آرشیوهای صوتی، منابع رادیویی و تاریخ سیاسی آفریقای معاصر
کاترین آتلان[1]
ترجمه: مرضیه خزایی
15 اردیبهشت 1395
در بهار 2002 مجموعه لوحهای فشرده، کاری از اِلیکیا ام بوکولو و فیلیپ سنتنی با عنوان «تاریخ صوتی آفریقا (2001-1960)»[2] منتشر شد. این مجموعه که به کمک رادیوی بینالملی فرانسه[3] و نهاد ملی سمعی - بصری تهیه و تدوین شده بود، برای نخستین بار بخشی از آرشیو رادیویی مربوط به اخبار و رویدادهای حال حاضر آفریقا را آشکار میکرد. این اثر خیلی زود مورد توجه و استقبال رسانههای تخصصی مربوطه قرار گرفت. چندین جایزه - از جمله جایزه آکادمی فرانسه در سال 2002- به این اثر، به عنوان اقدامی خلاقانه با چشمانداز سمعی- بصری و در زمینه تولیدات تاریخی، تعلق گرفت. در واقع، این اثر اهمیتی فراتر از یک عنوان دارد: نخست، به این دلیل که موضوع آن تحولات سیاسی 40 سال اخیر آفریقای فرانسهزبان را دربرمیگیرد؛ نویسندگان در این اثر به محدوده زمانی جدیدی که به ندرت مورد توجه مورخان قرار گرفته، میپردازند، مورخانی که، به طور معمول، تفسیر این بخش از تاریخ را به روزنامهنگاران و سیاستشناسان وامینهند. اهمیت دیگر این اثر به انتخاب منابع صوتی و رادیویی باز میگردد. با آنکه این نوع منابع حدود بیست سال، به طور فزایندهای نظر معاصرنویسان را به خود جلب کرده و دلیل خلق تعداد زیادی از آثار مرتبط با تاریخ اروپا و غرب شدهاند[4]، اما تنها تعداد کمی از محصولات علمی مرتبط با فضای آفریقا را باعث بودهاند.[5] منابع صوتی بویژه، برای شناسایی جوامع صحرای آفریقا بسیار گرانبها هستند، سرزمینی که در آن فرهنگ شفاهی جایگاه تعیینکنندهای دارد: در اینجا شاید بیش از هرجای دیگر، سیاست از طریق کلام بیان میشود – از طریق کلام معمولی یا قدرتمند- و اغلب کنترل کلام منشاء مشروعیت است. آنچه که کار اِلیکیا ام بوکولو و فیلیپ سَنتنی را از کارهای دیگر صورت گرفته در این زمینه متمایز میکند، پردازش خاص این منابع است: این منابع با بیشترین دقت ممکن بازسازی و نیز به صورت منظم ارائه شده و توسط تفسیرهای خلاقانه غنا یافتهاند. از این رو است که این اثر در عین حال که خود را مانند یک گردآوری مستند، منتخبی مستدل و پژوهشی تاریخی به معنای کامل معرفی میکند، تحلیلها و زمینههای فکری جدید درباره تاریخ معاصر آفریقا را هم پیشنهاد میدهد. این مقاله به توصیف و شرح کار مورخ و تحلیل و ارزیابی کار آرشیوها، از دو دیدگاه بالا، به اثر مذکور میپردازد.
● آرشیوهای رادیویی لااقل سه نکته اصلی یعنی: تأثیر رویدادهای داغ و تازه، در تازگی و عدم قطعیت آنها؛ بازی مستقیم، ظریف و هوشمندانه رهبران در عرصه دولتی؛ و فرهنگهای سیاسی نهفته در اعمال سیاستمداران را آشکار میکنند
برگی از تاریخ
بسته مجموعه لوحهای فشرده در نگاه اول روایت تاریخی سازماندهی شدهای است که بر مجموعهای از مستندات بسیار غنی و متنوع تأکید میکند: 7 لوح فشرده شامل 270 سند صوتی معادل بیش از 9 ساعت صوت جمعآوری شده از آرشیوهای متنوع – رادیوهای فرانسه و آفریقا، موسسات لوحهای فشرده[6]- و البته از انواع متفاوت مانند ضبط صدای عمومی سخنرانیها و تظاهرات رسمی، گزارشهای خبری، مصاحبههای زنده و مستقیم که به تناوب همراه مشاهداتی که بعدها جمعآوری شده، ارائه میشوند، تجزیه و تحلیلهای گذشتهنگر مردم و دانشگاهیان آفریقا، همچنین چندین قطعه موسیقی - قطعات شاد، ترانههای سیاسی آن زمان- که در عین حال که فضای اثر را تلطیف میکنند، گفتهها را نیز به تصویر میکشند. در زبانهای به کار رفته در این محصول هم این تنوع دیده میشود: اگرچه اکثر اسناد به زبان فرانسه هستند، برخی نطقهای کوتاه به زبان انگلیسی، پرتغالی، عربی و یا امهری[7] وجود دارند که قبل از ترجمه، نشان دهنده تنوع فرهنگی و زبانشناختی قاره آفریقا است، و این واقعیت را یادآوری میکند که منطقه فرانسه زبان این قاره اگر چه بسیار وسیع است، ولی نمیتواند جدا از سایر مناطق همسایه آن در نظر گرفته شود. البته همین دلمشغولی در انتخاب محدوده جفرافیایی منابع کاملا در نظر گرفته شده است. از این رو، تمامی مناطق آفریقای سیاه فرانسهزبان، کشورهای آفریقای غربی و مرکزی و اطراف که شامل جیبوتی، ماداگاسکار یا موریتانی هستند؛ و مستعمرات سابق کشور بلژیک (روآندآ، بوروندی[8] و کنگو زئیر[9]) بدون از قلم افتادگی، مطرح شدهاند. به کشورهای آفریقایی پرتغالیزبان و انگلیسیزبان هم اشاره شده، اما این اشاره تنها به منظور مقایسه موقعیت آنان و یا هنگامی صورت گرفته که موقعیت آنها در کشورهای همسایه فرانسوی زبان تأثیرگذار بوده است. همین روند هم در مورد آفریقای شمالی در پیش گرفته شده است؛ برخی از بخشهای تاریخی آفریقای شمالی با جزئیات شرح داده شده، و رابطه آن با توجه به روند کار جنوب صحرای آفریقا تحلیل شده است.
انتخابی منطقی در پس انبوه اسناد وجود دارد، که گزینش را به سمت تدوین و تلفیق آرشیوهای صوتی هدایت میکند. از سوی دیگر، انتخاب این آرشیوها به طورحساب شدهای از طریق تحلیل و تفاسیر بدیع، که روششناختی و شناخت نویسندگان [از موضوع] را آشکار میسازد، صورت گرفته است. آنان دلمشغولی دائمی خود را از باب ارائه دورنمایی از حوادث در قالب زمان و مکان بیان میکنند. هر بخش از تاریخ در تمامی ابعاد از طریق دادههای محلی با پیامدهای بینالمللی ارائه شده است. بر همین اساس، تنوع مقیاسهای تجزیه و تحلیل امکان جابهجایی موقعیتهای ویژه را در فرایندهای کلیتر فراهم میآورد: به عنوان مثال، پردازش بحرانهای پیدرپی کنگو- زئیر به تصویر کشیده میشود، در این پردازش از طریق یادآوری همزمان شرایط ملی، تداعی مسائل و مخاطرات جهانی جنگ سرد و بررسی اجمالی عوامل مؤثر در منطقه آشکار میشود که آنگولا، روآندآ یا کنگو- برازآویل[10] و همسایگان را درگیر کرد. بافت متن متاثر از زمان است: فراز و نشیبهای تاریخی، به دقت در تحولات زمانی طولانیتر، از ورای یادآوری منشاء آنها و تجزیه و تحلیل حوزههای آنها بازسازی شدهاند. در واقع، مؤلفان، گاهشماری وقایع را به طور انعطافپذیری ارائه میدهند: آنان برخی تحولات تاریخی (جنگ الجزایر) را به طور خلاصه بیان میکنند، اما در عوض با توجه به نیاز موضوع مورد بحث خود، روی سالهای میانی (1990و1960) و یا برخی بخشهای تاریخی (بازداشت پاتریس لومومبا[11]) درنگ بیشتری میکنند. با این وجود، توالی زمانی حوادث کاملا رعایت شده، و اساسا، طرح کلی اثر ترتیبی زمانی را دنبال میکند. بدین ترتیب، لوحهای فشرده 1 و 2 به جنگهای ضد استعماری سالهای 1960-1944 میپردازند؛ و لوح شماره 3 در برگیرنده حوادث 20 سال ابتدایی استقلال آفریقا (از دهه 60 تا حوالی سال 1980) است که مربوط به استقرار رژیم سیاسی اقتدارگرا است؛ لوحهای شماره 4 و 5 با پرداختن به وقایع 20 سال آینده (تا سال 2000) پیشرفتهای متفاوت دموکراسی را تداعی میکنند. لوحهای شماره 6 و 7، با رویکردی مضمونی و پیمایشی، به شرح مضامینی چون اتحاد آفریقا و روابط فرانسوی- آفریقایی میپردازند که اخبار نیمه دوم قرن 20 این منطقه را در بر میگیرند.
از مبارزه با استعمار تا دموکراسی
لوح فشرده شماره یک به شرح مراحل اصلی مبارزه با استعمار اختصاص یافته، که برای اولین بار امکان بررسی این مبارزات را در سیر تاریخی خود فراهم میکند. این لوح با قدیمیترین آرشیو صوتی مجموعه، که شامل سخنرانی 30 ژانویه 1944 ژنرال دوگل[12] در کنفرانس برآزآویل[13] است، آغاز میشود. در این قسمت، ابهامات سیاست کشور فرانسه پس از جنگ دوم جهانی که نمایانگر نوعی نوسان بین محافظهکاری استعماری و میل به نوسازی است، آشکار میگردد. این دوگانگی موجود در بیانات آتیِ پیرمندِس-فرانس[14]، گی موله[15] یا گاستون دِفِر[16] در مبارزه هدایت شده توسط جنبشهای آفریقایی مانند ائتلاف دموکراتیک آفریقا[17] (این ائتلاف توسط فِلیکس هوفوه- بوآینی[18] ایجاد شد) یا اتحادیهها(ی ایجاد شده توسط جیبو باکاری[19]) تأثیرگذار خواهد بود. تأثیر وقایع آفریقایی- آسیایی نیز تعیینکننده بوده است، چندین سند خبری که تداعی کننده پایان جنگ هندوچین، کنفرانس باندوگ، بحران سوئز یا استقلال مراکش هستند، خود شاهدانی بر این حقیقت هستند. به علاوه، پیشرفت بحران الجزایر موجب شتاب در روند آزادسازی آفریقای سیاه شد، که مراحل پایانی آن توسط قانون-کادر دِفِر (1956) و انجمن فرانسه (1958) صورت گرفت. انجمن فرانسه بحثی جنجالی بین نخبگان سیاسی آفریقای سیاه فرانسوی به راه انداخت: سخنرانیهای فِلیکس هوفوه- بوآینی، سِکو تورِ[20]، والدیودیو ندیای[21] و مودیبو کِیتا[22] هنگام رفراندوم 28 سپتامبر 1958، که تغییرات بزرگ صورت گرفته برای مردم آفریقا- مانند استقلال نمادین یا حقیقی کوتاه یا میانمدت صورت گرفته در بخش یا واحد فدرال – را یادآوری میکنند، مثالی برای این موضوع هستند.
اینها از جمله مسائلی هستند که درسال 1960 همزمان با استقلال کشورهای آفریقایی رخ دادند، لوح فشرده شماره 2 اوضاع و احوال و شرایط آن زمان را نشان میدهد. سری اول آرشیوها امکان شنیدن بیانیههای استقلال 9 کشور آفریقای سیاه سابقاً فرانسوی (کامرون، مالی، ماداگاسکار، داهومی، نیجر، ولتای علیا، ساحل عاج، چاد، کنگو و گابون) را فراهم آورده است. این سخنرانیهای سراسر هیجان و شکوه (تکلف) عدم اطمینان به آینده را آشکار میسازد: حضور چشمگیر مردم کلان شهر سابق با پژواک خفیفی از جمعیت در مغایرت قرار میگیرد، حال آنکه «پدران استقلال» از چالشهایی در ساختار ملی خبر میدهند. مستندهای بعدی مسائل خاص ماههای ابتدایی استقلال کامرون، ماداگاسکار و سنگال را به تصویر میکشد، آن هم درست هنگامی که مسئله شکلگیری رژیم موجب اختلاف بین نخبگان میشود. وانگهی، مبارزه جهت بازگرداندن قدرت استعماری سابق، تضادها و بحران هویت را تشدید میکند و به خشونت منتهی میگردد: این امر در مورد روآندآ- اوروندی[23]، کنگو- برازاویل و کنگو که تحولات استقلال آنها (جدایی کاتانگا، جنگ رهبران، حذف پاتریس لومومبا) از طریق منابع مختلف تداعی شده، اتفاق میافتاد.
حکومتهای مستقل جوان، در برخورد با بحرانهای اولیه، به استحکام حکومت خود گرایش مییابند: در نتیجه، زمان حکومتهای «تکحزبی» که موضوع لوح فشرده شماره 3 است، آغاز میشود. در این لوح مجموعهای از مشاهدههای رهبران سابق آفریقا از حکومت بین سالهای 1960 و 1980 ارائه میشود، که در پذیرش و توجیه سیستم تکحزبی نقش اساسی داشتهاند. همه – احمدو آهیجو[24] برای کامرون، موریس یامِوگو[25] برای ولتای علیا، اوبِر ماگا[26] برای داهومی، ایوآرین فِلیکس هوفوه- بوآینی، مختار اولد دآدآه[27] اهل موریتانی، رؤسای جمهور کومور (احمد عبدالله[28])، مالی (موسی ترائوره[29])، سنگال (لئوپولد سدار سنگور[30]) - چنین استدلالهایی را که در بر گیرنده: الزام توسعه، ضرورت ساخت و ساز ملی و هراس از انحرافهای قومی، و نیز ادعای حمایت خودجوش طبقه سیاسی نسبت به حزب واحد و وجود مباحثههای دموکراتیک در مرکز آن است را بارها و بارها گوشزد میکنند. البته اشاره به سنتهای کهن سیاسی، که گویی بیشتر با مونوپارتیسم[31] مطابقت دارد را نیز باید به آن افزود. در پس این دفاعیات رسمی، برخی عوامل تعیینکننده مانند قدرت میراث استعماری، خشونت و سختی مبارزه برای قدرت، یا تأثیر الگوی کمونیست، نمایان میشوند. در این دوره، آنچنان که سخنرانیهای برخی از رهبران آفریقایی، بین سالهای 1969 و 1983 یادآوری میکنند، تجربه «انقلاب» چندین کشور آفریقایی را در بر میگیرد. الگوی اعتقادی آنها برای انقلاب متفاوت است: گاهی «سوسیالیسم در آفریقا» (مختار اولد دآدآه) یا «اصالت آفریقا» (موبوتو سسه سکو[32]، نجناسینجبِ ایآدِما[33]) از طریق مارکسیسم-لنینیسم فردی به نام مارین ان گوآبی[34] (کنگو- برازاویل) و مَتیو کِرِکو[35] (بنین) توصیه میشود. شعارهای ایدئولوژیک مرتبا به تجلیل ملیگرایی (ناسیونالیسم) افراطی، افشای دشمنان رژیم، و به تجلیل آیین رهبران (که دفاعیات فِلیکس هوفوه- بوآینی و حبیب بورقیبا[36] گواه این ماجراست) اختصاص مییابد. این فرایندها گاهی به سمت اشکال افراطی دیکتاتوری پلیسی تغییر مسیر میدهند، اتفاقی که در گینه افتاد نمونهای از آن است، رویدادی که از طریق اسناد بسیاری به تصویر کشیده شده است: سخنرانیهای احمد سکوتوره[37] مرتبا به موضوع توطئهای دائمی اشاره دارند، القای وجود توطئه، خود روشی برای حکومت کردن شد، هر چند که شهادت قربانیان او (حکومت او) یادآور اعمال خشونتآمیزی مانند: نظارت پلیس (حکومت نظامی)، جاسوسی، شکنجه و به زور اعتراف گرفتن از زندانیان، حبس و ترور سیاسی است، که از او سر زد. در آخر، لازم به ذکر است که، از نظر تاریخی بنبست سیاسی که حکومتهای تکحزبی با آن مواجه میگردند، دارای خاستگاههای مختلفی مانند: استقرار حکومتهای نظامیِ برآمده از کودتای نظامی (مالی، نیجر و بروندی[38] مواردی هستند که این نوع حکومتها را تجربه کردهاند)، یا طرح کلی دموکراسی از طریق نهادینه کردن زندگی سیاسی (این امر از سنگال آغاز شد) است.
● «باد شرق» همراه سقوط دیوار برلین و آزادی نلسون ماندلا در آفریقای جنوبی به یک اندازه بر تحولات سیاسی کشورهای آفریقایی فرانسه زبان تأثیر گذاشتند
لوح شماره 4 توصیف شرایطی است که همراه بیداری دموکراسی در برخی کشورهای آفریقای سیاه فرانسهزبان در اواخر سال 1970 و دهه 1989-1980 اتفاق میافتد. مؤلفان در مقدمه، ریشهها و ابعاد فرایند را گوشزد میکنند، که از طریق عوامل اقتصادی (بحران، فشار سازمانهای مالی بینالمللی)، اجتماعی (شکستن «پیمان اجتماعی» استقلال) و همچنین عوامل سیاسی، ایجاد شدهاند. این الگوی کلی، مجموعه مواردی که پس از آن از طریق مستندات آرشیوهای اخیر ارائه شده را شرح میدهد، در اینجا از نمایندگان قدرت به عنوان نمایندگان مخالف- توأم با گزارشهای خبری و تفاسیر ناظران- سخن به میان میآید؛ و تحول هر کشور را در ترتیب زمانی خود مطرح میکند، در حالی که نوع شناسیای از حالات مختلف، همراه با اولین گامهای کم و بیش استوار به سمت دموکراسی نیز نمایان میشود. اینچنین، مؤلفان، کشورهای پیشگام در این امر مانند سنگال و بنین، با فضای باز سیاسی در عین حال زود هنگام و موفق را از کشورهای در حال گذار متمایز میکنند، کشورهایی مانند ساحل عاج، گابن، توگو، ماداگاسکار و زئیر که این مرحله را به دشواری طی کرده و فرایند دموکراسی در آنجا عقیم ماند، کشورهایی که سران دولت با بیان چند سخنرانی گویا با محور دموکراسی مخالفت کردند، اما سپس از طریق برخی امتیازات رسمی که اساس اقتدارشان را حفظ میکرد، با آن همراه شدند. گروه سوم کشورها مانند ولتای –علیا یا نیجر متناوبا دچار تغییر حکومت شدند؛ اما این تغییر حکومت از کودتای نظامی نشات میگرفت و بر همین اساس مسببهای آن، به بهانه نجات کشور، حکومتی سختگیرانه به اندازه حکومتهای سابق را به مردم تحمیل کردند. همان طور که در اینجا، یک شاهد نقش تعیینکننده و حیاتی جوامع مدنی آفریقا را برجسته و گوشزد میکند، به نظر میرسد به سختی بتوان دموکراسی را به رده بالای حکومت تحمیل کرد.
از این منظر، به نظر میرسد که سال 1990 سرآغاز عصر جدیدی است، به همین دلیل لوح شماره 5 تلاشی برای توصیف و ارائه اخبار اخیر و فراوان دهه گذشته را نشان میدهد. مستندات اولیه چرخش ایجاد شده در ژوئن 1990 در سخنرانی فرانسوا میتران در لابول[39] (مربوط به کمکهای اقتصادی برای آزادسازی سیاسی) را شرح میدهند، از آن تاریخ به بعد است که فرایند دموکراتیکی کردن کشورهای آفریقایی تبدیل به دغدغه تمام قاره میشود. «باد شرق»[40] همراه سقوط دیوار برلین و آزادی نلسون ماندلا در آفریقای جنوبی به یک اندازه بر تحولات سیاسی کشورهای آفریقایی فرانسه زبان تأثیر گذاشتند. در نتیجه، بسیاری از آن کشورها راه حل «کنفرانس ملی» را به منظور بررسی راههای انتقال دموکراسی آزمودند. موفقیت این الگو، مشخصه آغاز سالهای 1990 است: منتخبی از برنامههای رادیویی، موفقیت دموکراسی در مالی را گزارش میدهند، ولی از شکست این توافق در آفریقای مرکزی و کنگو-برازاویل به دلیل قلب این بحث از سوی دولت یا طرد آن از سوی جناحی مخالف نیز سخن میگویند؛ وانگهی، به دلیل مانعتراشی و منع رهبران (در کامرون و ساحل عاج) یا جنگ داخلی (در چاد) این بحث حتی نمیتواند شکل بگیرد. پس از اواسط سالهای 1990، اخبار، روی بحرانهای تأثیرگذار در آفریقای مرکزی متمرکز میشود. فیلمهای خبری با ذکر پیشینه تاریخی و مسائل منطقهای مانند مخاطرات سیاسی و ارضی، به طور خلاصه به شرح وقوع نسلکشی آوریل 1994 در روآندآ، به قدرت رسیدن لوران- دِزیره کابیلا[41] در زئیر (اواخر 1996 – آغاز 1997) و آغاز جنگ داخلی در کنگو- برازاویل میپردازند. واپسین آرشیو صوتی به اواخر دهه پرداخته، و تصویری متضاد از آن را ارائه میدهد: به نظر میرسد که در آفریقای شمالی، درحالی که الجزایر در آشوب غرق میشود، مراکش پس از مرگ سلطان حسن دوم [42] فضای تجدید و نوزایی را تجربه میکند؛ در جنوب صحرای آفریقا، در ساحل عاج جایی که بحران سیاسی بزرگی آغاز میشود، گرایشات متضادی شکل میگیرند، و سنگال (مارس 2000) تغییرات دموکراتیک را تجربه میکند. این چنین، ده سال پس از وقایع شهر لابول، دموکراتیک کردن زندگی سیاسی کشورهای فرانسهزبان آفریقایی با سرعت و خشونت اتفاق میافتد. [اما] آن طور که اِلیکیا ام بوکولو تأکید میکند، این رویداد »فرایندی طولانی، مملو از مشکلات و حتی امروزِه روز، هنوز ناتمام است.«
همتایان آفریقایی و شریک فرانسوی
لوح شماره 6 به بررسی این نیم قرن کوتاه (2000-1960)، از منظر مسئله وحدت آفریقا میپردازد، که مرتبا در مباحث سیاسی مطرح میشود. این آرمان دیرین، برای اولین بار، با ایجاد سازمان اتحاد آفریقا[43] در می 1963 شکل ملموسی به خود میگیرد. از طریق سخنرانیهایی که در نخستین کنفرانس سازمان اتحاد آفریقا[44]، توسط چند تن از رهبران برجسته آفریقا- از جمله لئوپولد سِدار سِنگور[45]، کوام انکرومه[46] (غنا)، احمد بن بلا[47] (الجزایر) ...- ایراد شد، طرح تشکیل این سازمان مطرح گردید. وانگهی، گوناگونی دیدگاههایشان را در مبانی ایدئولوژیک پانآفریقانیسم[48] (که به نوبه خود نشانه دهنده ملیگرایی فرهنگی، ارادهگرایی اقتصادی یا ضد امپریالیسم سیاسی است) و در نحوه شکلگیری ساختار اتحاد آفریقا ملاحظه میکنیم. اساسنامه نهایی (که توسط امپراتور هایله سلاسی[49] بیان شد) اصولی را بنا مینهد، که بر اساس آن سیاست سازمان جدید، مانند: مصونیت مرزهای منتج از استعمارزدایی، یا اتحاد فعال در مقابل کشورهای هنوز تحت سلطه اروپا، مشخص میشود. با این وجود، این اصول در جریان بحرانهای پیاپی سالهای1970 تا 1990 که سازمان اتحاد آفریقا را به لرزه خواهند آورد، به چالش کشیده خواهند شد. بحران بیافرا[50] (1970-1967)، واقعه صحرای غربی (پس از سال 1975)، بحران آنگولا (قبل و بعد از سال 1975)، مبارزه ضد آپارتاید در جنوب آفریقا (در سالهای1960 تا 1980)، مهمترین این بحرانها هستند که از طریق اسناد و مدارک مختلف آرشیوی مطرح شدهاند و موضوع اختلاف جدی بین حکومتهای عضو این سازمان بودهاند. برای جلوگیری از انحلال، سازمان توانست راه حلی برای این مشکلات پیچیده ارائه دهد، این راه حل تمایل به بازگشت به سازمان ملل متحد بود. وانگهی، ترازنامه سازمان اتحاد آفریقا، که مؤلفان آن را بر اساس تجزیه و تحلیل برخی رهبران آفریقایی (ایسوفو سیدو جورماکوآ[51]، معمر قذافی[52]، عبدالله واد[53]) بنا مینهند، ضعیف و سست است، اما به نظر میرسد که این سازمان آنگونه که باید، نمایان نشده است؛ ولی همچنان پویا و قابل اصلاح است و بیش از پیش برای مردم آفریقا که هنوز رؤیای اتحاد آفریقا را در سر دارند، امیدبخش است.
● در آفریقا شاید بیش از هرجای دیگر، سیاست از طریق کلام بیان میشود ـ از طریق کلام معمولی یا قدرتمند ـ و اغلب کنترل کلام منشاء مشروعیت است
مسئله دیگری که در زندگی سیاسی کشورهای آفریقای سیاه فرانسهزبان مطرح است، مسئله روابط این کشورها با کشور فرانسه است، لوح شماره 7 به بررسی این موضوع می پردازد. نخست، در این لوح چارچوب جدید روابط فرانسه و آفریقا که در ابتدای سال 1960 با مشارکت بینالمللی بنیان نهاده شد، مطرح میشود. بدین ترتیب، سخنان چند تن از سران دولت فرانسه و آفریقا یادآوری میکنند که پایههای این روابط بر اساس وجود یک تاریخ مشترک، پیوندهای عاطفی و یک موقعیت دیپلماتیک همگرا (همجهت) در مقابل چالشهای جنگ سرد، شکل گرفته است. تحول اوضاع بینالمللی تغییراتی را که پس از آن سیاست مشارکت با آن مواجه است را توجیه میکند. پس از سالهای1980، به منظور پاسخگویی به چالشهای جدید قاره (حکومتداری خوب، امنیت همگانی، مدیریت تعارضات) و همچنین تمایل به «عادیسازی» روابط فرانسه و آفریقا - که به بازنویسی و اصلاح خدمات مشارکت در سال 1998 منتهی خواهد شد- سخنان رؤسای جمهور فرانسه، وزرا و همچنین مشاوران آنها، نشان از تمایل آنها برای «اخلاقی کردن» این سیاست دارد. این تحول، مسئله خروج احتمالی فرانسه از پیمان مشارکت را مطرح میکند، که به نظر میرسد رهبران آفریقایی از این امر واهمه دارند. به علاوه، اظهارات رهبران آفریقا همچنان حاکی از تمایل آنان برای حرکت کردن با هوشیاری کامل، در کنار فرانسه و در محدوده کمک این کشور است. از این رو، شماری از شاهدانی که ضعف بخش تولید ناخالص ملی[54] فرانسه را در ارتباط با کمک به توسعه یادآوری میکنند، این کمک را نسبی میدانند؛ تلاش کشورهای آفریقایی برای تنوع بخشیدن به شرکای خود (تمایل یافتن آنان به مشارکت با کشورهای کمونیستی و آمریکایی)، گسیختگی نمادینی که بر اثر کاهش ارزش فرانک سیافای[55] در سال 1994 ایجاد شد و یا مسئله لغو بدهی از نشانههای این امر است. از سوی دیگر هم، روابط فرانسه و آفریقا در مسیر دیگری: مسیر مشارکت نظامی، گسترش یافت. در اینجا، دخالت ارتش فرانسه در آفریقا مشهود است، این دخالت توسط تعدادی از مقامات فرانسوی، توسط آلن پِیریفیت[56] در سال 1964 تا لیونل ژوسپین در جولای 1997، یادآوری و تفسیر شده است. استدلالهای شان، توجه را به اولویتهای مختلفی که در طول زمان مطرح میشوند، معطوف میکند؛ اولویتهایی مانند: تحکیم حکومتهای جوان مستقل، حفاظت از اتباع فرانسه، دعوت مستمر برای حفاظت از مردم غیر نظامی، به منظور توجیه عملیاتی که اغلب، در منطقه، برای حفظ رژیمها صورت میگیرد. از این منظر، عملیات فیروزه[57] (روآندآ، 1994) که فرانسویان به مراتب بیش از آفریقاییها آن را محکوم میکنند، و به نظر میرسد که خود رهبران فرانسوی هم به سختی مسئولیت این عملیات را به عهده میگیرند، نقطه عطفی محسوب میشود. در سالهای بعد، رهبران فرانسوی از تغییر در مشارکت نظامی و محدود کردن دخالت مستقیم نیروهای فرانسوی در خاک آفریقا خبر میدهند. با این حال، «مناطق خاکستری» سیاست فرانسه در آفریقا هنوز هم وجود دارند، طرح فعالیت گروه الف[58] یا ادامه فروش اسلحه در آفریقا گواه این حقیقت است.
اثر صوتی اِلیکیا ام بوکولو و فیلیپ سنتنی از طریق بخشهای گوناگون خود، برگی از تاریخ غنی و پیچیده آفریقا را روایت میکند. موضوع و مسائل در این اثر به شکل فنی و پرشور بیان شده، به طوری که قابلیت جذب طیف وسیعی از مخاطبان – معلمان و دانشآموزان، سیاستمداران، روزنامه نگاران و تمامی کسانی که بر روی تاریخ معاصر آفریقا مطالعه میکنند و یا به آن علاقهمند هستند- را دارد. از نظر محققان فعال در زمینه تاریخ، این اثر اهمیت خاصی به خصوصیات منابع شناسایی شده، نشان میدهد. از طرفی، این منابع مجموعهای از آرشیوهای ارزشمندی را دربرمیگیرند که اکثرا منتشر نشدهاند. (مانند: وجود نسخه به نگارش درآمده برخی سخنرانیهای رسمی، که نایاب و غیر قابل دسترس هستند.) این مستندات انبوه، با تفاسیر ارائه شده توسط مؤلفان که چیزی از ارزش آن نمیکاهد، برای بهره جستن محققان در دسترس قرار میگیرند. این بسته (لوحهای فشرده) اطلاعات مهمی را در اختیار مورخان آفریقا قرار میدهد، تا بتوانند کارهای علمی آینده را به دورههایی مانند: سالهای آخر مبارزه ضد استعماری، زمان تکحزبیها یا زمان فرآیند دموکراتیک کردن کشورهای آفریقایی، معطوف کنند که کمتر در این رشته (تاریخ) مورد توجه قرار گرفته است؛ دورههایی که تاکنون عمدتا توسط دانشمندان علوم سیاسی به آن پرداخته شده است و شایسته است تا مورخان، به کمک ابزار و مفاهیم تاریخ معاصر، به تجزیه و تحلیلهای تاریخی این دوره کوتاه و میانه بپردازند. از سوی دیگر، معرفی این نوع منابع ما را به سمت مطالعه شرایط کاربرد و خواص اکتشافی آرشیوهای صوتی سوق میدهد. این آرشیوها چه تاریخی را آشکار میکنند؟ چه اطلاعات جدیدی را نسبت به سایر منابع تاریخی ارائه میدهند؟ گوش دادن دقیق به اسناد گردآوری شده چندین موضوع قابل تأمل را به ذهن متبادر میسازد. با توجه به انبوه پیکره اسناد مکتوب[59] که تاریخ سیاسی معاصر آفریقا را آشکار میسازند، به نظر میرسد که آرشیوهای رادیویی لااقل سه نکته اصلی یعنی: تأثیر رویدادهای داغ و تازه، در تازگی و عدم قطعیت آنها؛ بازی مستقیم، ظریف و هوشمندانه رهبران در عرصه دولتی؛ و فرهنگهای سیاسی نهفته در اعمال سیاستمداران را آشکار میکنند.
ادامه دارد...
[1] Atlan Catherine, «Les archives sonores, les sources radiophoniques et l'histoire politique de l'Afrique contemporaine. À propos de l'ouvrage d'Élikia M'Bokolo et Philippe Sainteny, Afrique: une histoire sonore (1960-2000)», Afrique & histoire 1/2005 (vol. 3), p. 165-180
URL: www.cairn.info/revue-afrique-et-histoire-2005-1-page-165.htm
کاترین آتلان استاد مؤسسه مطالعات آفریقا وابسته به دانشگاه پروونس و متخصص تاریخ آفریقای معاصر است.
[2] Afrique, une histoire sonore (1960-2000), Paris, RFI/INA, 2002, coffret de sept disques compacts + livret de 23 pages référençant les enregistrements. Producteurs: Institut National de l’Audiovisuel, Radio France Internationale. Éditeur: Frémeaux et associés. Distributeur: Night & Day. ISBN: 3561302504322.
این مجموعه مشتمل بر 7 لوح فشرده و یک جزوه 23 صفحهای است که موسسه سمعی و بصری ملی و رادیو بینالمللی فرانسه آن را تولید و انتشارات فرمو آن را منتشر کرده است. م.
[3] RFI: Radio France Internationale
[4] در فرانسه، این توجه خاص به منابع صوتی توسط معاصرنویسان در ابتدای سالهای 1980- البته با اندکی تاخیر نسبت به دنیای آنگلوساکسون – گسترش یافت و در حال حاضر دوباره اهمیت یافته است. این علاقه، این بار به عنوان مجموعهای از ابتکارات همزمان تعریف میشود که هدف آن تشکیل و سپس بهینهسازی منابع آرشیوهای صوتی، به همراه تأملی معرفتشناختی و روششناختی در باب بهرهگیری از آنهاست که هدف نهایی آن تولید آثار علمی نشأت گرفته از این
منابع است.
)Cf. Florence Descamps, L’historien, l’archiviste et le magnétophone. De la constitution de la source orale à son exploitation, Paris, Comité pour l’Histoire Économique et Financière Éditions, 2001.(
به منظور دستیابی به کارهای صورت گرفته، به طور اخص، مربوط به منابع رادیویی، مراجعه شود به کتابنامه ژان- نوئل ژانِنی:
)Jean-Noël Jeanneney, L’écho du siècle: dictionnaire historique de la radio et de la télévision en France, Paris, Hachette littératures, 1999.(
[5] در هر حال کتابهای منتشر شده به زبان فرانسه در این زمینه بسیار محدود هستند. به عنوان مثال در کنار کتاب آندره- ژان تودِسک با عنوان آفریقا میگوید، آفریقا گوش میدهد: رادیو در کشورهای جنوب صحرای آفریقا
(André-Jean Tudesq, L’Afrique parle, l’Afrique écoute: les radios en Afrique subsaharienne, Paris, Karthala, 2002)
چندین تحقیق خاص دیگر در زمینه نقش پخش رادیویی در روآندآ (Rwanda) در زمان نسلکشی، و نقش آن در الجزایر در مدت جنگ برای استقلال وجود دارد: رجوع شود به ژآن- پیر کِرِتیَن و دیگران، روآندآ، نسل کشی رسانهها
Jean-Pierre Chrétien et al., Rwanda, les médias du génocide, Paris, Karthala, 1995 et Michèle de Bussièrre et al. (dir.), Radios et télévision au temps des « événements d’Algérie », 1954-1962, Paris, L’Harmattan, 1999.)
[6] موسسات لوحهای فشرده (les maisons de disques) موسساتی هستند که با هدف تولید، ویرایش، ارتقا و انتشار محصولات صوتی بخصوص تولیدات هنری، مانند موسیقی ایجاد شده اند.
[7] زبان امهری (la langue amharique) اولین زبان رسمی امپراتوری اتیوپی است. امروزه، این زبان توسط بسیاری از اتیوپیاییها استفاده میشود، از این رو در کنار سایر زبانها مانند عربی، انگلیسی، اورومو زبان رسمی اتیوپی محسوب میشود. م.
[8] Burundi
[9] Congo-Zaïre
[10] Congo-Brazzaville
نام دیگر جمهوری کنگو، کشوری واقع در آفریقای مرکزی است. م.
[11] Patrice Lumumba (1925-1961)
وی رهبر استقلال کنگو- لئوپولدویل از استعمار بلژیک و اولین نخستوزیر این کشور است که دولت خود را در سال 1960 تشکیل و دست بلژیکیها را از منابع و بانکهای کنگو کوتاه ساخت؛ ولی پس ازده هفته حکومت بر اثر توطئه سازمان اطلاعاتی آمریکا و استعمارگر سابق کنگو، بلژیک، توسط رئیس جمهور وقت کنگو عزل شد و سرانجام توسط چند تن از ماموران نظامی بلژیک دستگیر شد. این ماموران بلژیکی در نهایت قساوت بدن لومومبا و دو وزیر وفادارش را قطعه قطعه کرده، سپس در اسید سولفوریک انداخته و بقایای اجساد را هم سوزاندند. م.
[12] Le général de Gaulle
[13] Brazzaville
پایتخت و بزرگترین شهر جمهوری کنگو است. م.
[14] Pierre Mendès-France (1907-1982)
او سیاستمداری فرانسوی بود که در مدت اشغال فرانسه توسط آلمانیها پس از جنگ جهانی دوم، در نیروی مقاومت فرانسه و نیروی هوایی فرانسه آزاد فعالیت داشت. پس از آزادی فرانسه در پستهایی چون مامور ویژه دارایی، وزیر اقتصاد ملی در دولت موقت ژنرال دوگل (1945-1943)، وزیر دولت در ریاست جمهوری گیموله و غیره مشغول به فعالیت بود. م.
[15] Guy Mollet (1905-1975)
سیاستمدار فرانسوی، دبیرکل بخش فرانسوی بینالمللی کارگری (Section Française de l'Internationale Ouvrière:SFIO ) در سالهای 1969-1946 و رئیس هیئت مدیره جمهوری چهارم فرانسه در سالهای 1957-1956 بوده است. م.
[16] Gaston Defferre (1901-1986)
او سیاستمدار فرانسوی، عضو نیروی مقاومت، عضو پارلمان، وزیر در دو جمهوری چهارم و پنجم فرانسه و شهردار مارسی طی سالهای 1945-1944 و از سال 1953 تا پایان عمرش بوده است. م.
[17] Le Rassemblement Démocratique Africain
[18] Félix Houphouët-Boigny (1905-1993)
او سیاستمدار ساحل عاج، تنها نماینده بومی این کشور در مجلس موسسان فرانسه در سال 1945، بنیانگذار جناح دموکراتیک ساحل عاج و اولین نخستوزیر ساحل عاج بعد از استقلال این کشور در سال 1960 بوده است. م.
[19] Djibo Bakary (1922-1998)
وی سیاستمدار آفریقایی، عضو جناح سوسیالیست کشور نیجر و از افراد موثر در استقلال این کشور است؛ او از اولین کسانی بود که به اعتراض علیه استعمار کشورش توسط فرانسویان پرداخت. م.
[20] Sékou Touré (1922-1984)
وی رهبر سیاسی گینه و اولین رییس جمهور این کشور طی سالهای (1984-1958) پس از استقلال آن بود. م.
[21]Valdiodio Ndiaye (1923-1984)
وی سیاستمدار سنگالی، شهردار شهر زادگاهش کآولاک (Kaolack)، وزیر کشور (1957) و وزیر اقتصاد د و دارایی (1962) سنگال بوده است. م.
[22] Modibo Keïta (1915-1977)
او سیاستمدار و رییس جمهور مالی طی سالهای 1968-1960 بود. م.
[23] Rwanda-Urundi
[24] Ahmadou Ahidjo
[25] Maurice Yameogo
[26] Hubert Maga
[27] Moctar Ould Dadah
[28] Ahmed Abdallah
[29] Moussa Traoré
[30] Léopold Sédar Senghor
[31] مونوپارتیسم نوعی حکومت است که در آن تنها یک حزب قدرت را در دست میگیرد، بدون آنکه امکان تغییر قدرت سیاسی وجود داشته باشد؛ قانون تنها مجوز ایجاد یک حزب، حزب واحد، را میدهد که به پشتیبانی از دولت میپردازد. به سایر احزاب (احزابی که در اقلیت هستند) به شرط آنکه سلطه حزب حاکم را به چالش نکشند، مجوز فعالیت داده میشود. م.
[32] Mobutu Sesé Séko
[33] Ngnassingbe Eyadéma
[34] Marien N’Gouabi
[35] Mathieu Kérékou
[36] Habib Bourguiba
[37] Ahmed Sékou Touré
[38] Burundi
[39] La Baule
[40] سازمان مقاومتی در مولداوی است که برای انجام اهداف انسانی سودآور در سال 1901 تشکیل شد. م.
[41] Laurent-Désiré Kabila
[42] Le roi Hassan II
[43] L’Organisation de l’Unité Africaine
[44] ONU: L’Organisation de l’Unité Africaine
[45] Léopold Sédar Senghor
[46] Kwame N’Krumah
[47] Ahmed Ben Bella
[48] پانآفریقانیسم یا همه- آفریقایی، دیدگاهی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی برای آزادی آفریقا و جنبشی برای اتحاد قاره آفریقا است که هدف آن ایجاد یک جامعه آفریقایی کلی و متحد است. م.
[49] Haïlé Sélassié
[50] Biafra
[51] Issoufou Seydou Djermakoye
[52] Muammar al Kadhafi
[53] Abdoulaye Wade
[54] PNB (produit national brut)
تولید ناخالص ملی: یک شاخص اقتصادی است که تولید ثروت توسط ساکنان و اتباع یک کشور را در طی یک سال نشان میدهد. در نتیجه این شاخص کمک میکند تا تولید ثروت در طول یک سال در یک کشور سنجیده شود. م.
[55] Le franc des colonies françaises d’afrique, abrégé en FCFA.
فرانک سی.اف.ای (CFA) یا فرانک مستعمرات فرانسه در آفریقا که به صورت فرانک اف. سی.اف.ای (FCFA) نیز نمایش داده میشود. م.
[56] Alain Peyrefitte
[57]L’opération Turquoise
[58] اِلف (Elf) ناحیه آکیتِن، شرکت استخراج نفت فرانسه بود. م.
[59] با این اسناد مکتوب، تجزیه و تحلیل و مشاهدات شفاهی گردآوری شده بر اساس مصاحبههای خصوصی را هم میتوان اضافه کرد. م.
تعداد بازدید: 7195
http://oral-history.ir/?page=post&id=6329