آیا میتوان از تاریخ شفاهی برای آموزش خانواده استفاده کرد؟
ترجمه: نرگس صالحنژاد
01 تیر 1395
اشاره: آرشیو تاریخ شفاهی میدلند شرقی در انگلستان[1] وابسته به مرکز تاریخ شهری[2] دانشگاه لیستر[3] مجموعه برگههای اطلاعاتی (اینفوشیت) درباره تاریخ شفاهی تولید کرده است که نقطه شروع مفیدی برای علاقهمندان به هر جنبهای از تاریخ شفاهی خواهد بود. در این یادداشت میخوانیم: «تاریخ شفاهی چیست؟»، سپس با «مثالهایی برای تناسب تاریخ شفاهی با آموزش خانواده» آشنا میشویم و در نهایت به «تشریح استفاده از تاریخ شفاهی به عنوان بخشی از محدوده فعالیتهای آموزش خانواده» خواهیم پرداخت.
تاریخ شفاهی چیست؟
تاریخ شفاهی تاریخ گفتاری است. تاریخ شفاهی ما را قادر میکند از طریق افرادی که در متن وقایع بودهاند اطلاعات دست اول در مورد گذشته کسب کنیم. میتواند به اشکال مختلف از داستانها، آهنگها و رکوردهای ویرایش شده باشد تا مصاحبه مستقیم با افراد تا از تجارب آنها از یک زمان یا رویداد خاص اطلاع یافت.
آیا میتوان از تاریخ شفاهی برای پشتیبانی از آموزش خانواده استفاده کرد؟
خاطرات افراد مسن، روش ایدهآلی برای یادگیری نسلهای مختلف خانواده و آموزش جمعی است. در ادامه چند مثال آورده شده است:
خانهها
«من در ۱۹۰۵ به دنیا آمدم... آن زمان ده کلبه وجود داشت. آن کلبهها کوچک بودند. هیچ شیرآلاتی وجود نداشت، دستشویی نبود و در حیاط پشتی یک سینک و یک کاسه قرار داشت.»
«دستشویی بیرون از خانه بود. باید بیرون میرفتی و از آن دستشویی مشترک بین همه استفاده میکردی....»
«خانه نسبتاً بزرگ بود، ولی برای یک خانواده هشت نفره به اندازه کافی فضا نداشت. ما باید کنار هم میخوابیدیم.»
بازیها
«آن روزها بازی ها لیلی، چوگان، توپ و حلقه و... بود.»
«ما باید در خیابان بازی میکردیم. خیابانها خیلی پهنا نداشتند. یک کفش کهنه برمیداشتیم روی آن کمی سرب میریختیم و با چکش آن را میزدیم و به آن بازی حاکی روی سرب میگفتیم.»
«در آن روزها در هند بازیها مانند الان نبودند. ما باید خودمان بازی میساختیم، یا افرادی میآمدند و بازیهایی که خودشان ساختند را به بقیه میفروختند. برای مثال توپهای گلی.»
مدرسه
«در آن زمانها در مدرسه به ما شیر نمیدادند، همه مادرها در زنگ تفریح با یک فنجان شکلات به مدرسه میآمدند و آن را از بین دروازههای مدرسه به ما میدادند چرا که دروازهها قفل بودند.»
«پرستار شوره نام داشت... بعضی بچهها یا مادرها معتقد بودند که سرشان شوره ندارد. پرستار بعد از شانه کردن موهای بچه آنها را روی کاغذ میریخت و در یک پاکت قرار میداد و سپس روی آن مینوشت «قابل توجه خانم...» و بعد بچه پاکت را برای مادرش میبرد.»
ایدههایی برای آموزش خانواده
خاطرات و تجارب افراد مسن منابع شگفتانگیزی برای آموزش تاریخ هستند و استفاده از اینها به عنوان یک نقطه شروع باعث میشود کودکان تشویق شوند دانش و مهارتهایشان را در دیگر زمینهها هم گسترش دهند مانند:
• فناوری اطلاعات
• آموختن
• مهارتهای ارتباطی(صحبت کردن و گوش دادن)
• شهروندی
بچهها - و سایر اعضای خانواده – ممکن است خیلی راحت از داستانهای افراد مسن لذت ببرند، اما میتوان آنها را به موارد زیر هم تشویق کرد:
• بیشتر سوال پرسیدن، و کمک به آنها برای نوشتن این سوالها روی کاغذ
• مقایسه کردن با تجارب خودشان یا در زمانهای دیگر، یا گروههای اجتماعی دیگر یا فرهنگهای دیگر
• ضبط کردن یک مصاحبه بر روی یک نوار، اگر که یک ضبطصوت یا ابزار مشابه داشته باشید. میتوان با نسلهای مختلف خانواده مصاحبه کرد.
• ساخت یک آلبوم یا مجموعه خانوادگی که میتواند شامل عکس، نقاشی، خاطرات اعضای خانواده و شاید یک درخت خانواده باشد.
• جستوجوی دیگر منابع اطلاعاتی در موضوع مورد علاقهشان، مانند اسباببازیها و بازیها، اینکه روزهای مدرسه، روستا یا محلهشان در گذشته چگونه بوده، و در جهان در یک زمان خاص چه اتفاق دیگری افتاده است. میتوان این کار را به صورت زیر انجام داد:
• استفاده از اینترنت همراه با آنها (یا شاید باید به آنها اجازه دهید کار با آن را به شما یاد بدهند.)
• با هم به کتابخانه رفتن و کمک به انتخاب چند کتاب مرتبط
• با هم خواندن
• استفاده از عکسهای قدیمی برای شروع گفتن یا نوشتن یک داستان
• با هم به موزه رفتن و دیدن اسباببازیها، وسایل خانه، لباسها و وسایل نقلیه قدیمی....
اینها فقط چند پیشنهاد ممکن است. مطمئناً شما به موارد دیگر هم فکر میکنید.
[1]EMOHA (East Midlands Oral History Archive)
[2]Centre for Urban History
[3]University of Leicester
تعداد بازدید: 5213
http://oral-history.ir/?page=post&id=6416