آرشیوهای صوتی، فراتر از رویدادهای تاریخی
کاترین آتلان[1]
ترجمه؛ مرضیه خزایی
21 اردیبهشت 1395
در بخش نخست این مطلب، جزئیاتی درباره هفت لوح فشرده اثری از اِلیکیا ام بوکولو و فیلیپ سنتنی با عنوان «تاریخ صوتی آفریقا (2001-1960)»[2] آورده شد. در بخش دوم و پایانی این نوشته نیز ابعاد دیگری از این مجموعه متعلق به حوزه تاریخ شفاهی مطرح شده است.
رویداد داغ
نوارهای صوتی جمعآوری شده بخش مهمی از رویدادها را دربرمیگیرند؛ اکثر آرشیوهای رادیویی، رویدادهای تاریخی را که مربوط به تاریخ معاصر است، تداعی میکنند. از این رو، این آرشیوها ارزشمند هستند، چون نزدیکترین نسخه رویدادهایی را ارائه میکنند، که الزاما آگاهکنندهترین و یا کاملترین نسخه نیستند، بلکه آموزندهترین آنها در خصوص تأثیر اخبار روز بر تاریخ معاصر هستند. بدین سان، رویدادها اغلب بدون گزارشهای مکتوب، در بُعد روانشناختی و عاطفی خود دوباره بازسازی میشوند. به عنوان مثال ما غم و اندوه پییر مندز- فرانس[3] را هنگام اعلام آتشبس، پس از شکست دیَن بیَن فو[4] از طریق امواج رادیویی در تاریخ 20 ژوئیه 1954 درک میکنیم، و یا بهتر میتوانیم، شوکی که این جنگ استعماری مغلوب شده برای رهبران فرانسوی داشته را ارزیابی کنیم. یک سال بعد، پس از استعمارزدایی، روزنامه نگاران آرتیاف، خبر بازگشت سلطان محمد پنجم به مراکش را با همان شور و هیجانی اعلام میکنند، که به طور مستقیم
● تأثیر قدرت کلمات در زندگی عامه مردم آفریقا قطعی و تعیین کننده است، زیرا کلام همزمان که تاریخ را نقل میکند، آن را میسازد
فرود هواپیمای سلطان را (در تاریخ 16 نوامبر 1955) توصیف میکردند؛ گزارششان که انتقالدهنده احساس انتظار، شادی، عزت و شرف در این لحظه است، قدرت نمادین روزی به وسعت «تاریخ» را یادآوری میکند. این هیجان در بسیاری ازرویدادهایی که آن زمان توسط رادیو گزارش شده، مشهود است؛ داستان بازداشت پاتریس لومومبا (3 دسامبر 1960) احساس تنش شدید را انتقال میدهد؛ تاجگذاری سلطنتی ژان- بِدِل بوکاسا (1977) احساس پوچی عدم واقعیت [تحقق اهداف مبارزه] را ایجاد میکند؛ شرح یک قتلعام غیر نظامی در الجزایر(اوت 1977) احساس خشونت و عدم درک شاهدان را انتقال میدهد. تأثیراتی که آرشیوهای صوتی ایجاد میکنند مانند کلمات حامل معنی هستند. این تأثیرات راه را برای روایت تاریخی ملموس باز میکنند، تاریخی از رنجها که شاید تمام اعتبارش در تجزیه و تحلیل پدیدههای سیاسی معاصر آفریقا نهفته است.
رویداد تاریخی، با ابقاء در بُعد احساسی و هیجانی خود، از طریق آرشیو صوتی، ماهیت جدید، غیر معمول و صریح خود را باز مییابد. برای مثال میتوانیم، به سخنرانی فرانسوا میتران در لابول (20 ژوئن 1990) که مؤلفان، آن را به عنوان مقدمهای برای نیمه آخرین دهه قرن، در ابتدای لوح فشرده شماره 5 ارائه کردهاند، اشاره کنیم. این مقدمه تند و خشن اثر شوک ایجاد شده، از سخنان رئیس جمهور فرانسه در آن زمان را یادآوری و خاطر نشان میکند، شوکی که با سخنان گاه به گاهی که بهطور معمول در این مواقع بیان میشود، ذهن را آشفته میکند. کمی بعد، روی همین سیدی، بیان نسل کشی روآندا در سال 1994، توسط شاهدان عینی (شرح مختصر واقعه، مختصری از دورنمای واقعه و مستندات رادیویی معاصر وقوع قتل عام) از همین اصول تبعیت کرده و اثری مشابه را ایجاد میکند. این آرشیوهای خام، ظهور بحران و شوک حاصل از انتشار خبر بحران نزد اولین آگاهان را بازسازی میکنند و آنچه که ما توانستیم، در همان ابتدا، در مورد این بحران درک کنیم و یا حدس بزنیم را نشان میدهند؛ توجه به این نکته در این باره حائز اهمیت است که اگر چه جنبههای سیاسی و نظامی جنگ همچنان مبهم به نظر میرسند، ولی بُعد نسلکشی آن از همان روزهای ابتدایی برای تمامی ناظران روشن است.
● توالی اسناد صوتی، امکان شناسایی و تجزیه و تحلیل مجموعهای از ساختارهای ایدئولوژیک که در تظاهرات گروهی مردم یک عصر تأثیرگذار بودند را فراهم میکند
با این وجود رویدادها همیشه واضح و روشن نیستند و فهم آنها با توجه به زمان میتواند متفاوت باشد. منابع رادیویی دقیقا باعث میشوند تا از آن رویدادها تفاسیری ثانوی برداشت شود که موضوع اغلب آن تفاسیر همان وقایع اولیه هستند. بنابراین، با قرار دادن سخنرانی ناصر در 26 ژوئیه 1956 برای اعلام ملی شدن کانال سوئز، در بافت بینالمللی جنگ سرد و پیدایش کشورهای عدم تعهد [کشورهای عضو شورای عدم تعهد]، کتابهای درسی تاریخ تمایل مییابند تا این واقعه تاریخی را به عنوان اعلان جنگ گسترده ضد امپریالیستی که ناصر منادی آن است، معرفی کنند. حال آنکه، اگر ناصر چندی بعد، در شب 26 ژوئیه، این نقش [منادی جنگ ضد امپریالیستی] را با رغبت می پذیرد، اهداف دیگری در سر دارد؛ این اهداف، نخست، آنچنان که نسخه پخش رادیویی سخنانش نشان میدهد، در چشم اندازی بیشتر ملی تا بینالمللی و بیشتر اقتصادی تا سیاسی جای میگیرند. بنابراین، مخاطرات این رویداد به طور ملموسی متفاوتتر از مخاطراتی به نظر میرسند، که تاریخ بعدها به او [ناصر] اختصاص میدهد. ما همین امر را در یادآوری رأیگیری قانون- کادر[5] در فرانسه مشاهده میکنیم. یک یادداشت مربوط به 20 مارس 1956 شنیدن صدای مولف آن، گاستون دیفِر[6] را امکانپذیر میکند که به معرفی متن قانون به مجلس شورای ملی و توجیه طولانی شدن پایان آن میپردازد. شورو هیجان دفاعیهاش و دقت استدلالش یادآوری میکند که اگر چه این اصلاحیه استعماری اغلب ضعیف و مبهم در نظر گرفته شده، از همان ابتدای امر تا زمان پیشنهاد آن ویژگی جسورانهای را در خود داشته است. در خصوص بحث «بالکانیزه کردن» آفریقا که مرتبا به این قاره نسبت داده شده است، تهدید حاصل از این دیدگاه درست در زمان بحث احکام اجرایی (ژانویه- فوریه 1957) متوجه برخی از رهبران آفریقایی و حاکمان فرانسوی خواهد بود. با آنکه گاستون دیفِر، در آن زمان، پیش از هر چیز، به اتحادیه فرانسه می اندیشد، ولی در سخنرانی خود «از مجموعه های بزرگ اقتصادی سیاسی» دفاع میکند. در هر صورت، باید به اعلام قانون- کادر در مارس 1956، به عنوان رویدادی زمینهساز برای فرصتهای متنوع نگریسته شود. با قرار دادن وقایع در بافت اصلی خود، آرشیوهای رادیویی امکان افتادن در دام تجزیه و تحلیل فرجامشناختی را از بین میبرند و محققان را به تفکر در باب توالی وقایع که در هر لحظه از دوران معاصر شکل میگیرند و تفکر در باب ویژگی انتخاب آنها سوق میدهند.
● رویدادها همیشه واضح و روشن نیستند و فهم آنها با توجه به زمان میتواند متفاوت باشد. منابع رادیویی دقیقا باعث میشوند تا از آن رویدادها تفاسیری ثانوی برداشت شود
سخن عاملان (رهبران)
بیشک، در اینجا اهمیت دیگر نوارهای صوتی ارائه شده، در شنیدن صدای عاملان یا رهبران تاریخ آفریقای جدید است. در واقع، در اینجا، بر روی نقش اشخاص تأکید میکنیم، بیآنکه دچار مشکلات تاریخ پوزیتیویستی (اثباتگرایانه) شویم، چرا که در کنار صدای «مردان بزرگ» میتوانیم صدای مخالفانشان یا قربانیان، صدای افراد معمولی و ناشناس را هم بشنویم. این دیدگاههای مختلف اهمیت تمامی مشاهدات شفاهی، که کمتر نگاشته یا تولید شدهاند، اما نسبت به بیانات مکتوب بیشتر خودجوش هستند را نشان میدهد. یقینا، بیشتر سخنرانیهای عمومی رهبران سیاسی از پیش به نگارش درآمدهاند، اما اظهارات مستقیمشان حاوی اطلاعاتی است که در نسخهبرداری مکتوب کلامشان از بین رفته است؛ تغییرات ایجاد شده در کلام توسط سخنران (مانند حواسپرتیها و فراموشیها، لهجهها) همچنین صدای سخنران، لحن صدا و یا بیانش (مانند سکوتها، درنگها و تکرارهای موجود در کلام) از نکات مهم و حائز اهمیت موجود در نوار ضبط صدا هستند. به عنوان مثال مشاهده اینکه تا چه حد لحن گفتار میتواند از نظر مردمی که زبان فرانسه، زبان مادریشان نبوده است معنیدار باشد شگفتانگیز است؛ آهنگ خشن صدای هوفوه-بوآینی[7] یا سِنگور[8] همزمان که معرف آنها به عنوان اولین نسل نخبگان فرانسه- آفریقایی است، (شاید به طور آگاهانه) اصالت روستایی این دو سیاستمدار را هم خاطر نشان میکند؛ در واقع، ملاحظه میکنیم که گردانندگان نسلهای بعد اغلب لهجه کمتری دارند. اشکال مختلف فصاحت کلام نشانه دیگری برای تمایز رهبران است؛ لحن لاتین سِنگور و تکلف استادانه اِمِه سِزِر[9] معرف سطح تحصیلات و درجه فرهنگپذیری ایشان است. برعکس، کاربرد زبان عربی مؤدبانه توسط سلطان محمد پنجم، به هنگام جشن استقلال مراکش (فوریه 1956) نشانه همگونسازی کمتری است؛ این همگونسازی با «ترجمه» بازبینی شده و گستردهای که بعدها پسرش، حسن دوم، از سخنان پدر به زبان فرانسهای کامل، کارآمد و فنی ارائه کرد، مغایر بود؛ این دو سبک نماینده دو نوع از نخبگانی است که در مراکش در زمان مبارزه با استعمار روی کار آمدند. به نظر میرسد که لحن خطابهها، پیش از محتوا، میتواند بینش ارزشمندی از افق فکری و دیدگاه اجتماعی- فرهنگی رهبران در این دوران را ارائه دهد.
از روشهای ارتباط سیاسی آنان نیز بسیار سخن به میان میآید. رهبران آفریقایی چه هنگامی که همتای اروپایی خود و یا مردم آفریقا را مورد خطاب قرار میدهند، اغلب قالب گفتمان آنها به اندازه محتوای آن معنیدار است. بیانیه سِکوتوره[10] خطاب به ژنرال دوگل در تاریخ 25 اوت 1958 که استدلالهای معقولش در تضاد با لحن تحریکآمیزی است که در اصل باعث جدایی فرانسه و گینه شد، نمونهای از این دست است. مثال دیگر ارائه شده در این مورد، نطق کوتاه خوشآمدگویی هوفوه- بوآینی در همایشی درباب چهل سال توصیف منابع و دسترسی[11] (یاموسوکرو، 1986) است، در اینجا، تأکیدات آمرانه او به منظور تحمیل دیدگاهش درمورد تاریخ، براثر خوشرویی و ملاطفت چاپلوسانه رئیس- مؤسس حزب کمرنگ میشود. وانگهی، لحن کابینه دولت در«سخنرانیهای مختلف برای ملت» با توجه به خلق و خو و شرایط آنها بسیار متفاوت است، برای مثال؛ در هنگام غلیان احساسات، لحن برخی (هوفوه-بوآینی هنگام اعلام استقلال ساحل عاج در اوت 1960) با لحن وقیحانه برخی دیگر (موبوتو هنگام بیان اینکه لومومبا «مردی تمام شده» است، دسامبر 1960)، یا لحن تمسخرآمیز دیگری (سِنگور هنگام انتقاد از مخالفانش درباره کاربرد عبارت «سالنهای داکاری خیلی پاریسی» تا استفاده از «جملات جسورانه ناآشنا»، ژانویه 1986) ... در تضاد است. در واقع، در پس غلیان احساسات، خشونت یا طعنه، تمایل برای مجذوب و مقهور کردن مردم نهفته است، برای همین منظور هم تاکتیکهای مختلفی به کاربرده میشود. در این میان، استفاده از سبکهای مختلف زبان، بویژه، در گفتار محسوس است، به عنوان مثال شناسایی میزان تکرار واژگان مذهبی (بارتِلِمی بوگاندا[12]، 1959)، مضمون افتخار (رضا مَلِک[13]، 1960) یا کاربرد واژگان و عبارات مرتبط با «سنت آفریقا» مانند ضربالمثلها و نامهای محلی که با گوش کردن به سخنرانیها امکانپذیر میشود، نشان از این واقعیت دارد که این سبکهای گفتاری گاهی به سخنران قامت یک پیامبر (لومومبا، 1960)، یک مبارز (ناصر، 1959)، یک پیر و مراد و یا یک پدر (بورقیبه، 1974) را میدهد. این تأثیرات بر آمده از سخنرانیها، دقیقا، به تصویری که رهبران آفریقایی میخواستند از سخنان خود ارائه دهند، به «تجسم صدا»هایی که با ایشان همخوانی دارند و به ابزار رادیو مربوط میشود. این تصاویر در کشورهایی و به دلایل مختلف، مانند تقسیمبندی (پارتیشن بندی) جغرافیایی، پراکندگی جمعیت، عدم وجود شبکههای ارتباطی مناسب و گاهی فقدان عرف حکومتی و یا وجود دولت مرکزی که برای مردم دور از دسترس و مبهم است، اهمیت سیاسی منحصر به فردی پیدا میکنند، در نتیجه، گاهی صدای رهبر که از رادیو پخش میشود، تنها علامت مستقیم و ملموس برای مردم است.[14]
● رویداد تاریخی، با ابقاء در بُعد احساسی و هیجانی خود، از طریق آرشیو صوتی، ماهیت جدید، غیر معمول و صریح خود را باز مییابد
وانگهی، مردم، غایبین این آرشیوهای صوتی نیستند. حضورشان در ابتدای هر لوح فشرده از طریق سروصدای عموم جمعیت و سپس توسط ترانههای محبوب سیاسی که گهگاه بین دو سند گنجانده شده، القا میشود. حضور مردم بویژه در واکنش حضار (مستمعین) به سخنان رهبران محسوس و آشکار است. در واقع، تعامل سخنران با مخاطبانش دارای آموزههای ارزشمندی است، این تعامل به طور غیرمستقیم نوع روابط رهبران با مردم را نشان میدهد. گاهی به نظر میرسد، گفتوگوی شکلگرفته بین آنان به شدت محدود و سازمان یافته است، این امر بویژه در مورد رژیمهای سالهای1970، مانند حکومت مارین اِن گوآبی[15] در کنگو یا حکومت ماتیو کِرِکو[16] در بنین صدق میکند. مشخصه نطقهایی که این دو رهبر به ترتیب در سالهای 1969 و 1975 بیان میکنند، تکرار شعارهایی توسط حضار به روش یک گروه کُر قدیمی است که سخنان قهرمان- راوی خود را تکمیل و تکرار میکند.[17] این روش سخنرانی اساس ارادهای قوی برای تحت سلطه درآوردن جامعه است. اما در مکان و زمانی دیگر، همین جامعه ممکن است کمتر رام و مطیع باشد. آنگاه کلام کنترل شده مردم جای خود را به زبانی مستقل میدهد. برای مثال، کاربرد این زبان در واکنش اهالی داکار به سخنان ژنرال دوگل، در باب ارائه طرحش در مورد جامعه، در تاریخ 28 اوت 1958، به وضوح مشهود است. در ابتدای امر، هنگامی که این طرح بیان میشود، جمعیت دقت کاملی از خود بروز میدهد که این امر درک آنان از اهمیت مسائل سیاسی روز را نشان میدهد؛ همین جمعیت، در مرحله بعد، با جنجال و صداهای متناقض، که نشانه تفاوت دیدگاهها، نظرات و شور جمعیت در مورد مذاکرات دولتی سنگال است، واکنش نشان میدهد؛ در آخر، در مقابل شنیدن کلمه «استقلال»– هرچند این کلمه به نحو تحقیرآمیزی توسط ژنرال ادا میشود- از جمعیت صدای معنادار تشویقی رگبارگونهای به گوش میرسد؛ قدرت و هیاهوی صداها که در این لحظه اوج میگیرند، عمق میل به رهایی را به تصویر میکشد که فراتر از مخالفتهای حزبی و تفاوت تاکتیکها، به مردم آفریقا نشاط میبخشد. این امر به خصوص، دوسال بعد، به هنگام اعلان استقلال قابل توجه است، زیرا صدای جمعیت شنیده نمیشود و تنها سکوتی مطلق به بیانات «پدران ملت» پاسخ میدهد؛ آیا آنان این چنین به عمد میخواستند از حضور جمعیتهایی که بالقوه هرج و مرج طلب بودند، جلوگیری کنند؟ آیا مردم نظرشان نسبت به این تشریفات مبهم تغییر کرده و این تشریفات را وسیلهای برای انتقال قدرت بدون تغییری عمیق و اساسی ارزیابی میکنند؟ در هر صورت، چه مردم سکوت کنند و یا با سر و صدا و هیاهو احساسات خود را ابراز کنند، واکنشهایشان بار معنایی خاصی دارد؛ این واکنشها از روابط بین سخنرانان و مستمعین، حکام و مردم تحت امر آنان، دولت و جامعه در آفریقا سخن میگویند.
فرهنگهای سیاسی
این روابط، متضاد و یا دوستانه، براساس برخی مفاهیم مشترک سیاسی و جهانی پایهگذاری شدهاند. این آخرین درسی است که آرشیوهای صوتی آفریقای معاصر ارائه میکنند؛ از ورای گفتار رهبران، چه [گفتار] عالی یا معمولی، فرهنگ سیاسی مشترکی نمودار میشود که عباراتش چگونگی فهم شرایط تاریخی را شرح میدهند. این فرهنگ با توجه به تنوع جوامع آفریقایی تعاریف متعددی دارد، البته این تعاریف متعدد ناشی از این امر است که این فرهنگ پدیدههای مختلفی را در بر میگیرد.[18] این فرهنگ، نخست، تحولات ایدئولوژیک مقارن (همزمان) با تغییرات بزرگ قرن را منعکس میکند. برای مثال مبارزات ضد استعماری مرتب بر روی نظریات متعدد اعتقادی قابل تشخیص در طول سخنرانیها تکیه میکنند. اینها، برای نژاد سیاه، همچنان روشهای تأثیرگذاری هستند، همچنان که در سال 1956، اِمه سِزِر در کنگره هنرمندان و روشنفکران سیاهپوست («بگذارید سیاه پوستان هم وارد صحنه بزرگ تاریخ شوند!») با بیانات ضد استعماری خود آنان را متأثر کرد. این فرهنگ، در اواخر دهه پنجاه، با شعارهای پانآفریقائیسم (همه-آفریقایی) که موجب قطع سخنرانی کنفرانس افتتاحیه سازمان اتحادیه آفریقا در سال 1964 شدند، انتقال یافت.
در اینجا به تغییری در ساماندهی مطالبات اشاره میکنیم؛ مطالبه آزادی توسط اولین مبارزان آفریقایی که عضو یک گروه فرهنگی بودند (هوفوه- بوآینی هنگام درخواست «آزادی مردم آفریقا» در سال 1949)، بعدها مفهومی اقتصادی به خود میگیرد (ناصر در سال 1946 کنترل کانال سوئز را مطالبه میکند) و در نهایت هم ظاهری کاملا سیاسی کسب میکند، مباحثههای سال 1958 در مورد جامعه آفریقا مثالی از این ظاهر سیاسی است. بر همین اساس، الگوهای مرجع هم متفاوت هستند؛ کمونیسم شوروی یا چین اغلب تا سالهای1980 مورد توجه بودند؛ به نظر میرسد، انقلاب الجزایر مثال مبهمی از رهایی یک کشور توسط ارتش و یک گروه سیاسی رادیکال باشد؛ در نهایت، آفریقای جنوبی که بارها و بارها مورد استناد قرار گرفته است – منطقهای واقع در محور خفقان سیاهان- پس از سالهای1990، توانایی انسانها برای کسب صلحآمیز قدرت را نشان میدهد. در نتیجه، توالی اسناد صوتی، امکان شناسایی و تجزیه و تحلیل مجموعهای از ساختارهای ایدئولوژیک که در تظاهرات گروهی مردم یک عصر تأثیرگذار بودند را فراهم میکند.
● تأثیراتی که آرشیوهای صوتی ایجاد میکنند مانند کلمات حامل معنی هستند. این تأثیرات راه را برای روایت تاریخی ملموس باز میکنند
این ساختارهای ایدئولوژیک، به روشی کمترآگاهانه، توسط برخی اسطورههای سیاسی، با بهرهگیری از کلام و با مهارت برملا کردن، پرورانده شدهاند. حضور آنان [اسطورههای سیاسی] در اسطورههای بانی استعمار نیز مشهود است، برای مثال؛ حضور این اسطورهها در سخنرانیهای مربوط به ادعای شکستناپذیری انسان سفیدپوست، تضعیف خبر شکست دیَنبیَنفو یا نظریه نابرابری نژادی، مخالفت با کنفرانس باندوگ[19] (1955) کاملا آشکار است. اما ساختار اسطورهها بر تاریخ ضد استعماری هم تأثیر میگذارد، این تاریخ، از همان ابتدا، قهرمانانه، تحریف شده و به گونهای اساطیری تفسیر شده است. نخست، به بیان موقعیت رهبران اصلی استقلال نسبت به این موضوع میپردازیم. با آنکه موقعیت سِنگور در مورد مسئله استقلال برای مدتی طولانی مبهم باقی ماند، اما شنیدن مشاهداتش در این مورد– براساس یک مقاله جدا شده و محرمانه – در سال 1986 هنگام تأکید بر تمایل اولیه او برای استقلال سازنده است؛ یا شنیدن مشاهدات هوفوه- بوآینی، در همان سال، به حزبش نفوذی بی چون و چرا و خط مشی سیاسی ثابتی که در آن هنوز زمان آشکار نبود، میدهد. اینچنین، با تغییر واقعیت، این دو رهبر نه تنها از موضع شخصی خود دفاع میکنند، بلکه داستان سادهای از روند آزادی را که شاید «به طور مقاومت ناپذیری» توسط احزاب تودهای قدرتمند و به اراده ملتها منتقل شده، را کم و بیش بهطور عمد، تکرار میکنند. این خاطره آرمانی در اجراهای سیاسی مردمی و محبوب مشاهده میشود. گواه این امر، ترانهای به احترام پاتریس لومومبا است، که چند ماه پس از قتل او در سال 1960 ضبط شده است. (این ترانه در لوح شماره 2 گنجانده شده است.) این ترانه با ستایش «آزادی» آفریقا، «مبارزان آزادی» که در این راه جان خود را از دست دادهاند را میستاید و در بخشی از ترانه که مناجات گونه است، نام رهبران کنگو یعنی آندره ماتسوآ[20]، بارتِله می بوگاندا [21] و دیگر مبارزان مبارزه ضد استعماری در کنار هم قرار میگیرد و در این قسمت از طریق ترجیعبند به ایشان لقب «قهرمانان ملی» اختصاص داده میشود. به واقع، در اینجا شاهد به وجود آمدن افسانه شفاهی شخصیتهایی هستیم که مرگ نابهنگام آنها، در شرایط خشونتبار و آشوبها، باعث میشود تا تبدیل به قهرمان شوند. بدین ترتیب، به نظر میرسد نوعی تذکره شهدای آفریقا در دهه 60 [میلادی] به وجود میآید، که به طور نمادین بیانگر آرزوهای بربادرفته و آرمانهای ماندگار مردم در سپیده دم استقلال است. پس، در اینجا، تولد یک افسانه است که آرشیو صوتی را به روز رسانی میکند.
این گونه است که توسعه فرهنگهای سیاسی آفریقای معاصر در نهایت از صافی زبان عبور میکند. در واقع، واژگان سیاسی برای آشکارسازی رابطه مشترک با امور دولتی ارزشمند هستند.[22] اما، ضبطهای رادیویی، بهتر از هر رسانه دیگری، امکان مطالعه قاعدهمند این موضوع را فراهم میکنند. آنها به طور خاص تکرار عبارات، تکرار مکرر اصطلاحات و مضامین را آشکار میکنند. این اثرات تا حد زیادی در متون مکتوب و معمولاً به دقت کنترل شده کاهش یافتهاند. در نتیجه، شناسایی زبانهای چوبی[23] مختلف مؤثر بر بیان سیاسی، که اثر واژگان و دستور زبان ایدئولوژیک یک عصر را می نمایاند، امکانپذیر میشود. به عنوان مثال، برخی از دیکتاتورهای آفریقا از استدلالهای ضد استعماری، به عنوان روشهایی تأثیرگذار، به خصوص برای طفره رفتن ازهر آنچه که قدرتشان را زیر سوال می برد، استفاده میکنند. تصدیق ناآرامیهای سیاسی (قتل عام لومومباشی) که کنگو با آنها مواجه بود، توسط موبوتو در اکتبر 1990، نمونهای از این دست است: «مقامات بلژیکی هستند که این جنگ تحقیر علیه کشور من و خود من را راه انداختهاند [...]. من بلژیکیها را دوست دارم، اما فکر میکنم که آنها در مورد کشور من زیادهروی میکنند [...]. کیست که فراموش کند که ما از 30 ژوئن 1960 مستقل هستیم (استقلال خود را باز یافتهایم.) گویا باید، تقریبا هر سال، هر ماه، هر هفته و حتی هر روز من این حقیقت را به آنها یادآوری کنم.»
افسون دیگر، شعارهای مارکسیستی- لنینی بودند که بین سالهای1960 و 1980، تبدیل به نوعی نسخه رسمی لاتین کتاب مقدس در برخی از کشورها شدند. این شعارها منجر به شکلگیری بیاناتی مانند بیانات ماتیو کِرِکو در سال 1975 هنگام اعلام خبر تشکیل حزب واحدش شدند: «حزب انقلاب مردمی بنین حزبی پیشگام در انقلاب [...]، و حزب تودههای زحمتکش آگاه و مبارز است [...] زنده باد، جمهوری خلق بنین! زنده باد، حزب انقلاب مردمی بنین! زنده باد، سوسیالیسم علمی! زنده باد مارکسیسم-لنینیسم!»
گاهی لفاظی توخالی «اصالت آفریقایی» نزد افرادی چون موبوتو، ایدِما[24]، اولد داداه[25] و... به این اصطلاحات بیهوده، اضافه شده و پاسخ میگوید. به نظر می رسد عصر طلایی «زبان چوبی» زمان تکحزبیها بوده است. این گفتمانهای ملال آور و مضحک فضای عصر ردای سربی[26] متفکر را یادآوری میکنند، عصری که بر وجدانها سنگینی میکرد، تا جایی که آنان [روشنفکران] به ناچار به درونیکردن و ازسرگیری گفتمان غالب روی میآوردند.[27] علاوه بر این، این پدیده در آستانه سالهای1980 پایان نمیپذیرد و ما میتوانیم این سؤال را از مطرح کنیم که آیا، از سالهای1990، تکرار مکرر مفاهیمی مانند «حکمرانی نیکو» یا «جهانی شدن»، مجموعه آرا و عقاید جدید با کارکرد و نتایج گوناگون را پدید نمیآورد. جواب هر چه که باشد، تأثیر قدرت کلمات در زندگی عامه مردم آفریقا قطعی و تعیین کننده است، زیرا کلام در حالی که حقیقت را میپروراند، آن را بیان میکند و همزمان که تاریخ را نقل میکند، آن را میسازد. آرشیوهای صوتی هم با بازسازی کلام در درستترین و معتبرترین شکل بیان، امکان ارزیابی دقیقی از وقایع روز و نگرش سیاسی معاصر را فراهم میکنند.
● رویدادها اغلب بدون گزارشهای مکتوب، در بُعد روانشناختی و عاطفی خود دوباره بازسازی میشوند
آرشیوهای صوتی امکان فراتر رفتن از رویداد تاریخی را هم فراهم میکنند. مستندات گردآوری شده در بسته لوحهای فشرده اِلیکیا ام بوکولو و فیلیپ سَنتنی، به کمک تصویر و اسناد و... توضیحات قانع کنندهای را فراهم آورده است. اگر چه این مستندات در تشکیل رویدادهای مرتبط با تاریخ سیاسی چهل سال اخیر آفریقا سهیم هستند، اطلاعات ارزشمندی درباره تظاهراتها، آراء و عقاید، دانشها، و احساساتی که رهبران این تاریخ را به تحرک وامیدارند نیز ارائه میکنند. بدیهی است که بهرهگیری از این مستندات کار بسیار حساس و دقیقی است، به ویژه اینکه، صداهای ضبط شده و ارائه شده در این بسته تنها گزیدههایی هستند که بر اساس هدف و نیاز مؤلفان انتخاب و گردآوری شده اند. تجزیه و تحلیل کامل این نوارهای صوتی شاید نیازمند بازگرداندن آنها به نسخه کامل، به منظور بررسی شرایط تولید و برآورد تأثیرشان، قبل از مقایسه با سایر منابع، بویژه، منابع نوشتاری باشد. با این وجود، نمونههای مهمی که به ما برای شنیدن ارائه شده است، اهمیت فراوان خود را حفظ میکنند، زیرا این نمونهها، همزمان، امکان ایجاد تفاسیر تاریخی سودمند و تأملی در باب نوعی از منابع با قابلیت احیای تاریخ سیاسی آفریقای معاصر را فراهم میآورند.
منابع؛
- Bernault F., Démocraties ambiguës en Afrique centrale, Paris, Karthala, 1996.
- Bussière M. de, Meardel C., Ulmann-Mauriat C., (dir.), Radios et télévision au temps des «événements d’Algérie», 1954-1962, Paris, L’Harmattan, 1999.
- Chrétien J.-P., Dupaquier J.-F., Kabanda M., Ngarambe J., Rwanda, les médias du génocide, Paris, Karthala, 2002 [nouv. éd.].
- Descamps F., L’historien, l’archiviste et le magnétophone. De la constitution de la source orale à son exploitation, Paris, Comité pour l’Histoire Économique et Financière Éditions, 2001.
- Jeanneney J.-N., L’écho du siècle؛ dictionnaire historique de la radio et de la télévision en France, Paris, Hachette littératures, 1999.
- Lopes H., Le Pleurer-Rire, Paris/Dakar, Présence Africaine, 1982.
- Sirinelli J.-F., «Des cultures politiques», in Sirinelli J.-F., (dir.), Histoire des droites en France, t. 2؛ Cultures, Paris, Gallimard, 1992.
- Tansi S. L., L’Anté-Peuple, Paris, Seuil, 1987 [2e éd.].
- Toulabor C., «Jeu de mots, jeu de vilains. Lexique de la dérision politique au Togo», Politique africaine, 3, septembre 1981, pp. 55-71.
- Tudesq A.-J., L’Afrique parle, l’Afrique écoute؛ les radios en Afrique subsaharienne, Paris, Karthala, 2002.
[1] Atlan Catherine, «Les archives sonores, les sources radiophoniques et l'histoire politique de l'Afrique contemporaine. À propos de l'ouvrage d'Élikia M'Bokolo et Philippe Sainteny, Afrique: une histoire sonore (1960-2000)», Afrique & histoire 1/2005 (vol. 3), p. 165-180
URL: www.cairn.info/revue-afrique-et-histoire-2005-1-page-165.htm
کاترین آتلان استاد مؤسسه مطالعات آفریقا وابسته به دانشگاه پروونس و متخصص تاریخ آفریقای معاصر است.
[2] Afrique, une histoire sonore (1960-2000), Paris, RFI/INA, 2002, coffret de sept disques compacts + livret de 23 pages référençant les enregistrements. Producteurs: Institut National de l’Audiovisuel, Radio France Internationale. Éditeur: Frémeaux et associés. Distributeur: Night & Day. ISBN: 3561302504322.
این مجموعه مشتمل بر 7 لوح فشرده و یک جزوه 23 صفحهای است که موسسه سمعی و بصری ملی، رادیو بینالمللی فرانسه آن را تولید و انتشارات فرمو آن را منتشر کرده است. م.
[3] Pierre Mendès-France
[4] Dien Bien Phû
[5] La Loi-Cadre
قانون- کادر در فرانسه (23 ژوئن 1956) به دولت مجوز اجرای اصلاحات و انجام اقداماتی به منظور توسعه مناطق تحت نظارت فرانسه در ماوراءالبحار(ناحیههای فرادریایی) آن را میدهد. م.
[6]Gaston Defferre
[7] Houphouët-Boigny
[8] Senghor
[9] Aimé Césaire
[10] Sékou Touré
[11] Resource Description and Access (RDA)
توصیف منابع و دسترسی RDA یک استاندارد فهرستنویسی است که به طور عمده در کشورهای آنگلوساکسون استفاده میشود، این منبع تامینکننده دستورالعملها و راهنماییهایی در باب تنظیم و ارائه دادهها به منظور شرح، بررسی و اکتشاف منابع است. م.
[12] Barthélémy Boganda
[13] Rheda Malek
[14] این پدیده تنها به سرزمین آفریقا محدود نمیشود. در تاریخ اروپای معاصر، از زمان گسترش رادیو تلویزیون، تعیین قدرت و تأثیر سخنان رهبران در موقعیتهای متعدد مورد بررسی قرار گرفت. در اینجا میتوانیم به کودتای ژنرالها در الجزایر (25-22/04/1961)، یا به ماجرای سربازان وظیفه که علیرغم شنیدن صدای آشنای ژنرال دوگل، رهبر و فرمانده ارتش و مرجع قضایی مشروع از طریق رادیوهای ترانزیستوری خود، از فرمان او سرپیچی کردند؛ و یا در آلمان سالهای 1930، به تأثیر قابل توجه سخنرانیهای مسحور کننده و تهدید کننده هیتلر، روی میلیونها شنونده مجذوب، اشاره کنیم. فیلمساز مشهور چارلی چاپلین، در صحنهای تأثیرگذار از فیلم خود با عنوان دیکتاتور (1940)، تأثیر بی درنگ و ناپایدار سخنان پیشوا – سخنان نامفهومش- روی زندگی روزمره مردم محله یهودینشین را نشان میدهد.
[15] Marien N’Gouabi
[16]Mathieu Kérékou
[17] تعامل بین مارتین اِنگوآبی و مخاطبانش (دسامبر 1969)، مثال مناسبی است:
مارتین اِنگوآبی: - همه...
حضار:... برای مردم!
مارتین اِنگوآبی: - فقط ...
حضار: ... برای مردم !
توجه کنیم که در کنسرت، طرز بیان و پاسخهای آرام و ضعیف هستند که موافقت و طرفداری محدود حضار را نسبت به چیزی در صحنه آشکار میکنند.
[18] در اینجا به تعریف ژان- فرانسوا سیرینِلی (Jean-François Sirinelli) از مفهوم فرهنگ سیاسی میپردازیم، او فرهنگ سیاسی را اینگونه تعریف میکند: «مجموع بازنماییهایی (یا نمایشهایی [ به معنای حضور فیزیکی در کنار]) که گروهی انسانی را از نظر سیاسی به هم پیوند میدهند، به معنای داشتن جهان بینیای مشترک، خوانشی مشترک از گذشته، و طرحریزی برای آینده مشترک .»
Jean-François Sirinelli, « Des cultures politiques » in Histoire des droites en France, Paris, Gallimard, t. II, 1992.
[19] La conférence de Bandoeng
[20] André Matsoua
[21] Barthélémy Boganda
[22] این پدیده توسط بسیاری از محققان، در زمینههای مختلف مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. به عنوان مثال، مراجعه شود به مقالهای از کومی تولابور، با عنوان: «بازی کلمات، بازی رزیلانه؛ واژگان تمسخرآمیز سیاسی توگو»
Comi Toulabor, «Jeu de mots, jeu de vilains. Lexique de la dérision politique au Togo », Politique africaine, 3, septembre 1981, p. 55-71 ; et Florence Bernault, Démocraties ambiguës en Afrique centrale, Paris, Karthala, 1996.
[23] زبان چوبی، گفتمانی شفاهی یا کتبی، ثابت و اغواکننده است که پیامی برگرفته از واقعیت را ارائه میدهد و هیچ اطلاعات جدید، یا به عمد جعلی و دستکاری شده را به همراه ندارد. اولین بار این اصطلاح در روسیه استفاده شد. اصطلاح «زبان بلوط» قبل از انقلاب روسیه برای توصیف بروکراسی تزار استفاده میشد. ولی بعدها این اصطلاح به «زبان چوبی» برای گفتمان اعتقادی (ایدئولوژیک) اتحاد جماهیر شوروی تغییر یافت.
زبان چوبی، اصطلاحی است که اغلب توسط سیاستمداران، مدیران شرکتها، تکنوکراتها و... به منظور:
- مخفی کردن فقدان اطلاعات دقیق،
- اجتناب از پاسخ گویی به سوالات دشوار،
- مخفی کردن حقیقتی ناخوشایند، در حالی که به توصیف این حقیقت تظاهر میشود،
- پنهان کردن اهداف واقعی ننگین،
- تحمیل یک ایدئولوژی یا جهانبینی، به کاربرده میشود.
بنابراین زبان چوبی با خصوصیاتی چون: پیچیدگی سبک، سیل کلمات بی فایده به منظور گیج کردن شنونده، مصادره گفتار و عدم مبادله واقعی کلامی و... شناخته میشود.
[24] Eyadéma
[25] Ould Daddah
[26] اصطلاح ردای سربی به یک ابزار شکنجه قدیمی اشاره دارد، که در قرون وسطا استفاده می شده است. ردای سربی، در واقع، مانتویی از جنس سرب است که آنرا به تن فرد زندانی می کردند تا شکنجهاش کنند.
[27] با ایجاد بازی مکانیسمهای مختلف تملک و تمسخر، ما در اینجا، فضای توصیف شده در داستان های هانری لوپز (گریه- خنده) یا لابو تانسی (حول و حوش مردم) را باز مییابیم.
تعداد بازدید: 6454
http://oral-history.ir/?page=post&id=6338