طرح تاریخ شفاهی زنان خانهدار کوبایی
کارمن دانسلCARMEN DONCEL*
هنری اریک هرناندز HENRY ERIC HERNÁNDEZ**
ترجمه: عباس حاجی هاشمی
09 آبان 1394
هر شهر آرمانی دارای مکانهای نا خوشایند هم میتواند باشد که باید هر چه زودتر از بین برود چون این مکانها نشانههایی را به نمایش میگذارند که کاملاً در تقابل با ایدهآلهای یک جامعه هستند. یکی از این مکانها، در حقیقت آشپزخانههایی بود که زنان خانهدار کوبایی در طول انقلاب آزادی بخش کوبا در آن محکوم به کار کردن و خفه کردن صداهای خود بودند. این آشپزخانهها تبدیل شده بودند به مکانی برای سوءاستفاده و بهره کشی سرمایه داری که حالا باید دیوارهای آنها فرو میریخت و تصویری که از زن خانهدار کوبایی ساخته شده بود باید از بین میرفت. به همین سبب، مارگوئیا Larguía و دامولین Dumoulin، که هر دو تئوریسینهای مارکسیست بودند، در سال 1971 در نشریه فرهنگی کوبایی کاسی دی لا آمریکاس (Casa de las Américas) مطرح کردند که زنان خانهدار نیز باید مانند قشر کارگر و یا تولیدکنندگان کوچک، که تا آن زمان نقشی فرعی در جامعه داشتند و نمی توانستند علیه امپریالیسم قد علم کنند، می باید آشپزخانهها را ترک کنند و به کارخانهها یا اداره جات پیوسته، پیش بند بردارند و یونیفرم کار بپوشند، جارو و ملاقهها را کنار بگذارند، شمشیر بردارند و اسلحه به دست بگیرند. در این حرکت اجتماعی، این جملات تبدیل به شعارهای حزبی شد که در آن، نقش اجتماعی زنان خانهدار تغییر میکرد و آنها به زنان کارگر و نظامی تبدیل میشدند.
با وجود دستاوردهای بسیاری که در طول این فرایند حاصل شد، هیجان ترک خانه لزوماً همیشه با تلاشهای واقعی برای به چالش کشیدن بنیانهای فرهنگی و ایدئولوژیک که زنان را به خانه هایشان کشانده بود، همراه نبود. ایدهآلها، توقعات و ارزشهای مربوط به نقش سنتی زنان، شکل جدیدی به خود گرفت. حالا این زنان خانهدار کوبایی بودند که در حالی که لباس زیتونی ارتش را بر تن داشتند، از آنها توقع میرفت که همان فداکاریها و تعهدهای قبلی در خانه را به حزب، کشور و نهضت انقلابی داشته باشند. اما با فرپاشی بلوک شرق و اندیشه های کمونیستی، حالا حزب، این زنان را ملزم کرد تا مادران و همسران وفادار در خانه باشند. زنانی که به علت بحران دهه 90 در پی شکست بلوک سوسیالیست، مجبور شدند کارخانهها را ترک کنند و به خانه برگردند و در جبهه اجاق گاز در آشپزخانههای خانههای خود کار کنند، حال آن که دیگر فرزندی برایشان باقی نمانده بود که مادری آنها کنند: در طول این سالها یا فرزندانشان به خارج فرار کرده بودند و یا در درگیریهای حزبی و یا در درگیریهاکشته شده بودند.
به نظر ایزابل هولگادو Isabel Holgado، انسان شناس، در دوران صلح، کشور مسئولیتهای اجتماعی را به زنان سپرد و این در حالی بود که هنوز بسیاری از مسئولیتهای اجتماعی باید در خانه انجام میشد. این زنان خانهدار که مجبور شده بودند خود را تا مرز نابودی بکشانند، حالا باید از نابودی سربر میآوردند و تلاش زیادی میکردند تا مشکلات زندگی روزمره خود را حل کنند. با توجه اهمیت این زنان در کاهش اثرات بحران ناشی از فروپاشی و جلوگیری از سقوط کشور، "راهبردهای داخلی"، یعنی خانه داری، دوباره با ارزش شدند و این بار زنانی که به خانههای خود بر میگشتند، قهرمان خوانده میشدند. حال آن که همین دولت تا قبل از بحران، زنان خانهدار را به علت مولد اقتصادی نبودن و عدم فعالیت سیاسی تحقیر میکرد.
با توجه به مقدمه ای که ذکر شد، طرح "همه چیز در آشپزخانهی خانه من اتفاق افتاد" به عنوان یک طرح چندرسانهای و بین رشتهای ایجاد شد. با تلفیق فرضیههای نظری و روشمند تاریخ شفاهی و با در نظر گرفتن مفاهیم اصلی مانند مداخله هنر، این طرح به دنبال آن است تا این دوره سخت و مشکل را که در آن زنان خانهدار به خانه برگشتند مورد بررسی قرار دهد. در این دوران زنان از نقاط مختلف جزیره کوبا به خانههای خود برگشتند. توجه به آشپزخانه نیز هدف این طرح بود. زیرا برای زنان به یک محفل سیاسی تبدیل شده بود که میتوانستند در آن شکایتها و اعتراضات، ناراحتی ها، تنفرها، نارضایتی ها، سرخوردگیها و گلایههای خود از نیروهای حاکم در جامعه را دورهم بیان کنند. اولین قدم برای این طرح در سال 2004 و 2008 در نقاط مختلف استانهای پینار دل ریو Pinar Del Rio، هاوانا و کاماگویی Camaguey برداشته شد. در این استانها محافلی برگزار شد که در آن زنان از سنین و سرگذشتهای مختلف گرد هم آمدند. برخی از این زنان کسانی بودند که نسل کنونی با کارهای روزمره آنها بزرگ شده و همراه آنان بوده است (منظور مادران افراد فعال در قالب همین طرح که در این گردهم آییها شرکت داشتند). مجریان این طرح توانستند حمایت مالی آژانس توسعه بین الملل همکاری اسپانیا و سفارت این کشور در هاوانا را در سال 2004 جذب کنند. با استفاده از این همکاری بود که آنها توانستند در سال 2006 جایزه هنرهای تجسمی را از آن خود کنند.
از جمله اطلاعاتی که در در طول مطالعات میدانی برای این طرح به دست آمد میتوان به مصاحبههای صوتی و تصویری، سندهای شخصی مصاحبهها و مستندنگاری تصویری از آشپزخانههای خانمهای خانهدار اشاره کرد که همگی در وبسایت طرح در دسترس است. این سایت که به شکل یک کشو طراحی شده، و با عنوان "همه چیز در آشپزخانه ی خانه من اتفاق افتاد" نامگذاری شده و به مراجعه کنندگان امکان دسترسی به فایلهای صوتی رایگان مصاحبهها، چندین فیلم مستند که در طول مراحل طرح تهیه شدند، و یک مجموعه کارت پستال را میدهد. این کارت پستالها با استفاده از تصاویر آشپزخانههایی که قبلاً به آن اشاره شد، بخشهایی از جملاتی که در مصاحبهها مطرح شدهاند و سندهای شخصی طراحی شده و بخشی از یک کتاب هنری را تشکیل میدهند که با تکنیک صفحه نقرهای به چاپ رسیده و قرار است در سال 2016 منتشر شود. این طرح برخط که به عنوان یک فعالیت در حال پیشروی برای ایجاد مکانی برای گفتگو، شکل گرفته و شامل بخشی برای مقالههایی در مورد تصویر زنان در کوبای انقلابی است.
این مقاله در اصل در خبرنامه انجمن بین المللی تاریخ شفاهی منتشر شده است.
تصویر این مقاله از هرناندز دانسل است که با اجازه آنها مورد استفاده قرار گرفته است.
*کارمن دانسل یک مورخ و انسان شناس است. او فارغ التحصیل تاریخ معاصر از داشنگاه کامپولتنسComplutense مادرید است که فعلاً در آنجا مشغول تکمیل رساله دکتری خود است. کارمن چند پژوهانه از دانشگاه کالیفرونیا-برکلی برای برنامه آموزش خارجی و بنیاد رامون آرسیس Ramon Areces دریافت کرده است. کارمن در چندین کنگره شرکت داشته که از آن جمله میتوان به کنفرانس تاریخ علوم اجتماعی اروپا در سال 2014 و کنفرانس بین المللی انجمن بین المللی تاریخ شفاهی در سالهای 2010 و 2014 اشاره کرد.
**هنری اریک هرناندز شهروند مشترک کوبا و اسپانیا است. او یک محقق اجتماعی و یک هنرمند چند رشته ای است. او فارغ التحصیل هنرهای زیبا از موسسه هنربرتر هاوانا است و دکترای خود را در مطالعات رسانه از دانشگاه کامپلوتنس مادرید دریافت کرد. هنری اریک نیز تا کنون پژوهانههایی از بنیاد یادبود جان سیمون گوگنهایم Simon Guggenheim، بنیاد پولاک کراسنر Pollock-Krasner و بنیاد کریستف مرین استفتانگ Christoph Merian Stiftung دریافت کرده است. هنری تا کنون چندین مقاله در نشریههای آکادمیک منتشر کرده و چند کتاب نیز به قلم او منتشر شده است. از جمله این کتاب میتواند انتقال (2006) و جزیره ای دیگر برای میگوئل (2008) را نام برد. او نیز در کنفرانس بین المللی انجمن بین المللی تاریخ شفاهی در سال 2014 شرکت کرد.
وبلاگ نشریه انجمن تاریخ شفاهی آمریکا
تعداد بازدید: 4708
http://oral-history.ir/?page=post&id=5849