نظریه تاریخ شفاهی (79)
نویسنده: لین آبرامز
مترجم: علی فتحعلی آشتیانی
05 اسفند 1394
رویدادی به نام اجراء
در نگاه اهل فن، به صحنه بردن تاریخ شفاهی در قالب یک رویداد نمایشی در واقع راهی است برای گستراندن بستر خلاق، فعال و سیالی که امکان بحث و تبادل نظر و اشتراک خاطرات را فراهم میسازد. دیلا پولاک که خود از سرآمدان این حوزه است درباره اجرای نمایشگونه میگوید:
«اجراء چیزی نیست مگر فضای بازاندیشانه، مقید و حاوی مواد و اطلاعات خاصی برای مواجهه با شبکه پیچیده داستان زندگی هر یک از ما که چه بسا شرکتکنندگان را نیز در نهایت درگیر استنباطها و دریافتهای تازهای از گذشته مینماید و چه بسا صداهای متفاوتی را نیز به مناظرات عمومی میافزاید. با این فن میتوان مشکلات گسترده و فراگیر را شناسایی کرد و در نیاز، امید و بصیرت دیگران شریک شد. از آنجایی که اجرای نمایشگونه واجد خصوصیات بازنمایی زنده است، لذا دنیاهای خیالی را به واقعیت و عینیت نزدیک میسازند، و تشخیص ملموس فرصتها و امکانات تغییر را برای اجراکننده و مخاطب به یک اندازه ممکن میسازند.»[1]
شاید این حرفها برای صِرفِ انتقال روایتهای تاریخ شفاهی به صحنه نمایش، ادعاهای جسورانهای به نظر بیاید. اما تجربه پولاک از ترتیب دادن اجرای صحنهایِ روایتِ «مثل یک خانواده»،[2]چگونگی تأثیر اجرای عمومی خاطرات در تسهیل و روانسازی مدار فرهنگی یا خاطرهای را به ما نشان میدهد. اثر فوق، تاریخ کارگران کارخانههای پنبهپاککنیِ کارولینای شمالی است که بر اساس مصاحبههای تاریخ شفاهی با آنان گردآوری و منتشر شده است.[3]در شهرهایی که مصاحبهشوندگانِ کتاب از آنها انتخاب شده بودند نمایش فوق به اجراء درآمد و از این طریق همه به چشم خود دیدند که بازنماییِ خاطرات در میان مردم چگونه و به چه شیوههایی مخاطبان را درگیر برنامه میسازد، مثلاً افرادی در حین اجراء به خود اجازه دخالت در برنامه را میدادند و در پایان اجراء بحثهای طولانی و داغی بین بینندگان و اجراکنندگان و بین خودِ بینندگان درمیگرفت. اجرای تاریخ شفاهی زمینهساز «بازگویی و مرور ذهنی مجدد» و از همه مهمتر، مبادله گفتگومحوری بود که هر شب به اجراء تزریق میشد. پولاک به این نتیجه میرسد که مهمترین معانی داستان یا تاریخ اساساً در طول اجرای داستان شکل میگیرند.»[4]وقتی کلمات بیانشده در مصاحبههای تاریخ شفاهی را روی صحنهای که به مخاطبان اجازه مبادله و مداخله میداد بازنمایی کردند معانی و تفسیرهای متعددی از دل آنها بیرون آمد. زمانی که تاریخ شفاهی را از طریق بازگویی در قالب یک رویداد نمایشی به عموم عرضه کردند معلوم شد که خاطرات مردم از گذشته استمرار مییابد و حتی نیروی تازهای میگیرد. دانشجویانِ ناتالی فوسِکیس پروژههای مختلفی را در حوزه تاریخ شفاهی انتخاب کرده و اجراهایی را بر اساس آنها روی صحنه بردند. پروژههایی مانند تجربیات بازداشت و اقامت اجباری در اردوگاههای بیگاری در سالهای جنگ جهانی دوم و اختلافات شدید کهنهسربازان جنگ ویتنام با جنگطلبان دهه 1960. دانشجویان در این پروژه طولانی به درک نکته بیانشده در بالا نائل شدند.[5]انگلستان در سال 5-1984 شاهد اعتصاب سراسری معدنچیان خود بود که طی آن درگیری خونینی بین اعتصابیون و پلیس درگرفت و به «نبرد آرگریو»[6]معروف شد. یک هنرمند انگلیسی به نام جِرِمی دِلِر واقعه مذکور را بازآفرینی نمایشی کرد. او برای این کار به سراغ تاریخ شفاهی افرادی در دو طرف دعوا رفت و در نمایش خود بسیاری از افراد دخیل در رویداد و همچنین تشکلهای متخصص در بازآفرینی نمایشی نبردها[7] را نیز مشارکت داد. تصوری که از حرکت خلاقانه او در اذهان شکل گرفت این بود که این بازآفرینی نمایشی توانست تأثیر اعتصاب بر اعتصابیون، خانوادههایشان، پلیس و کل معدنچیان را بفهماند.[8]
حکایت رونالد بلایز از زندگی روستائی انگلیس بر اساس مصاحبههای تاریخ شفاهی او با مردم در کتابی به نام آکنفیلد در سال 1967 منتشر شد و در سال 1974 روی پرده نقرهای رفت. سی سال بعد کرایگ تایلور[9]دنبالهای به نام بازگشت به آکنفیلد[10]برای آن نوشت که از روی این کتاب نیز یک نمایش صحنهای ساخته و اجرا شد. در نخستین کتاب به سلسله گفتگوهایی با اهالی روستا برمیخوریم که بر اساس مصاحبههای بلایز با کارگران مزارع، صنعتگران، محترمین روستا و پیشهوران محلی تنظیم شده است. جان کتاب بلایز «بازماندگان» بودند، به عبارتی مردانی که در پایان قرن نوزدهم فقر و فلاکت زندگی روستایی را از تولد لمس کرده و برای نجات از این وضع به میادین نبرد جنگ جهانی اول «پناه برده بودند». بلایز از روی کتاب خود فیلمنامهای نوشت که در سال 1974 فیلمی بر همین اساس به نام آکنفیلد به کارگردانی پیتر هال روی پرده سینما رفت. در این فیلم، گذشته و اکنونِ زندگی روستائیان از زبان مرد جوانی به نام تام که آرزوی فرار از تنگنا و محدودیتهای محیط روستا و فقر آنجا را دارد، روایت میشود. بازیگران فیلم از اهالی روستا بودند و «خودشان نقش ایفا میکردند» (مثلاً بازیگر نقش تام کارگر مزرعه بود). آنان دیالوگهایشان را به شکل بداهه میگفتند، و تصویربرداری در روز تعطیل آخر هفته انجام میشد که یک سال به طور انجامید تا داستان به ترتیب آمد و شد فصلها توصیف شود.[11]در سال 2004 در سیامین سالگرد ساخت فیلم، شبکه بیبیسی مستندی به نام «نگاهی دوباره به آکنفیلد»[12] پخش کرد، که حاوی گفتگو با چند نفر از بازیگران اصلی و تیم تهیه فیلم بود. بدین ترتیب، در یک دوره زمانی 35 ساله از مقطع انتشار نخستین کتاب ملاحظه میکنیم که خاطرات خصوصی انسانها به واسطه بازآفرینی سینمایی[13]زندگی و خاطرات شخصیتهای اصلی داستان، وارد عرصه خاطرات عمومی میشود.
انتشار کتاب «بازگشت به آکنفیلد» نوشته تایلور در سال 2006 یک بار دیگر علاقه به کتاب اول را در یادها زنده کرد، ضمن آنکه از روی همین اثر نیز در سال 2009 تئاتری تهیه شد و در تماشاخانهای در شرق لندن روی صحنه رفت. تئاتر مذکور را در روستاهای کوچک منطقه وقوع اصل ماجرا برای مردمی اجرا کردند که بسیاری از آنها موضوع یا محتوای کتاب اول را میدانستند و همین امر باعث جذب آنها به نمایش میشد. تایلور در مصاحبهای متعاقب شب افتتاحیه نمایش چنین گفت:«بهترین لحظه آن موقعی بود که مردم در دقایق آنتراکت نمایش از جای خود برخاستند و درباره مشاهداتشان بحث کردند زیرا چیزهایی مرتبط با زندگیشان را در آن دیده بودند».[14]نویسنده کنونی در چهلمین سالگرد از بلایز به خاطر نگارش کتاب نخست تقدیر کرد.[15]کار او در آکنفیلد به ما ثابت کرد که تاریخ شفاهی قدرت صعود به مرزهایی فراتر از مصاحبه را دارد و به جای آنکه ساکن و بیحرکت روی صفحات واجنگاشت یا کتاب دانشگاهی باقی بمانَد سیال و پویا به زندگی خود در قالب بحثها و گفتگوها ادامه میدهد.
محبوبیت تاریخ شفاهی در میان مردم و جوامع مختلف موجب تسریع و تعدد انتقال روایتهای تاریخ شفاهی از حالت مصاحبه به رویدادهای نمایشی شده است. مثلاً در شِتلند که تاریخ شفاهی از دهه 1980 تاکنون شیوه اصلی جزیرهنشینان برای معرفی گذشته و حالِ خود بوده است شاهد اجرای نمایشنامهای به نام «کار سختی بود اما...»[16]در مؤسسه هنرهای شتلند بودیم که از تاریخ شفاهی زنانِ شاغل در قسمت ماهیپاککنی[17]شیلات اقتباس شده و در برابر حضاری که برای بحث و تبادل نظر راجع به تاریخ زنان شِتلند گرد هم آمده بودند، به اجرا درآمد. این نمایش زمینهای را برای مرور خاطرات حضار و زنان بومی و میهمانان فراهم ساخت. تعامل تاریخ شفاهی با تمام اقسام اجرای عمومی امروزه موارد متنوع و فراوانی را دربرمیگیرد-از تشکیل کارگاههای درام به عنوان تریبونی برای استخراج اقاریر شفاهی راویان گرفته تا تبدیل مواد و مصالح تاریخ شفاهی به محصولات تئاتری. تئاتر «جنسیت مطرود»[18]با موضوع تجربههای مردان و زنان همجنسباز، دوجنسباز[19] و تراجنسیها[20]یکی از نمونههای اتفاق نوع دوم است که در قالب پروژه مشترکی با همکاری مؤسسه Ourstory Scotland[21]و «شرکت تئاتر 7:84»[22]تحقق یافته است.[23]تزریق روح و جوهره تاریخ شفاهی به چیدمانها و پروژههای هنری عمومی-مانند نمایشگاههای موزهای و فضاهای عمومی-به میزان قابل ملاحظهای گسترش یافته است. بسیاری از موزهها به بازدیدکنندگانشان هدفونهایی میدهند تا قطعات صوتی و تصویری برگزیدهای را که در غرفههای ثابت پخش میشود با وضوح و بدون مزاحمت صداهای بیرونی ببینند و بشنوند. ابتکاریترین و جذابترین کاربرد تاریخ شفاهی در بستر و بافت اجراهای عمومی مربوط به نصب برنامههای ضبطشده تاریخ شفاهی روی بیلبوردهای چهار مایل از بزرگراهی در لندن است.[24]تاریخ شفاهی غالباً بدین وسیله لطف جوامعی را که راویانی را تقدیم نمودهاند «جبران» میکند، و ضمن به یادآوردن دیگر خاطرات پیران جامعه جوانان خود را نیز آموزش میدهد.
[1]-Pollock, ‘Remembering’, p. 1.
[2]-Like a Family
[3]-J. Dowd Hall, J. Leloudis, R. Korstad, M. Murphy, L. Jones, C.B. Daly, Like a Family: The Making of a Southern Cotton Mill World (Chapel Hill, NC, 1987).
[4]-D. Pollock, ‘Telling the Told: Performing Like a Family’, The Oral History Review, 18 (2) (1990): 1-36; p. 35.
[5]-Natalie M. Fousekis, ‘Experiencing History: A Journey from Oral History to Performance’, in Pollock, Remembering, pp. 167-86.
[6]-The Battle of Orgreave
[7]-battle re-enactment societies
[8]-Jeremy Deller, The English Civil War Part II: Personal Accounts of the 1984-5 Miners’ Strike (Artangel, 2001).
از روی این بازآفرینی نمایشی فیلمی نیز در سال 2001 به نام «نبرد آرگریو» ساخته شد.
[9]-Craig Taylor
[10]-Return to Akenfield
[11]-See www.akenfield.com.
[12]-Akenfield Revisited
[13]-on-screen re-enactment
[14]-Interview with Craig Taylor, available online at www.bbc.co.uk/suffolk/content/articles/2009/04/16craig_taylor_feature.shtml (accessed 10 September 2009).
[15]-L. Abrams, ‘Akenfield: Forty Years of an Iconic Text’, Oral History, 37 (1) (2009): 33-42.
[16]-It Wis Hard Work but …
[17]-herring-gutters
[18]-Sexshunned
[19]-bisexual
[20]-transgenders--
کسانی که تغییر جنسیت دادهاند.
[21]-مؤسسهای به ظاهر با اهداف خیرخواهانه که داستان زندگی و تجربیات همجنسبازان، دوجنسبازان وتراجنسیها را گردآوری، ثبت و آرشیو مینماید.
[22]-7:84 Theatre Company-
گروه تئاتری اسکاتلندی با تفکر چپ که در سال 1971 توسط نمایشنامهنویسی به نام جان مکگراث تأسیس شد و نامش را از آمار درجشده در نشریه اکونومیست در سال 1966 گرفت که نوشته بود:«84 درصد از ثروت انگلستان در مالکیت 7٪ از مردم این کشور است».
[23]-See www.ourstoryscotland.org.uk/drama/seXshunned/index.htm (accessed 10 September 2009).
[24]-Butler and Miller, ‘Linked’. See also A. Marchant, ‘Treading the Traces of Discarded History: Oral History Installation’, in S.H. Armitage and P. Hart (eds), Women’s Oral History: The Frontiers Reader (London, 2002). 183-95.
تعداد بازدید: 4799
http://oral-history.ir/?page=post&id=6202