کلیفورد کوهن درگذشت
الکس سیف کامینگز*
ترجمه: علیرضا احمدی
15 آذر 1394
اشاره: خبردار شدیم کلیفورد کوهن استادیار دانشگاه ایالتی جورجیا و مدیر اجرایی انجمن تاریخ شفاهی آمریکا درگذشته است. او از جمله فعالان جدی بینالمللی در عرصه تاریخ شفاهی بود و با حضور فعال در شبکه اجتماعی علوم انسانی در جذب و هدایت دانشجویان دیگر کشورها از جمله دانشجویانی که از ایران با او تماس میگرفتند کوشا بود. آنچه در اینجا می خوانید یاداداشتی با عنوان «آتلانتا بزرگترین شنوندهی خود کوهن (1952-2015) را از دست داد» به قلم یکی از همکاران نزدیک او در دانشگاه ایالتی جورجیا، الکس سیف کامینگز است.
کلیفورد کوهن (1952-2015)، استادیار دانشگاه ایالتی جورجیا و مدیر اجرایی انجمن تاریخ شفاهی آمریکا روز یکشنبه 15 نوامبر گذشته در اثر حملهی ناگهانی قلبی درگذشت. او از مشتاقان تاریخ بود. او فردی متواضع و در رفتار و منش دانشگاهی بود. برای او پول و شهرت اهمیتی نداشت و به قول وندل بری شاعر و روزنامهنگار معروف: «در زندگی، افراد موفق دو دستهاند، یا خوش اقبالاند و یا سختکوش که یقیناً کلیف سختکوش بود.» او توجه زیادی به یادگیری داشت و حرفهی خود را در سال 1994 در ایالت جورجیا، پس از دریافت مدرک دکتری از دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل و همکاری در طرح تاریخ شفاهی بنیادین «مانند یک خانواده: ساختن دنیایی از کارخانه نخریسی جنوب»، آغاز کرد.
دانشگاه ایالتی جورجیا که رسالتش تعلیم طیف وسیعی از دانشجویانی که اولین عضو خانوادههایی بودند که شانس تحصیلات عالی را داشتند، بسیار برای کلیف مناسب بود.
دانشگاه ایالتی جورجیا با شوق کلیف در زمینهی تدریس تاریخ و جذب شمار بالایی از علاقهمندان به خود همسو بود.
شهر بزرگ آتلانتا آزمایشگاه کلیف بود. او هر روز از خانهاش در ویرجینیا تا دانشگاه را با دوچرخه میرفت.
او علاقهمندان تورهای جغرافیای انسانی را به کار میگرفت و به تورهای پیدرپی در مرکز شهر آنها را تشویق میکرد.
او کتاب آتلانتای زنده: تاریخ شفاهی شهر از 1914-1948[1] را با همراهی هارلن ای جوی[2] و ای برنارد وست[3] در سال 1990 نوشت که یک گنجینهی گرانبها از دانش و بصیرت درباره تاریخ کلانشهرهای جنوب در روزهای اوجگیری این شهرها در اوایل قرن بیستم بود.
سایر آثار کلیف هم کامل و پرمعنا بود. کتاب رقابت با نظم جنوب؛ اعتصاب در کارخانجات فولتن آتلانتا (1914-1915)[4] در سال 2001 چشمانداز تازهای به یکی از اساسیترین رقابتهای کاری جنوب جدید گشوده است. به گفتهی دیوید کارلتن[5] این کتاب نه تنها نگاهی به پیشینهی فعالیت صنعتی جنوب دارد بلکه به تأثیرات متقابل نژاد، طبقه اجتماعی، قومیت در منطقهی در حال توسعهی جنوب میپردازد. علاوه بر این ژوزف مک کارتین[6] در مجله تاریخ آمریکا[7] کتاب کلیف را با عناوینی همچون: پژوهشی دقیق، متوازن، پر معنا، در دسترس و جذاب تحسین میکند.
کلیف همانند همکار و دوست خود میشل برتن[8] در راستای عمق بخشیدن و پرداختن به جزئیات تاریخ کار جنوب که اغلب مردم در مواجهه با آن دچار اشتباه میشدند دست به فعالیتهای مهمی زد. او زمینهی فعالیت گسترده محققان ایالت جورجیا را که از سال 1971 مکانی مناسب برای مؤسسه بایگانی کار جنوب بوده است، فراهم آورد. این مؤسسه همواره از حمایتهای مشتاقانه کلیف کوهن بهره میبرد.
کلیف در اواخر عمر خود روی کتابی درباره آرتور ریپر[9] روانشناس مشهور کالج اگنس اسکات[10] کار میکرد که به عنوان بخش دوست داشتنی مجموعه کتابهای فرهنگهای جنوب[11] در سال 2012 به چاپ رسید.
کلیفورد کوهن یکی از مشتاقترین حامیان گشایش تاریخ به روی مخاطبان و بازنگری در معنای پژوهش با روشهایی خلاقانه بود.کلیف برای تاریخ عمومی، انسان مدرن و دیگر صورتهای جدید خلاقانه سخت میکوشید و از طرحهای مدرنی که خالی از شیوههای نگارش سنتی بود استقبال میکرد.
انجمن تاریخ شفاهی مایهی فخر و مباهات کلیف در اواخر عمرش بود. او کمک کرد تا در سال 2003 این انجمن به ایالت جورجیا منتقل شود و به عنوان اولین مدیر اجرایی، ادارهی آن را به عهده گرفت. در دفاع از تاریخ شفاهی خستگی ناپذیر بود و در روزهای آخر زندگی از طعم خوش موفقیت لذت میبرد.
بدون شک فلیپ تنها یک معلم و محقق عالی نبود، بلکه همسری فداکار برای کیتی کلین[12] پدری دلسوز برای جاش و گیب کین کوهن[13] و همکاری مهربان و حامی بود.
او اولین کسی بود که در ایالت جورجیا ملاقات کردم. درست وقتی که از خانهی تاریخی کین کیت[14] –خانهای که دپارتمان مرا به ان فراستاده بود- واقع در پارک اینمان[15] خارج شدم. من مشتاق بودم نظر یکی از اعضای دانشکده را که از من برای کار در تورهای شهری دعوت کرده بود جلب کنم. با نگاه به گذشته در مییابم که این تورها برای آن طراحی شده بودند که: با ایدهی نقل مکان به آتلانتا – درصورت پیشنهاد کار– به خریداران فروخته شوند، اما من در آن لحظه این موضوع را به عنوان بخشی از فرایند مصاحبه فرض میکردم.
بدون شک کلیف به دنبال این بود که دانش و عشقش به شهر را با یک دوست تقسیم کند. من به عنوان عضو جدید دانشکده همواره از حمایتهای مداوم همکار ارشد و گرانقدرم خرسند بودم.
عالم تاریخ شهری، تاریخ شفاهی، تاریخ جنوب و حتی خود ایالت جورجیا از درگذشت تسلی ناپذیرش رنج میبرد.
کلیف! بدان که ما دلتنگت میشویم چرا که تو یکی از بهترین ها بودی.
*استاد دانشگاه ایالتی جورجیا
GSU professor Alex Sayf Cummings
[1] Living Atlanta: An Oral History of the City, 1914-1948
[2] Harlon E. Joye
[3] E. Bernard West
[4] Contesting the New South Order: The 1914-1915 Strike at Atlanta's Fulton Mills
[5] David Carlton
[6] Joseph A. McCartin
[7] The American Historical Review
[8] Michelle Brattain
[9] Arthur Raper
[10] Agnes Scott College
[11] Southern Cultures
[12] Kathie Klein
[13] Josh and Gabe Klein-Kuhn
[14] King-Keith House
[15] Inman Park
شبکه اخبار تاریخ
تعداد بازدید: 6731
http://oral-history.ir/?page=post&id=5996