات به مرور زمان است که این مشکل در تدوین کتاب «یاران موافق» هم وجود داشته. قزوینی درباره چگونگی مواجهه با این مشکل هم چنین توضیح میدهد: «آیتالله مستجابی خیلی به این موضوع اشاره میکرد که حافظهام ضعیف شده. حتی ممکن بود اشتباه کند، اما موضوعات را با استفاده از اسناد و روایتهای دیگران با ایشان هماهنگ میکردم و سعی میکردم از این طریق، خاطرات را به یاد ایشان بیاورم.»
حمید قزوینی، در همین زمینه، چند کتاب دیگر نیز در دست دارد که فعلا از آنها سخنی نمیگوید.
*یاران موافق: خاطرات آیتالله سید مرتضی مستجابی، به کوشش: حمید قزوینی، مشخصات نشر: تهران، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، 1395، 426 ص
تعداد بازدید: 5377
http://oral-history.ir/?page=post&id=6507