برگزاری ششمین کارگاه تاریخ شفاهی در همدان
در ادامه سلسله کارگاههای تاریخ شفاهی، ششمین کارگاه تاریخ شفاهی بیستم آذرماه گذشته درسالن اجتماعات بنیاد شهید استان همدان از ساعت 8 صبح تا اذان ظهر با حضور دکتر مرتضی نورایی، استاد تاریخ دانشگاه اصفهان برگزارگردید.
لازم به ذکراست این کارگاهها از ابتدای سال 1392 به همت مدیریت اسناد و کتابخانه ملی منطقه غرب کشور (همدان) با مشارکت بنیاد شهید و امور ایثارگران استان همدان، اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان همدان و حوزه هنری استان همدان برای آموزش و تربیت پژوهشگران و محققین جوان استان در کنار پژوهشگران و محققین با تجربه و کارکردهی استان به صورت فصلی و به صورت کارگاهی برگزار میگردند.
ششمین کارگاه تاریخ شفاهی با تلاوت آیاتی چند از کلامالله مجید و معرفی دکتر نورایی آغاز شد.
دکتر نورایی مباحث خود را با موضوع تدوین در یک کار پژوهشی آغاز نمود. او گفت: «تدوین برخلاف دیدگاه بسیاری از افراد از همان ابتدای کار پژوهشی انجام میگیرد و نه بعد از اتمام طرح. اما گام اصلی و پراهمیت به جهت تدوین، در زمان پیادهسازی و استخراج برداشته میشود. شخصی که مصاحبهها را پیاده میکند باید تجربهی این کار را داشته باشد و بداند که او هیچگونه حقی در دخل و تصرف در مصاحبه را نداشته و ندارد. او باید هرآنچه که در مصاحبه هست را پیاده نماید (حتی لهجه را). پیادهکننده هیچ گونه حدسی نباید بزند و حق هیچ گونه پیشگویی، داوری، جبههگیری و دخالتی در خصوص متن مصاحبه را نخواهد داشت.»
او در ادامه کارهای تاریخ شفاهی را در قالب دو عنوان طرحهای 1)فرد محور و 2)موضوع محور تقسیم بندی نمود. و افزود: «در طرحهای فردمحور زندگینامه، بخشی از زندگی یا فعالیت یک فرد مورد نظر است. برای انجام طرح فرد محور بهترین گزینه استفاده از سیستم خانه تکانی است. اما در طرحهای موضوعمحور سیستم گلوله برفی مد نظر خواهد بود.
«در طرحهای موضوعمحور، راویان مطرح هستند و باید توجه داشت که در باب موضوعات، پژوهش و تحقیق به خصوص در بحث تاریخ شفاهی هیچگاه به انتها نمیرسد، کما این که ممکن است ابتداء هم نداشته باشد.
«بهترین نوع مصاحبه برای کارگران، آدمهای کم سواد و... جمع کردن آنها در یک جا و مصاحبه هم زمان است. این نوع مصاحبه، اگرچه سختیهایی را برای پژوهشگر به دنبال دارد اما در این جمع شدن آدمها و کنار هم قرارگرفتن آنها، آنان به تکمیل مطالب همدیگر میپردازند، اشتباهات زمانی و مکانی که امکان دارد در اثر گذشت زمان از اذهان رفته باشد را کاهش میدهند و هم چنین باعث یاد آوری و کمک به ذهن همدیگر میگردند. همچنین این روش دروغگویی و غلوکردن و خطاهای راویان را به حداقل ممکن میرساند، حتی از بین میبرد.»
دکتر نورایی بنا بر تجارب خود گفت: «بهتراست در مصاحبهها، کنار مصاحبه گر نفر دومی با عنوان مجلسنویس حضور داشته باشد و یادداشتبرداری کند، تا در زمانی که مصاحبهگر مشغول مصاحبه با مصاحبهشونده است، او به تجزیه و تحلیل حرکات و واکنشهای مصاحبهشونده بپردازد و یادداشتبرداری نماید.
«بهتر آن است مصاحبهها را در یک جلسه تمام نکنیم و حداقل در 2 یا چند جلسه مصاحبهها انجام گیردو با مصاحبهشونده هیچ گاه به صورت قطعی خداحافظی نکنیم تا در صورت لزوم بتوانیم مصاحبه تکمیلی انجام دهیم. همچنین به خاطر داشته باشیم رعایت حرمت قلم، مصاحبهشونده و خانوادهها را هیچ گاه از یاد نبریم. در خصوص اهمیت مصاحبهها، باید دانست که تحقیقات کیفی بیشتر از 90 درصد وابسته به مصاحبهها هستند. لازم به ذکراست درتحقیقات کیفی، محققین و پژوهشگران از همان ابتدای شروع طرح اطلاعاتی در خصوص آن دارند؛ اما در انتهای طرح است که نسبت به آن اشراف کامل پیدا میکنند.
«در خصوص اهمیت تاریخ و به خصوص تاریخ شفاهی باید خاطرنشان کردکه مستندسازی به تاریخ شفاهی وابسته است زیرا تاریخ تجربهی جمعی است و تاریخ شفاهی در دستهی تحقیقات کیفی است.»
ایشان در توضیح فرضیه گفتند: «فرضیه معمولاً مسیر تحقیقات را مشخص میکند و همچنین تسهیلکننده مسیر تحقیق است. اما باید خاطرنشان کرد که تحقیقات کیفی خیلی فرضیهمحور نیستند و فرضیهای ندارند. اما تجربه ثابت کرده است اگر محقق و پژوهشگری با فرضیه به دنبال تاریخ شفاهی برود چیزی به دست نمیآورد.
«اما باید خاطرنشان کرد که فرضیهبردار نبودن تاریخ شفاهی به این معنا نیست که محقق و پژوهشگر با ذهن و دستان خالی طرح را کلید بزند. بلکه باید مسئله داشته باشد. بهترآن است که محققین و پژوهشگران تاریخ شفاهی مسئله داشته باشند نه سؤال. سؤال داشته باشند نه این که مسیر را کاملاً مشخص کنند. به دلیل آن که اگر در ابتداء مسیر را کامل مشخص کنیم در انتهای تحقیقات به آنچه که میخواهیم میرسیم، نه آنچه که باید برسیم. نظریه بنیادی میگوید که مفروضات محقق در انتهای طرح معلوم میشود.
«در تاریخ شفاهی سؤالات دو نوع است: باز و بسته؛ مثلاً سؤالات پرسشنامهای به هیچ عنوان در تحقیقات، کاربردی نخواهند بود. بهترآن است که از بستهی پرسش باز بهره گرفت، به این معنا که مجموعه سؤالاتی را قبل از مصاحبه برای خودمان مشخص کنیم اما در حین مصاحبه خودمان را به جریان مصاحبه بسپاریم و همراه مصاحبهشونده قرار دهیم و سؤالاتمان را طراحی نماییم.
«در تاریخ شفاهی و تحقیق، اول: ترتیب، دوم: تواتر، و سوم: تحلیل دارای اهمیت است.
«ترتیب: ترتیب زمانی و تاریخی بسیار با اهمیت است و همچنین مبحث مکانی و صحت آن مطرح است. «تواتر: درتاریخ شفاهی راویان و اسناد مطرح است و آنان تکمیلکننده همدیگر هستند و به همین دلیل است که تواتر اهمیت بیشتری پیدا میکند.
«تحلیل: تحلیل، به خواننده جهت درک بهتر مطالب کمک میکند. در تحقیقات فرآیندمحور همهی ابعاد طرح مورد بررسی قرار میگیرد. اما در تحقیقات طرحمحور، فقط و تنها یک موضوع مورد تحقیق و کنکاش قرار میگیرد.»
در ادامه کارگاه و در پاسخ تنی چند از پژوهشگران حاضر در کارگاه، نسبت به یک کاسه نبودن اطلاعات در خصوص تاریخ شفاهی و به خصوص دوران انقلاب و دفاع مقدس، دکتر نورایی به طنز اشاره داشتند که نه تنها در خصوص انقلاب و دفاع مقدس، بلکه در خصوص کل تاریخ ایران، دوران پهلوی، قاجار و حتی گذشتهی تاریخی هم، متولیان بسیاری هستند و دفاتر یک کاسه ایجاد نشده و تاریخ ما متولیان بسیار دارد. تاآنجا که اسناد تاریخی به راحتی و فراوانی حتی در دستان اشخاص غیرفنی، عتیقه بازان و دلالان این رشته مورد معامله و خرید و فروش قرار میگیرند.»
تهیه و تنظیم گزارش: ابوالفتح مؤمن
تعداد بازدید: 4794
http://oral-history.ir/?page=post&id=3793